به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 10 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 158
  1. #91
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    ( 28/6/1386)

    عدم تمایل به داشتن رابطه جنسی در زندگی زناشویی
    رابطه جنسی یعنی عشق ؟


    مراجع گرامی اول بین دو مفهومی که شما مساوی هم قرار دادید باید تفاوت قائل شوید.
    مسایل جنسی و عشق، گرچه این دو بی رابطه نیستند ولی به یک مفهوم نیستند. عشق واژه ای با مفهوم بسیار گسترده و انتزاعی است که همه آفرینش را می تواند در خود ببلعد و استفاده های آن بی نهایت است. به طوری که اصل آفرینش را به آن نسبت می دهند و بی نیازی به عشق مثل بی نیازی به زندگی است. در واقع نبود عشق با مفهوم بی انگیزگی ، روزمرگی و بی معنایی زندگی همبستگی دارد. در حالیکه مسئله جنسی یک انگیزه فیزیولوژیک در درون انسان است که هدف اصلی آن بقاء نسل آدمی و از اهداف فرعی و کوتاه مدت آن کسب لذت می باشد.
    اما در اینجا من مسئله سومی را نیز به دو مسئله بالا اضافه می کنم. بعضی اوقات در کنار ضرورت عشق، و ارضاء مسئله جنسی ، مسئولیت پذیری یک زندگی ، یا ترس نسبت به یک زندگی آینده ممکن است ما را وادر کند که دست به انکار و سرکوب نیازهای اصیل و درونی خود بزنیم. حالا ممکن است به خاطر نوع انگاره هایی باشد که از طرف خانواده و جامعه به ذهن ما وارد شده باشد، یا به خاطر ضعف خود ما باشد.
    لذا شما ابتدا نیاز است که این مسائل را درون خود ریشه یابی کنید. که چه چیز زندگی مشترک باعث شده که شما تمایل به آن نداشته باشید. آنچه که در بدو امر نبود عشق یا مسئله جنسی، خود را نشان می دهد شاید به خاطر نیافتن همسفر و همراه قابل اعتماد برای همراهی در بقیه زندگی باشد. یا دیدن شکست ها و مشکلات یک زندگی در آینده باشد.
    به طور کلی در دنیای واقعیت اینطور نیست که همه واقعیت ها برای شخص ما جالب به نظر برسد و یا خوشمان بیاید. اما این مسئله در کوتاه مدت صحیح است. اما در دراز مدت ما نیاز به بسیاری از همین موارد( رنج زا) داریم که دوست نداریم.

    مثال:
    تصور کنید هیچ مادری درد زایمان را دوست ندارد، اما با گذشتن از این رنج به رشد و رسیدن به چیزی می شود که دوست داشتنی است. همینطور باغبانی که رنج آبیاری شبانه باغستان خود را تحمل می کند در پس آن رشد و نتیجه ای را می بیند.

    من و تو نیز شاید اگر آهسته بیاییم و آهسته برویم گربه شاخمان نزند، اما وقتی پس از یک عمر به گذشته خود بر می گردیم باید رنجها و رشدهایی را بیابیم که به خاطر آن رنجها نتیجه آرامبخشی را در کارنامه خود ببینیم . و بین نقطه آغازمان و نقطه هدفمان فاصله ای بیشتر از صفر باشد که طی کردن این فاصله مستلزم هزینه و انرژی و رنج است.
    اما این بدان معنا نیست که صرفا با ازدواج به همه اینها می توان دست یافت. اما وجود چند وجهی انسان چنان طراحی شده است که در اکثر موارد انسان نیازمندیهای خاصی، برای سرپا بودن و رشد نیاز دارد. ( تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)

    .

  2. 10 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (یکشنبه 16 مهر 91)

  3. #92
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    ( 82/6/1386)

