به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 53
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 دی 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1390-7-24
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,339
    سطح
    20
    Points: 1,339, Level: 20
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    سلام .

    من مدتیه با خانمی که از همکلاسی ها دانشگاه است تصمیم گرفتیم که بیشتر با هم آشنا بشیم و البته این رو هم شرط کردیم که اگر فهمیدیم به درد ازدواج با هم نمیخوریم این آشنایی به حالت قبلی برگرده ! و اگر فهمیدیم که بدرد هم میخوریم من موضوع رو به خانوادم اطلاع بدم تا رسما به خواستگاری بریم . و خانواده ها هم نظرشون رو اعلام کنند .
    تا به حال چند جلسه با هم در محیط دانشگاه صحبت داشتیم و این صحبت ها کاملا شبیه به یک جلسه خواستگاری بوده و سوالاتی رو از هم پرسیدیم که تو همین سایت هم موجوده و مهم و اساسی هست !

    خب در خیلی از مسائل من از دیدگاه های ایشون خوشم اومده و در دومورد دچار شک و تردید شدم که واقعا ذهنم رو مشغول کرده !

    1 - تفاوت های مذهبی : من نماز میخونم البته گاهی هم قضا میشه، روزه میگیرم و احکام دین اسلام مثل محرم و نامحرم رو رعایت میکنم از نظر دین داری در همین حدم نه بیشتر .
    ایشون در حال حاضر روی نماز مقید نیستن ، روزه بگیر نگیر ! ، از نظر رعایت محرم و نامحرم طبق گفته خودشون سمت پدرشون کاملا معتقد هستن و بسیار مومن اما سمت مادرشون نه .
    در مجالس خونوادگی سمت مادرشون حجاب رو رعایت نمیکنند یا حتی مثلا دختر خاله ، پسر خاله و ... با هم میرقصند ! و کاملا باهم راحت هستند و مثلا به هم اطمینان دارند !

    در صورتی که در خونواده من روابط زن و مرد محدود نیست اما یه خط قرمز هایی رعایت میشود مثلا ما با هم دست نمیدیم ، یا خانم های فامیل جلوی مردای فامیل حجاب رو رعایت میکنند !

    این اولین تفاوت که خیلی ذهن منو مشغول کرده و واقعا هم مهمه من کاملا صریح و واضح گفتم که اصلا این طرز رفتار رو نمیپسندم و اصلا دوست ندارم که همسرم حتی با نامحرم دست بده حتی اگر شوهر خواهرش باشه یا پسر خالش چه برسه به این که مختلط برقصند و بدون حجاب باشند .

    ایشون هم گفتند من میتونم در این موارد تغییر کنم و یک آدمه دیگه ای بشم ! من بارها به ایشون گفتم که این تغییر در زبان گفتنش آسونه ولی در عمل خیلی سخته ولی ایشون با قاطعیت میگه من میتونم تو این زمینه بشم یک آدمه دیگه هر طور که شوهرم بخواد و البته ایشون تاکید کردند که چون این تغییر در جهته مثبته میگن که حاضرن تغییر کنن !

    همچنین تو حرفاشون چندین بار گفتن که پدرشون از خداشه که من با کسی ازدواج کنم که منو تو این مسائل به سمت درست ببره !

    چیزی که واسم جالبه اینه که خودش عتراف میکنه که روابط خونوادگیش درست نیست و از اون طرف انجام میده که البته من این رو بهش گفتم و گفت چون از بچه گی تو این محیط قرار داشته نمیتونیسته طور دیگه ای رفتار کنه ولی اگر روزی ازدواج کنم به نظر شوهرم احترام میذارم و هرطور که اون بخواد رفتار میکنم حتی گفت که یکی از دختر خاله هاش هم قبل از ازواج راحت بوده اما الان چون همسرش فردی معتقد هست اون هم دیگه کلا تغییر کرده !

