سلام دوستان
من و همسرم 7 سال باهم دوست بودیم و بعد 7 ماه جدایی ایشون برگشت و درخواست ازدواج کرد و چون من عاشقش بودم قبول کردم و بعد عقد کردیم. ا سال عقد بودیم و الانم حدود 1.5 ساله عروسی کردیم.
از روزی که عقد کردیم ایشون خیلی تغییر رفتار دادن و چون تک پسرن و پدر هم ندارن من کم کم فهمیدم که ایشون خیلییی وابسته به خانواده ان و اولویتشون تو زندگی مادر و خواهرشونن تا من. و از اونجایی که خانواده درستی هم نداره و مادرشون خیلیییی تنگ نظرن و فکر میکنن من هووشونم و هیچوقت راهنماگر درستی برای ما نبودن و فقط خانوادش میونه مارو بهم زدن و باعث شدن همسرم رفتارای بدی یاد بگیره و نفهمه مرد تو زندگی باید چطور رفتار کنه.
خیلی راحت بدون من هرجایی میره چون خانوادش یادش دادن. خیلی راحت بی احترامی میکنه و خانوادش حمایتش میکنن و تو گوشش میخونن تو هرجور باشی زنت باید بهت احترام بذاره. خیلی راحت دست روی من بلند میکنه و خانوادش اصلا هیچ عکس العملی نشون نمیدن و بازم برعلیه من بدگویی میکنن.
تو این 3 سال بعد عقد خیلیییییی مشکلات داشتیم خیلی . ولی من خیلی دوسش دارم و میدونم اونم دوسم داره ولی بلد نیستیم درست رفتار کنیم. منم اشتباهاتی داشتم دختر خیلی حساسی هستم و زود ناراحت میشم و موقع ناراحتی قهر میکنم و هیچچ سیاستی ندارم و همیشه از ساده و یکرنگ بودنم ضربه خوردم.
انقدر دوسش داشتم و دارم که حتی وقتی دستمو شکست بازم برگشتم تو خونه از بیمارستان و ترکش نکردم. ولی الان سر یه موضوع مسخره و دروغای خانوادش 2 ماهه داریم از هم جدا زندگی میکنیم. ایشون گفتن 1 هفته از هم دور باشیم فکر کنیم ولی با گذشت 1 ماه هیچچ خبری ازم نگرفتن و با پیگیریهای متعدد خانوادم بالاخره تو یه قرار خانوادگی البته بدون حضور من گفتن که اگه محیایعنی من بخواد و بهم زنگ بزنه منم میخوام.
خلاصه اینکه خانواده من میگن خودش باید بیاد دنبالت چون خودش منو برده خونه پدرم گذاشته. ولی با اینهمه بازم من بدون اینکه کسی بدونه رفتم و باهاش حرف زدم. ایشونم اولش لجبازی میکرد ولی بعدش کلی قسم واشک و احساس که منم دوست دارم و عاشقتم و از دوریت دارم عذاب میکشم. حدود 2 هفته ست باهم ارتباط داشتیم و زنگ میزدیمو همو میدیدم ولی بازم دیروز حرفایی زد که داغون شدم میگه من به عشق و دوست داشتنت اعتماد نمدارم و ...
حتی رفته پیش وکیل ولی میگه کاری نکردم فقط مشاوره گرفتم میدونم فقط داره لجبازی میکنه . . . میدونم تکلیفش با خودش مشخص نیست ولی نمیدونم من باید چکار کنم.مشاوره خودم که همسرمو دیده فقط میگه جداییی و میگه اصلا نباید باهاش ارتباط برقرار کنی ولی من نمیتونم دارم از دوریش دیوونه میشم.من واقعا عاشقشم هنوزم با همه کارایی که کرده با همه بی وفاییاش
توروخدا کمکم کنین
- - - Updated - - -
دوستان کسی نیست کمکم کنه خیلی سردر گمم
علاقه مندی ها (Bookmarks)