    با این مشاوره هایی که می گیرم چی کار کنم؟


    مراجع گرامی، ضمن تشکر از اعتماد شما به سایت همدردی و همچنین رضایت شما از مشاور به عنوان شنونده درد دلهای شما.
    اما دوست دارم همینطور که من به عنوان مشاور خانواده چندین بار خط به خط و با دقت تک تک کلمات شما را بررسی می کنم. شما نیز پاسخهایی که به دقت و با ظرافت هر کلمه آن انتخاب شده است را علاوه بر خواندن تعمق کنید.
    شما در این آخرین سئوال با این همه تاکید من که باید شما ریز مسائلتون را در چندین جلسه با یک مشاور خانواده بررسی کنید و تکالیفی انجام دهید، نوشته اید« با عرض سلام خدمت شما و تشكر بي نهايت از جوابتون. مي دونيداصلا حوصلم نمي گيره به يه مشاوره حضوري سر بزنم، به همين خاطر باز هم براي شما مينويسم... علاوه بر مشكلم با احساساتم نسبت به...»
    و متاسفانه نه اینکه به مشاور حضوری نمی روید، حتی روی پاسخ ها نیز تامل و تفکر کافی را نکرده اید. و صرفا مرا به عنوان یک مشاور شنوا و منفعل می پسندید.
    در واقع این نحوه نگرش شما یکی از ریشه های مشکلات شماست که منجر می شود آسودگی و رفاه و احساسات خود را محور قرار دهید و منافع کوتاه مدت خود را بر آرامش دائمی خود ترجیح دهید.
    مثال شما بسان فردی است که آپاندیس دارد و با یک جراحی کوچک زندگی خوب خود را می تواند ادامه دهد ولی انتظار داشته باشد از پای اینترنت دو قرص مسکن به دست آورد و آرامش کوتاه مدت خود را داشته باشد.
    مراجع محترم، امیدوارم صراحت لهجه ام به خاطر طبع احساساتی شما ، موجب ناراحتی شما نشود. اما اگر این مطالب را به شما نگویم اگرچه ممکن است شما مرا بیشتر دوست داشته باشید ولی این موجب آرامش پایدار شما نمی شود، مانند پزشکی که برای رضایت بیمار خود از تجویز آمپول خودداری کند.


    در خاتمه 3 توصیه کلیدی به شما می کنم :

    یکم:
    به پاسخ ها دقت فراوان کن و جامه عمل بپوشان. اگر نخواهی تغییری در زندگی ایجاد کنی،و دائما هم بنشینی و به آسمان و زمین خیره شوی که شاید دری از جایی باز شود و تغییر مطلوبی ایجاد شود، اوضاع همینطور خواهد بود.

    دوم:
    برای بار آخر می گویم اگرچه مسئله شما حاد شده است، اما کاملا درمان پذیر است اما نه با نشستن و رویا بافی و خیالپردازی. اگر اینگونه روشها می توانست مسئله شما را حل کند هرگز تا اینجا مشکل ساز نمی شد. این نشان می دهد که شما هیچ چاره ای ندارید که روش خود را در زندگی تغییر دهید و برای اولین قدیم نیاز ضروری است که حضورا به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید.

    سوم:
    مقاله ای با عنوان « به بهانه نتایج کنکور» در سایت همدردی می باشد که اگرچه مثالش در مورد موفقیت در کنکور است، اما تحلیل و آنالیز آن برای موفقیت در همه جنبه های زندگی می تواند استفاده شود ، به دقت مطالعه کن و سعی کن به کار گیری.

  4. 12 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 16 دی 94), SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93), مامان فربد (جمعه 03 مرداد 93), zolal (دوشنبه 06 شهریور 96), رها68 (یکشنبه 10 اسفند 93)

  5. #93
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    (30/6/1386)

    گناه من مجرد چیه ، آخه؟

    مراجع گرامی، ما نمی توانیم تمام افراد محیط خود را کنترل کنیم و انتظار داشته باشیم رفتار صحیح و بدون فریبی را داشته باشند. اگر چه این امر بسیار ایده آل هست ولی در واقعیت بسیاری از افراد قصد سوء استفاده دارند. پس مهم این است که ما نقش خود را قویتر نشان دهیم و اجازه این کار را به آنها ندهیم.
    اگر کسی همسری ما رو نپذیرفت و یا ما مطلقه باشیم یا اصلا خودمان انتخاب کرده ایم که مجرد باشیم
    ، در هر حال در جامعه ، این ما هستیم که به دیگران باید فشار وارد کنیم که درست با ما برخورد کنند. اگر خودمان سستی نشان دهیم، آنها بیشتر طمع می کنند.
    باید واقع گرا باشیم. یعنی اینکه خودآگاهی خود را بالا ببریم ، چه مزایایی داریم چه نقاط ضعفی داریم. و با توجه به شرایطمان باید انتظار افرادی متناسب با خود را داشته باشیم. حالا اگر یک نفر دیدیم که شرایطش بسیار عالی بود و اطراف ما می چرخد، فکر نکنیم که شانسمان گفته است و می توانیم زندگی خوبی با او داشته باشیم. دقیق بررسی کنیم ، مشورت کنیم و بعد تصمیم بگیریم.