    حالا شما بگید من باید چطور در این باره تصمیم بگیرم ؟

    مورد دوم اینه که ایشون خودشون بدون این که من سوالی بپرسم گفتند که در سن 17 سالگی و دوره پیش دانشگاهی از طریق یکی از دختر خاله هاشون و با پیشنهاد اون که حال و روز خوبی هم نداره با پسری آشنا شده و حدود یکسال فقط از طریق تلفن و اس ام اس با هم رابطه داشتن و ایشون خیلی دلبسته اون پسر شده بوده و بعد از یکسال پدر و مادرشون از رویه حالت های روحی ایشون فهمیدن که مشکلی داره و با انجام تحقیقات از اون پسر فهمیدن که فردی کلاهبردار و شیاده که شاگرد مغازه بوده اما به این خانوم خودشو مهندس معرفی کرده بوده !! و خلاصه پدرشون به ایشون ثابت کرده که اون پسر مرد رویا ها نیست و این رابطه کلا تموم شده و الان هم ایشون کاملا پشیمونه !

    حالا من موندم با کلی سوال تو ذهنم که اصلا میشه به همچین دختری که قبلا با پسری بوده اعتماد کرد و باهاش ازدواج کرد ؟؟

    ازتون خواهش میکنم بگید من چطور باید به این موضوع فکر کنم و راه درست چیه میگم در تمام موارد ایشون فردی ایده آل به نظر میرسند فقط همین دو مورد منو به فکر انداخته !


  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 08:06]
    تاریخ عضویت
    1390-8-22
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    1,095
    سطح
    17
    Points: 1,095, Level: 17
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 64 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    سلام !
    به نظرم اگه از ابتدا با خانوادتون اقدام میکردید بهتر بود ، اینجوری همفکری اونا رو هم داشتید(نظر منه ).

    راجع به دو موضوعی که گفتی : اول اینکه ببین خانوادت میپذیرن که خانواده همسرت راجع به روابط بین زن ومرد همچین دیدگاهی داشته باشند یا نه .
    به نظر من وقتی اون خانوم میگه بعد ازدواج تابع نظر همسرمم یعنی هست و میخواد عوض شه به خصوص که گفته پدرمم از همچین دامادی خوشش میاد.

    راجع به رابطه ای که گفتی خودش بهت گفته : ببین توی دانشگاه چه جور رفتاری با جنس مخالف داره ، طوری که آبرو و عفت و شخصیتش مورد لطمه قرار نگیره راجع بهش تحقیق کن ، همه ما ممکنه تو زندگی اشتباه کنیم به خصوص که 17 سالگی سن خیلی کمیه و آدم ممکنه اسیر همچین اشتباهی بشه و به نطرم اگه نتیجه تحقیقاتت مثبت بود و همه شرایط ایده آلت رو داشت میتونی از این اشتباهش بگذری ( به خصوص که خودش با صداقت این موضوع رو بهت گفته )

  3. 7 کاربر از پست مفید عشق خاموش تشکرکرده اند .

    عشق خاموش (پنجشنبه 26 آبان 90)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    بستگي داره ببينيد الان داره از شما تاثير مي پذيره و آيا اين تاثير حقيقي يه؟
    و يك مورد ديگر تاثير پذيرفتن و تغيير كردن بواسطه يك نفر ديگر خوب است اما آخر جاي انتخاب خود آدم چه؟
    اگه ايشان مي خواد تغيير كنه يعني خيلي رفتار خودشو قبول نداره يا انگيزه برا عوض كردنش نداره..اگه قبول نداره چرا تلاش نمي كنه عوضش كنه و اگر انگيزه نداره اين كه شما عامل و انگيزه اش باشيد چندان جالب نيست. تغيير بايد براي خود آدم دروني بشه و علت هر تغيير در خود فرد باشه.بي شك ايشون مشتر كاتي هم داره . لطفا يه برآوردي بين اين مشتركات و نقاط تفاوت داشته باش ببين كدوم برات قابل قبول تره شباهت ها يا تفاوت ها؟
    به اميد تغييرات بعدي اونم 100 درصد شروع نكن. آهسته آهسته پيش برو .در ضمن آيا ايشون از ابتداي آشنايي با شما تا حال كه نميدونم چقدره ...تغيير كرده؟

  5. 6 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (پنجشنبه 26 آبان 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 دی 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1390-7-24
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,339
    سطح
    20
    Points: 1,339, Level: 20
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    خیلی ممنونم از دوستانی که با نظر هاشون منو کمک کردن .

