همیاری در تجمیع پستهای تخصصی مدیر همدردی >>>

عشق به همسر انرژی و برنامه می خواهد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

.
این توقع که دراز بکشی و عشق همسرت به دلت بنشیند غیر منطقی هست. تنها هوس است که همین طور به دل می نشیند( و البته به همین راحتی از دل پر می کشد) در حالیکه عشق یک فرایند زمان بر بوده و به انرژی برنامه و تقویت نیاز دارد. وجودت را باید به روی عشق باز نگه داری. و برای دعوت آن زحمت بکشی و تلاش کنی. به همین خاطر شما بگو در زندگی چه کارهایی می کنی و همسرت چه عکس العمل هایی داردو تو توقعت نسبت به عشق او چیست؟

.

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

متاسفانه هميشه بين آنچه كه تمايل داريم و آنچه مي توانيم فاصله زيادي هست.

همه اعضاء بايد ميزاني از ناكامي ها را تجربه كنند حتي در اين تالار.
مهم نحوه تعامل با اين ناكامي هاست.
بعضي قهر مي كنند و مي روند
بعضي درگير مي شوند و دعوا مي كنند.
بعضي نمره منفي مي دهند و پيام خصوصي
بعضي ديگران را تحريك به درگيري و مقاومت و جريان سازي مي كنند
بعضي سعي در تعامل و شفاف سازي و حل مسائل مي كنند.
بعضي بي تفاوتي پيش مي گيرند.
بعضي مي سوزند و مي سازند.
و بعضي....
همه اينها شيوه هاي مختلف شخصيتي هست. اما در اينجا با اين همه مقاله و مطلب بايد روشهاي صحيح تمرين شود تا در زندگي واقعي به هنگام ناكامي بهترين روش به كار گرفته شود نه يك روش احساسي و دم دستي.

هر كدام از ما بايد ياد بگيريم كه بيشترين چيزي كه در
زندگي به ما كمك مي كند ارتقاء خودمان، تغيير خودمان و بازسازي نگرش ،‌احساس و رفتار خودمان هست. چون اگر انرژي خود را فقط روي تغييرات بيروني سرمايه گذاري كنيم دير يا زود متوجه بي نهايت بودن آنها و محدود بودن خودمان مي شويم و سر به سنگ باز خواهيم آمد.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

4 – همه تفسیرها صحیح و درست لزوما مفید نیستند.
گاهی در شرایطی که واقعیت ها حقیقتا درد زا هستند و هر گونه تفسیری از آنها رنج آور هستند می بایست تفسیرهای خود را به نحو مطلوبی تحریف کنیم تا در گذر از این مسیر کمتر دچار فشارو استرس شویم . در نظر بگیرید واقعا معلم سخت گیر و بد اخلاقی دارید و در دادن نمره هم بسیار خسیس است . دانستن این مسئله و تفسیر درست آن هیچ کمکی به شما نمی کند ، شاید شما را نیز نسبت به آن درس دلزده و خسته کند. حالا بیائید تفسیر خود را تحریف کنید مثلا به این صورت : < این معلم می خواهد با این شیوه ما را مقید به درس خواندن کند و عادت های صحیح را در ما شکل دهد و در نهایت مجبور خواهیم شد که در درس او ممتاز شویم تا آسوده گردیم. > ، بدین ترتیب برنامه ای مبتی بر این تفسیر خواهید ریخت که به پیشرفت تحصیلی شما کمک خواهد کرد. ( نکته مهم : این بدان معنا نسیت که از واقعیت دور شویم ، بلکه با توجه به بند 3 ، پس از جدا کردن تفسیر هایمان از واقعیتهای که بدانها وقوف داریم ، بیشتر تفسیرهایمان را دنبال می کنیم.)

---

ضرورت دارو درمانی در موقعیتهایی که فشار محیطی و احساسات کنترل ذهن و رفتار را مشکل می کند و توانایی ها را در مسیر آسیب به خود به کار می گیرد . دارو درمانی اولیه و بعد مشاوره با روانشناس بالینی خطر عمیق شدن اختلال و گرفتار بیماری های روانی شدن را کاهش داده و در صورت عملگرایی مستمر و پایدار مراجع خطر را از بین می برد :

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
همانطور که دوستان اشاره کردند، اینجا بحث خوبی و بدی نیست. خوبی و بدی بر اساس ارزشهای درونی هر فرد و توسط خودش بهتر قابل ارزیابی هست.


مشکلی که شما را به تعارض می اندازد و تحت فشار قرار می دهد. شدت هیجانات و احساسات شماست این احساسات و هیجانات لزوما بد نیستند مثل شادی، عشق، دلسوزی، مهربانی ، اما وقتی مرکز ثقل آدمی و تصمیم گیریهایش به دوش احساسات می افتد جزر و مد های فراوان می گیرد و ثباتش کم می شود.


مدیریت و کنترل احساس چیزی فراتر از آموزش و کسب آگاهی در این مورد هست. و نیاز به تمرین و مهارت دارد.
به همین منظور باید قبل از افزودن به آگاهی ها شرایطی فراهم شود که اوج فشارهای احساسی کاهش یابد. این فشارهای احساس می تواند ناشی از : فشار شوق، شادی، نگرانی، ترس، دلشوره، بدبینی، دلزدگی، خستگی و ملالت، تعجب، حیرت و ... باشد. همه این احساسات و هیجانات خود متاثر از افکارها و باورهای اتوماتیک هستند که ممکن است خود بخود به شما هجوم بیاورند و ساعتها ذهن شما را درگیر کنند.



ما معمولا به مراجعانی که به این شدت تحت فشار از خود یا محیط هستند توصیه می کنیم ابتدا یک دوره دارو درمانی تحت نظر یک روانپزشک مجرب داشته باشند. و بعد از مدتی با یک روانشناس بالینی هماهنگ کنند و شروع به کنترل فکر و احساس خود بکنند و مهارتهای جدیدی را جایگزین روشهای مقابله ای قبلی خود کنند.
مهم در این مرحله عملگرایی تدریجی و مرحله به مرحله هستن.




غالبا چنین مراجعانی بسیار با هوش ، زرنگ و از قدرت بالای ذهنی برخوردارند. و متاسفانه احساسات همه این صفات مثبت را در اختیار و کنترل خود می گیرد و به ضد خود تبدیل می کند. یعنی مراجع از توانمندیهای خود برای توجیه خویشتن و آسیب به خود و دیگران بهره می گیرد. لذا دارو درمانی نخستین+ رواندرمانی پسین می تواند زمینه مناسبی فراهم آورد. معمولا چنین مراجعانی کمبود اطلاعات و آگاهی ندارند و از این نظر از نرم جامعه بالاتر هستند. لذا هر چه که بخواهیم به آنها بگوییم ، آنها قبلا خودشان جستجو کرده و یافته و حتی با زبان و ادبیات بهتری پروریده اند. آنچه که مشکل هست عملگرایی هست که به خاطر دخالت شدید احساسات مانع از این عملگرایی می شود.



خلاصه:
خوب و بد بودن ارزشی هست و معیار قضاوت در خلوت و جلوت خود شما هستید. و اینجا موضوع صحبت ما نیست.
شما آگاهی ها و اطلاعات زیادی دارید که به خاطر قدرت احساسی و هیجانی بالا نسبت به استفاده آنها فعلا با محدودیت روبرو هستید. برای پایین آوردن و کنترل شدت حاد این احساس نخستین گام دارو درمانی تحث نظر یک راوانپزشک و پس از آن بهره برداری از رواندرمانی یک رواننشاس بالینی هست.
به هر حال اکثر تغییرات مثبت شما منوط به عملگرایی هست نه کسب اطلاعات. چون هوش سرشار و قدرت بیان بالا و انگیزه های قوی شما هم اکنون در اختیار احساساتتان هست و ا ین می تواند همه چیز را از مسیر متعادل منطقی به سمت سوی افراط و تفریطی احساسی بکشاند که هر دو اینها ایجاد آسیب و فشار زیادی بر شما خواهد کرد.

---

.

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

برای رهایی از رنجهای این دنیا، برای گشایش در کارها و برای آرامش و رشد در این زندگی ناچاریم بالاتر از این موانع بپریم.
تا وقتی قدمهای کوچک برداریم هر سنگی مانع ما می شود.
به تناسبی که بالاتر می پریم ، موانع دیگر برای ما مشکلی ایجاد نمی کنند.

ما آدمها گاهی همه انرژی خود را صبح تا شب می گذاریم که مشکلات جور و اجور و ریز و فسقلی زندگی را حل کنیم و همیشه هم گرفتاریم و از اون مهمتر خسته وبی انگیزه . خسته از این تکرارها....

اما اگر بینش خود را تصحیح کنیم.
اگر اندازه خودمان را بهتر بشناسیم.
آن وقت دیگر اینها را نمی بینیم که بخواهیم حلشان کنیم یا حرص بخوریم یا زندگی را کوفت خود کنیم.

بهتر هست که گاهی رها کنیم خودمان را از پله ای نازل تر و برویم روی پله بالاتر

---

با سلام و احترام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام

زندگی زوحین انعکاسی هست. تا اندازه بسیار زیادی رفتار یکی از زوجین می تواند عکس العمل رفتارهای همسرش هم باشد.(به استثناء ها و شخصیت های مشکل دار کار ندارم.)
در صد بسیار زیادی زندگی ها اینطوری هست.
اگر آقای متین این همه انرژی می گذارد. یعنی این همه انرژی دارد. یعنی این همه انرژی کسب کرده است و شاید بتوان گفت قسمت عمده این انگیزش به خاطر خانمش، رفتارش ، شخصیتش و فداکاری های او هم هست.
نمی توان گمان برد که خانم آقای متین فردی باشد که مرتب روی اعصاب ایشون راه برود ، نق بزند، مقایسه کند، قهر کند، جر و بحث کند، بی تفاوت باشد، بدبین باشد، مضطرب باشد، دنبال خوشی خودش باشد، و بعد این آقای متین هم یک طرفه روز به روز بیشتر به او علاقمند شود.