    همچنین ،زندگی آینده ما معمولا در امتداد روش زندگی ما در گذشته است. اگر شما گذشته احساس بدی را تجربه کرده اید، پس دقت بیشتری باید داشته باشید تا از یک سوراخ دوباره گزیده نشوید. و با همان شدت احساسات دست به انتخابی دوباره نزنید.
    یک زندگی علاوه بر احساس به مسائل منطقی نیز نیاز دارد.
    شما قبل از اینکه با فردی ازدواج کنید نسبت به او تعهدی ندارید. یک اشتباهی که ممکن هست شما دچار آن بشوید ، این است که تصور می کنید در دنیا فقط یک فردی هست که می توانید به او علاقه پیدا کنید و ازدواج کنید. و چون تمرکز احساس خود را یک جا گذاشته اید تحت فشار شدیدی واقع شده اید و تصمیم گیری براتون مشکل شده است.
    چیزی که شما نیاز دارید، اقدام فعال در تغییر نوع نگرشتون هست ،به طور کلی انسانها هزینه انتخابهای خود را می دهند. همین الان شما با خود خلوت کنید و در مورد این تصمیم گیری و انتخاب دقیق تفکر کنید، متوجه می شوید هر انتخابی که بکنید هزینه ها و مزایایی دارد. اما اگر صرفا از روی احساسات خود و خواستهای دل خود و عجولانه تصمیم بگیرید. آن وقت انتخابی با هزینه های بالا ، مزایای کم و نآرامی ها و اضطرابهای روزافزون موجه خواهیدشد.

  6. 9 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93), zolal (دوشنبه 06 شهریور 96), رها68 (یکشنبه 10 اسفند 93)

  7. #94
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    30/6/1386

    ضرورت کنترل شهوت جنسی پیش از ازدواج



    مراجع عزیز، باید به این نکته توجه کنید حرص و زیاد طلبی و افراط در هر کاری تبعاتی دارد که آتش و ناآرامی آن را باید تحمل کنید. شما می توانید هنگام رانندگی چرت نزنید، اما اگر این کار را کردید نباید کسی را به خاطر اینکه به ته دره سقوط کردید مواخذه کنید.
    شهوت نیز از آن جمله مسائل است که هرچقدر لجام گسیخته تر و بیشتر به آن بپردازید به مانند آب نمکی که نوشیده اید، عطش شما را بیشتر می کند، ( اگرچه در کوتاه مدت احساس ارضاء شدگی می کنید). سراب برای چند لحظه شما را شاد دارد ولی به هنگامی که به آن می رسید هیچ نیست.
    البته اگر شما به یک روانپزشک مراجعه کنید برای هر حرکتی و عادتی در مسائل جنسی تشخیصی دارد، و توصیه و دارویی.
    و همه اینها اختلال محسوب می شود.
    و اگر شخصی پیش از ازدواج نتواند شهوتش را کنترل کند ، شکی نداشته باشید که بعد از ازدواج در رابطه با مسائل جنسی با مشکل روبرو خواهد شد.


    چرا که تنوع طلبی با وسعت زیاد در چارچوب یک خانواده سالم امکان پذیر نیست.


    مسئله دیگر اینست که چنانچه همه انرژی روانی خود را روی مسائل جنسی و جزئیات آن بگذارید، از بی نهایت مسئله دیگر در زندگی که نیازمند دستان شماست تا به آنها بپردازید، باز می مانید.
    این از تراژدیهای قرن ماست که انسان با این همه پیشرفت به اسم روشنفکری سعی دارد که:


    «کمبود کیفیت رابطه صحیح و سالم جنسی خود را با تنوع و بالا بردن کمیت آن جبران کند»


    دوست من ارتباط جنسی انسان علاوه بر بعد جسمانی خود یک بعد عاطفی قوی به نام عشق را در خود دارد. وقتی آدمی بدون در نظر گرفتن عشق و انحصار در رابطه زناشویی ، خارج از آن صرفا بخش جسمی خود را ارضاء کند، احساس ناکامل بودن منجر به تکرار و تنوع می شود، و در آخر جز رنج این نوع تصمیم گیری و رفتار چیزی عایدش نمی شود.
    توصیه می کنم شما قبل از اینکه ازدواج کنید، این مسئله را برای خود حل کنید.
    دوستانی که زباله های جنسی خود را به اسم تعریف در شما خالی می کنند استحقاق شما را ندارند.