    خودم هم به این نتیجه رسیدم که هر کسی امکان اشتباه داره همونطور که خودم اشتباه کردم تو زندگیم .
    و این که مهم نیست آدم اشتباه کنه مهم اینه که دیگه اون اشتباهش رو تکرار نکنه !

    البته بازم دوست دارم دوستان دیگری هم بیان و بگن اگر جای من بودند چه واکنشی نسبت به این موضوع
    داشتند ؟

    در مورد تفاوت های مذهبی و اعتقادی من خودم دیده مثبت و روشنی دارم که ایشون بتونه تغییر کنه که یکی از
    دلایل دیده مثبتم اینه که سمت خونواده پدرشون تقریبا همون چیزی هست که من میخوام و این خیلی میتونه کمک
    کنه به ایشون که تغییر کنن شاید اگه کلا از هر دو طرف خانواده هاشون خلاف نظر من بودند این امیدواری به تغییر
    در من خیلی خیلی کم بود .

    موضوع اصلی که منو نگران کرده اینه که ایشون فقط به خاطر شکل گرفتن این رابطه و ختم شدن به ازدواج فقط دارن بدون فکر کردن خیلی سریع میگن آره من تغییر میکنم در صورتی که من دوست دارم ایشون قلباّ و از درون خودشون بخوان تغییر کنن نه صرفا به خاطر من البته که اگه وجود من باعث یه تلنگری شده باشه ایرادی نداره اما دوست ندارم ایشون با نوعی اکراه درونی و عدم اشتیاق درونی تن به این تغییر بدن یعنی این که اگه یه روزی من نبودم باز بشن همون آدم قبلی اگه تغییر درونی باشه فردا روز اگه من در نمازم کوتاهی کنم ایشون به من تذکر میده ولی اگر تغییر ظاهری و صرفاّ برای راضی کردنه من باشه از خداشون هم هست که من نسبت به این مسائل دینی بی تفاوت بشم .
    و من الان نمیدونم این تغییر در ایشون از کدوم نوعه و نمیدونم چه طور باید اینو بفهمم ؟
    در مورده این که تا به حال تغییری در عمل از خودشون نشون دادن یا نه هم باید بگم بله تا به حال در مواردی بوده که من
    گفتم باید این طوری نباشید یا این طوری باشید و ایشون در عمل اونو اجرا کردند .

    مدت آشنایی ما نزدیک به دوماهه .

  7. کاربر روبرو از پست مفید sobhan17 تشکرکرده است .

    sobhan17 (دوشنبه 30 آبان 90)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 دی 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1390-7-24
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,339
    سطح
    20
    Points: 1,339, Level: 20
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    بابا تو روخدا یکی یه نظری بده ! 160 نفر این جا اومدن اونوقت فقط 2 نفر نظر دادن

    یعنی هیچکس تا به حال همچین شرایطی نداشته که منو کمک کنه ! بیشتر میخوام رو اون تفاوت اعتقادی
    و مذهبی راهنماییم کنید .

    مرسی

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    126
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    با فردي ازدواج كن كه از هر نظر هم كفو خودت باشه. اين خيلي مهمه.

  10. 3 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    ليلا موفق (چهارشنبه 02 آذر 90)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    145
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    سلام

    درخواست دختر برای دوستی و اشنایی بیشتر

    اگر صاحب این تاپیک شما هستید و این خانم که میگید همین خانم هست،
    نظر من اینه که " نـــــه " به درد شما نمیخوره

    خانم بالاخره کار خودش رو کرد! یعنی وابسته کردن شما به خودش!

    شما تو تاپیک قبلی خیلی با اینی که الان هستید فرق متفاوت هستید.
    بد نیست یکبار دیگه تاپیک قبلیتون رو بخونید"با دقت!"

    اونجا گفتید : شیرین عقله - جریان بو داره - خیلی خاصه - مرد ذلیله و ...

    از مثبت بودن و سنگین و متین بودن خودتون و ...گفتید

    شما اگر الان این خانم رو قبول کنید همینطور که هست پذیرفتید نه طوری که مد نظر شما هست و امید دارید در اینده بشه.

