.
.
آقای sci من حرفای شما رو می فهمم و قبول دارم اما آیا واقعن می تونم عملی شون کنم؟
بدون شک می توانید! تمرین لازمه! فقط تمرین و کسب مهارت!
یعنی میشه یه آدمی اینطوری عوض بشه؟
بله بدون شک ممکنه ! خیلی سریع اتفاق می افته و نتایج درخشان خواهد بود!
درخواست کردن به طور کلی برای من کار سختیه. به خصوص درخواست کردن از شوهرم. خیــــــــــــــلی سخته. لحنم دستوری نباشه... لحنم مهربون باشه... بهش برنمی خوره؟ ... انجامش میده؟... حاضرم بمیرم ولی بهش نگم فلان کار رو لطفا اگه میشه اگه حال داری ممکنه انجام بدی؟ مثلا میگم :
(خونه بو کرده میشه اگر خسته نیستی لطفا میشه آشغال ها رو ببری بیرون؟ یا اگر حال نداری ممکنه یادت بمونه که صبح قبل از رفتنت ببری شون بیرون؟)
بعد اون جواب میده :
(الان حال ندارم فردا صبح دوباره یادم بنداز. یا میگه باشه اگر حال داشتم می برم.{ و نمی بره} یا میگه باشه و نمی بره. صبح هم اگر من یادش نندازم نمی بره.)
بعد از چند روز در صورتی که دعوایی پیش بیاد بهش میگم که تو آدم بی نظمی هستی و این چه وضعیه که حتی آشغالا رو به موقع نمی بری و ...
این نمونه ای از انفعال کامله شماست که بعد به پرخاشگری ختم می شه! این واقعا مشکل اساسی شماست! حلش کنید!
- - - updated - - -
یا مثلا شوهرم صبحانه نمی خوره و میره سرکار. من هم همینطور. شب دیر میخوابه. باعث میشه من هم دیر بخوابم و برای همین صبح ها همش عجله داریم. خودش هم که تنها باشه صبحانه نمیخوره.... بعدش همیشه موقع دعوا میگه تو حتی برای من صبحانه درست نمی کنی!!! در صورتی که در مواقع عادی حتی وقتی براش شیر گرم می کنم میگه نمی خواد، نمی خورم. اما میخوره.
.
من آدمی هستم که اصلن خواسته های مهم و الویت هاش مشخص نیست.
چیز عجیبی نیست یکی از مسائلی که پیش روی فرد منفعل است همینه، که موجب می شه دیگران هم در مقابلش بلاتکلیف باشند! و برای همین مصاحبت با این فرد، جذابیتی برای دیگران نداره!
اکثر مواقع دیگران هستند که الویت ها رو تعیین می کنند.
چون شما منفعل هستید! خب باید سریع کاری کنید! شما باید، باید، باید آغاز گر باشید! فقط به آغاز کننده بودن فکر کنید! مثلا اگر قراره جایی مهمونی بدید، شما باید دعوت کننده باشید! اصطلاحا شما هرگز نباید در مقابل عمل انجام شده قرار گیرید! شما باید شروع کننده باشید و پیشنهادها از طرف شما باشه! اگر پیشنهادی رو قبول کردید حتما مدت زمانی رو برای اون تعیین کنید! مثلا می گن بیا مهمانی! بیا بریم پارک! بگید چشم حتما بررسی می کنم، خبر می دم! بعدش اگر خواستید برید بگید من تا ساعت 6 می تونم بیام!
من انعطاف پذیرم.
نیستید! ببخشید این قدر صریح می گم!
اما شخصیت شوهرم و من، علاقه ها و خواسته هامون خیلی متفاوته.
شما همین بالا نوشتید که اولویتهاتون و خواسته های مهمتون مشخص نیست! پس فعلا نمی تونید در اینباره که چقدر با همسرتون متفاوت هستید نظر بدید!
ضمنن اون به منافع خودش فکر میکنه و زیاد به فکر من نیست.
مهم نیست! شما به منافع خودتو فکر کنید، خیلی زیاد!
نمی تونم بهتون بگم این سه سال چقدر احساس های بد رو تجربه کردم.
پس کافیه! موقع تجربه احساسات خوب رسیده
احساس بدبختی.
احساس بدبختی ، زاییده انفعاله!
- - - updated - - -
هر چی فکر میکنم میبینم من و شوهرم هر دو منفعل هستیم. اون هم با کینه توزی نهایتا کارش به پرخاش میکشه. این که همیشه میگم شوهرم سیاست داره هم شاید یه دلیلش همین باشه. حرفش رو صریح نمیزنه. کلمات رو میپیچونه و منظورش رو باید از اونا فهمید...
! پس ایشون هم منفعل هستند. هر کسی که در گفتگو صراحت نداره، به حقوق دیگری احترام نمی ذاره و شاید حقوق خودش را نادیده می گیره، جرات مند نیست!
.
من حرفم و نظرم رو راحت تر می گم. ولی مثلا نظرم رو درباره آسمون و خورشید و قطب شمال!! نظرم رو راجع به اینکه چرا نمیخوام فلان کارو الان انجام بدیم یا فلان جا بریم نمی تونم راحت بگم..