    این باز بودن نیست که منفعلانه پای صحبتهای کسانی بنشینیم که شاید خیالات سرکوب شده خود را به اسم واقعیت برای ما بازگو می کنند. و ما نیز مانند فرد ذلیل و گرسنه ای که از جلوی چلوکبابی عبور می کند با حرص و ولع دودکباب بخوریم.
    برای عملی کردن این کار عوض کردن محیط های تفریحی، سرگرمی، دوستان و .... قدم اول است.
    تغییر عادتها زمانبر است اما می توانی به کمک یک مشاور خانواده یا روانشناسی بالینی ، کم کم در خود تغییر ایجاد کنید.
    خودت بهتر می دانی فهم مسئله و مشکل ، نیمی از حل مشکل است، چون تا به مشکل اعتقاد نداشته باشی ، بعید است جهت حل آنها دست به اقدامی بزنی

  8. 11 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93), zolal (دوشنبه 06 شهریور 96)

  9. #95
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    Re: مشاوره برای همه

    30/6/1386

    ازدواج به شکل سنتی یا متجدد
    کدام درست هست؟



    مراجع گرامی، هر کشوری برای خود عرف و فرهنگ و مذهب خاص خود دارد و روابط و بسیاری و مسائل مختلفی در چارچوب آن معنا می یابد، لذا ازدواج سنتی از طریق معرفی والدین و ازدواج متجدد از طریق دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج معنای گسترده تری پیدا می کند.

    مثلا ارتباط پسر و دختر قبل از ازدواج یا دوست پسر و دوست دختر، شاید در یک کشور اروپایی رایج باشد و پنهان کاری هم در میان نباشد و از نظر مذهبی هم روی آن مسئله ای نداشته باشند و در عرف هم معمول باشد،
    اما اگر جای مشاور بودید (در هر کجای دنیا) به تجربه متوجه می شدید که معمول این ارتباطها به خاطر ضعفی که در خود دارند علاوه بر اینکه موجب دوام یک ازدواج عاشقانه نمی شوند، بلکه زمینه ساز بسیاری از طلاق ها هم هستند البته اگر به ازدواج ختم شوند!
    که معمولا این جدایی عاطفی حتی قبل از ازدواج صورت می گیرد. معمولا ( نه همیشه ) بسیاری از این رابطه ها خام بوده و متعدد هستند و بیشتر تجربه یک احساس جدیدند.


    اما دوست عزیز، راه برون رفت از مسئله ازدواج به شکل سنتی یا متجدد گونه این است که اصل این سئوال را کنار بگذاریم.
    شما نه مجبور به ازدواج سنتی به شکل ناصحیح آن هستید و نه مجبور به ازدواج به شکل متجدد آن هم به شکل ناصحیح آن هستید.
    بلکه شما و هر فرد دیگر منحصر به فرد هستید و می توانید با چارچوب اعتقاد، فرهنگ و منطق خود روش گزینش همسر را از طرق صحیح دنبال کنید.
    هیچ کجای دنیای ارتباط مخفیانه و ازدواج مخفیانه را سفارش نمی کنند. و منطق و مذهب و عرف هم چنین فکری را نمی پسندد.
    لذا چرا اگر فردی را دوست داریم از طریق رسمی به خودش، پدرو مادرش و خانواده اش نگوئیم!
    چرا همه در جریان نباشند!
    البته دوست داشتن قدم اول است، بعد مراحل شناخت است که شما نیاز به مشورت با خانواده یا مشاور خانواده و ...، می باشید و البته زمان نیاز دارد.
    ویرایش توسط بالهای صداقت : جمعه 29 شهریور 92 در ساعت 18:25

  10. 11 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93), zolal (دوشنبه 06 شهریور 96)

  11. #96
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    Re: مشاوره برای همه

    1386/7/8

    به علت خاطره منفی از ارتباط قبلی ، احساس بدی نسبت به ازدواج دارم ، یا خودم رو دارم سرزنش می کنم و یا یادآوری رفتارهای اون آزارم میده
    اما همچنان خواهان همدم و همراه و شریک برای زندگی ام هستم


