به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 91
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-5-11
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 27 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ینی واقعا میشه بر گردم با قبول شرایط از طرف اون

    سلام دوستان
    نمیدونم چی یگم ولی اگر منو یادوتون نیست بهتره به تاپیکم یه سری بزنید

    اون معجزه ای که دنبالش بودم انگار داره اتفاق میفته
    از همه دوستان که مثل خواهرشون مثل دوستشون بودم پای اشکام نشستن پای تنهاییام نشستن ممنونم


    اون معجزه که میگفتم اگر شرایط منو قبول کنه برای بازگشت ینی منو دوست داره و می خواد زندگی کنه و من بر میگرم و باز هم همسرش میشم هم به خاطره اون هم به خاطره خودم و از همه مهمتر پسرم

    راستش یه جورایی دوباره باید عقد کنیم ولی این دفه با مهریه 114 سکه عند المطالبه

    یکی از شروطم برای بازگشت این بود اونم به خاطره یه پشتوانه که دیگه منو نزن هم بهم ثابت میشد که میخواد با من زندگی کنه که ظاهرا قبول کردن حالا باید بیان تا ببنیم چی میشه و اگر حتمی شد میریم محضر ازدواج دوباره

    چند تا شروط دیگه هم گذاشته بودم که به خاطره واسطه و پادرمیونی فک فامیل قبول کرده

    اگه بهم قول بده دیگه منو تنها نمیزاره قول میدم با تمام وجودم دوسش داشته باشم مثل اول ازدواجمون با تموم ایراداش

    یکی دیگه از شروط رفتن مداوم به روانپزشک گفتار درمان و مشاوره است

    ینی میشه من بر گردم خسته شدم
    خدایا میشه واقعا واقعا قبول کرده باشه

    خدایا من منتظر معجزتم این دفه واقعا عاجز شدم حتمی ازت میخوام راهی هم نداره

    - - - Updated - - -

    راستی پول دیه شد 4 میلیون میخوام برم دماغم عمل کنم باهاش(شوخی)

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 04 [ 22:57]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,584
    امتیاز
    67,964
    سطح
    100
    Points: 67,964, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 97.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,216

    تشکرشده 14,130 در 2,566 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    307
    Array
    بسیار محطاط عمل کن
    شما الان بعد از گذراندن کلی مشکلات طلاق گرفته ای ... به گفته خودتون همسرت اختلال شخصیت داره ، تا حد مرگ شما و کودکتون رو کتک زده


    نقل قول نوشته اصلی توسط nasriin نمایش پست ها



    آخرین بار ایشون ، بچه دست من بود جف سرامون رو با هم میکوبید به دیوار
    من جیغ میزدم
    بچه جلوی دهنم گرفت که واقعا برای لحظاتی نفسم تموم شد
    شروع کردم دست پازدن برای مردن
    حتی برای لحظاتی دست پا زدنمم داشت تموم میشد
    و اصلا دستم ناخود اگاه باز شد بچم از دستم افتاد زمین

    باور کنید حالم بد میشه یادم میاد دیگه نمیخوام از اون حادثه صحبت کنم

    درک می کنم که الان یه نور امیدی ، یه راهی برایت باز شده ، به همین خاطر برایت خوشحالم ، ولی مواظب باش که این فرصت خوب برایت نشه آغاز یکسری مشکلات جبران ناپذیر

    به نظر من برای عقد کردن سریع اقدام نکن

    114 سکه عندالمطالبه هم تضمین جانی برای شما ندارد

    شما الان باید بسیار دقیق تر از قبل عمل کنید

    اول بسنج ببین آیا واقعا ایشون بیماری شون درمان شده یا نه
    بعد تصمیم بگیر که عقد کنی یا نه
    چون الان شما مطلقه هستید ، و ایشون شما رو از دست داده به همین خاطر شرایط شما را پذیرفته تا شما را دوباره بدست آورد ... سابقه دروغگویی هم که از ایشون دیده ای
    نکنه بی گدار به آب بزنی ،
    ترک دروغگویی ، کنترل خشم ، کنترل عصبانیت ، درمان اختلالت روانی یک شبه حاصل نمیشه


    شما نوشته ای


    نقل قول نوشته اصلی توسط nasriin نمایش پست ها


    ینی میشه من بر گردم خسته شدم

    اگر به خاطر اینکه از شرایطت خسته شده ای و می خواهی بگردی ، کمی صبر کن ، بذار این عامل خستگی از بین بره ، تا با فکر باز تصمیم بگیری

    حتما با یه مشاور و روشناس در این خصوص مشورت کن ...

