به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    از وقتی آمدم همدردی....

    با سلام

    از وقتی آمدم همدردی یاد گرفتم که به بقیه کمک کنم و این کمک کردن چقدر قشنگه!

    یاد گرفتم که درددل کردن چقدر خوبه میبینم نزدیکی دل ها و همراهی در کوچک شدن غصه ها و کمرنگ شدن غم ها چقدر موثر هست

    از تجربه بقیه استفاده میکنم و میشه هر روز مطالب جدید یاد گرفت

    خیلی دوست دارم بدونم از وقتی شما همدردی آمدید چی یاد گرفتید
    .

    .

    .

    .

    .منتظر حرفاتون هستم و این گل ها تقدیم به همه دوستان همدردی



  2. 47 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    rozaneh (شنبه 14 اردیبهشت 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), ویدا@ (پنجشنبه 19 بهمن 91), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  3. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    از وقتی اومدم همدردی یاد گرفتم تو هر تاپیکی که ایجاد می کنم ، عنوان مناسبی رو برای اون انتخاب کنم تا بعدا مدیرهای اون سایت مجبور نباشن به زحمت بیوفتن.
    .
    .
    گذشته از شوخی ،
    یاد گرفتم که به شکل دیگه ایی به دوستی پسر و دختر نگاه کنم . یاد گرفتم که اینا همش خوشی های زود گذره.(اخه تجربه ای در این زمینه نداشتم ، از اینجا یاد گرفتم)
    یاد گرفتم که نباید مشکلات رو همین جوری به حال خودشون رها کنم ، باید سعی کنم برای رفعشون قدمی بردارم.

  4. 37 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 07 بهمن 92), omid65 (یکشنبه 30 مهر 91), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1389-11-07
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    2,964
    سطح
    33
    Points: 2,964, Level: 33
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,263

    تشکرشده 1,270 در 233 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    من نزدیک 40 سال سن دارم( یه کم دیگه مونده برم چلچلگی!پیر شدیم رفت)، اما انصافا تجربه ایی که اینجا به دست اوردم تو این مدت زندگیم به دست نیاورده بودم.

    خیلی جالب بود برام که حرفا و احساسات خانم ها رو در مورد زندگی مشترک بخونم و درک کنم.

    خیلی برام جالب بود که یاد بگیرم راهی رو برم که خودم رو بشناسم و بتونم احساسات و خلقیاتم رو در هر شرایطی کنترل کنم.

    من اعتراف میکنم که این سایت باعث شد، من در دوراهیه بزرگه دو سال اخیر زندگیم راه درست رو انتخاب کنم.
    بدونم قدم هام باید در چه مسیری برداشته بشه.

    باعث شد بتونم با همسرم در هر شرایطی که هست همذات پنداری کنم، کاری ندارم که زندگیم درست میشه یا نه، مهم اینه که تونستم بفهممش.

    چون اون که اینجا نیست بخواد منو بفهمه پس هر تصمیمی بگیره حق داره.

    هر مطلبی که در مورد خودم زدم، باعث شد خودم و شرایط پیرامونم رو متوجه بشم، چون مجبور بودم برای توضیحش فکر کنم.

    هر مطلبی برای دیگران زدم، تونستم بفهمم که من چطور فکر میکنم، چارچوب ذهنیم و شخصیتیم برام واضح تر شد، چون مجبور بودم خودم رو جای طرف مقابل بذارم، باید خودم رو در همون شرایط قرار می دادم، اینجا من در موقعیت های مختلف تونستم خودم رو بیشتر پیدا کنم.

    هر مطلبی از دیگران خوندم، فهمیدم آدما چقدر شبیه هم فکر میکنند و چقدر ارزش ها یکسانه.

    زن و مرد هم نداره، هم زن و هم مرد یک جور دلشکسته میشن، رنج میکشن و یک جور شاد میشن، احساسات تقریبا یکسانه، عشق برای همه یک معنی رو میده، سعادت و خوشبختی برای همه یک معنی رو میده، تنهایی و خیانت هم برای همه یک معنی رو میده،

    دل همه، چه زن چه مرد، با یک صدا می شکنه.

    من خیلی خوشبختم که این تالار رو دوباره پیدا کردم، نمی گم دیر دوباره پیدا کردم، شاید وقتش الان بود، وقتی که آرومتر شدم، وقتی که دیگه به تنهایی عادت کرده بودم.