    مراجع محترم، اگر مقالات بخش مشاور ازدواج را در سایت همدردی مطالعه کرده باشید متوجه می شوید، قضیه ازدواج فراتر از یک احساس محض هست. مخصوصا مقاله اگر چنین هستید صبر کنید ازدواج نکنید.
    اما برای اینکه بتوانید احساسات خود را مدیریت و کنترل کنید و در راهی قرار دهید که آرامش شما را افزون کند، نیاز است که اول بخواهید.
    احساس مانند یک بذر است که در ذهن ما کاشته می شود.
    اما این احساس نیاز دارد که مرتب آبیاری شود. وقتی شما در خلوت و تنهایی خود و با هر حادثه آن را در ذهن خود بازنمایی می کنید، در واقع دارید آنرا رشد می دهید.
    هیچ راهی برای خلاصی از یک احساس مزاحم وجود ندارد مگر اینکه وقت های خود را با موضوع دیگر پر کنید. و انرژی های خود را در مسیر سازنده زندگی قرار دهید.
    تا وقتی که برای احساسهای لذت زا خود زمینه را مساعد می کنیم و به دنبال رشد این احساس هستیم باید هزینه های تنش زای آنرا بپردازیم.
    شما برای ازدواج باید بدانید که دنبال چه معیارها و شرایطی در همسرآینده تان می گردید و روی آنها فکر کنید و برنامه بریزید و مشورت کنید.
    همچنین با فکرهای اتوماتیک در مورد فردی ( همسر سابق ، نامزد قبلی ، خواستگار گذشته) که برای شما تنش ایجاد می کند، ذهن خود را مشغول نکنید.

    تنهایی هایتان را با موزیکها ، عکسها یا ....، که شما را به یاد آن می اندازد پر نکنید.
    تفریحات جایگزین، کارهای جایگزین و افکار جایگزین را انتخاب کنید و به هنگام عودت چنین افکاری ، آنها را جایگزین کنید.
    هم اکنون ، تعارضی که شما با آن دست به گریبان هستید، تعارض بین فکر و احساس هست.
    شما به درایت فهمیده اید که ازدواج بیش از یک احساس رویایی و یک رابطه عاطفی هست و می دانی که ازدواج به شرایط و معیارهای خاص خود نیاز دارد. و از طرفی احساست تو را به نفع لذت ( حتی لذت منفی) به سوی خود می کشد.
    معمولا اضظراب و نگرانی بهایی هست که برای لذتهای اینچنین پرداخت می کنیم و اگر به مرور زمان چنین احساسی شدید شود ، مسائل منطقی را تحلیل می دهد و ازدواج را به نفع خودش حل می کند و تازه اول مشکلات ازدواج می شود.

    شما نمی توانید مرتب حال و آینده ی خود را به خاطر اشتباهات گذشته تان تباه کنید . رابطه ای بوده که هم اکنون تمام گشته است ؛ این نه عشق است، نه احساس است و نه ..... این تنها یک روند پرتنش فریبنده برای ارضاء لذت هست و به قیمت بازی کردن با زندگی خویش تمام می شود.

    سابقه تلخی هایی که در زندگی چشیده ای، و احساسهای غمی که تجربه کرده ای، احساسهای تو را فوق العاده تحریک کرده است. و هم اکنون بخش احساسات شما بسیار فعالتر از بخش منطقی کار می کند، مانند فرد بدنسازی که فقط روی یکی از عضله های خود مرتب کار می کند. لذا به مرور به صورت بی قواره ای تنها یک ماهیچه او رشد می کند. متاسفانه رنجهایت موجب شده اند که نتوانی علائق و لذتهای خود را مدیریت کنی. و اکنون همین احساسهای ظریف و رویا گونه تو را در هم می فشرند.

    اما در کنار اینها باید بدانی، که آنچه تو را بی رغبت به ازدواج می کند دو مسئله عمده است، اولین مسئله همین است که در سطور بالا گفتم، یعنی ذهنت در رویا ها و خاطراتی هست که مرتب در ذهنت آب می دهی و مرور می کنی و جایی بر واقعیت های کنونی نمی گذاری. اما مسئله دوم بی توجهی به مهارتهای زندگی و بی توجهی به کنترل احساسات و هیجاناتت است.