    به زبان خودمونی ، نگران شما هستم که نکنه یه وقت "از هول حلیم ،بیفتی توی دیگ"

    در تمام نوشته هایم هم اصلا و ابدا نمی خواهم شما را از این اتفاقی که به قول خودتون معجزه شده ، مایوس کنم ، فقط می خواهم حساسیت موضوع را یادآوری کنم تا این معجزه را به خوبی مدیریت کنی که بتوانی بهترین بهترین تصمیم رو برای خودت و فرزندت بگیری

  3. 4 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 01 مهر 92), nasriin (دوشنبه 01 مهر 92), فرشته مهربان (یکشنبه 31 شهریور 92), گل آرا (دوشنبه 01 مهر 92)

  4. #3
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array
    به نظر میرسه که شما این مدت که از ایشان دور بوده ای و نسبتاً فراموش کرده ای چه شرایطی در زندگی با او داشته ای فکر می کنی معجزه اتفاق افتاده و او عوض شده .... آن هم فقط بخاطر پذیرفتن شرطی مثل مهریه 114 سکه ....

    آیا مطمئنی اکنون تعادل روحی دارد ؟ آیا از رفتار این مدت او بطور دقیق خبر داری ؟ ..... بدون اطلاعات و اطمینان تصمیم نگیر


    بهتره یکی از شرطهایت هم مراجعه هردو به روانشناس قبل از عقد دوباره باشه و بررسی توسط روانشناس که در مورد اختلالات روانی ایشان چه نظری دارد و اگر روانشناس به شما اطمینان داد که مشکلی پیش نخواهد آمد و ایشان تغییر کرده آنوقت اقدام به بازگشت نمایید . والا با اوصافی که از همسرت و زندگیت داشتی بعید ندان که ایشان دوباره همان رویه را شاید هم شدید تر دنبال کند .... تا از طریق متخصص نسبت به سلامت ایشان و قابل اعتماد بودنش مطمئن نشدی دوباره با وی ازدواج نکن شما طبق ماجراهایی که گفتی حتی تا مرز مرگ از ایشان کتک خورده ای ... آیا مطمئنی باز هم اتفاق نمی افتد ؟





  5. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 01 مهر 92), nasriin (دوشنبه 01 مهر 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 01 مهر 92), گل آرا (دوشنبه 01 مهر 92), مدیرهمدردی (دوشنبه 01 مهر 92), بالهای صداقت (سه شنبه 02 مهر 92)

  6. #4
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    این تاپیکت را یک بار دیگر بخوان :



    http://www.hamdardi.net/thread-30011.html





  7. #5
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-5-11
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 27 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان من دارم میرم سر خونه زندگیم دوباره

    نه عزیز من فقط این شرط نزاشتم شرطی مثل گواهی سلامت روانی هم خواستم که باید بگیرن شرطای دیگه هم هست کلی شرط بود زیر نظر یک مشاور و یک حقوقدان

    میدونی ایشون میتونست با نصف این شرطا بره یه دختر بگیره ولی منو انتخاب کرد از واسطه ای که خودشون فرستاده بودم شنیدم مادرش قبول نمیکرده خودش گفته نه من این شرطا رو قبول میکنم واین برای من خیلی ارزش داره خیییییییییییییلی نمیتونم ازش بگزرم
    باهاش و پیشش میمنوم تا درمان بشه اون دیگه یه بیمار روانی که ولی بهم ثابت شد ک منو دوست داره و همین برام کافیه از اون اولشم فقط دنبال یه حرکت یه اتفاقی بودم تا بهم ثابت بشه که منو دوست داره