خلاصه اینکه:

از مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو ز جو
چيست احسان را مكافات اي پسر
لطف و احسان و ثوابِ معتبر

---

با سلام و احترام

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
صداقت و رو راستی بین زن و شوهر و عدم پنهان کاری به هر دلیلی، زندگی را بیمه می کند.
البته ممکن است کوتاه مدت احساس تنش و فشار و ناراحتی بشود. اما هیچ کس با صداقت و اعتماد برایش مشکلی پیش نیامده است.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
هر زوجی به یک صورت اولین بار همدیگر را می بینند.
یکی در جلسه خواستگاری
یکی در محیط فامیلی
یکی در محیط کاری
یکی محیط تحصیلی و .....

اما مهمترین بخش اینست. که بعد از اولین گام، فرایند شناخت چگونه شکل می گیرد.
اگر مخفی کاری باشد. (غلط)
اگر رسمی نباشد. (غلط)
اگر از دید خانواده پنهان کنیم. (غلط)
اگر کم مراحل ارتباطی با احساس و عاطفه و ... همراه شود. (غلط)
اگر فکر کنیم اول باید همدیگر را بشناسیم بعد خواستگاری کنیم. (غلط)
اگر به بهانه آمده نبودن شرایط ازدواج یا هر گونه بهانه دیگر.... مسیر ارتباط را تمدید کنیم. برای روزها، ماهها و حتی سالها (غلط)
همه اینها اشتباه هست.
اولین گام دیدن یکدیگر هست. اما باید دومین گام شروع فرایند شناخت هست. که ما نام خواستگاری بر آن می گذاریم.
یعنی رسمیت بخشیدن به این فرایند و این مراحل شناخت بدون درگیری احساسی و بدون مخفی کاری در فرهنگهای مختلف ممکن است شکلش کمی فرق کند.
در مورد آشنایی اینترنتی هم همین طور هست. یعنی باید رسمی گردد. و بازی های مختلف به بهانه ازدواج شکل نگیرد.
اما مشکلاتش نسبت به آشنایی واقعی در محیط واقعی بیشتر هست که در مقاله ذیل توضیح داده ایم.

‏ازدواج اینترنتی؛ خانم اینترنتی، شوهر اینترنتی‏

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
ضمن تشکر از جوبا گرامی به خاطر معرفی لینک


خانوم مجرد گرامی،شما اگر دو شرط ذیل را دارید می توانید سر و راز خود را در دل خود نگه دارید.

یکم: اگر توبه واقعی بوده، غیر قابل برگشت باشد که خدا هم بخشیده است. خود خدا گفته شما پاک با توبه واقعی پاک می شوید. یعنی شما نیت گناه نکرده اید که انجام بدهید و بعدا توبه کنید. بلکه لغزشی داشتید، پشیمان شدید و تصمیم قطعی به ترک گرفته اید و عملا هم نه تکرار کرده و نه قصد تکرار دارید. این مسئله بسیار مهم هست.

دوم: اگر ارتباط یا لغزش شما، پنهانی و غیر قابل افشاء بوده است.

با این دو فرض چون خدا اولا گفته است با توبه واقعی فرد را می بخشد ، بعد هم ثانیا دستور داده است اشاعه فحشاء نکنید. شما نیاز نیست در این مورد اسرار خود را فاش کنید.
اما اگر احتمال این می دهید که توبه اتان شکسته شود. یا لغزش شما خصوصی و پنهان نیست و ممکن است بعدا به طرق دیگر فاش شود باید این مسئله را بازگو کنید.



به هر حال اضطرابها، نگرانی ها و ترس از پیامدهای احتمالی ، از تبعات لغزش های هر انسانی هست و طبیعی هست که انسان بازخورد اعمالش را می بیند. هر لغزش و خطا و گناهی اثر وضعی خودش را دارد حتی اگر انسان بخشیده شود. وقتی کسی مشروب بخورد و بعد توبه واقعی کند گناهش بخشیده می شود. اما اثر مشروب که مستی هست تبعاتش به فرد بر می گردد و ممکن است در حال مستی تصادف کند. این اجتناب ناپذیر هست.

---

و پست زیر در تاپیک http://www.hamdardi.net/thread-31727.html

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
فرایند شناخت چند نکته کلی و مهم داره که به بعضی از آنها اشاره می کنم.

یکم:
باید آشکار و رسمی باشد.


دوم:
نباید به مسائل احساسی و علاقمندی ها پرداخته شود به شکلی که تمایلات احساس رشد کند و فرایند شناخت را تحریف کند. بند یکم به این بند کمک زیادی می کند.



سوم:
بهترین حالت جلسات رسمی و حضوری هست. تلفن ها، اس ام اس، ایمیل و هر گونه ارتباط غیر حضوری معمولا ایجاد سوء تفاهم کرده و مسائل را زیادی مثبت یا زیادی منفی نشان می دهد که به خاطر ناکارآمدی اینگونه وسایل در درک زبان بدن فرد هست. ( جهت مطالعه بیشتر:شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان)



چهارم:
نحوه و چگونگی جلسات و مدت آنها خودش ابزار شناخت زوجین از همدیگر هست. لذا از قبل شما چیزی را چارچوب بندی و دسته بندی و زمان بندی نکنید تا عکس العمل طرف مقابل در مورد مدیریت جلسات را ارزیابی کنید.



پنجم:
آگاهی و مهارت کافی در مورد ارزیابی شخص مقابل و همچنین آگاهی از معیارهای مهم ازدواج هست.
(جهت مطالعه بیشتر : جلسه خواستگاری و سئوالات آن )



ششم:
رک ، صادق و خودتون باشید. اصلا نیازی نیست که بخواهید آموزش خاصی ببنید و خودتون و شیوه کارتون را به نوع خاصی نشان دهید. همان که هستید و همان چیزهای که برایتان مهم هست را مطرح کنید و نگران خراب شدن نباشید. چون اگر بنا باشد واقعیت شما رابطه ای را خراب کند و انتخابی را به شکست بکشاند، حتی اگر الان نوع دیگری خودتون را نشان دهید ، پس از ازدواج واقعیت شما منجر به هم خوردن رابطه اتان می شود. پس خودتان و احساساتتان را سانسور نکنید.

هفتم:
عجله نکنید. آرامش داشته باشید. و از مشورت بزرگان و مشاور خانواده به صورت حضوری بهره بگیرید.


هشتم:
مسائل از کل به جزء مطرح شود. یعنی ارزش مسائل جزئی بسیار مهمتر هست مشروط به آنکه شما برای فهم یک کلیتی به این جزئیات بپردازید. مثلا دست و دلباز بودن کلی هست. اما اینکه فرد چه میزان در روز برای دیگران خرج می کند و چه لباسی می خرد، و چه میزان تفریح دارد، یا چه میزان به دیگران کمک می کند اینها جزئیاتی هست که خرج کردن وی را به شما نشان می دهد.


نهم:
نه وسواس داشته باشید که طرف را کلافه کنید. نه آنقدر اهمالکار و زود باور باشید که واقعیت ها را نبینید.
مرز اینها دقیقا معیارهای اصولی شما و سئوالات شما و چارچوبهای شماست که با خودآگاهی شما به دست آمده است.



دهم:
توکل، همه آن چیزی هست که در این زمان نیاز دارید. یعنی همه سعی و مشورت و مطالعه و بررسی خود را دقیق انجام می دهید. اما نتیجه اینکه انتخاب شما چگونه باشد به خواست و قدرت الهی هست و باید از او استمداد بطلبید و به او توکل کنید.

---

خواستگار منفعل و با کمبود اعتماد به نفس

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
معمولا تعارض هایی که هنگام انتخاب همسر پیدا می شود به خاطر عدم خودآگاهی جوانان و انتظارات ناصحیح از زندگی و ضعف است. ازدواج یک توانمندی های خاصی نیاز دارد. که اگر هنگام ازدواج فاقد آن باشیم در زندگی موفق نیستیم حتی اگر انتخاب صحیحی داشته باشیم.
واضح تر بگویم:
شما بیش از اینکه اکنون مشکل در انتخاب همسر داشته باشید. مشکل با خودتون دارید.

• چون قوی نیستید.
• چون به ازدواج درست نگاه نمی کنید.
• چون خودتون را خوب نشناخته اید.

این ضعفهای شما شرایط برای شما ایجاد کرده که اگر ازدواج کنید توان ادامه ندارید. و اگر مجرد بمانید توان تنهایی را ندارید.
شما مشکلات شدیدی با خانواده خود به خصوص پدرتان داشته اید که این مشکلات موجب شده است ناخودآگاه در دلتان چنین همسری را بخواهید(گرچه به ظاهر از آدم مستبد خوشتان نمی آید.).

• لطفا دقت کنید. همه اینها را که می گویم به این معنا نیست که این آقا مشکل ندارد و شما برو با آن ازدواج کند. اصلا این را نمی گویم. بلکه می خواهم بگویم یک فردی خودساخته در موقعیت انتخاب معیار مشخصی دارد. و براساس آن دست به انتخاب می زند. اینقدر سردرگم نیست.

من در ذیل بعضی موارد که شما باید روی آنها کار کنید را فهرست می کنم.
1 – ازدواج محلی برای لذت بردن و راحتی نیست. زندگی صحنه تلاش ، فعالیت و جنب وجوش و مسئولیت پذیری هست. برای خود این پیشفرض و انتظار را نگذار که انتخابی داشته باشی که در زندگی مشکلی نداشته باشی. هر انتخابی داشته باشی باید خودت را برای حل یکسری مشکلات آماده سازی


2 – تعارض ها در زندگی و مشکلات در زندگی سرمایه های زندگی برای رشد و خودسازی و بزرگ شدن هست. اگر در زندگی تعارض و دردسر نباشد به هیچ وجه از بچگی در نمی آییم.
لذا هیچ وقت این باور و انتظار را به ازدواج نبرید که انتخابی داشته باشید که بعد از آن مشکل و دردسر و تعارض نباشد.



3 – هیچ انتخاب بیستی وجود ندارد. شما اگر با سر بروید کلاهتان پاره می شود و اگر با پا بروید کفشتان پاره می شود.
آدم اجتماعی یه دردسرهایی دارد.
آدم گوشه گیر یه دردسرهایی
آدم خسیس یه دردسرهایی دارد
آدم دست و دلباز یه دردسرهایی
آدمی با مسئولیت پذیری کم یک دردسرهایی دارد
آدمی با مسئولیت پذیری افراطی یک دردسرهایی
و به هر حال... هر انتخابی داشته باشی باید منتظر دردسرهایش هم باشی. اگر تصور کنی انتخابی انجام دهی که بی دردسر باشد فقط یک توهم هست.(حتی اگر انتخاب کنی که ازدواج نکنی و مجرد بمانی باز هم دردسرهای خودش را دارد.)