    دختر 19 ساله از زندگی و فراز و نشیبهاش چی میدونه که به سرعت حرف شما رو قبول میکنه و میگه طبق میل شما تغییر میکنه؟!!
    رفتارها و عقایدی که انسان از بچگی باهاشون خو گرفته و پذیرفته به راحتی قابل تغییر نیستند.تغییر نگرش و رفتار و عقیده شخصیت قوی میخواد نه احساس.

    به هر حال نظر شخصی من همین بود که گفتم" به درد شما نمیخوره "

    موفق باشید





  12. 7 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (جمعه 04 آذر 90)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 دی 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1389-4-19
    نوشته ها
    302
    امتیاز
    4,259
    سطح
    41
    Points: 4,259, Level: 41
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 302 در 134 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    سلام این خانوم همون خانومیه که به شما پیشنهاد داده بود؟ یعنی همونیه که تو تاپیک قبلیتون اشاره کرده بودین؟
    ببخشید پست منو خانوم موعود همزمان بوده مثه اینکه
    ای وای من الان همون پستتون به شما تبریک گفتم و .... اینکه مقاومت کنید
    ولی مثه اینکه ....
    به نظر من هم ایشون به درد شما نمی خورند

  14. 2 کاربر از پست مفید hektor تشکرکرده اند .