.! مطمئنم که نظرتون رو درباره آسمون و خورشید و قطب شمال هم نمی تونید راحت بگید! شما ذهن خوانی می کنید و فکر می کنید که الان اگر نظرم را راجع به قطب شمال بگم sci چه فکری می کنه! پس سعی می کنید با احتیاط لازم حرفتون رو بزنید! این انفعاله!
.
.
مثلا ما ماشین نداریم. قرارمون این بود یکی از دوستامون ما رو بعدازظهر برسونه جایی. خیلی خوب بود. تا اینکه خواهرشوهرم زنگ زد که صبح بریم اونجا ما میایم سراغتون. شوهرم برنامه رو عوض کرد که صبح با اونا بریم.
گفت :
(ببین خواهرم زنگ زده و من فکر می کنم صبح بریم بهتره. آماده باش برای صبح.)! انفعال ایشون در برابر حقوق فردی خودشون، مسئولیت شادمانی دیگران، عدم توانایی در نه گفتن!
من :
(چرا؟ اون چیزی گفت؟ لازمه صبح بریم؟)! آفت سوال بدون جواب: چقدر خوب شد که من این آفت رو اینجا بگم! گاهی ما سوالاتی رو در روابطمون مطرح می کنیم که هیچ جوابی ندارند و یا جوابشون روشنه! می تونم بپرسم در این شرایط چرا این سوالات رو می پرسیم؟ و خودم جوابش رو می دم: برای این می پرسیم که طرف خودمون در مخمصه گرفتار کنیم و ایشون راه فراری نداشته باشه و گیر کنه! ما دلمون نمی خواد واقعا جواب بشنویم اما چون بلد نیستیم اعتراض کنیم و رفتار جرات مندانه داشته باشیم، توپ رو با سوالمون پرت می کنیم تو زمین طرف! که معمولا شروع بحث و مشاجره است!
اون : با دعوا : تو میگی یعنی خواهرم منو پر کرده؟ تو فکرت خرابه. من خودم میخوام صبح برم به اون ربطی نداره. !عدم اعتماد به نفس! حالا پرخاشگری و ذهن خوانی!
من : خب ما برنامه مون بعدازظهر بود. یه دفعا با زنگ اون نظرت عوض شد.
آفتهای همین یک خط:
سرزنش! به خدا قسم هیچ آفتی بالاتر از سرزنش نیست! هیچ کس! دقت کنید هیچ کس حق نداره کسی رو برای کاری سرزنش کنه!
آفت تشدید: یکی از آفتهای گفتگوی خراب، و چرخه منفی همین تشدید یا رزونانسه!
عدم احترام به حقوق فردی طرف مقابل: هر کسی حق داره نظرش رو تغییر بده، تغییر عقیده بده و بابت این تغییر عقیده نباید سرزنش بشه!
عدم استفاده از جملات "من" و بر عکس استفاده از جملات "تو": جملات "من" جملاتی هستند که شما نظرات خودتون رو ابراز می کنید: مثال: وقتی می گید: من احساس خوبی ندارم که با خواهرت بریم! و بر عکس جملات "تو" : چرا تو دوست داری با خواهرت بریم؟
آفت برچسب : به همسرتون برچسب اتهام رو زدید! و سعی می کنید ایشون رو بی اراده نشون بدید!
آفت سوال بی جواب: قبلا توضیح دادم
و در نهایت آفت عدم رفتار جرات مندانه و عدم رعایت آداب گفتگو!!!
اون : قهر، عصبانیت، دعوا. اصلا غلط کردم. همون بعدازظهر میریم. ! انفعال! قهر، عصبانیت و دعوا تجلی رفتارهای منفعلانه است! جالبه بدونید هیچ استثنایی نداره!
من : گریه. کلافگی. تنفر از خواهرش. تنفر از خودش. ! انفعال کاملتر!
! راهکار : گفتگوی سازنده و صریح! رفتار جرات مندانه! اعتبار سازی و جلوگیری از تشدید!
.
.
دلیل من این بود که نمی خواستم با خواهرش بریم. همیشه سرم منت میذاره. نمی خوام به خاطر ماشین نداشتن شوهرم، خواهرش سرم منت بذاره. ترجیح میدم پیاده برم!! اون فقط یه بار برام سبزی گرفته بود هزار بار تکرار میکنه که من برات این کارو کردم ...اگر اینو به شوهرم میگفتم بازم میگفت تو فکرت خرابه.
.
.
آخرش بعدازظهر رفتیم با دوستمون. توی راه خوش گذشت ولی شوهرم تمام روز بعدش رو زهرمارم کرد. همش قهر، همش تلافی. ! تلافی، انتقام، مظاهر مسلم رفتار منفعلانه است!
.
من نمی دونم باید چه کار کنم. زن های موفقی رو که میشناسم اینجور موقع ها یه دروغی سر هم میکنند یا مثلا صبح یهو حالشون بد میشه و فیلم بازی میکنند.! تو رو به خدا نگید زنهای موفق! هرگز این افراد موفق نیستند! اینها معنی واقعی بدبختی هستند!
آقای sci چه راهی وجود داره که با صداقت و صراحت بشه کار رو بدون دعوا پیش برد؟ ! صد در صد راهکارش رو به شما گفتم:
آداب گفتگو رو یاد بگیرید
آفتهای گفتگوتون رو شناسایی کنید و بر طرفش کنید
.
خواهش میکنم این تاپیک رو رها نکنید. و اگر میشه بازم راهنماییم کنین. ممنونم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)