4 – معیارهای اصلی خودت را که به هیچ وجه نمی توانی از آنها بگذری را لیست کن. و برای خودت معیارهای دیگر را هم لیست کن که اگر فرد فاقد آن بود می توانی کنار بیایی و بعد بر اساس آن این آقا را محک بزن. مقاله زیر در این مورد به شما کمک می کند.
http://www.hamdardi.net/thread-2407.html



5 – با توضیحاتی که از خودتون دادید، به نظر نمی رسد بتوانید با این آقا کنار بیایید و اگرهم اکنون که باید غرق عشق و لذت باشید ، به جدایی فکر می کنید. پس حتما بعد از اینکه زندگی روی خشن و سخت خودش را به شما نشان دهد، حتما بی توان تر خواهید شد و شکست می خورید.



6 – نکته مهم اینست که شما نیاز هست که قوی شوید. ما در این خصوص در تالار مقالاتی داریم.
قوی بودن به دو معنای زیر
الف) آنقدر قوی که بتوانید همسری با نقاط ضعف را بپذیرید، با او کنار بیایید، سعه صدر و تحمل داشته باشید. و بدون اینکه حرص بخورید ، و بدون اینکه قصد عوض کردن او را داشته باشید به عنوان یک انسان با او سازگاری کنید. و بدانید هر همسری ضعفی دارد.
ب) یا آنقدر قوی شوید که اگر ازدواجتان به تاخیر افتاد یا ازدواج نکردید. از تنهایی نترسید. و پناه به ارتباطات خطر آفرین نبرید.
می بینید. این شما هستید که باید یا پای مقاومت داشته باشید و بایستید یا پای فرار. اما نمی توانید منفعل باشید و منتظر باشید که روزگار به کام شما بگردد.



7 – شما خودت را مجددا مورد بررسی قرار بدهد. ببین در کدام زمینه قوی تری. ماندن و مبارزه کردن یا ترک ازدواج و نگهداری خود.

دقت کنید که در هر دو زمینه با آگاهی و تلاش و تمرین می توانی قوی باشی.(چه ازدواج با این آقا، چه موکول کردن ازدواج به بعد)
اگر ازدواج کنی می توانی با تمرین و سعی و تلاش خودت را عوض کنی(دقت کن ما در ازدواج اصلا حرفی از عوض کردن همسر نمی زنیم.)، یعنی باید اول یاد بگیری همسری که انتخاب می کنی همانطور که هست دوستش داشته باشی. مانند مادری که فرزندی عقب مانده، یا ضعیف الجثه یا معلول به دنیا می آورد. او را دوست دارد و همه کاری برایش می کند و فکر درگیری با او یا جدا شدن از او را هرگز ندارد.
در انتخاب همسر باورها وانتظارات بسیار مهم هستند. اگر در ذهنت یک الگو ساخته ای و همسری می خواهی در آن قرار دهی شکست می خوری. باید هر کس را انتخاب می کنی با همه ضعفهایش او را بپذیری.




خلاصه:
1 – روی خودت متمرکز شو و خودت را بشناس هم ضعفهایت، هم قوت هایت و هم تاثیر پدرت را روی خودت
2 – انتظارات و باورهایت از زندگی را اصلاح کن.
3 – معیارهای انتخاب همسرت را دقیق بنویس و بر اساس لینک ذیل تصمیم گیری کن
http://www.hamdardi.net/thread-2407.html
4 – هم برای تنهایی تمرین کن و قوی باش. هم برای ازدواج تمرین کن و قوی باش
5 - تمرین کن که با هر کس ازدواج کردی با همه ضعفهایش دوستش داشته باشی و نخواهی تغییرش دهی
6 – تعارض های زندگی و مشکلات زندگی را به عنوان یک واقعیت بپذیر و به استقبالش برو و به عنوان پتانسیلی در نظر بگیر که برای رشد انسان لازم هست. اصلا زندگی یعنی حل پی در پی مشکلات و زندگی یعنی افتادن و بلند شدن های پی در پی. در زندگی باید مستمر حرک کنی و قوی باشی.
در زندگی باید خاصیت ارتجاعی داشته باشی مثل کش. مرتب هر چه کشیده شدی ، نه گسسته بشوی و نه در همانجا بمانی. باید انعطاف و سازگاری داشته باشی.
اگر بخواهی که مرتب برای لذت بردن و راحتی همه چیز یا تغییر کند یا شما دنبال پیدا کردن بی مشکلها باشی، حتما احساس شکست خواهی کرد.
بدان که مشکلات هم درون خود هدیه ای برای شما دارند

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
بعضی فاکتور های قوی بودن.
1 - صبر
2 - سعه صدر
3 - تحمل رنج
4 - امیدواری
5 - عدم زود رنجی
6 - درک دیگران
7 - کنترل خشم
8 - شیوه حل مسئله
9 - اعتماد به خود و دیگران
10 - مثبت اندیشی
11 مدارا با دیگران
12 - قاطعیت در خطوط قرمز
13 - روش سازگاری و تعامل به جای روش اجتناب و درگیری (آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي)
14 - فائق آمدن بر تعارضات به شیوه ای صحیح (انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما)
15 - منطقی بودن به جای احساسی هنگام تصمیم گیری (مرثیه سرایی احساسی عامل نا آرامی شماست!)
و ....

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

بعضی فاکتور هایی که اگر تمرین کنیم و عمل کنیم منجر به شارژ شدن دائمی ما می شود را در ذیل مورد اشاره قرار می دهم:
1 - صبر
2 - سعه صدر
3 - تحمل رنج
4 - امیدواری
5 - عدم زود رنجی
6 - درک دیگران
7 - کنترل خشم
8 - شیوه حل مسئله
9 - اعتماد به خود و دیگران
10 - مثبت اندیشی
11 مدارا با دیگران
12 - روش سازگاری و تعامل به جای روش اجتناب و درگیری (آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي)
13 - فائق آمدن بر تعارضات به شیوه ای صحیح (انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما)
14 - منطقی بودن به جای احساسی هنگام تصمیم گیری (مرثیه سرایی احساسی عامل نا آرامی شماست!)
15 - دعا، ارتباط با خدا، توکل
16 - ........


خلاصه و نتیجه گیری:
پس نباید به حالهایی که در یک روز به دست می آوریم زیادی خوشبین باشیم. بلکه باید در زمانهایی که سرحال هستیم برای شارژ دائمی خود طیق کسب مهارت و آگاهی ها اقدام کنیم تا به هنگام نیاز از شارژ خود استفاده کنیم.

---

.............

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
خدا کسانی که با زحمت خودشان را به سر جاده رسانده اند ، به مقصد می رساند.
اما رنج رسیدن تا سر جاده با خود فرد هست.
انشاء الله با رنجی که می کشید، زمینه آرامشتان فراهم شود/
لینک مرتبط: نگاهی آرامش بخش به رنج آدمی

---

.................................................. ................................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

صبوری ، خونسردی، سعه صدر و توکل

ما برای هر اقدامی حتی خاموش کردن آتش ، نخست نیاز به خونسردی داریم. در زمانهای خونسردی قدرت تفکر بالا می رود، عضلات قوی تر و ظریف تر عمل می کنند. با استرس هم دستمان به لرزه می افتد، هم قلبمان به تاپ تاپ و هم فکرمان مشوش می شود.
آنقدر این بند مهم هست. که با تجارب مشاوره ای خود قسم می خورم اگر فردی تنها همین یک بند را داشت و هیچ چیز در زندگی نداشت ، آرامش و خوشبختی اش تامین بود.
لذا گام اول باید سرمایه گذاری کنید روی این بند.
نگرانی هایتان را کنترل کنید.
واگویه های منفی و آشفته گونه را با خود نداشته باشید و انرژی های منفی درون خود انباشته نکنید.
لینک مرتبط:چگونه می توانم فردی صبور باشم!!!

---

.................................................. .....................................

این پست مناسب است برای خانمهایی که مایلند همسرانشان جذب آنها شود و تنوع طلبی اش متمرکز بر همسرشان باشد :

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

تنوع زنانه در کارتان :

شما نیاز به تغییرات پوشش، آرایش، نحوه گفتار، سبک رفتار به نحوی دارید که هر بار همسرتان شما را مشاهده می کند گویی یک دختر جدید را می بیند.
شما باید همیشه برای او غیره منتظره و مثبت باشید.
فراموش نکنید نباید این تنوع مثبت را مقطعی انجام دهید.






بالا و پایین نشوید. تغییر خلق خود را کنترل کنید

ثبات احساسی بسیار مهم هست.
خانم هایی که تحت تاثیر اشتباهات همسرشان گاهی خوب و گاهی بد رفتار می کنند ، امنیت فکری شوهر را دچار آسیب می نمایند .
لذا سعی کنید با صبوری و سعه صدر ، مهارتهای خود را یکنواخت اجرا کنید و اسیر کارهای اشتباه او نشده و واکنش منفی را کنترل کنید.





تنوع جنسی را فراموش نکنید. ارضاء جنسی وی را به حداکثر برسانید.

باید یاد و خاطره شما به صورتی انفکاک ناپذیری با لذتهای عاطفی و جنسی عجین شده باشد. و یاد شما همیشه خاطرش را اشغال کند.




مردان اگر با روش صحیح مدیریت بشوند به مرور و در درازمدت همه چیزشان را نصیب خانواده و همسرشان می کنند. اگرچه در کوتاه مدت ممکن است لغزش و خطا داشته باشند.

متاسفانه گاهی مردان ارتباط با جنس مخالف را در حد کشیدن یک سیگار ، یک مسئله شخصی و خطای شخصی می بینند و تصور می کنند این مسئله مغایر با خانواده دوستی آنها نیست.
آنها همسرشان و زندگی را دوست دارند. اما مثل کشیدن یک سیگار ممکن است خطاهایی از این دست بکنند.
اگر خیلی با آنها درگیر بشوید یا مچ آنها را بگیرید مشکلات بیشتر می شود.
گاهی تظاهر به ندانستن و گذشتن نتایج بهتری می دهد.