    ایشون یه خوره پول پرست هستن وقتی قبول کرده ینی دیگه خیلی طرف براش عزیزه و واقعا میخواد زندگی کنه

    من مردی ندیدم که با این اتفاقات بیاد 100 سکه بزاره رو مهریه ی خانومش بجز اینکه واقعا همسرشو دوست داشته باشه حتی وکیلمم این حرفو تایید کرد و مشاوره و ایمان داشته باشه که همسرش بهترینه

    حالا که برام ثابت شد منم براش کم نمیزارم هستم باهاش تا وقتی خودش دستم ول نکنه

    البته حتمی تاکید کردم که پیش یه روانپزشک برن تا وقتی که گواهی سلامت رو بگیرن

    دیگه اگر بار گران بودیم رفتیم
    اگر نامهربان بودیم رفتیم

    امیدوارم همه از زندگی من درس بگیرن نکات مثبتشو ور دارن نکات منفیشو بریزن دور به جاش جایگزین بهتری کنن
    برام دعا کنید که زود تر بیاد با سلامت روانی دنبالمون من پسرش چشم انتظارش میمنونیم

    - - - Updated - - -

    - - - Updated - - -

    راستی توی همون کلانتری از همه اونایی که ضرب شتم میکنند تعهد میگرن که دیگه نزنن اگر دفعه ی بعدی تکرار بشه مستقیم میندازن زندان

    یه بار دیگه میخوام رسیک کنم و بهش فرصت بدم
    ویرایش توسط nasriin : دوشنبه 01 مهر 92 در ساعت 12:36

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 04 [ 22:57]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,584
    امتیاز
    67,964
    سطح
    100
    Points: 67,964, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 97.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,216

    تشکرشده 14,130 در 2,566 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    307
    Array
    111

    نقل قول نوشته اصلی توسط nasriin نمایش پست ها

    دوستان من دارم میرم سر خونه زندگیم دوباره


    این خیلی خوبه اینها به خاطر صبوری کردن شماست ، به خاطر گذشت شماست ، این صبری رو که طی این مدت داشتی را باز هم ادامه بده تا موفقیت های بیشتری رو کسب کنی ، مطمئنا شما بسیار دانا و آگاه هستی که تونستی اینگونه فشارها و مشکلات را با حوصله مدیریت کنی


    نه عزیز من فقط این شرط نزاشتم شرطی مثل گواهی سلامت روانی هم خواستم که باید بگیرن شرطای دیگه هم هست کلی شرط بود زیر نظر یک مشاور و یک حقوقدان

    آفرین ، که آینده نگری داری و شرط های دیگه هم گذاشتی ،واقعا جای تقدیر داره ، الان هم با صبوری که داری ، محکم پای اجرا شدن شرط هایت بایست ، ایستادن با روی باز و خوشحال و امیدوار ، اجازه بده تا وقتی همگی عملی شدن ، با خیال راحت بری سرو خونه و زندگی ات ، و زندگی خوبی را برای خودت و همسرت و فرزندت بسازی



    میدونی ایشون میتونست با نصف این شرطا بره یه دختر بگیره ولی منو انتخاب کرد از واسطه ای که خودشون فرستاده بودم شنیدم مادرش قبول نمیکرده خودش گفته نه من این شرطا رو قبول میکنم واین برای من خیلی ارزش داره خیییییییییییییلی نمیتونم ازش بگزرم

    چقدر خوب ، چقدر ارزشمند ، خوش به حالت
    شما لیاقت بهترین ها رو داری ، حالا که شما رو اینقدر دوست داره ، با روی باز و خوب و مهربان ازش بخواه حتما تک تک شرط های شما رو قبل از اینکه باهم برید زیر یک سقف اجرا می کنه ، اینجوری خیلی خوب میشه ... آخه از یک مشاور خیلی ماهر شنیدم که خصلت مردها اینگونه هست که هرچقدر برای بدست آوردن چیزی بیشتر تلاش کنند ، قدر اون چیز رو بیشتر می دونند .




