
نوشته اصلی توسط
Eram
سوال اولت: من فقط به دنبال اینم: از حواس پرتی و بی دقتی و بی تمکرز حواس بودن و این ذهن شلوغ نجات پیدا کنم
به سوالت بعد یه سری توضیحات جواب مبدم . اول از همه نکته ی مهم اینجاس که مسائلی که باهاش درگیر بودی مثل حسادت دیگران،سادگی،افت تحصیلی و نداشتن راهنما در درس ، و... مسائلی هست که برای هرکسی توی زندگی ممکنه پیش بیاد.من خودم بعد 4 سال فهمیدم بعضی کارایی که دوستام می کردن در قبال من از روی حسادت بود واگه اینو زودتر میفهمیدم انقدر خودمو درگیرشون نمی کردم و خیلی مسائل رو بهتر حل و فصل میکردم اما ببین الان کاری که تو باید کنی اینه که مسئولیت شرایطی که توش هستی رو بپذیری چه خوب چه بعد.
شاید دوستای ما دعوت کننده باشن اما در نهایت این ماییم که دعوت رو قبول می کنیم شاید باید بیشتر روی خودمون کار کنیم تا هر کسی نتونه به راحتی در ما نفوذ کنه. اصلا هرچیزی تا ما بهش اجازه ندیم نمیتونه به فکر وعمل ما جهت بده .اما پذیرش مسئولیت کارها خیلی سبکت میکنه و از خشمی که ممکنه نسبت به دیگران داشته باشی رهات میکنه.
پذیرش مسئولیت کارها به معنای بخشش و حق دادن به دیگران نیست---به معنای سرزنش خود هم نیست---به معنای حقیر بودن انسان هم نیست بلکه شروع یه تغییره ،تغییری که میدونی به اراده ی خودت میسره .
جواب سوال اولت یه چیزی هست که من هنوز خودم نتونستم به طور کامل بهش برسم که همون آرامشه اما همینقدر میدونم که چنتا چیز بهم کمک میکنه توی این راه :
--یکی مسئولیت پذیری هست که برات توضیح دادم
--دومی پذیرش خود هست با تمام نقص ها و خوبی ها ...پذیرش عیب هات،اینکه خودتو با وجود اونا سرزنش نکنی.اگر آدم ساده ای بودی عوضش آدم حقه بازی نبودی ،اگه به دوستی هات بیش از اندازه اعتماد می کردی عوضش اهل خیانت در رفاقت نبودی و... . حالا هم که تصمیم گرفتی به خوبی هات اضافه کنی و تغییراتی توی خودت بدی که خیلی خوبه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)