ببخشید شماا دقیقا چه خیانتی کردید؟من تازه واردم
نمایش نسخه قابل چاپ
ببخشید شماا دقیقا چه خیانتی کردید؟من تازه واردم
عزیزم اولش توضیح دادم
- - - Updated - - -
شیدا ی عزیز میدونم ضعیف بودم ولی من در نبود اون فقط ساعت7 به بعد میتونستم باهاش تماس بگیرم اونم تو شرایطی که میتونست حرف بزنه چون با مدیراش هم خونه بود جلوی اون ها تلفن حرف نمیزد اس ام اس هم همیشه خوانده نمیشد و تا زمانی که زنگ میزدم و میگفتم اس و جواب ندادی میگفت ندیدم هنوز میفهمی حر ف هام و این ها توجیح کار اشتباه من نیست ولی منم خیلی دوست داشتم هر وقت که میخواهستم باهاش حرف یزنم باشه یا اس بدم به موقع جواب بده یا اصلا" جواب بده ولی یه عالمه 5 شنبه های زمستون و تنها تو راه برگشت از سر کار دختر پسر هایی و میدیم که دست تو دست هم بودن همون موقع زنگ میزدم که بگم دوست داشتم اینجا بودی حالا که نیستی چشماتو ببند دست تو بگذار تو دستم ولی همیشه نمیتونست حرف بزنه ونهایت میشد این که من بگم میدونم می خواهی بگی دوستم داری ولی نمیتونی چون کسی پهلوته میدونم عزیزم خداحافظ
خوندم همشو خوندم.دلم گرفت خیلی
گاهی ما ادما اشتباه میکنیم میدونم خودمم کم اشتباه نکردم.
یکم باید بش زمان بدی.
من خودم تو سه سال هنوز نتونستم به یه نفر که خیلی یه زمانی دوسش داشتم اعتماد کنم فقط سر دروغ همه چی خراب شد
شاید باید بهش حق بدی.
یکم بیشتر دورو برش بپلک خوش خدمتی کن.
گاهی مهربونی تنها راهه
قبولش کن.
مرسی عزیزم حالم خیلی بد بد دیگه همه چی تمومه تموم
اولا شما يه نامه نوشتي و يه كادو فكر نكن به اين راحتي قابل جبرانه
نه جرم شما سنگينه
اما نبايد مانع بشه
اشتباه كردي
يه اشتباه بزرگ
خودتو بزار جاي اون ... چه حس هايي بهت دست ميده
با غيرتش بازي كردي
مي دوني چقدر فكرو خيال تووو سرشه
راهكار چيه
-----
بهترين راهكار اينه كه ازش عذر بخواي
من برخلاف مدير اصلا پيشنهاد نمي دم از كلمات وفااري و ... استفاده كني
چون اون الان روو اينا حساسه
امروز اين نامه رو بنويس
سلام
من اشتباه كردم يه اشتباه بزرگ
حماقت كردم ناشكر بودم قدر نشناس بودم و بسيار نادون
اما هيچ وقت به تو شك نكردم هميشه ميدونستم كه خوبي و مهربون
مي دونم بخشيدن آدمي مثل من برات سخته
ميدونم برات سخته چون من با غيرتت بازي كردم
از تو خجالت مي كشم
از خودم بدم مياد
اما يه جا خوندم كه خدا گفته هيچگاه از من نا اميد نشيد
همسر عزيزم من با تمام وجودم ازت عر مي خوام و طلب بخشش مي كنم
التماست مي كنم كه منو ببخشي چون تو ارزش التماس كردن رو داري و مي دونم انقد بزرگي داري كه ببخشيم
اما منكر گناه خودم نيستم
منو ببخش به حق اون خدايي كه گفته ببخش تا بخشيده بشي
منو ببخش به خوبي خودت
منو به بزرگواري خودت عفو كن و با تمام وجودم بهت قول ميدم هرگز تكرار نمي كنم
خداي بزرگ همواره براي انسان ها راه بازگشت قرار داده و شرط گذاشته كه اگر اشتباه كرديد و پيشمان شديد ديگه اون اشتباه رو تكرار نكنيد منم اشتباه كردم و به اشتباه خودم معترفم منه روسياه اول اميدم به خداست و بعد به تو
منو ببخش به حق مردونگيت
- - - Updated - - -
در ضمن بياني هم بهش بگو
از خدا كمك بخواه نذر كن
و...