    باهاش و پیشش میمنوم تا درمان بشه اون دیگه یه بیمار روانی که ولی بهم ثابت شد ک منو دوست داره و همین برام کافیه از اون اولشم فقط دنبال یه حرکت یه اتفاقی بودم تا بهم ثابت بشه که منو دوست داره


    آفرین ، درستش هم همین هست ، اینکه زن و شوهر به همدیگر کمک کنند ... شما که تا اینجا با گرفتن مشاور و وکیل پیش رفته ای ، به نتایج بسیار خوبی رسیده ای ... چیزی نمونده که این مشکل را به نحو شایسته ای حل کنی .... کمی تامل می خواهد تا ایشون چند جلسه تحت درمان قرار بگیرند ... اگر تمایل داشت حتما همراهشون برو ...
    بهش بگو دلم می خواد کمکت باشم تا این دوران را طی کنی ...
    بهش بگو خیلی دلم می خواد زودتر این بیماری تحت کنترل همسرت دربیاد تا بتونی دوباره زیر یک سقف با هم باشید
    بهش بگو خیلی خوشحالی که اقدامات مثبت را در جهت ساختن دوباره زندگیتون از ایشون دیده ای به همین خاطر امیدواری که هرچه سریع تر این درمان صورت بگیره




    ایشون یه خوره پول پرست هستن وقتی قبول کرده ینی دیگه خیلی طرف براش عزیزه و واقعا میخواد زندگی کنه

    من مردی ندیدم که با این اتفاقات بیاد 100 سکه بزاره رو مهریه ی خانومش بجز اینکه واقعا همسرشو دوست داشته باشه حتی وکیلمم این حرفو تایید کرد و مشاوره و ایمان داشته باشه که همسرش بهترینه

    اینها همه نتیجه صبر و توکل شماست ، همین رویه صبوری و توکل را ادامه بده ، دیدی که وکیلت هم تاییدت کرده ، چقدر خوب که بی گدار به آب نزدی و از این به بعد هم نخواهی زد .... چقدر خوبه که شما با تفکر پیش می روی و تسلیم احساسات دلتنگی و ذوق و شوق هایی که الان داری نمی شوی و با تامل و پیگیری کردن راه های درست و پس از درمان همسرت می خواهی زندگی ات را از نو بسازی




    حالا که برام ثابت شد منم براش کم نمیزارم هستم باهاش تا وقتی خودش دستم ول نکنه

    البته حتمی تاکید کردم که پیش یه روانپزشک برن تا وقتی که گواهی سلامت رو بگیرن

    دیگه اگر بار گران بودیم رفتیم
    اگر نامهربان بودیم رفتیم

    امیدوارم همه از زندگی من درس بگیرن نکات مثبتشو ور دارن نکات منفیشو بریزن دور به جاش جایگزین بهتری کنن
    برام دعا کنید که زود تر بیاد با سلامت روانی دنبالمون من پسرش چشم انتظارش میمنونیم

    حتما و حتما برایت دعا می کنم ، تا شوهرت زودتر تحت درمان قرار بگیره و زود خوب بشه و با تاییدیه برگه سلامت روانی بیاد دنبال شما



    -

    یه بار دیگه میخوام رسیک کنم و بهش فرصت بدم


    لازم هست که ما انسانها در زندگی ریسک کنیم ، و ریسک شما وقتی با تدبیر و قاطعانه ایستادن برای اجرا شدن شروط درست و صحیحتون باشد ، اون وقت درصد خطایش کمتر می شود




  9. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 02 مهر 92), nasriin (دوشنبه 01 مهر 92), گل آرا (دوشنبه 01 مهر 92)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array
    سلام نسرین جان.
    خوشحالم که خوشحالی ... اما یه سؤال برام پیش اومد.
    من هر دو تاپیکت رو دنبال میکردم. اما تا اون جایی که من فهمیدم، شما طلاق نگرفته بودی... این نوشته خودته تو پستی که 6 شهریور گذاشتی:

    من به یقیین رسیدم باید از این مرد جدا بشم و یه یقینا میشم خودشم داره منو طلاق میده

    یعنی تو کمتر از یک ماه شما رسما و قانونا از هم جدا شدین و به همین زودی همسر سابقت برگشته که دوباره عقد کنین ؟؟؟

    یادمه نوشته بودی حق طلاق با خودته و میتونی جدا بشی اما این کارو نکردی و این همسرته که درخواست طلاق داده؟؟؟

    من خیلی گیج شدم.

