سلام دوستان:
من 2 ساله که ازدواج کردم و رابطه خوبی با شوهرم دارم اما خانوادش همیشه زاغ سیاه منو چوب میزنن. شوهرم علاقه ی عجیبی به خانوادش داره اگه یه روز برم خونه مامانش از خوشحالی نمیدونین چیکار میکنه اگه نرم کل رابطمون میره زیر سوال....
اما مشکل اصلی من گوشی بودن شوهرمه. 1 خواهرو بردار برزرگتر از خودش داره که 8 و 10 سال ازش بزرگترن. باورتون نمیشه اینا هرچی میگن شوهرم تایید میکنه. مثلا چند روز پیش خواهر شوهرم بهم گفت بیشتر به مامانم زنگ بزن. و امروز این حرفو از دهن شوهرم میشنوم.
برادر شوهرمم به شدت به شوهر من حسادت میکنه و نمیتونه پیشرفتشو ببینه وقتی میبینه من شوهرمو برای پیشرفت کردن تشویق میکنم توی جمع و همیشه توی زندگیمون دخالت میکنه و ادای بزرگترا رو درمیاره ولی شوهرم لام تا کام هیچی نمیگه منکه جوابشو میدم شوهرم بعدش شاکی میشه که این دخالت نبوده و تو بی جا کرد ی که جواب دادی...
خلاصه همیشه به خاطر خانواده ی شوهرم ما با هم جرو بحث داریم. جلوی شوهرم قربون صدقم میرن چشمشو که دور میبینن بد رفتاریاشون شروع میشه. و از همه حرفاو رفتارای من سو استفاده میکننو شوهرمو دارن نسبت به من بدبین میکنن.
بگین چیکار کنم نه میتونم باهاشون قطع رابطه کنم نه وقتی میبینمشون میتونم حرف بزنم چون از حرفام سو استفاده میکنن یا بحثمون میشه یا از حرفام آتو میگیرنو پشت سرم بد میگن. اگرم باهاشون حرف نزنم شوهرم میگه با خانوادم مشکل داری .....
اینا نمیذارن ما زندگی کنیم .........چیکار باید بکنم![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)