خلاصه و نتیجه گیری:

ثبات احساسی مثبت را دستور کار خود قرار دهید و تحت اشتباهات او تغییر نکنید.
انرژی خود را برای نزدیک شدن فضای فیزیکی و روانی با همسرتان بگذارید. باید نزدیک با هم باشید. فاصله آسیب رسان هست.

مهارتهای فوق + سایر مهارتهای ارتباطی که لینکهایی هم در ذ یل آورده ام را مطالعه و مهمتر تمرین کنید.

مهارتهای ارتباطی بین زن و شوهر به تنهایی کافی نیست!!


مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)


مرثیه سرایی احساسی عامل نا آرامی شماست!


چگونه همسران مشکلات،اختلافات و درگیریهای بین خود را حل کنند؟


آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي


بی ثباتی احساسی ارتباطات انسانی را تخریب می کند


اسرار نیروی جنسی

---

این پست برای کسانی که معتقد به انتخاب عاشقانه برای ازدواج هستند مناسب هست :

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

خودآگاهی لازمه ازدواج هست:

ببینید برای اینکه بتوانید خوب انتخاب کنید ابتدا باید قواره و اندازه خود را خوب بشناسید و نقاط ضعف و قوت خود را بازشناسی کنید.
وقتی کفش برای پایتان می خواهید نخست باید اندازه پای خود را به خوبی بدانید.

تحت فشار احساسی ، تصمیمات شما صحیح نخواهد بود.


نگاه به زندگی تحت تاثیر سطحی نگری های جامعه واقعیت ندارد

وقتی می خواهید انتخابی عاشقانه داشته باشید بدانید :

میوه درخت عاشقانه مثل گلهای بهاری عمر کوتاه دارند. آنچه که بقای آرامش زندگی هست شباهتهای شخصیتی فرهنگی، آگاهی ها، مهارتها و سعه صدرطرفین در برابر یکدیگر هست. مجموعه این مهارتها و ارزیابی آنها در مقاله ای تحت عنوان "چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟" آورده ایم.
شیفتگی و احساسات خوب ماندگار و ریشه نیستند، میوه هستند. یعنی اگر سایر معیارهای ازدواج خوب تطابق داشته باشند و طرفین رفتار و گفتار و افکار مناسب هم داشته باشند کم کم احساسات مثبت ماندگار به آنها می دهد.
اما اینطور نیست که اگر احساسات مثبت در آغاز به هم داشته باشند سایر مسائل زندگی را برای آنها حل کند.
البته تبصره اینست که به خاطر شدت زیاد احساسات می تواند آغاز ازدواج دختر و پسر موقتا تحت تسکین این احساس مشکلات را قابل حل و کمتر از اندازه ارزیابی کنند. اما به مرور که زمان بگذرد از شدت اینگونه عاشقانه ها کم می شود مگر اینکه سایر تناسبات معیارها که گفتیم باقی باشد.



شدت احساسات و وابستگی های پیش آمده سرنخهای منفی را کمرنگتر از آنی نشان می دهد که هستند.
معمولا به هنگام ازدواج به خاطر شدت های وابستگی پیش آمده واقعیت درست خودش را نشان نمی دهد. منفی ها کمرنگ و مثبت ها پررنگ می شود. و حتی گاهی توهم نقاط مثبتی پیش می آید که اصلا مثبت نیست.

اینکه دو نفر شیفته هم هستند شناخت را می تواند به شدت تحریف کند.

حتی گاه سرنخها با زبان رسا تفاوتها را فریاد می زنند، لیکن شما وابسته تر از آن شده اید که این صداها کمکتون کند. تن دادن به مسائل جنسی قبل از ازدواج و مسائل عاطفی قبل از ازدواج از عوامل این کم شنوایی یا ناشنوایی نسبت به فریادهای هشداردهنده می باشد.



لینکهای پیشنهادی برای مطالعه :

اگر چنین هستید ، صبر کنید ازدواج نکنید
سطوح رابطه دختر و پسر


15 خطر در کمین ازدواج


10 اشتباه دوران خواستگاری یا شناخت


استفاده از نظریه اسناد در انتخاب همسر


چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟


چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم


ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

انعطاف گاهی مثل چسبی محکم اجزای خانواده را یکپارچه می کند.
گاهی انعطاف مثل سوپاپ اطمینان از انفجار خانواده جلوگیری می کند.
گاهی انعطاف مثل گریس و روغن ، سطوح اصطکاک را نرم و روان کرده و از بالا رفتن حرارات و از بین رفتن انرژیها جلوگیری کرده و آرامش بخش هست.
گاهی انعطاف گره هایی که با دندان باز نمی شود را به راحتی می گشاید.
گاهی انعطاف احساس امید به اجزای خانواده میدهد.
گاهی انعطاف تنها راه تنفس در یک بحران هست.

نبود انعطاف می تواند از هر اختلاف نظر و دیدگاهی بحران بسازد.
نبود انعطاف می تواند از هر تفاوت شخصیتی یک سوء تفاهم ویرانگر بسازد.
نبود انعطاف ، شکنندگی ایجاد می کندو ذهن ها را درگیر خود می کند.
شما باید انرژی خود را در ارزیابی و افزایش انعطاف پذیری خود متمرکز کنید. واین کلید طلایی شما در این زندگی می تواند باشد.

زیاد روی کارها و حرفهای شوهرت متمرکز نشو. دنبال درست و غلط کردن کارهایش نباش.




=====
لینک مرتبط:
چگونه انعطاف پذیر شویم

---

در باب عذاب وجدان و عبرت و تغییر شیوه زندگی پس از آن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
وقتی در اتوبانی در حال حرکتم ماشین های زیادی در حال حرکتند که فقط با اشاره کمی به پدال گاز می توانند به سرعت های غیر مجاز برسند.
خب بعضی ها این فشار ساده را انجام می دهند. چون هیجان دارد. چون دوست دارند سرعت رو. چون دوست دارند به مقصد برسند. چون تمایلات آن لحظه خود را بهش توجه می کنند.
نتیجه:
بعضی اینها تصادف می کنند، فقط
بعضی اینها علاوه بر تصادف مجروح می شوند یا دیگران را مجروح می کنند.
بعضی ها هم فوت می کنند یا نزدیکان یا دیگران را به مرگ می سپارند.
بعضی ها هم جریمه می شوند.

اما بعد از این اتفاقات چه می شود؟
بعضی ها روش قدیم خود را ادامه می دهند. البته اگر جزء فوت شدگان در مرحله اولی نباشند!!!!:311:
بعضی ها هم با عبرتی که می گیرند. دیگر کمی فشار خود را بر پدال کم می کنند. فقط یه کمی. یعنی جلوی آن عطش را در لحظه ای می گیرند. فقط همین. چرا؟ چون واقعا تاوان مرحله قبلی زیاد بوده است.
اما بعضی فقط یه جریمه دادند. یا یه تصادف مختصر.
اینها هنوز باید بیشتر آسیب ببینند. این آسیب باید مقدارش آنقدر زیاد شود تا کفه ترازو را به طرف تغییر روش پیش ببرد.
اگر آسیب به اندازه کافی نباشد. صرفا یک پیشمانی نظری ، دقت کنید پشیمانی نظری یا پشیمانی عملی کوتاه مدت دارد.


شما حالا در کدام مرحله هستید.؟
آیا این آسیب شما آنقدر هست که منجر به پشیمانی عملی بلند مدت شده باشد.؟
اگر نه! پس فعلا امیدی بهتون نیست!!!!باید ببینید در سرعت غیر مجاز بعدی چه بلایی به سرتان می آید.

دقت کنید، صرف اقرار به خطاهای قبلی و ابراز ناراحتی کردن کفایت کار شما را نمی کند!!
شما نیاز دارید کمی فشار خود را به پدال گاز کم کنید.
چون به هر علتی اگر باز سرعتتان غیر مجاز شود یا جریمه می شوید یا به خودتان و بقیه آسیب می رسانید. (یعنی ذهنیات شما مهم نیست. مهم اینست که چه میزان را عملی می کنید)


نتیجه:
1 - شما فهرستی از لغزش هایی که احتمالا پیش رو دارید تهیه کنید. (فعلا کاری به لغزشهای قبلی شما نداریم، از آنها فقط و فقط برای تهیه فهرست لغزش های احتمالی آینده استفاده کنید)
2 - این لغزش های فهرست شده را به لحاظ اهمیت و شدت اثر منفی اش اولویت بندی و با سیر نزولی منظم کنید.
3 - به ترتیب آنها را هدف گذاری کنید.
4 - برای هجوم عملی به آن، یک تاپیک جداگانه با عنوان مشخص و عینی و دقیق بزنید تا در آنجا برنامه و طرح و نوع عملیات در هم کوبیدن آن را هم بیاموزید و هم به ترتیب اجرا کنید.

به عنوان مثال:
1 - تن پروری و لذت جویی
1 - خوردن مشروب
2 - دروغ گویی
3 - خود ارضایی
4 -.......

حالا بر اساس مثالی که طبق این مدل ارائه شده، شما باید تاپیکی با این عنوان بزنید:
چگونه با تن پروری و لذت جویی خودم مقابله کنم؟



دقت کردید:
باید آن مسئله کلی و پشیمانی ذهنی شما شکسته شود به قسمتهای کوچک و عملیاتی که در عمل اجرا کنید، در غیر اینصورت یک مفهوم کلی و ذهنی پشیمانی و مشکلات کلی کاری برای شما نمی کند.

---

شرط رهایی از خطاهای بزرگ مثل خیانت یا رابطه قبل از ازدواج شجاعت در پذیرفتن عواقب لغزش هایمان و پشیمانی قلبی است

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
1 - هر رفتاری در این دنیا اثر وضعی خودش را دارد. و قانون طبیعت اینه.
اگر شما هنگام رانندگی بی توجهی کردید و تصادف کردید و پای شما شکست. حتی اگر پشیمان بشوید. اثر درد پا را را باید پذیرا باشید.
لذا وقتی خطایی می کنید احساس گناه و اضطراب و پیامدهای احتمالی آن اجتناب ناپذیر هست. و نمی توان به کلی آنها را حذف کرد.