    من حتی وقتی بیرون از خونه یا محل کار هستم، این سایت رو روی گوشیم دارم، هر لحظه دارم درس زندگی میگیرم.برام این موضوع جالبه.

    من از خدا و بندگان خدا ممنونم.




  6. 39 کاربر از پست مفید arash1348 تشکرکرده اند .

    arash1348 (یکشنبه 02 مهر 91), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    سلام دوستای گل

    مرسی ویدای عزیز بابت این تاپیک قشنگ و دعوتت.

    از وقتی اومدم همدردی خیلی تغییر کردم..اینو میتونین از تاپیکای جورواجوری که زدم بفهمین.وقتی به تالار اومدم پر از خشم و نفرت بودم.ذره ای با پذیرش میونه ای نداشتم..اصلا نمیدونستم پذیرش یعنی چی و به چه کاری میاد...خیلی حالم بد بود...خیلی..مشکلات مختلف..سختیایی کشیده بودم که گاهی تعجب میکنم که این من بودم که از این مشکلات گذشتم؟؟؟!!!

    احتمالا اگه به همدردی نمیومدم این دور تسلسل ادامه داشت..مشکلات پشت سر هم میومدن و من احساس میکردم حقم خورده شده و دنیا خیلی ناعادلانه و ظالمانه است..میشد گاهی سر خدا جیغ میکشیدم و ازش میخواستم از عرش کبریاییش بیاد پایین و حرفم رو بشنوه..به خودم خرده نمیگیرم..راه رو بلد نبودم.
    اما از اون جایی که خدا درد رو میده درمون رو هم میده با همدردی خیلی اتفاقی اشنا شدم.

    اینجا رو خیلی دوست دارم..خیلی چیزا بهم یاد داد..الان علت اتفاقایی که برام افتاد رو میفهمم..الان میدونم کی باید تلاش کرد کجا باید صبر کرد کی باید رها کرد؟؟؟
    این خیلی مهمه..دیگه انرژیم رو برای کارای بیهوده نمیذارم..
    دیدم به دنیا عوض شده.

    من خیلی میبینم اینجا بعضیا مینالن که اخه خودشناسی تا کی؟؟؟
    اخه خودشناسی که یه درس اجباری دانشگاه نیست که فقط بخوایم پاسش کنیم..خود شناسی راه رسیدن به موفقیته..واسه من که اینطور بود..تجربه کردم و میگم که اینطوره.

    اگه حس میکنید یه جای زندگیتون میلنگه حتما دلیلی داره..و شما فقط خودتون میتونین اون روند رو تغییر بدید.

    اوقات قشنگ اینجا زیاد داشتم..همدلی بین اعضا..دلسوزیشون..رابطه قویشون..انرژی مثبتشون..همهشون عالـیـــــــــــه.

    خلاصه استفاده از اینجا به هنر خود شخص برمیگرده..اگه استفاده نکنین ضرر کردین.
    حدو حدود روابط دختر و پسر و رفتار جرات مندانه هم خیلی بهم کمک کرد.

    همینطور فهمیدم اولا هیچ زندگی بدون مشکل نیست و مهم عبور از مشکلاته و هم اینکه سعی کنم همیشه دو طرفه به ماجرا نگاه کنم..

    با روحیات مردها هم اشنا شدم و فهمیدم خیلی دلخوریا بخاطر سوءتفاهمات هست..بخاطر اینکه در مورد تفاوتهامون چیز زیادی نمیدونیم.

    و اینکه هر چی بیشتر ببخشی بیشتر دریافت میکنین..مطمئن باشید.

    موفق باشید

  8. 34 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92), بهار.زندگی (یکشنبه 02 مهر 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    ممنون خواهرم از این پست زیباتون.


    من از وقتی اومدم. همدردی خیلی بزرگ شدم بخاطر همین شدم. پدر بزرگ


    از همدردی تجربه های زیادی یاد گرفتم.

    کاش در نو جوانی اومده بودم. تا برای زندگیم. تجربه های داشتم.

    الانم دیر نشده برای آیندم تجربه های دارم.

    یاد گرفتم. که انتقاد چقدر رو ساختن زندگی موثر است.