    hektor (دوشنبه 30 آبان 90)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 دی 90 [ 12:06]
    تاریخ عضویت
    1390-7-24
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,339
    سطح
    20
    Points: 1,339, Level: 20
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    اولا خیلی ممنونم از دقت نظر دوستان .
    بله ایشون همون خانمی هستند که من قبلا در شرایطی دیگه موضوع رو مطرح کردم و شما کمکم
    کردید .
    راستشو بخواین من در اون یکی دوهفته اول خیلی دیده بدی داشتم و فکر میکردم یه جای کار میلنگه
    البته که واقعا هم یه جای کار میلنگه اونم متفاوت بودن ایشون هست نسبت به خیلی از دخترها .
    یعنی کلا در نوع بیان احساسات و بروز اون خیلی تفاوت دارن با بقیه .
    خب من اول امر خیلی برام سخت بود که بپذیرم یک دختر بیاد بهم پیشنهاد آشنایی بده و از جایی که
    خودم هیچ وقت به سمته این موارد نرفته بودم برام یک امره زشت و زننده تلقی شده بود .
    و واقعا هم نذاشتم قضیه پیش بره طوری شده بود که ایشون دائما از من میخواستن که بیشتر فکر
    کنم !
    واقعیت با خودم که یه مقدار فکر کردم دیدم مثلا حضرت خدیجه هم در ابتدا خودشون به شکلی به حضرت محمد
    (ص) نشون دادن که تمایل به ازدواج دارن و خب حالا اون موقع که موبایل و دانشگاه و ... نبوده ولی الان هست
    پس شکل ارتباطی تغییر کرده البته بگم من اصلا نمیخوام این جریان رو با جریان این بزرگان مقایسه داشته باشم
    فقط میخوام بگم که پذیرفتم که نفس عمل یعنی پیشنهاد از سمت دختر به کل دچار مشکل و ایراد نیست .
    یکی دیگه از مواردی که منو دچار تردید کرده بود هم همون بو دار بودن جریان بود که گذشت زمان و ارزیابی خودم
    این رو نشون داد که نه واقعا توطئه یا به هر نحو دیگر جریانی پشت قضیه نیست من گفتم 22 سالم تموم شده و الان تو 23 سال هستم و تو این مدت که از درس دور بودم یکی دو سال کار میکردم و مابقی رو هم سربازی بودم و خلاصه تا حدودی یه فهم و درکی دارم نسبت به قضایا !!
    شاید فکر کنید من که من دیگه در دام افتادم و به قولی دلم لرزیده انکار نمیکنم که در این مدت و چند جلسه ای
    که من با ایشون صحبت داشتیم و بعد از این که سو ظن من نسبت به ایشون بر طرف شد تا حدی از ایشون بدم نیومده
    اما بدونید که اصلا این نیست که ایشون لیلی باشه و من مجنون ! در همین مدت من نکاتی رو از رفتار و عملکرد ایشون بهشون گوش زد کردم و همینطور از تفاوت هامون که 2 بار ایشون شروع به گریه کرده یعنی وقتی من طوری صحبت میکنم که امیدی نیست ایشون کاملا منقلب میشه و اشک میریزه .
    و بدونید که در این صحبت های انجام گرفته اصلا طوری نبوده واسه هم عشوه گری کنیم من هر جلسه کلی سوال آماده میکردم و از ایشون میپرسیدم دقیقا مثل جلسه خواستگاری و حتی یکی از نکاتی که در تغییر دید من نسبت به ایشون
    تاثیر داشت این بود که در دومین صحبت ما ایشون گفتن که یکسری سوال از من دارن که اول از همه پرسیدن که من کسی رو برای خودم در نظر دارم یا نه مثلا تو خونواده و ... که من گفتم نه و بعد هم پرسیدن که شغل پدر و مادرم چیه و اینکه رسم و رسومات خاصی داریم یا نه حتی ایشون در مورد مهریه و رسم ما در این باره هم سوال کردن خب طبیعی هست که من دیدم تغییر کنه چون دیدم اون طور بی محابا هم جلو نمیاد و یک نشونه هایی از فکر و منطق رو درش احساس کردم . هر چند که برآیند رفتار ایشون بیشتر گرایش به احساس داره اما 100 در100 نیست !
    من چندین بار به ایشون گفتم که شما خیلی اشتبه کردید که این قدر زود اومدین جلو و اگر با فردی بد ذات رو به رو میشدید ممکن بود مشکلات زیادی رو واستون درست کنه که خودشون هم پذیرفتن که ریسک بالایی کردن و واقعا جسارت زیادی به خرج دادن که علت رو هم که جویا شدم در جواب گفتن که
    در بین دختر های کلاس از شما حرف زیاد بوده و نظر میدادن و من ترسیدم که شما رو از دست بدم !!
    من کاملا میدونم که بزرگترین گناه و اشتباه هر آدم توجیه اون اشتباهه و الان هم اصلا دنبال توجیه عملکرد خودم نیستم
    من شاید تا همین الان دروغ نباشه 30 تا 40 بار به شکل های مختلف به ایشون گفتم احساس رو بریز دور و با عقلت بیا
    جلو ده ها بار گفتم ازدواج یه تصمصم الکی نیست که یکی رو دیدی عاشق بشی و فکر کنی دیگه فقط با همین خوش بخت میشی بهش گفتم که اگه میخوای واقعا تغییر کنی اول منو از ذهنت بنداز بیرون حالا ببین بازم میخوای تغییر کنی ؟
    البته که گفتم تو این مدت این قدر من ایشون رو امر و نهی کردم که خودشون چند بار بهم گفته تو باید بری مطب بزنی مشاوره بدی !!!



    به هرحال من فقط نخواستم چشم بسته روی چیزی خط بکشم چون معتقدم همیشه و به طور مطلق چیزای با ارزش
    با سختی بدست نمیان گاهی اوقات چیزای با ارزشی خودشون میان سمتت که تو اونا رو چون خودشون اومدن پیشت
    بدون فکر کردن پس میزنی

    البته بازم تاکید میکنم اگر من همون اول یعنی بعد از اولین صحبت به همون نتایج اولیه میرسیدم قطعا ادامه نمیدام !

    الان هم که متوجه این تفاوت شدیم من به ایشون گفتم اصلا سعی نکن به من سری جواب بدی چون قطعا جوابت
    ارزشی نداره وقت زیاده و اول بشین با خودت فکر کن ببین اصلا گرایشی به تغییر داری اصلا یه بار تست کن ببین تو جمع های خونوادگی میتونی روسری سرت کنی میتونی با مرد ها دست ندی ! و بعد ببین عکس العمل اطرافیانت چیه و خودت چه حسی داری
    از اون سمت هم بهش گفتم یه طوری سره صحبت رو مادرش وا کنه که مثلا مامان من میخوام یه طور دیگه رفتار کنم و ببینه جواب مادرش چیه و در واقع سعی نکنه این مشکل رو خودش به تنهایی حل کنه چون واقعا نمیشه !