- - - Updated - - -
حرف بزن باهاش حتي اگه جوابتو نده
بزار درداشو خالي كنه
واقعا فشار سختي رو تحمل مي كنه
خيلي سخته اين دوران
مرسی عزیزم از همتون ممنون واسم دعا کنید خواهش میکنم دارم میمیرم از روی خودمم شرمنده هستم
دلم میخواد گریه کنم .خیلی .
میدونی گاهی زیر پا گذاشتن غرور لازمه .
هر کاری میتونی بکن فقط دوباره اشتباه نکن.نمیدونم چیکار ولی کاری کن که یقین پیدا کنه به عشقت
- - - Updated - - -
:disturbed::disturbed::disturbed:
همين قدر حاضري بجنگي؟؟؟
قدرتت همينه
بايد وايسي و براي به دست آوردنش تلاش كني
در ضمن اين فكر ها خيلي اشتباهه
گذشته گذشته بهش فكر نكن
الان كار درست رو انجام بده و اين حرف ها رو هرگز بهش نزن
كمبود ها و ضعف هاتو گردنش ننداز چون الان وقتش نيست بد تر ميشه
صبور باش آبجي
خدا بزرگه خيلي بزرگ
من ايمان دارم شوهرت خيلي بخشنده و مهربونه
فقط بايد بفهمه واقعا پشيموني
پس اشتباه خودتو توجيه نكن با اين حرفا
نزار اهريمن درونت با اين حرف ها فريبت بده
- - - Updated - - -
آبجي خانوم
اينجا يه خواهر داري مثل شر پشتت وايساده
غصه نخورياااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااا
اشتباه كردي مي دونم اما خدا بزرگه دنيا كه به آخر نرسيده ايشالا با كمك خدا از اين بحران سربلند بيرون ميايم
- - - Updated - - -
آبجي خانوم
غصه نخور يه خواهر داري مثل شير پشتت وايساده
با كمك خدا از اين بحران سربلند بيرون ميايم
نبينم كم آورده باشي
بايد تا آخرش وايسي و بجنگي با بدي ها
:adjoint:قربونت برم سیمین خانم راس میگه کوتاهی نکن حسابی ذهنمو مشغول کردی
سیمین عزیز با اینکه نباید نظرات کاربران رو نقد کرد ولی باید خدمتتون عرض کنم که این راهنمایی شما تا حدی بسیار زیادی اشتباهه
خانم سیاه اشتباه کردن اما نحوه ی برخورد و متقاعد کردن همسرشون و آرام کردنشون باید خارج از فضای احساسی تو فضای منطقی هم پذیرفته شده باشه
ایشون باید متعادل حرکت کنه نه از اینور بوم بیفته نه از اون ور! به کار بردن بعضی از این جملات بر خلاف تصور شما فقط باعث متشنج شدن جو و به یاد آوردن خیانت و بدتر شدن اوضاع میشه
خواهش میکنم حتما این تایپیک رو مطالعه کنید:
آآفت های احتمالی در کار مشاوره
سیاه عزیز,خواهرم زیر سوال بردن شخصیت و چسبوندن برچسب حماقت و...که پست خانم سیمین بود باعث میشه اتفاقات بدتری بیفته
رفتاری که جناب مدبر گفتن و جملاتی که براتون نوشتن کاملا دقیق بود به این دلیل که شما علاوه بر هم حسی با همسرتون و پذیرفتن اشتباهتون عزت نفس خودتون رو هم از بین نمیبرید
به هر حال خواهرم نحوه ی رفتار با همسرت باید دقیق باشه.مراقب باش و صبر زیادی داشته باش
من حدود یکسال پیش شرایط شوهر شمار رو داشتم.یعنی شوهر من هم از طریق اس ام اس و ... شیطنت هایی کرده بود که بزرگترین ضربه رو به زندگیمون زد. پس حال شوهر تو عمیقا درک می کنم و بهت می گم که اگه شوهر تو دوست داری و می خوای زندگیت به حالت قبل برگرده باید صبر زیادی داشته باشی
بعد از فهمیدن اون جریان ها، من طوری به شوهرم بدبین شده بودم که توی ذهنم بدترین و کثیف ترین کارها رو بهش نسبت می دادم و حتی تا مدت ها ازش می پرسیدم و قسمش می دادم که فلان کار رو هم انجام داده یا نه. انصافا با صبوری به همه سوالاتم جواب می داد، هرچند که می دیدم چقدر اذیت می شه
هنوز هم بسیار مراعات حالم و می کنه.چون می دونه که هنوز اون جریان رو فراموش نکردم و به این زودی ها هم فراموش نخواهم کرد