    یاد گرفتم. زود قضاوت نکنم.

    یادگرفتم. باهم بودن باهم مشورت کردن چقدر مشکلات رو راحت تر حل میکنه.

    یاد گرفتم. دوستی چه زیباست .

    یاد گرفتم. باید غرور را کنار گذاشت .باید خاکی بود .

    یاد گرفتم .که یاد گرفتن در هرسنی لازمه .



  10. 31 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), پدربزرگ (دوشنبه 27 شهریور 91), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    یاد گرفتم برای ازدواج اول منطق بعد احساس.

  12. 25 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 20 شهریور 91), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    ضمن تشکر از ویدای عزیزم

    از همدردی یاد گرفتم حق گرفتنیست و منفعل بودن خیلی وقتا جواب عکس میده و از ساده بودنت خیلیا سوءاستفاده میکنند، پس یاد گرفتم که حرف بزنم و همه چیزو تو خودم نریزم و قورت ندم.

    خیلی وقتا باید حرف زد و چیزهاییکه تو دلت هستو به زبون بیاری تا طرف بفهمه چته و خیال نکنه همه چیز خوبه.

    باتشکر

  14. 26 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), پدربزرگ (چهارشنبه 28 خرداد 93), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), نادیا-7777 (دوشنبه 20 شهریور 91), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    ویدای عزیزم

    سپاس بابت ایجاد این تاپیک و دعوتت..

    از وقتی آمدم همدردی....

    27 مرداد 90 بود. روز خیلی بدی بود. حال خیلی بدی داشتم و غمی جانکاه همه وجودم رو فرا گرفته بود. احساس

    می کردم غم تمام عالم روی قلب من سنگینی می کنه و دارم خفه میشم.

    توی اینترنت search کردم چطور غم را کاهش دهیم؟ من رو رسوند به این سایت. پارسال یک همچین

    روزهایی بود. و من اون روز بسیار شکننده ، حساس ، زود رنج و بسیار احساساتی بودم. تاپیک زدم. تاپیکی که معرف

    حضور همه دوستان هست.

    دوستان پر مهر همدردی به داد دل غمزده من رسیدن. ملاحت1 عزیز که امروز از بهترین دوستانمه و بهش ارادتی ویژه

    دارم من رو به صبری سازنده دعوت کرد و آنی عزیز درس پذیرش رو به من داد و عدم وابستگی!


    کم کم با مطالعه مقالات و پست های خوب همدردی یاد گرفتم که :


    چطور احساساتم رو تعدیل کنم با تاپیک ستاره عزیز

    چطور درس پذیرش رو وارد زندگی عملی کنم با تاپیک های آنی عزیز

    چطوری برای ترافیک ذهنم پلیس بگذارم و افکار منفی رو متوقف کنم

    چطوری وارد بازی های روانی ای که طرافیان راه میندازن نشم.

    چطوری زودرنجیم و حساس بودنم رو درمان کنم.

    چطور منفعل نباشم و جرات مند برخورد کنم.

    چطوری شخصیت مستقلی داشته باشم بدون وابستگی.

    مهارت زندگی کردن و زندگی مشترک رو آموختم.


    و یاد گرفتم تغییرات باید از خود ما شروع بشه تا در جهان اطرافمون اثر بگذاره و این تغییرات با صبر و در بلند مدت

    رخ میده و همه اینها واقعا روح من رو بزرگ کردن به علاوه سختی هایی که کشیدم.

    یکی از سخت ترین درس ها درس پذیرش بود. پذیرشی که به خاطرش باید خودمون رو دست خوش تغییرات کنیم ،

    دیگران رو همونطور که هستن بپذیریم و در مقابل ناملایمات منعطف و صبور باشیم. هنوز هم گاهی تطابق و پذیرش

    در برخی موارد برام بسیار سخته اما واقعا امروز با خودم میگم اگر من قبل از آشنایی با این جا ازدواج کرده بودم ،

    شاید در اثر بی مهارتی زندگیم دوامی نداشت اما امروز میدونم با این تجربیات خوب و ارزنده میتونم هم در زندگی

    مجردی امروزم موفق باشم و زندگی متاهلی خودم در آینده انشالا و هم در انتخاب همسر کمال دقت رو انجام بدم.

    البته 2 تا درسی که در گذشته از اساتیدم یاد گرفته بودم رو هم در همدردی منتشر کردم.