2 - کاهش تبعات
اگرچه طبق بند یکم اصلی جراحت و زخم حاصل از خطا را نمی توان به کلی حذف کرد، لیکن با تمهیداتی می تواند درد و رنج آن را کاهش داد.




3 - حذف کلی اصل خطا و مشکل
برای کاهش جراحت و رنجی که می کشید شرط اساسی حذف محرک هست. لذا باید کلا این ارتباط قطع شود. اینکه چند ماه یکبار احوالپرسی می کنید.یعنی اینکه این مشکل به هیچ وچه حل شدنی نیست. وفقط وقتی امید داشته باشد که کلا هیچ ارتباطی نباشد و مجراهای ارتباطی از جمله تلفن و رایانه و اینترنت را هم برچیده باشید.



4 - تکنیک هایی در این مسیر کمک کننده هست
الف - بستر زدایی
در این تکنیک باید هر چه که مربوط به این آقا می شود حذف شود.
تغییر شماره تلفن، از دسترس خارج کردن گوشی یا کامپیوتر یا هر وسیله ای که بدان ارتباط می گرفته اید.
به نوعی که تقریبا هیچ راه ارتباطی سهل الوصولی نباشد.

ب - تمرکز زدایی
به وسیله این تکنیک زندگیتون را پر از مسائل دیگر بکنید. هر فردی کلی ارتباطات و علاقمندی ها و توانایی ها و امکانات و سرگرمی ها و هدفها دارد. شما فارغ از این مسئله باید به آنها روی بیاورید و از تمرکز روی این ارتباط پرهیز کنید.



5 - توبه و توکل
اگر شما روشهای صحیح را پیش گرفتی. و از کرده خود پشیمان شده و توبه کردی. باید خودت را به خدا بسپاری. و هر چه پیش آید بهترین ها برای شما خواهد بود. چون او هم مهربان و هم حکیم و هم قادر هست. اگر شما درست عمل کنید. خداوند در این مسیر درست همراه و کمک کننده شماست. لیکن اگر در خلاف خواست او عمل کردید و سیاست و دروغ و کلک پیش بروید او هم مکر کننده مکر کننده هاست . پس با او صاف باش. او هم بهترین ها را برایت مقدر می کند حتی اگر ظاهرش خوب نباشد.





6 - همیشه ارتباط با یک زن شوهردار یک تابو در همه فرهنگهاست. و معمولا هر دو مغضوب خانواده و جامعه خواهند بود.
حالا اگر یکی قویا کنار بکشد. دیگری نمی تواند این مسئله را فاش کند. چون فاش شدن آن اول از همه خود آن فرد را نابود می کند. لذا اگر شما کلا کنار کشیدید و قطع کردید و توبه کردید. می توانید در این مورد نگران نباشید. و این مسئله را دنبال نکنید.

---

d

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

سلام پرنیان
وقتی دختر و پسری ازدواج می کنند و یک خانواده مستقل تشکیل می دهند، بیشترین تاثیر مربوط به تاثیر متقابل همسران روی هم است. و هنگامی که این تاثیر مخرب و مشکل زا شود ، زمینه تاثیر ارتباطهایی خارج از خانواده فراهم می شود.
اگر شما مهارتهای ارتباطی را بلد باشید و تعامل مثبتی با همسرتان داشته باشید، نباید نگران تاثیر دیگران روی همسرتان باشید. اگرچه شما کاملا نمی توانید رفتار خانواده همسرت را عوض کنی، اما با همان شیوه های ارتباطی می توانید آنها را به نحوی مدیریت کنید که مشکلی را برای زندگی شما ایجاد نکند.

---

http://www.hamdardi.net/thread-21.html#post8

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
برای تمرکز زدایی اول باید مصداقها و مثالهایی که آماده تمرکز زدایی هست را شناسایی کنیم.
اگر همسر من چنین حرفی بزند. اول نیاز هست بدانم چه چیز او را به این نتیجه رسانده هست.
لذا تا اینجا، هنوز مسئله آمادگی تمرکز زدایی را ندارد. بلکه نیاز هست این مسئله را پرورش داده و بازسازی کنیم.

در اینجا ابتدا باید تکنیک هم حسی را به کار بگیریم. بعضی مثالهایش را در ذیل برای نمونه می آورم:
- عزیزم خیلی اذیتت کردم....

- فدات شم، بمیرم اینطور حرفا رو ازت نشنوم....

- همسرم... وقتی اینطوری می گی، وقتی خسته می بینمت. منم بی انرژی میشم.

- دوست دارم بازم بیشتر از خودت بگی...

- فکر کنم باید خیلی تحت فشارت قرار داده باشم که اینقدر اذیت شدی

- اصلا تصور نمی کردم یه روزی کسی رو اینقدر اذیت کنم که امیدش را از دست داده باشه...

- میدونم خیلی کارام تو رو آزرده... اما می خوام بیشتر بشنوم ازت...

- عزیزم تازه اینطور شدی... یا باز هم بوده که به من نگفتی...

- قربونت برم...، ازت ممنونم که با این نا امیدی هنوزم قابلم دونستی سر صحبت را بام باز کردی

- نازنینم خیلی خوشحالم که هنوز با همه بدیهام ، منو سنگ صبورت دونستی و از این حس های بدت با من حرف می زنی

- خیلی برام جالبه، که داری با من صحبت می کنی ، و با اینکه می گی امیدی نداری، ولی حرفت ، نا امیدی و
خستگیت را با من مطرح می کنی.

- من بی صبرانه و مشتاقانه حرفات رو با جون و دل می شنوم. و بابت احساساتت تو رو سرزنش نمی کنم.


اگر همه این حرفها با نگاهی عاشقانه و با نوازشی معشوقانه و با لطافتی همراه باشد اثرگذار تراست.

دقت کن ، اینها را من به عنوان مثال گفتم. چون اگر حرفی را بزنی که به دل اعتقاد نداری یا بخواهی فیلم بازی کنی هیچ اثر مثبتی ندارد بلکه منفی هم خواهد بود.
فقط زمانی ما می توانیم چنین قشنگ با همسرمان نجوا کنیم ، که همه احساسمون مثبت باشد و عاشقانه او را دوست داشته باشیم.
اگر در دلت نخواهی سر به بدن او باشد، ولی ظاهر سازی کنی و حرفهای قشنگ بگویی. از دم گوش او برگشت می خورد. و اگر خوش شانس باشی از این گوشش وارد می شود و از گوش دیگرش خارج می شود.

میدانی چرا؟!!!!!
چون وقتی شما جمله اول را گفتی ، او در جواب شما یک جواب سخت می دهد. مثلا می گوید:
برو برو تو اصلا آدم نیستی ، از این فیلم ها برام در نیار!!!!!

بعد تو هم که فقط یک جمله حفظ کرده بودی، کم می آری و می گویی:
تو خودت آدم نیستی. اصلا ارزش عشق رو نمی فهم. حیف من که این حرفا رو به تو گفتم....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


در حالیکه اگر حرف از خودت و از دلت بود. اگر جواب سخت او را می شنیدی باز هم هم حسی می کردی و می گفتی:

همسر دوست داشتنی ام.... حق داری... از بس من به تو بد کردم. باورت نمیشه که اینقدر در دلم جا داری...
هر چی دوست داری به من بگو.... همین که با من حرف می زنی برام دوست داشتنی هست.



پس این نکته را فراموش نکن. وقتی مسیری را شروع به حرکت کردی. (مثلا در اینجا هم حسی)، باید تا انتها مدیر باشی و مدیریت کنی ، نه اینکه اگر وسط راه همسرت ضد حال زد، تو برگردی و همه چیز را رها کنی.



خلاصه:
مثال شما تکنیک هم حسی با توضیحات بالا را لازم دارد. تمرکز زدایی بعد از مرحله هم حسی و آماده شدن مثال و مصداق خاص آن صورت می گیرد.

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
بعضی مهارتها در زندگی پایه ای هستند. و جزء فونداسیون می باشند. زیاد دیده نمی شوند اما همه زندگی روی همین فونداسیون نادیده بنا می شود و قوت می گیرد.
یکی از این مهمترین مهارتهای پایه و فونداسیونی زندگی صبوری هست.
نه اینکه صبور باشی تا به نتیجه ای برسی. نه!
بلکه خود صبوری و سعه صدر و تحمل می تواند قدرت زیادی به شما و زندگیتون هدیه کند.

چرا این مهم را گفتم؟!
برای اینکه نتایجی که در زندگی دنبال می کنیم نیاز به تلاش و زمان دارد.
اینطور نیست که وقتی بذری را کاشتی چند روز بعد میوه اش را بچینیی گاهی ماهها باید از آن بذر مواظبت کنی و بهش رسیدگی کنی.

حتی وقتی دست ما می شکند چند ماه طول می کشد به حال اولش برگردد. لذا باید صبوری کنید و صبر کنید تا نتیجه دلخواه را بگیرید.

این لینک به شما در این رابطه کمک می کند.
http://www.hamdardi.net/thread-19404.html

---

.

پاسخ مدیر همدردی به این سوال مراجع

نقل قول:

---

در جلسه اول آشنایی با دختر خانوم؛ این مسئله از طرف ایشون عنوان شد که با دوستان نزدیک و صمیمی دوران مجردی به گردش و کوه میرن و تفریحاتی از این دست دارند که باید بعد از ازدواج هم ادامه بدن. تلویحا"یجور شرط گذاری کردند.
وقتی من علت طرح این مسئله و پافشاری تو روند ادامه اون رو حتی بعد از ازدواج پرسیدم اشاره کردن که احتیاجه.
آیا لزوما" لذت ها و تفریحاتی وجود داره که باید با دوستان مجردی باشه تا احتیاجات یک خانوم رو حتی بعد از ازدواج برطرف کنه یا نه علت این گرایشات رو باید جای دیگه جستجو کرد؟

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام و احترام
از آنجا که همه مسائل مطرح شده و به دست آمده در مرحله شناخت و خواستگاری باید به صورت سرنخ دیده شود و مهم تلقی شود. بنده پاسخ شما را با این ملاحظه که گفتم می دهم. البته اینها فقط به عنوان نمونه جهت بررسی بیشتر بیان می شود:

معمولا بی نهایت مسئله برای طرح در جلسه خواستگاری می تواند باشد. لیکن از بین آنها فرد متناسب با شخصیت، تفکر و احساسش مهمترین را مطرح می کند و این می تواند اشاراتی برای شما باشد تا شناخت بیشتری حاصل کنید.