لینک های زیر رو که مربوط به جریان مشکلات پارسال منه بخون تا شوهرت رو بهتر درک کنی و شاید راه حل خوبی به ذهنت برسه
موفق باشی
http://www.hamdardi.net/thread-25186.html
http://www.hamdardi.net/thread-24901.html
http://www.hamdardi.net/thread-26843.html
http://www.hamdardi.net/thread-25498.html
با سلام و احترام
اصلاً و ابداً و هرگز چنین کاری نکنید و پای همسرتان را به تاپیک خود نکشانید که موجب سوء تفاهم بیشتری می شود. ما در مقاله «مهارتهای ارتباطی بین زن و شوهر به تنهایی کافی نیست!! » گفته ایم چه وقت سوء تفاهم بین زن و شوهر ایجاد می شود.
اصلا دنبال نقشه کشی نباشید
اصلا عجله نکنید.
اگر پست های قبلی بنده را به دقت بخوانید متوجه می شوید چنین مشکلاتی در سایه صبر و استقامت و همچنین خویشتنداری و امید به خدا به مرور و در بستر زمان کم می شود.
عجله موجب دستپاچگی و عصبیت شده و همه چیز را به هم می ریزد.
عیبی ندارد در این تاپیک خود را تخلیه کنید، اما نیاز نیست هر اقدامی که سایر اعضاء به شما می دهند با عجله انجام دهید. مسئله شما مهم هست اگر سریع کاری را بکنی نمی توانی اصلاحش کنی. حتما برای انجام کارهایی که اعضاء می گویند اول مطمئن باش که آیا قابل تایید هست یا نه؟!
به طور کلی نظرات دوستان مفید هست. سعی کن آنها را خلاصه کنی و آنهایی که همراستا با نظر کارشناسان ومدیران تالار هست را یادداشت و به کار گیرید. و صبور باشید تا نتیجه بگیرید
سلام .ممنون از همگی بابت توجه
از س ی م ین و مهیا عزیز ممنون من خواهر ندارم مرسی که منو آبجی خطاب کردید من حاضرم تا لحظه آخر عمرم بابت این قضیه بجنگم ولی عمری که ارزش داشته باشه یا خونی که ارزش داشته باشه نه من که نمی دونم دارم یا نه .........
من وقتی می خواستم با همسرم ازدواج کنم 7 سال طول کشید همه می گفتند قسمت نیست من میگفتم قسمت و من تعین میکنم من از خدا می خواهم انقدر می خواهم تا بهم بده...............زمانی اعتیاد همه میگفتن بر و دنبال زدگیت تو هنوز بچه ای نمیفهمی این آدم از دست رفته ولی انقدر پا فشاری کردم و از خالقمون خواستم که وقتی دوستان و آشنایان بعد از 1 سال پاکی میدیدنش من افتخار می کردم از نگاه اونها به چشم من برق میفتاد شوهر من یه مرد به تمام معنا شد تحصیل کرده.مهربون.زن دوست. این پسر هیچ چیز کم نداشت هیچ چیز من بودم که ضعف داشتم ...ضعف نمیدونم اسمش چیه به قول شوهر شیطنت تو خون تو هست عوض بشو هم نیستی ........بعضی وقت ها میگم نه من عوض میشم ولی واقعا" نتونستم........از 100 درصد شاید 40 درصد تنوستم
بازم از همتون ممنون که به فکرم هستید
سلام . خانوم رابطه شما احساسی هست با شوهرت . منم 9 سال عاشق بودم . عذرخواهی و این کارای بیهوده رو بریز دور . اول اگر میخوای شرایط رو بهبود بدی پس ضعیف نشو که تو این وضعیت مشکلی بشی رو باقی مشکلات . قوی باش نه به خودت آسیب بزن نه زندگیت . دوم اینکه ببین کاری که کردی چه نتیجه ای داشته ؟ نتیجش بی اعتمادی بوده ! شما تنها باید سعی کنی اعتمادش رو جلب کنی دوباره . بازم تاکید میکنم که رابطه شما خوشبختانه احساسیه . اعتماد جلب کردن زمان میخواد . پس قوی و صبور باش . تمکین کردن اعتماد میاره ولی خیلی زیاده روی هم نکن که بعدها تو شکل رابطه 1 تو سری خور بشی . پس زمان می خواد ، حرف گوش دادن می خواد و چسبیدن به زندگی . بازم تاکید میکنم که رابطت احساسیه !!!