    میشه واضح تر توضیح بدی؟ اینجوری خیلی بهتر میتونیم کمکت کنیم. البته اگه دوست داشته باشی.

  11. کاربر روبرو از پست مفید گل آرا تشکرکرده است .

    بالهای صداقت (سه شنبه 02 مهر 92)

  12. #8
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-5-11
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 27 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گل آرا



    سلام
    حالا چه فرقی میکنه مهم اینکه من ایشون و پسرمون با هم دوباره میخوایم بریم زیر یه سقف و با هم زندگی کنیم با قبول تمام شرایط
    چرا نمیشه ذوست عزیز ؟ چه بسا قبل از طلاق توی دوران متارکه بر میگردن توی دوران عده هم که خیلی ها بر میگردن مخصوصا طلاق رجعی بعداز طلاقم برمیگردن مهم دوباره زندگی ساختن با شروطی که بنده گذاشتم و قبول ایشون
    در هر صورتم باید برن محضر ازدواج عقد قرارداد کنن اگر برای بالابردن مهریه و حق های دیگه مثل تحصیل کار و این چیزهاست


    ممنونم که از خوشحالی من خوشخالید انشاءالله خبر خوشیهای شما رو بشنویم به زودی

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array
    فرقش اینه که شما یک سال نشستی کلی فکر کردی و سبک سنگین کردی اما تو کمتر از یک ماه تصمیمت اینقدر عوض شد...نمیخوام بگم عجولانه تصمیم نگیرین در واقع وقتی کارشناس هایی مثل فرشته مهربون و بال های صداقت دارن راهنماییت میکنن من بهتره نظری ندم. اما خیلی نگرانم. با چیزهایی که تعریف کردی فکر کنم باید خیلی رو قضیه مشاوره و روانپزشک تأکید کنی و تا مطمئن نشدی که ایشون تغییر کرده زندگی جدیدی رو شروع نکنی...میدونی چرا؟ چون وقتی آدم با هزار امید و آرزو یه زندگی شکسته رو دوباره میسازه ، اگه خدای نکرده یه بار دیگه اون اتفاق ها بیفته، ضربه وحشتناک تری نسبت به قبل میخوره و بدجور میشکنه. خیلی رو مشاوره تأکید داشته باش.

  14. 2 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    nasriin (سه شنبه 02 مهر 92), بالهای صداقت (سه شنبه 02 مهر 92)

  15. #10
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    نسرین اگر همسرت اختلال شخصیت مرزی یا دو قطبی داشته باشه این قول دادنها و پذیرفتنها قابل انتظار هست اما هرگز انتظار نداشته باش که روی این قرارها و شرطها باقی بمونه و ادامه بده ....

    بهتره از هیجانی عمل کردن و تصمیم گرفتن پرهیز کنی و تا قبل از عقد دوباره با او ، با هم چند جلسه نزد روانشناس بالینی و رانپزشک بروی و وضعیت روحی و روانی او را دقیق بررسی کنی و مطمئن شوی ... منتظر نشین که او گواهی سلامتبیارد و بهت بدهد ... با او نزد روانشناس بالینی و روانپزشک برو و قاطع هم باش و بگو عقد را تا گذراندن دوره های مشاوره و به اطمینان رسیدن نمی پذیرم





  16. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 02 مهر 92), nasriin (سه شنبه 02 مهر 92), گل آرا (سه شنبه 02 مهر 92), بالهای صداقت (سه شنبه 02 مهر 92)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.