1 - تمرکز ایشون روی این مسئله حکایت از عدم توجه کافی به مسائل اساسی زندگی می تواند باشد.

2 - همچنین نشانه ای از احساس محور بودن ایشون هم هست.

3 - حتمالات قوی دیگر قوی بودن کودک درونشان می باشد.

4 - تگی متناسب با سن هم از دیگر گزینه های قابل تامل هست.

6 - این نگاه احتمالا فیمنیستی و شبه روشنفکرانه به نقش زند در خانواده قویا مطرح هست.

7 - شرط گذاری معمولا به سالارها اشاره دارد. مثلا مرد سالارها شرط برای زن و زن سالارها شرط برای مرد می گذارند.

8 - آگاهی کمی به نقش های زوحین (تفاهمات در زندگی و پویایی زندگی دارند)، لذا نمی داند در فرهنگ، شرع، و عرف و قانون این کشور چنین اخیتاراتی در حوزه خانمها تعریف نشده است.

9 - تاثیر پذیری زیاد از دوستان می تواند گزینه مطرح دیگری باشد.

10 - احتمالا با خانواده اش یا هماهنگ نیستند یا از نظر فرهنگی ممکن است تفاوتی با شما داشته باشند.



برای بررسی بیشتر باید شما نقشی که برای مرد در زندگی قائل هستید پر رنگ مطرح کنید تا اگر دیدگاه نقشی شما دو نفر در مورد رسالتهای زن و مرد در زندگی متفاوت هست از هم اکنون مشخص باشد.

---

مهارتهای ارتباطی :

نقل قول:

---

متاسفانه آموزش كافی در این خصوص به دختران و پسران ما داده نشده است. عاشق می شوند،‌شیفته می شوند ،‌اما نمی دانند كه عشق چه چیزهایی را طلب می كنه...

نجوا كردن جزء محبت و دوست داشتن و عشق است. یعنی باید بتوانی در گوشی حرفهای دلت رو با خانمت در میون بگذاری،‌بدون ترس از اینكه برداشت بدی از شما بكند/.

اعتراف كردن هم جزء‌عشق است. یعنی بتوانی به خانمت بگویی من آنطور كه باید نتوانستم در حق تو همسری كنم. لیكن دوستت دارم. دوست دارم كمك كنی تا من مرد بهتری برایت باشم. من هم خطاهایی داشته ام ،‌لغزش هایی....

درخواست و نیاز هم جزء عشق هست. باید به همسرت بتوانی بگویی كه علیرغم قوی بودن و مرد بودن نیاز دارم كه اشكهایم با سرپنجه های تو پاك بشه. نیاز دارم كه اشتباهاتم را به رویم نیاوری و با زبان لطیف با من در میان بگذاری. نیاز دارم كه مرا ببخشی. نیاز دارم كه دلداری از تو بگیرم. نیاز دارم كه تحسینم كنی. نیاز دارم كه به من افتخار كنی. نیاز دارم كه برایت بهترین باشم. نیاز دارم كه به من اعتماد به نفس بدهی.

لمس و سكوت هم جزء عشق هست. معمولا همسران این نیاز را با مسائل جنسی یكی می دانند. در حالیكه نوازش و لمس و سكوت به تنهایی نیاز همسران هست.
گاهی نیاز است كه دستان همسرت را بگیری،‌بدون سخنی و حرفی و حركت فقط مهربانانه در چشمانش بنگری. در عمق نگاهش یكی شدن را با همه وجود خواهی دید.

عذرخواهی و ابراز ارادت هرگز قدرت یك مرد را در نزد یك زن كم نمی كند. پس از این نترس كه كسی زن ذلیل بداندت یا ....، و در محبت كوتاهی نكن.

شاید اینها خیلی رمانتیك باشه... و خیلی ها بگویند در زندگی واقعی اینها به كار نمی آید. مشكلات و مسائل خیلی بیشتر از اینهاست....

اما اینها كه گفتم آب روان هست. اگر كم ،‌كوتاه و موقتی باشد اثری ندارد اما اگر به عنوان یك خصلت پارامترهای بالا را از صمیم قلب برای مدت طولانی (حداقل بیش از 6 ماه به طور ثابت)،‌به كار بگیری ،‌به مرور جوانه های عشق را بر درخت زندگیت به نظاره خواهی نشست.

---

لینک

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیر همدردی

تعادل به عنوان ریشه مهارتها

در خانواده یکسری از معیارها و پایه های اساسی داریم که باید در هنگام عمل به مهارتهایمان، از انها غافل نشوید.
مثلاً:
- عدم وابستگی (وجود دلبستگی)
- مسئولیت پذیری
- انعطاف پذیری
- صبر
- خویشتنداری
- تقسیم وظایف
- کنترل احساس
و .....

در مثالی که بالهای صداقت آورده اند. در واقع می خواستند به عدم وابستگی اشاره کنند. و با تجارب ارزنده ای که ایشون داشتند توانسته اند بر آن غلبه کنند. غلبه بر این وابستگی به تنهایی موجبساختن لحظات شاد برای ایشان شده است.
اما به نظر بنده هزینه ساخت این لحظات شاد برای بالهای صداقت گرامی، بالا بوده است. یعنی می توانستند ایشون با توجه به معیارهای دیگر این لحظات شاد را با هزینه های کمتری ایجاد کنند.
برای این منظور باید معیارهای دیگری چون انعطاف پذیری ، صبر و کنترل احساس خود را هم کمی هزینه می کردند.
اینگونه اگرچه روز اول ممکن بود به اندازه کافی مطلوب و دلچسب نباشد، اما بقیه روزها خانواده به صورت همگن در می آمد.

در روشی که بالهای صداقت گرامی اجرا کردند، شاید موردی و برای شخص ایشان گزینه خوبی باشد، اما برای بهره برداری دیگران باید به این نکته توجه کرد که گاهی اشتباها موجب فاصله بین اعضاء خانواده خواهد شد.

اینکه گفته می شود:
سخت گیرد دنیا بر مردمان سخت گیر

یا این بیت که می گوید:
سخت گیری و تعصب خامی هست
تا جنینی ، کار خون آشامیست.

اشاره به این دارد که در چنین مواقعی مهارت انعطاف پذیری بسیار اثر بخش تر و کم هزینه تر هست.
البته انعطاف به معنی تسلیم نیست. (که فعلا قصد باز کردن این مهارت را نداریم، و قبلا توضیحاتی داده ایم.)

انعطاف در نگاه اول به نظر می رسد عقب نشینی هست. و امتیاز دادن. اما در یک خانواده به مرور زمان اگر با سایر مهارتها توام شود مهمترین چسب برای همگنی خانواده هست.
نامه بالهای صداقت به همسرشان موید این نکته هست که ایشان زیرکانه به این مسئله نگاه کرده اند. و تمایل به همگرایی خانواده داشته اند. اما تصمیمشان واگرا بوده است و البته انعطاف مختصری هم داشته است.


خلاصه و نتیجه گیری:
گاهی اینکه موضوعی را در زندگی به صورت یک مشکل و معضل در نیاوریم ساده تر از اینست که آن مشکل را بخواهیم حل کنیم.
با تشکر

---

خوب شد فرشته مهربان عزیز:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

از آنجا که اصلا و ابدا انسان 20 و کامل وجود ندارد.
از آنجا که تناسب صد درصدی بین یک دختر و یک پسر هرگز وجود ندارد.

لذا ما هنگام ازدواج می پذیریم که تفاوتهایی هست و ضعفها و نقاطی که ممکن است منفی باشد.
پس در هنگام انتخاب چه باید بکنیم؟

ما باید اولویت بندی های مهم زندگی را بر اساس معیارهای اساسی داشته باشیم. و بعد تناسب سنجی می کنیم. اگر اولویت های اصلی و با ضریب بالا هماهنگ بود بسیار طبیعی هست که در اولویت های پایین ضعفها و عدم تناسب هایی باشد که ارزش اثر گذاری در زندگی ندارد.

یک الویت بندی با ضریب بندی مثالی:
شوهر مناسب :
پرخاشگر نباشد (ضریب 4)
افسرده نباشد (ضریب 4)
وسواس نباشد (ضریب 4)
بدبین نباشد (ضریب 4)
بیسواد نباشد (ضریب 3)
تناسب فرهنگی داشته باشد (ضریب 4)
تناسب اقتصادی داشته باشد (ضریب 2)
تناسب سیاسی داشته باشد (ضریب 2)
تناسب خانوادگی داشته باشد (ضریب 2)
تناسبی مذهبی و اخلاقی داشته باشد. (ضریب 4)
تناسب اجتماعی داشته باشد (ضریب 2)
مسئولیت پذیر باشد (ضریب 4)
انعطاف پذیر باشد (ضریب 4)
دیدگاهش به نقش زن و مرد با دیدگاه ما هماهنگ باشد. (ضریب 4)
نحوه گذراند اوقات فراغتش با ما هماهنگی داشته باشد. (ضریب 3)
شغل ثابت و در آمد مناسب داشته باشد. (ضریب 2)
منزوی نباشد و دوست دار ارتباط باشد (ضریب 3)
سلامت جسمی داشته باشد. (ضریب 2)
معتاد نباشد (ضریب 4)
هوسران نباشد (ضریب 4)
تنوع طلب نباشد (ضریب 4)
منفعل و دهن بین نباشد. (ضریب 3)
خانواده اش از او حمایت کند. (ضریب 2)
سخت گیر و بهانه جو و احساس محور نباشد. (ضریب 4)

و .....

حالا اگر شما اولویت دیگری هم دارید با ضریب احتمالی بنویسید
بعد همه اینها را مرتب کنید از زیاد به کم

حالا یک جمعبندی باید بکنید.
شماتصور نکنید شوهری می توانید در دنیا پیدا کنید که در همه اولویت ها و همه ضرایب کامل باشد و با شما هماهنگ و مناسب باشد.

اگر پس از بررسی اکثر معیارها و اولویت ها و ضرایب مناسب بود شما باید بدون وسواس انتخاب کنید.

اما اگر اولویت های مهم که ضرایب بالا هم دارد تناسب بین شما نیست آن وقت باید مردد باشید.


