سلام .
من حدود یکسال هست که دارم از مطالب ایت سایت استفاده میکنم در مورد موضوعی که میخوام مطرح بکنم مطالب مشابهی در سایت هست که منم خوندم اما اونطور که باید کمکی بهم نکرده .
من از اول مهر وارد دانشگاه شدم و تا الان نزدیکه یکماه میشه . کلاس ما 10 تا پسر و حدود 25 تا دختر هستن . همه چیز کاملا عادی پیش میرفت تا هفته پیش که یکی از دختر های کلاس خیلی غیر منتظره برام sms فرستاد و خودشو معرفی کرد . البته من شماره به هیچ دختری نداده بودم و شماره منو از یکی از پسرای کلاس گرفته ! من به پیامش جواب ندادم و دوباره بعد از چند ساعت پیام داد که اگر پیامم به دستت رسیده جواب بده ! منم براش نوشتم بله پیامتون رسید . در واقع خودشو بدون هیچ مقدمه و آشنایی قبلی بهم معرفی کرد که برای من خیلی غیر منتظره بود ! از فردای اون روز روزی دو یا سه sms عاشقانه میفرسته که من کلا هیچ جوابی براش نفرستادم . چند روز همین طور گذشت تا دو روز پیش یکی از پسرای کلاس که دوستم هست و نماینده کلاس هم هست بهم گفت یکی تو رو میخواد اما روش نمیشه به من گفته بهت بگم !!! حالا هم گفته تو رو ببرم تو محوطه دانشگاه تا رو در رو حرف بزنین ! منم بعد یه ذره فکر کردن به نظرم رسید موش و گربه بازی در نیارم و برم ببینم حرف حسابش چیه . من در اولین صحبت گفتم شما طور تونستی تو کمتر از 20 روز منمو انتخاب کنی و این که این اصلا منطقی نیست چون قطعا معیار های شما خیلی سطحی بوده که با شناختی کوتاه مدت حاضر شدی پا پیش بذاری ! اونم در جواب گفت شاید زمان کم بوده اما من تو این مدت تمام حرکات و رفتار های شما رو زیر نظر داشتم و خوشم اومده !! و من دختری هستم که خیلی راحت احساساتمو بیان میکنم و ترسی ندارم ! واسه همین میخوام رابطمون دوستانه تر بشه و بیشتر با اخلاقیات و روحیات هم آشنا بشیم . منم در جواب گفتم در هر صورت 20 روز خیلی خیلی کمه و من فکر میکنم شما دارین نسبت به من احساسی فکر میکنید و بعدشم گفتم تا وقتی که شرایط ازدواج رو نداری به احساساتت دامن نزن ! و این که گفتم من درخواست از سمت یک خانم رو بد نمیدونم اما من اهل رابطه عاطفی با دختر نیستم و تا به حال هم حتی سعی نکردم با دختری دوست بشم چون من فقط ازدواج مدنظرم هست و از طرفی چون شرایطش رو ندارم نمیخوام درگیر این احساسات بشم !
نهایتن ایشون اصرار میکرد که من عجولانه جواب رد ندم و در موردش فکر کنم و نهایتا گفت من برای رسیدن به خواستم میجنگم !! و من گفتم ما میتونین نهایتا فقط در محیط دانشگاه با هم در مورد مسائل درسی و کلاسی صحبت داشته باشیم و این طور شاید شما از من رفتارهایی رو ببینی که ازم بدت بیاد ! به طور کلی تلویحا رد کردم درخواستشو و خودش هم تا حدودی به نظرم فهمید . خلاصه دیروز هم تو دانشگاه من خودمو اصلا نزدیک نگرفتم و حتی نگاه هم نکردم ولی باز امروز sms داده که به من یه جواب قطعی بده و من منتظر جواب مثبت تو هستم و نمیتونم به این راحتی از تو بگذرم ! و به من فکر کن !!
حالامن واقعا موندم چه برخورد و رفتاری بهترین شکل هست . هیچ وقت فکر نمیکردم تو همچین موقعیتی قرار بگیرم . ایشون 19 سالشه و من 22 البته با هر دو ورودی مهر امسال هستیم اما من چون قبلا یه مدت سره کار میرفتم و بعدش رفتم سربازی حالا تازه اومدم دانشگاه ! من کلا پسره سنگین و آرومی هستم به هیچ عنوان جلف بازی و رفتارهای سرخوشی ندارم و صحبت و رابطم با دختر های کلاس تو این مدت کاملا محترمانه و بدور از هرگونه رفتار جذب کننده بوده و هست ! ایشون هم من از روز اول که دیدم ه نظر دختر پر انرژی و خیلی خیلی ریلکس هستش و از نظر من چهره زیبایی نداره اما زشت هم نیست و کلا در برخوردش با پسرای کلاس تا جایی که من دیدم خیلی عادی و راحت هست و جالب این جاست در مقابل این رفتارش جزو معدود دخترهای کلاس هست که آرایش نمیکنه و موهاش بیرون نیست ! که خودته همین ویژگی ها واسه من تضاد ایجاد کرده !
به هر حال از شما عزیزان میخوام اگر صحبتی در این باره دارید اصلا دریغ نکنید و بگید من الان باید چه کار کنم . پیشاپیش از توجهتون ممنوم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)