    از یه سمت دیگه هم قراره بره پیشه مشاور حضورا و نظر اون رو هم بگیره که اصلا توانایی تغییر رو داره یا نه !

    البته این وسط یه چیزی که نگرانش کرده اینه که میگه با چه بهانه ای این تغییر رو شروع کنه ؟
    که من گفتم بهترین بهانه اینه که بگی من دیگه بزرگ شدم دیگه وارده اجتماع شدم اگه تا الان جلوی مثلا پسر دایی و پسر خاله و شوهر خالم بی حجاب بودم اگه باهاشون دست میدادم یا حتی تو جمع میرقصیدم واسه بچگیم بود اما دیگه الان حس میکنم بزرگ شدم و میخوام واسه خودم شخصیت بسازم و دیگه اون دختر کوچیک مرد و حالا واسه خودش خانوم شده !
    البته میگم ایشون میگه من اگه تغییر کنم پدرم واقعا خوشحال میشه چون همیشه از نوع رفتار من ناراحت بوده !
    نمیدونم بهانه خوبی رو بهش دادم یا نه ؟

    هیچ عجله ای در این آشنایی وجود نداره و
    نهایتا بازم تشکر میکنم از همه کسانی که برای من و وبقیه دلسوزانه نگران هستند و وقت خودشون رو میزارن و بدون هیچ چشم داشتی میان و ما رو راهنمایی میکنن

    خیلی خیلی خوشحال میشم که نظرتون رو راجع به حرفام بگید و بگید کجاش دارم به خطا میرم و یا اگه سوالی دارید بپرسید تا بتونید بهتر کمکم کنید .

    مرسی

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این فرد به درده من میخوره ؟!!

    [

    [[quote=sobhan17]
    در همین مدت من نکاتی رو از رفتار و عملکرد ایشون بهشون گوش زد کردم و همینطور از تفاوت هامون که 2 بار ایشون شروع به گریه کرده یعنی وقتی من طوری صحبت میکنم که امیدی نیست ایشون کاملا منقلب میشه و اشک میریزه
    .

    برادرم اين گريه كردن طي چند جلسه اونم به منظور خاستگاري مي تونه دليل نگرش احساسي ايشون باشهو اين نشون ميده يه سر قضيه داره بيش از ديگري سرمايه گذاري عاطفي ميكنه و!

    و
    بدونید که در این صحبت های انجام گرفته اصلا طوری نبوده واسه هم عشوه گری کنیم من هر جلسه کلی سوال آماده میکردم و از ایشون میپرسیدم دقیقا مثل جلسه خواستگاری و حتی یکی از نکاتی که در تغییر دید من نسبت به ایشون
    تاثیر داشت این بود که در دومین صحبت ما ایشون گفتن که یکسری سوال از من دارن که اول از همه پرسیدن که من کسی رو برای خودم در نظر دارم یا نه مثلا تو خونواده و ... که من گفتم نه و بعد هم پرسیدن که شغل پدر و مادرم چیه و اینکه رسم و رسومات خاصی داریم یا نه حتی ایشون در مورد مهریه و رسم ما در این باره هم سوال کردن خب طبیعی هست که من دیدم تغییر کنه چون دیدم اون طور بی محابا هم جلو نمیاد و یک نشونه هایی از فکر و منطق رو درش احساس کردم . هر چند که برآیند رفتار ایشون بیشتر گرایش به احساس داره اما 100 در100 نیست
    !