مثلا:
قد و ظاهر از معیارهای مهم و اولویت های با ضریب بالا در انتخاب همسر نبوده و در خوشبختی نقش ندارد.

اما مسئله مهم اینست که خانمها یا آقایان در ذهن خود به آن اهمیت یا نمره ممکن است بدهند.

ممکن است شما به قد اولویت 1 و ضریب 100 بدهید.
در این صورت اگر این آقا همه اولویت ها و معیارها و ضرایب را کامل داشته باشد شما تنها می توانید با نمره پایین او در قد او را رد کنید چون ضریب 100 همه را تحت تاثیر قرار می دهد.
اما اگر ضریب صفر یا 1 بدهید، تاثیر زیادی نخواهد داشت.

یعنی ما انسانها هستیم که به وقایع معنی می دهیم. آنها را بی اهمیت یا پر اهمیت در نظر می گیریم.
از نظر عقلی و واقع بینی خوشبختی نه تابع قد و نه تابع نمره چشم و دیگر ظواهر هست.
اما شما می توانید طوری در ذهن خود آنها را مهم کنید که در زندگی به هیچ معیار و اولویتی که این آقا دارد نظر نکنید و نبینید و فقط غصه قد و ....... این آقا را بخورید.

پس شما باید ابتدا تکلیف خودتون را در ارزش گذاری و معنا گذاری این پارامترها ( بصورت عقلانی )، با خودروشن کنید.
اگر توانستید به این دو مسئله بیشتر از اندازه بهاء ندهید. پس بدانید هیچ مشکلی نخواهد بود.

برای مطالعه بیشتر در خصوص ازدواج مقالات ذیل را مطالعه بفرمایید:
انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما

چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟


شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان


10 اشتباه دوران خواستگاری یا شناخت


* 15 خطر در کمین ازدواج

---

.

وقتهایی که زن می تواند غیر مستقیم زمینه ساز کم مهری و توجه مرد به دیگری شود:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

نقش ها و جایگاههایی که می تواند غیر مستقیم زمینه ساز مشکلات شوند

خوب دقت کنید

آقا باید نفقه بدهد.
آقا باید مسکن تهیه کند.
آقا باید مسئولیت زندگی بر دوشش باشد.
خانم باید لحظات عاطفی و آرامش بخش خانواده را تماما هم از نظر کیفی و هم کمیتی پر کند. یعنی هم خانه خالی از او نباشد و هم پر از مسائل عاطفی و احساسی و جنسی باشد.
خانم باید صبور باشد و به مرد تکیه کند.

خب حالا نقش ها و جایگاه را عوض کنیم چه می شود؟!!

خانم خانه را ترک می کند.
خانم پول می آورد
خانم شغل دارد
خانم موقعیت اجتماعی دارد.

از آنطرف :
خانه خالی از خانم هست
آقا بی مسئولیت هست
آقا نیاز عاطفی جنسی دارد.

همه اینها را جمع کنیم این می شود:
آقا به جای کار و پول در آوردن خیالش راحت می شود که خانمش انجام می دهد و بی مسئولیتی او تشدید می شود. آقا احساس خلاء در خانه می کند، و ارتباطش را با دیگری شکل می دهد.

خانم هم به جای معشوقه بودن، یک شریک اقتصادی برای همسرش هست. خوب پول در می آورد و کار می کند و مسئولیت پذیر هست. اما خانه پر از او و عشق و ارتباط او نیست.

خواهش می کنم زیرکانه مطلب بالا را مطالعه کنید:

مطالب بالا به معنی تطهیر عدم تعهد همسر خیانت کار و اشتباه صریح ایشون نیست. بلکه ما به زمینه سازهای مشکل هم توجه می کنیم.
بر این اساس اگر چه تنوع طلبی و عدم تعهد همسردر این مشکل نقش داشته است. اما بسترهایی هم برای این اشتباهات داشته است که شما هم در آن تاثیر داشتید.

لذا قطع یا کاهش کار، و پرکردن اوقات خانواده با مسائل عاطفی ، جنسی و پاسخگویی به نیازهای روانی یک مرد می تواند شرایط بسیار بهتری برای حل و جلوگیری احتمالی از این مشکلات داشته باشد.

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

1 - برای ازدواج چندین آگاهی و مهارت نیاز هست.

الف) خودآگاهی و شناخت از خویشتن.
ب) شناخت معیارهای اساسی خویش
ج) شناخت معیارهای اساسی طرف مقابل
د) روشهای ارزیابی تناسب معیارهای خویش با طرف مقابل


2 – ازدواج معیارهای اساسی دارد که طرح اول زندگی را تشکیل می دهد. مثل:

مسئولیت پذیری
انعطاف پذیری
نگاه طرفین به جایگاه و نقش زن و مرد
تطابق فرهنگی
تطابق اقتصادی
سلامتی های روانی ، اجتماعی و شخصیتی
تطابق اخلاقی
تناسب اعتقادی و سیاسی
نگاهشان به اوقات فراغت و مسائل اقتصادی
و ....
لذا مسائلی مثل ظاهر ، تحصیلات، محل سکونت و ... همه و همه نقاط کوچکی هستند که زیر مجموعه معیارهای اساسی بالا هست. و اگر تطابق کلی و اصلی برقرار باشد تمرکز روی بحث تحصیلات و .... بی فایده هست.
در این زمینه لینک ذیل را مطالعه کنید:
چه نوع سوالاتی باید در جلسه خواستگاری از یکدیگر بپرسیم؟

---

.

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط .........

لطفا اگر قرار نیست کسی جواب بده به منم بگید

---

همین یک یک جمله چند خطای ارتباطی در آن هست:
1 - تعـارض (لطفا و قرار نیست)
2 - بدبینی
3 - نگرانی
4 - کم صبری
5 - عدم دقت و توجه
6 - عدم آینده نگری
7 - زود رنجی
8 - خشم


جمله جایگزین:

نقل قول:

---

---

نقل قول:

---

من تازه واردم اطلاعی از مدت پاسخگویی ندارم خوشحال میشوم راهنمایی بفرمایید و در پاسخگویی تسریع نمایید.

---

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

قدیمی ها ضرب المثلی داشتند می گفتند اگر با سرت راه بروی کلاهت پاره میشه، اگر با پا راه بروی کفشت پاره میشه.
یعنی اینکه در زندگی هر چیزی هزینه خودش رو داره.
اگر مجردی را انتخاب کنید هزینه مجردی دارد
اگر متاهلی را انتخاب کنید هزینه متاهلی را باید بپردازید.


نیازمندیهای اساسی زندگی
برای زندگی چه مجردی و چه متاهلی نیاز به سخت جانی هست. نیاز به صبر ، سعه صدر، تحمل، مدارا و قوی بودن هست.
اگر فردی قوی نباشد نه مجردی را تحمل می کند تا متاهلی را.
لینکهایی در این زمینه جهت اطلاع بیشتر:
اگر چنین هستید صبر کنید ازدواج نکنید
آرامش و نحوه مواجهه افراد با مسائل و مشکلات زندگي


بهترین شکل تصمیم گیری

http://www.hamdardi.net/golchin_link/farow.gif

انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما

http://www.hamdardi.net/golchin_link/farow.gif

انرژی احساسی صلح آمیز

http://www.hamdardi.net/golchin_link/farow.gif

بی ثباتی احساسی ارتباطات انسانی را تخریب می کند

درباره هوش هیجانی چه می دانید؟(به همراه تست هوش هیجانی)


خلاصه:

باید ببیند که هزینه کدام تصمیم را بهتر می توانید پرداخت کنید.
شما به طلافروشی هم بروید هر قطعه طلا قیمت خاص خود را دارد.
مجردی و متاهلی هم هزینه های خود را دارد. بسنج چقدر حاضر به پرداخت هزینه هستید و برای کدامیک بیشتر توان پرداخت هزینه یعنی تحمل سختی هایش را دارید.





جالب هست اخیرا تاپیکی گشوده ام ، در آن پستی قرار دادم که همه مواردش برای شما هم می تواند تابلو کمک کننده ای باشد که در ذیل عینا می آورم:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

1 - برای حل مشکل، فقط دانستن، و آگاهی کمک زیادی نمی کند. حل مشکلات دقیقا از آنجا شروع می شود که در کنار حرف و فکر، عمل هم می کنیم.


2 - برای اینکه با دیگران مشکلم کم شود یا حل شود، نخست باید مشکلاتی که با خودم دارم حل کنم.


3 - تردید در تصمیم گیری هایمان غالبا به خاطر اینست که نمی خواهیم هزینه تصمیم خود را بپردازیم و دنبال راهکار بدون هزینه می گردیم یا دنبال راهی می گردیم که مسئولیت رفتارمان را نپذیریم.


4 - احساس ناامیدی، بی انگیزگی، شکست، و عدم موفقیت ما به خاطر اینست که هدفمان لذت هست و اینکه رنج نبریم. اگرجه کسب لذت و دفع رنج مطلوب هر کسی هست، اما هدفگذاری براساس لذت بیشتر ما را کم کم به پوچی و شکست می رساند.


5 - معمولا مدارا، سعه صدر و صبر اکسیری هست که ارتباطات را ترمیم و بهبود می بخشد. و زودرنج، بدبینی و سخت گیری ویران کننده ارتباطات هست.

---

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

برای خوشبختی هر کدام از ما انسانها متغیر های بیشماری دخالت دارند و لازم هست. و البته برای یک متاهل یکی از این متغیرهای تاثیر گذار همسرش هست. (اما اگر تصور کنید تنها و مهمترین متغیر خوشبختی شما اوست، یعنی اینکه همه بی شمار متغیرها را ندیده پنداشتید.)
با این توصیف و به دیگر سخن اینطور می شود:

شما پتانسیل های فراوانی در زندگی دارید. امکانات بی شماری دارید، توانمندیهای بیشماری دارید. نعمتهای فراوانی دارید. که باید برای خوشبختی همه اینها را به کار بگیرید.