    شما نیاز است که کم کم فتیله احساس را به نفع واقعیات و منطق پائین بکشی. شاید بد نباشد به یک مشاور خانواده مراجعه کنی و چندین جلسه مهارتهای لازم کنترل احساس و مهارتهای ارتباطی را تمرین کنی.
    به جای اینکه به درون خود و احساساتت بروی و لذت غمها را بخوری. بیا با بیرون ارتباط برقرار کن. دوستان، فامیل، سفر، پارک، سینما و .... و سایر علاقمندیها. خواهش می کنم خود را منفعلانه به رویا و آرزوها نسپار و وجود خود را با حسرت و آه گذشته پر نکن

    توصیه من این است که نکات منفی گذشته را فراموش کنید و تنها از اونها به عنوان درسهای زندگی استفاده کنید و سپس ، دقیق و منطقی معیارهایی را که برای ازدواج مناسب می بینید بررسی کنید.
    چنانچه فردی شرایطی را دارد و شما هم دوستش دارید. با خانواده در میان بگذار و رسما اقدام کن و مراحل شناخت او را به اتفاق خانواده کامل کن.
    اینگونه هم مسائل منطقی ازدواج حل شده و هم شما از تنش این احساس خارج می شوید.
    اگر هم چندان شرایط مناسبی برای ازدواج در خودت نمی بینی، یکبار برای همیشه ، بها دادن به احساسات منفی گذشته را رها کن و رنج آن را تحمل کن تا به رشد برسی و همچنین خودت را از تنش برهانی.
    ویرایش توسط بالهای صداقت : جمعه 29 شهریور 92 در ساعت 18:25

  12. 5 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  13. #97
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    (8/7/1386)

    شخصی جهت ازدواج از شهر دیگری را بهم معرفی کرده اند
    پدرم برای تحقیق رفته به اون شهر ، خواهان یک ازدواج رمانتیک با نیمه گمشده ام هستم
    آیا این ازدواج همون خوشبختی هست که من می خواهم؟


    مراجع گرامی، شما اشاره ای به اینکه آیا این شخص را ملاقات کرده اید یا نه ، و یا اینکه چه خصوصیات و معیارهایی دارند که از نظر شما مناسب هستند ، نکرده اید.
    علاقه ای که شما به این فرد دارید، ظاهرا به خاطر یک احساسی هست که در بستر زمان ( شاید هم با تصویر کردن بعضی خواسته های ذهنی خودتون و نسبت دادن به او ) به وجود آمده باشد.
    از طرفی سفر پدر شما به آن شهر و تحقیق در مورد این شخص نشان می دهد که پدرتون فردی منطقی و دقیق هستند و می توانید با مذاکره و صحبت بهترین تصمیم را بگیرید.
    توصیه من اینست که به هیچ وجه انرژی روانی خود را روی یک رابطه( که ابعاد آن هم خیلی مشخص نیست) زیاد متمرکز نکنید. و او نیز در عرض سایر افراد کاندیدا برای ازدواج می تواند باشد . این شما و خانواده تان هستید که باید بررسی کنید تا چه اندازه معیارهای ایشان و شما تناسب دارند.
    همچنین به یاد داشته باشید که ، یک رابطه عاطفی دختر و پسری، تفاوت زیادی با یک ازدواج و یک زندگی با مسئولیت های خاص خود دارد.
    ( در این مورد می توانید از کسانی که رابطه عاطفی داشتند و به ازدواج ختم شده بپرسید، آنها به شما خواهند گفت که رابطه پس از عقدشان که همراه مسئولیت زندگی بوده است تفاوت چشمگیری از رمانتیک قبل از ازدواج داشته است.)
    در واقع شما قبل از اینکه دنبال پاسخ این سئوال باشید، باید سئوال خود را عوض کنید. منظورم اینست که باید دیدگاه خود را به زندگی عوض کنید. شما خوشبختی یا بدبختی خود را گره می زنید به شخص X و شخص y . در حالیکه این شما هستید که لباس خوشبختی را در ذهن خود به تن یکی از این دو می کنید.

    انسان هر رویا و هر خاطره ای را در ذهنش مرتب آب بدهد ، بزرگ و بزرگتر می شود ، آنقدر بزرگ که ممکن است روزی زیر آن له شود. راه حل این است که زندگی خود را توسعه دهیم. ما بزرگتر از یک حادثه و یک فرد و یک متغیر هستیم. ما درون خود یک دنیا هستیم. در تالار همدردی یادداشتی با عنوان نامه مادری به فرزندش وجود دارد. من در ذیل این موضوع اشاره کرده ام که خوشبختی ریشه اش درون ماست. و تا وقتی که چنین گوهری را در وجودمان پیدا نکنیم و آب ندهیم رنج تحمل بیرون از خود را باید بکشیم.