    اين بخش مناسبه.اما اين در صدش هم مهمه.. چقدر عقل.. چقدر احساس ؟


    من چندین بار به ایشون گفتم که شما خیلی اشتبه کردید که این قدر زود اومدین جلو و اگر با فردی بد ذات رو به رو میشدید ممکن بود مشکلات زیادی رو واستون درست کنه که خودشون هم پذیرفتن که ریسک بالایی کردن و واقعا جسارت زیادی به خرج دادن که علت رو هم که جویا شدم در جواب گفتن که
    در بین دختر های کلاس از شما حرف زیاد بوده و نظر میدادن و من ترسیدم که شما رو از دست بدم !!
    از اين بخش مي ترسم! بخصوص براي خانم! در كلاس هاي دانشكده ها يه تب گهگاهي وجود داره به نام تب ازدواج گروهي!كه يهو يه گروه از خانمها يا آقايون به دنبال ازدواج يكيشون همه به صرافت ازدواج با يك آقايا خانم عمدتا همكلاسي مي افتن!انگار مسابقه است.يا به دنبال تعريف از محاسن يكي( خانم يا آقا) و بعد ديگه همه ميرن برا ربودن دل او..
    مبادا مورد شما چنين باشه؟

    من کاملا میدونم که بزرگترین گناه و اشتباه هر آدم توجیه اون اشتباهه و الان هم اصلا دنبال توجیه عملکرد خودم نیستم
    من شاید تا همین الان دروغ نباشه 30 تا 40 بار به شکل های مختلف به ایشون گفتم احساس رو بریز دور و با عقلت بیا
    خب فكر ميكنين الان داره با عقلش به شما گوش مي ده يا دلش؟خودتون چي؟



    به هرحال من فقط نخواستم چشم بسته روی چیزی خط بکشم چون معتقدم همیشه و به طور مطلق چیزای با ارزش
    با سختی بدست نمیان گاهی اوقات چیزای با ارزشی خودشون میان سمتت که تو اونا رو چون خودشون اومدن پیشت
    بدون فکر کردن پس میزنی

    البته بازم تاکید میکنم اگر من همون اول یعنی بعد از اولین صحبت به همون نتایج اولیه میرسیدم قطعا ادامه نمیدام !

    الان هم که متوجه این تفاوت شدیم من به ایشون گفتم اصلا سعی نکن به من سری جواب بدی چون قطعا جوابت
    ارزشی نداره وقت زیاده و اول بشین با خودت فکر کن ببین اصلا گرایشی به تغییر داری اصلا یه بار تست کن ببین تو جمع های خونوادگی میتونی روسری سرت کنی میتونی با مرد ها دست ندی ! و بعد ببین عکس العمل اطرافیانت چیه و خودت چه حسی داری
    از اون سمت هم بهش گفتم یه طوری سره صحبت رو مادرش وا کنه که مثلا مامان من میخوام یه طور دیگه رفتار کنم و ببینه جواب مادرش چیه و در واقع سعی نکنه این مشکل رو خودش به تنهایی حل کنه چون واقعا نمیشه !

    از یه سمت دیگه هم قراره بره پیشه مشاور حضورا و نظر اون رو هم بگیره که اصلا توانایی تغییر رو داره یا نه !

    البته این وسط یه چیزی که نگرانش کرده اینه که میگه با چه بهانه ای این تغییر رو شروع کنه ؟
    که من گفتم بهترین بهانه اینه که بگی من دیگه بزرگ شدم دیگه وارده اجتماع شدم اگه تا الان جلوی مثلا پسر دایی و پسر خاله و شوهر خالم بی حجاب بودم اگه باهاشون دست میدادم یا حتی تو جمع میرقصیدم واسه بچگیم بود اما دیگه الان حس میکنم بزرگ شدم و میخوام واسه خودم شخصیت بسازم و دیگه اون دختر کوچیک مرد و حالا واسه خودش خانوم شده !
    البته میگم ایشون میگه من اگه تغییر کنم پدرم واقعا خوشحال میشه چون همیشه از نوع رفتار من ناراحت بوده !
    نمیدونم بهانه خوبی رو بهش دادم یا نه ؟

    هیچ عجله ای در این آشنایی وجود نداره و
    آخه اين آشنايي الان يه جورايي وجود داره برادرم!

    و بعد يه چيزي اگه قرار باشه در اين همه مورد شما بهش خط مشي بدي خودش قبول ميكنه؟ دوست داره؟ قلبا راضيه يا براي رسيدن به شما موقتا يا دائم ميخواد اونو بپذيره؟


  17. 5 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (سه شنبه 01 آذر 90)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.