اما وقتی برای رضایتمندی و خوشبختی اشتباهات و مشکلات شوهرت را به جای همه این متغیرها هدف خود قرار می دهید آسیب می بینید. چرا که برای همه ما تغییر دیگران بیسار مشکل هست و تغییر خودمان نسبت به آن ساده تر هست.
شما در گام نخست باید همسرتان را همین طور که هست بپذیرید.
اقدامات خود را طوری تنظیم نکنید که هدف زندگیتان تغییر همسرتان باشد.
فرض کنید همسرتان یک چشمش نابیناست، یا صرع دارد، یا معلولیت حرکتی دارد، یا....
اگر چنین باشد شما ابتدا با این وضعیت کنار می آیید و با این میزان سلامتی همسرتان برای فعالیتها در زندگیتان برنامه ریزی می کنید.


حالا هم در گام نخست (مهم هست که در گام نخست را دقت کنید)، همسرتان را بپذیرید همین طور که هست و اصلا نخواهید که عوضش کنید.
سیگاری هست، کم مسئولیت هست، و .....
شما سعی کنید آنچه که در خود دارید رشد دهید
شما سعی کنید روی نقاط مثبت او متمرکز شوید و بهره برداری کنید و به اضافه مثبت های خود زندگی خود را توسعه دهید و رشد دهید.
خوشبختی هر کدام از ما در درجه نخست به عهده خودمان هست نه همسرمان.



لینکهای کمک کننده:
مقالات انجمن مثنوی درمانی را به مرور مطالعه کنید تا در شما بینش بیشتری در این زمینه ایجاد شود.
مثنوی درمانی (مولانا) و معنادرمانی ویژه تالار همدردی


در مرتبه بعد هم مهارتهای ارتباطی را مطالعه کنید
http://www.hamdardi.net/thread-3525.html

---

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

ما مسلمانان که پیامبرمان آخرین فرستاده خداست، اعتقاد داریم که آفریننده ما توسط پیامبران و به ویژه آخرین پیامبرش دفترچه راهنمای هر انسانی را کامل از طریق وحی ابلاغ کرد.

ما اکنون اعتقاد داریم که اولا هیچکس نیست که همه ابعاد انسان را حتی قبل از تولد و بعد از مرگ بداند، و خصوصیات انسان را بشناسد، و راهکارهای صحیح را به او توصیه کند.

بر این اساس به این نتیجه می رسیم که باید طبق وحی زندگی کنیم.

اما مشکل کجا ایجاد می شود؟

1 – وقتی کاملا آگاهی نداریم به اینکه خدا چه چیزهایی را از ما خواسته است؟
2 – وقتی نفس و خواست های شخصی ما در برابر خواست خدا قرار می گیرد و لذتها و دلبخواهای آنی جایش را به آرامش و رشد جاویدان ما می دهد.
3 – وقتی که هدفی که خدا برایمان ایجاد کرده است ، با هدفی که خودمان برای خودمان تعریف می کنیم متفاوت هست
4 – وقتی کسانی به طور ناقص فقط بعضی از توصیه های خدا و راهنمایی های خدا را بزرگ کرده و از بقیه فروگذاری می کند.

پس ما هم منابع شناخت را متوجه شدیم.
هم آفتها و موانع کامیابی را شناختیم.

چگونه این مشکلات را حل کنیم
دین اسلام دین میانه روی هست.
نه سهل و بی مسئولیت ، انسان را ، رها می کند.
نه با سخت گیری زندگیش را تباه می کند.
دین اسلام در چارچوب 4 معیار زندگی انسان را تحت مدیریت آنها قرار می دهد.
حرام
واجب
مستحب
مکروه
هدف انسان را عبودیت تعریف می کند. و سعادت دو دنیا
برای رسیدن به این هدف مسیر را با اخلاق، اعتقاد، و احکام مشخص می کند.
حرام ، واجب، مستحب و مکروه خطوط اصلی و غیر قابل تغییر رسیدن انسان به آرامش و رشد هست.
در این میان حداقل ها حرام و واجبات هست.
اگر این چارچوب رعایت شود فرد در مسیر هست. و اگر توانایی او اجازه داد مستحبات و مکروهات او را سرعت بیشتری می دهند.
برای سوخت و انرژی هم نیاز به اخلاق و اعتقاد دارد.
اگر کسی اعتقادش ضعیف باشد و آنطور که باید خدا و خودش را نشناسد. و آنطور که خدا اخلاقهای حسنه را مشخص کرده است ما نپذیریم ، انرژی کافی نداریم که در این مسیر حرکت کنیم.


برنامه خودسازی انسان را صرفا خالق او می تواند کامل ارائه دهد.
این برنامه جامع بوده و از هیچ چیز کوچک و بزرگی فروگذار نکرده است.
در این برنامه هیچ نیاز جسمی، روانی و معنوی انسان فروگذار نشده است.
خداوند لذت همه حواس و جسم انسان را در نظر گرفته است و همه نیازهایی که دارد را در قالب برنامه شرع خود لحاظ کرده است.
نه فرمان به زیاده روی داده است. نه به کم کاری.
این عرفانهای نوظهور و این فرقه های متفاوت که هر کدام فقط بخشی از پازل آدمی را پوشش می دهند، به مرور انسان را خسته و از راه به بیراهه می کشانند.

به طور جزئی:
شما نیاز به آگاهی دارید.
این آگاهی ها از چند طریق کسب می شود.
1 – قرآن
2 – نهج البلاغه
3 – دعاها از جمله : دعای کمیل ، مکارم اخلاق،
4 – احکام : رساله های عملیه
5 – کتب اخلاقی مثل بهشت اخلاق
برای همه این بندها تفسیر ، شرح و توضیحات توسط متخصصین نوشته شده است. که بدون مطالعه آنها ممکن است به همه ابعاد آن راه نیابیم. لذا مطالعه این 5 مورد حتما باید زیر نظر اساتید یا تفاسیر و ترجمه های آنها انجام گیرد.

اما 5 بند فوق فقط آگاهی دهنده هست. و فقط وقتی اثر بخش هست که موارد ذیل انجام گیرد.

1 – عملگرایی. چون در خود قرآن ایمان و عمل صالح با هم آمده است.
لذا ایمان به دل و آگاهی به سر، کافی نیست. باید پای رفتار و احکام هم پیش بیاید.

2 – عملگرایی بدون نیت و بدون خلوص گمراهی هست.
شیطان هم ایمان داشت و هم عمل می کرد، لیکن خلوص نداشت. خالص نبود.

خلوص چیست؟
خلوص این است که همه این آگاهی ها و همه این عملگرایی ها فقط برای رضایت خدا باشد نه هیچ هدف دیگری.
چون خدا هدف انسان را عبودیت و تبعیت از خدا قرار داده است.
اگر ما ایمان و عمل خود را وسیله نان و شهرت کنیم.
اگر ایمان و عمل را برای لذت و خودخواهی خود هزینه کنیم.
همه اینها موجب گمراهی می شود.

3 – شیعیان مسئله توسط و سلسله مراتب را هم رعایت می کنند.
یعنی می گویند ما نیاز به الگوی عملی هم داریم.
آگاهی
عملگرایی
و خلوص که برای رسیدن به عبودیت هست نیاز به امامان و الگوهایی دارد که در شرایط مختلف چگونه عمل کرده اند؟
بر اساس این بند راز و نیاز آنها به همراه واسطه کردن خدا به درگاه خدا هست.
یعنی چون امامان به خاطر عمل و ایمان و خلوص و معصومیت پیش خدا عزیز هستند، واسطه می شوند که کمی و نقصان ما را خدا ببخشد.
بر اساس بند 3 تضرع و مناجات همراه با توسل به ائمه اثر معنوی زیادی روی انسان ها دارد.

4 – بر اساس آگاهی ها که قید کردم، مسائل اخلاقی را هم می آموزیم که بسیارند.
عملگرایی اخلاقی موجب می شود گشایش های زیادی در روان ما و در زندگی ما ایجاد شود.
چنانکه می گویند عکس العمل هر رفتاری به خود ما بر می گردد.
پس بازخوردهایی که از آگاهی، عملگرایی و خلوص ما ، به ما بر می گردد، خودش هدایت گر و کمک کننده و رشد دهنده و آرامش دهنده و تعیین کننده خوشبختی ماست.
مثل دعایی که دیگران به خاطر خیرات به ما می کنند.



خلاصه و نتیجه گیری:
در اسلام نه ریاضیت و نه ساده انگاری هیچ کدام سفارش نشده است.
چارچوب و معیارها در اسلام در 3 شاخه اعتقادات ، اخلاق و احکام مشخص شده است.
و مسیر هم به وسیله حرام، واجب، مکروه و مستحب خط کشی شده است.
خطوط قرمز حرام و واجب، خطوط زرد مکروه و مستحب.

توصیه من اینست که از سایت هایی که تخصصی در این زمینه ها فعالیت می کنند کمک بگیرید و عضو شوید و مطالعه کنید.
مثل سایت
www.Askdin.com



اما نکات روانشناسی مرتبط:
ما انسانها به خاطر شخصیت و تربیتی که شده ایم، ممکن است بعضی چیزها را خیلی خوب جذب کنیم و بعضی چیزها را خوب جذب نکنیم.
مثلا اگر شخصیت خسیسی داشته باشیم ممکن است احادیث مربوط به انفاق و بخشش ، خمس ، زکات، خیرات مالی را خوب به کار نگیریم.
اگر شخصیت افسرده و منزوی داشته باشیم ممکن است احادیث و آیات جهد، و تلاش و سعی و ارزش کار و .... را و عملگرایی را خوب جذب نکنیم.

اگر شخصیت ترسویی داشته باشیم ممکن است آیات جهاد، جنگ و ... را خوب درک نکرده و به کار نگیریم.
اگر شخصیت عصبانی داشته باشیم، ممکن است آیات و احادیثی که مربوط به کنترل خشم باشد را خوب در نظر نگیریم

و هزاران مورد دیگر.....
پس وقتی ما به مطالعه مسائل دینی می پردازیم و آن 5 بند آگاهی زا را مطالعه می کنیم ، باید همه موارد آن را مهم قلمداد کنیم و گزینشی برخورد نکنیم.

پیشنهاد ویژه:
سایت رادیو معارف در حوزه های مختلف آگاهی دهنده دینی ، سخنرانی، مطالب و مصاحبه هایی با اساتید موضوعات مختلف آگاهی دهنده داشته و دانلود آنها را هم اجازه می دهد.
شما می توانید با مراجعه به آن سایت و انتخاب موارد دلخواه اطلاعات خود را بالا ببرید و به کار بگیرید.

---

.