  14. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  15. #98
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    (11/7/1386)

    بعد از کلی قهر و آشتی بین من و همسرم و خانواده هامون
    هر وقت با همسرم میرم خونه پدر و مادرم ، دوباره روز از نو روزی از نو


    مراجع گرامی، نیاز است که با خانواده خود صحبت کنید و ضمن بر شمردن تمام خصوصیات مثبت همسر خود، و گفتن اینکه من در کنار همسرم کاملا خوشبخت هستم و اینکه همسرم هم دوست داشتنی هست و شما را نیز دوست دارد، لیکن یکی دو مورد نقطه ضعف دارد. و از والدین خود خواهش کنی که با این نقاط ضعف کنار بیایند. و به خاطر شما واکنش منفی به بعضی اعمال همسر شما نشان ندهند. از طرف دیگر با همسرت صحبت کنی و ضمن اظهار رضایت از رفتار او ، نسبت به تغییرات مثبتی که او با خانواده شما دارد اعلام خوشنودی کنی.
    در ضمن فراموش نکن، که هیچ وقت میان اختلاف نظرهای همسرتان و خانواده تان ، نقش حامی خانواده را نگیری و کارهای آنها را توجیه نکنی و از خانواده ات دفاع نکنی. و چنانچه در مقام دفاع بربیایی ، به این ترتیب همسرت، تو را هنوز جز آن خانواده می داند و رفتار احساسی منفی از خود نشان می دهد.

    در چنین مواردی خود را در کنار همسرت قرار بده و بدون اینکه بگویی حق با او هست یا نیست ، به او بگو که درکش می کنی، و دوست داری هر طور شده خانواده ات را نسبت به اشتباهاتشان آگاه سازی. وقتی اینگونه رفتار کنی ، همسرت تو را با خود یکی می داند و وقتی محبت شما را دارد، بهتر می تواند به مسائل خانواده ات بی توجه باشد.
    از طرف دیگر، وقتی شما به یک موضوع حساسیت نشان می دهی به مرور کار مشکل تر می شود. بهتر است روی این مسائل زیاد تمرکز نکنی و مشکل عمده نبینی، چون همین حساسیت ها همسرت را بر می انگیزد تا بیشتر از این روش استفاده کند. مثلا اگر تنهایی رفتی خانه والدینت به آنها بگو دلت تنگ شده بودی و شرایط همسرت فراهم نبود. و از همسرت هم تشکر کن که اجازه می دهد، رابطه با والدینت را علیرغم اختلافاتی که دارید ، ادامه دهی. و بگو که از بزرگمنشی او رضایت داری. این هم کمک می کند که او بیشتر در راستای مثبت بودن قدم بردارد.

  16. 7 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    Somebody20 (چهارشنبه 01 مرداد 93), مامان فربد (جمعه 03 مرداد 93), yas69 (جمعه 29 شهریور 92)

  17. #99
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    ( 11/7/1386)

    وقتی می دونم ، به زودی او (همسر، پدر ، مادر ، فرزند ) می میرد ...


    مراجع گرامی، ارزش زندگی صرفا به کمیت و میزان سالهای آن نیست، کیفیت زندگی بسیار مهمتر است. شما باید ببیند هم اکنون چقدر می توانید کیفیت زندگی خود و پدرتون را بالا ببرید. فکر افراطی در مورد این مسئله موجب می شود، به خاطر افسردگی که براتون ایجاد می کند نتوانید، روحیه لازم را در خانواده و مخصوصا برای پدرتون ایجاد شود. در تحقیقات روانشناسی، تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است، که فراهم آوردن جو شاد، انجام کارهای دلخواه ، چقدر روی طول عمر بیماران لاعلاج تاثیر می گذارد.
    یعنی اینکه به هم ریختن شما وخانواده و آینه دق شدن ، و قیافه غمیگین و نگاه و صدای حزین شما، می تواند بدترین کاری باشد که می توانید در حق پدرتان بکنید. از طرفی هیچ پزشکی نیست که بگوید زمان مرگ کسی حتما چه وقت هست. آنها از نظر پزشکی احتمالات خود را مطرح می کنند و به هر حال زمان مرگ دست خداست. در همین مدتی چند ماه، ممکن است بسیاری از افراد سالم به خاطر اتفاقاتی جان خود را از دست بدهند.
    در ضمن
    هر وقت که ما تصمیم می گیریم با قوانین حتمی هستی به صورت غیر منطقی مقابله کنیم، دچار تنش می شویم. در واقع بعضی وقتها بالا بردن دستها و تسلیم به اختیار بهترین پاسخ هست. مرگ از آن جمله هست.( در این مورد کافیست از کمکها و تلاشهایی که می توانید انجام دهید، دست بر ندارید و وظیفه خود را عمل کنید، اما روی نتیجه آن متمرکز نشوید، نتیجه را به خواست خدا بسپارید و از این که در این مورد به او توکل کرده اید ، احساس آرامش را تجربه کنید.)
    مسئله بعدی اینست که لازم نیست از میان بی نهایت مسئله و متغیری که دارید فقط روی پدرتان متمرکز شوید. شما حتما مادر، خواهر ، برادر ، فامیل، دوستان و ...، نیز دارید. بنا نیست همه اینها را یکباره از دست بدهی. پس می بینی با رضایت به حکم خدا، و تلاش کافی و نگاه مثبت به همه آنچه داری می توانی بر این وضع غالب شوی.
    توصیه می کنم مقاله داغ عزیزان یا روانشناسی مرگ را در سایت همدردی مطالعه فرمائید.