واقعن شیطنت تو خون شماست!؟؟؟
این دیگه چه حرفیه! :confusion:
شما اینو قبول داری؟
دوستان عزیز لطفا پست های چت گونه ارسال نکنید .
دوست عزیز شما باید خیلی مقاوم باشی . چاره کار شما فقط صبر است چرا که زمان بستری است برای حل مسائل و از بین رفتن کینه و کدورت ها . شما ممکنه ناخواسته با این عجله و بی قراری ها بدتر شرایط رو بحرانی کنی . شما برای کاری که کردی باید هزینه ای بدی و این مقاومت وصبوری و محبت بی چشمداشت و فرمانبری از شوهر، میتونه هزینه شما باشه .
شما نباید منتظر بشینی ببینی که آیا همسرت مایل به ادامه هست یا نه ، تا تلاشت رو برای حفظ زندگیت کنی . شما اگر همسر و زندگیت رو دوست داری بی هیچ توقعی تمام تلاشت رو بکار بگیر . از مرثیه سرایی و تکرار اشتباهاتت پرهیز کن (بیان و یادآوری اشتباهات برای طلب بخشش بخصوص با جملاتی که شخصیت شما رو ازبین ببره کمک کننده نیستند بلکه فضارو از آرامش دور میکنه لازم نیست برای نشان دادن پشیمانی حتما اشتباهتت رو بیان کنی).
سعی کن حتی فضایی به وجود نیاد که شوهرت برای خودش یاداوری کنه که شما با او چه کردی. شما ندامت و پشیمانیت رو با توجه و محبت بیش از پیش به شوهرت نشون بده . به هیچ وجه سراغ گوشی نرو و دست از اینگونه کارها اون هم با عجله و بدون فکر بردار . (کارهایی مثل برداشتن گوشی و.... بدبینی شوهرت رو تشدید میکنه )
فقط صبور و مقاوم باش شما باید به خودت ، شوهرت و رابطه تون زمان بدی تا این رابطه کم کم بهتر بشه .
تاپیک چکامه رو بخون تا متوجه بشی شرایط زندگیت آنقدرها هم بد نیست و امید زیادی برای زندگی شما وجود داره و معنای واقعی صبر رو متوجه بشی .
دارم از همسرم جدا میشم ولی هنوز دوستش دارم
اگه بکل قطع امید کرده بود میبخشیدت! و پشت بندش طلاق میداد!!. پس اگه داره صبر میکنه واسه اینه که منتظر حالش بهتر بشه و بی گدار به آب نزنه که بعدا پشیمون بشه.
من هم شبیه اشتباه شما را انجام دادم ولی خوشبختانه زنم بویی نبرد و من هم بعدا از اون رابطه اشتباه بیرون اومدم بخاطر همین کاملا درکتون میکنم. لینکشو میذارم اگه دوست داشتید بخونید
http://www.hamdardi.net/thread-26729.html
به هرحال امیدتون را از دست ندید و هر کاری که اعتمادساز باشه انجام بدید! البته ایشون کار خوبی نکرده بی اجازه رفته سر موبایل شما ! (البته بعضی وقتها خدا یک سری چیزها را برملا میکنه!)