  18. 4 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    مامان فربد (جمعه 03 مرداد 93), تیام (جمعه 03 مرداد 93)

  19. #100
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره برای همه

    (11/7/1386)

    در مقایسه با مورد های قبلی ام ، شخصی که برای ازدواج بهم معرفی شده ، از نظر همه اطرافیان عالی است منتها کمی از نظر مذهبی هم عقیده نیستیم ، اگر قبول نکنم شاید مورد بعدی مثل ایشون پیدا نشه ، اون وقت سرزنش های دیگران را چی کار کنم؟


    مراجع گرامی ، در صورتیکه تمام معیارها و شرایط ازدواج شما مناسب باشد، نمونه ای که اشاره کرده اید (مشکل فرهنگی و مذهبی) سرنخهای ظریفی به شما می دهد که سایر تفاوتها را در مسائل اعتقادی و فرهنگی خود بررسی کنید و قبل از ازدواج در مورد آن ها به نتیجه برسید.
    شما اختلاف نظرهایی دارید. (احتمالا بحث حجاب، بحث موسیقی، بحث ارتباط با نامحرم، بحث انجام فرائض، بحث شرکت در مراسم عبادی، نحوه ارتباط با فامیل و ... ، ) همه از مسائلی هستند که ممکن است در آن زمینه ها اختلاف نظر داشته باشید.
    شما باید با خودتون کنار بیایید که اگر ایشون روی مسائل مورد نظرش بعد از ازدواج پافشاری کند، شما چه خواهید کرد؟
    به قولی بعضی ها می سوزید و می سازید، درگیر می شوید، بحث و جدل می کنید، آیا او را قانع می کنید.
    به هر حال هر روشی که فکر می کنید برای پرکردن شکاف فرهنگی اعتقادی خود به کار می گیرید، بهتر است قبل از ازدواج با هم به تفاهم برسید.


    بهتر است یک راه حد وسط برای شناخت یکدیگر انتخاب کنید. مانند نه عقد نه نامزدی به آن مفهومی که مرسوم است، مثلا یک مدت با خانواده های هم در تماس باشید و مثل دوستان خانوادگی رفت و آمدهایی داشته باشید. و در این فرصت جلسات بیشتری با هم بدون رودربایستی صحبت کنید و نقطه نظرات خود را با مثال و به صورت عینی در میان بگذارید.

    اما یک مسئله ای ممکن است برای شما مشکل ایجاد کند که هیچ ربطی به این شخص ندارد، و به شما مربوط می شود یعنی اینکه شما با هرکسی ازدواج کنید ممکن است این نقطه ضعف شما منجربه درگیری شود.
    و آن اینست که شما مقایسه گر بوده و به حرفهای دیگران بیش از اندازه بهاء می دهید و از آن بدتر چیزهایی که تصورت خودت هست به دیگران نسبت می دهی و بعد از همین تصورات خود بافته دچار تعارض و ناآرامی می شوی. اعتماد به نفس شما احتمالا پائین است و برای ارزشمندی خودت و ازدواجتون به حرفها و چشمهای دیگران خیره شده اید.


    من اگر با همسرم خوشبخت و خوشحال قدم می زنم برام اصلا اهمیت ندارد که در اذهان خلق در مورد ما چه اندیشیده می شود. این موجب خوشبختی هست.


    اما ذهن شما بزرگترین دشمن رابطه شماست که باید آن را مهار کنی یا اگر نمی توانی چندین جلسه با یک روانشناس بالینی صحبت کنید تا کمکتون کند.







  20. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    SHahr-Zad (چهارشنبه 15 مرداد 93), مامان فربد (جمعه 03 مرداد 93)


 
صفحه 10 از 16 نخستنخست 12345678910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.