این که اس ام اس ها را از گوشیتون پاک نکرده بودید واسه این بوده که با خوندن چندبارشون لذت و هیجان را در دلتون زنده کنید! حالا صادقانه بگید اگه همسرتون متوجه نشده بود آیا اون اس ام اسها را تا صدسال دیگه پاک میکردید؟؟؟؟ اگه قبل از فهمیدن ایشون پشیمون میشدید و تمام اس ها را پاک میکردید و گوشیتون را خاموش میکردید جای بخشش بود ولی نه الان که پس از لو رفتن ابراز پشیمونی میکنید در حالی که تمام اس ام اسها و شماره ها تو گوشیتون بوده!!!! بهش این حق را بدید که نبخشتون و ازتون جدا بشه! هرچند که بهنظرم اینکار را نمیکنه ولی احتمالا تا آخر عمر یادش خواهد ماند!
ای کاش شما هم مثل من قبل از وقوع حادثه به این سایت میومدید و نمیذاشتید اتفاق براتون بیافته بعد دنبال درمان باشید ولی به هر حال هر تصمیمی را که بگیره حق داره!
ممنون از همگی
دوست من کامروا من حدود 3 ماه بود به اون گوشی دست نزده بود م و اصلا" به کل واسم مهم نبود فقط در نبود شوهرم واسم در حد یه سر گرمی داشت همین می دونم من و نمیبخشه مرسی از صحبتات
- - - Updated - - -
باران 68 مرسی شما من وآروم میکنی یه سوال یعنی احتمال داره حالش بهتر شه و تصمیمش طلاق باشه
و طلاق رو منطقی بگیره ..........................پس هنوز احتمال داره طلاقم بده؟
سلام
دوست عزیز کاش روش منو انجام میدادند تا تاثیرش رو می دیدند
روش مدبر که گویا انجام شد و....
کاش دوستان مشاور درکشونو از مشکلات مردم بالا ببرند نه اینکه کتاب ها و مقاله هایی که خوندن رو ارائه بدن و کلا از سه تا روش استفاده کنن
این تصور نبود روشی بود که بنده اجرا کرده بودم و جواب گرفته بودم
امیدوارم که دوستانی که تجربه کافی دارند ابراز نظر کنند ...
نظر بنده مستند است .... بازم می گم این یه نظره ....
سلام دوستان
یک مدت رفتم حالا برگشتم
اوضاع یکم بهتر شده می خواستم از همتون تشکر کنم
2 هفته سرکار نرفتم حالا خودش گذاشت برگشتم سرکار
ولی یک روز دو روز در میون تیکش و دارم
سلام . خدا رو شکر عزیز. امیدوارم مشکلت کامل حل بشه .
اگه ممکنه از کارهایی که کردی برای بهبود اوضاع توضیح بده. چون دوست دیگه ای هم مشکل شما براش پیش اومده که ان شالا واسه ایشونم با پیشنهادای شما درست بشه .
http://www.hamdardi.net/thread28054-6.html#post267196
سلام سیاه جان
خوشحالیم که خبرهای خوب ازت می شنویم . ان شاء الله همیشه زندگیت بر وفق مراد باشه .
عزیز جان تاپیک شما هم از ظرفیت مجاز عبور کرده و ناچاریم مرخصش کنیم بره بایگانی . اگر راهنمایی ای نیاز داشتی . یه تاپیک جدید باز کن با عنوان روشن و مشخص تا دوستان مثل قبل یاریت کنند با راهنمایی های کارسازشون
همینجا از همه دوستانی که به ایشون راهنمایی هایی با اثر بخش مفید و سازنده دادند تشکر و قدر دانی می کنم .
سایه عزیز بد نیست راهکارهایی که به کار گرفتی و اثرات آن بر همسرت را در تاپیکی عنوان کنی تا به درد مراجعین با مسئله مشابه بخورد و استفاده کنند و کلاً استارت تاپیکی در خصوص تجربه های موفق برای حل اینگونه مسائل را بزنی و هم شما هم دیگرانی که چنین مسئله ای را حل کرده اند در آن راهکار و روش خود و اثر بخشی آن را بنویسند .
موفق باشی