    درس خوشبخت بودن و خوشبخت و شاد زندگی کردن.

    درس تفکر مثبت.

    اگر دوستان به من لطف دارن این رو هم مدیون همدردی و شما یاران عزیزم هستم.

    ولی بزرگترین درس همدردی ، همـــــــــــــــــــــــ ـدلی و یکرنگی بود که از صمیمت و مهربانی یاران خوب همدردی که

    وقت گرانبهاشون رو برای کمک به یک مراجع می گذارند یا بدون مزد ، برای رضای خدا تالار رو مدیریت می کنن یاد

    گرفتم. امیدورام خداوند خیری بی پایان رو نصیب مدیر عزیز همدردی ، بنیان گذار این سایت بکنه و تمام یاران همدردی

    چه اونهایی که وقت میگذارن برای مدیریت تالار ، چه اونهایی که مشاوره میدن و چه کسانی که همدلی می کنن

    بتونن مسائلشون رو درست مدیریت کنن و خوشبخت و موفق و شاد زندگی زیبایی برای خودشون بسازن.








  16. 28 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (دوشنبه 20 شهریور 91), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), پدربزرگ (چهارشنبه 28 خرداد 93), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    سلام

    ویدا جان تاپیک بسیار خوبی ایجاد کردی


    من شاید قضیه ام کمی فرق میکرد... من زمانی که در اوج مشکلات و گرفتاری بودم با این سایت آشنا شدم...دلیل فرقش اینه که تاپیک من به سرانجامی نرسید و خودم مجبور شدم از مشاوره حضوری کمک بگیرم...

    اما چیزی که به من کمک کرد و در واقع من رو بلند کرد دیدن مشکلات سایر افراد بود...اون موقع فهمیدم مشکلی که شب و روز رو برام سیاه کرده و داره ذره ذره آبم میکنه چقدر پیش و پا افتاده است...

    از خیلیا یاد گرفتم که مقاوت و ایستادگی رو بفهمم و در زندگی اجرا کنم....

    وقتی دیدم راهکارهای ذهنم برای بچه های تالار مفید بوده کم کم اعتماد به نفس از دست رفته ام رو بدست آوردم..
    با خودم گفتم وقتی میتونم کسی رو راهنمایی کنم چرا خودم انقدر درمونده هستم...

    این بزرگترین درسی بود که همدردی به من داد...اعتماد به نفس ویران شده ام رو بهم برگردوند.


  18. 26 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 20 شهریور 91), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), پدربزرگ (چهارشنبه 28 خرداد 93), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92)

  19. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-12-11
    نوشته ها
    396
    امتیاز
    15,136
    سطح
    79
    Points: 15,136, Level: 79
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 214
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,467

    تشکرشده 2,190 در 377 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از وقتی آمدم همدردی....

    سلام بر همگی

    از ویدا خانوم به خاطر این تاپیک خوب تشکر می‌کنم


    من هم از وقتی اومدم همدردی، یاد گرفتم که تنها زمانی می‌تونم مشکلاتمو برطرف کنم، که او‌ن‌ها رو گردن این و اون نندازم و خودم بر عهده بگیرمشون.


    یاد گرفتم که نباید به خاطر کارهای خوبی که می‌کنم، از کسی توقعی داشته باشم. اگه کارهای خوب رو بدون داشتن توقع و فقط برای خشنودی خدا انجام بدم، حس بسیار بهتری خواهم داشت.


    یاد گرفتم که اگه همون کاریو بکنم که در گذشته انجام می‌دادم، همون نتیجه‌ای رو می‌گیرم که در گذشته گرفتم. پس برای بهبودِ اوضاع، باید حرکت جدیدی بکنم.


    یاد گرفتم که داشتن رفتارِ منفعلانه در روابط، حتی باعث ضرر رسیدن به هر دو طرف میشه! حال بعضی‌ از این ضررها مستقیم و بعضی‌ها به صورت غیرمستقیم هستن. پس باید این جور رفتارها رو کنار بگذارم و البته دارم تلاش هم می‌کنم.


    و در آخر. از خدا پنهان نیست، از شما چه پنهان، از وقتی اومدم همدردی رابطه‌ام با خدای رحمان و رحیم بهتر شده. البته همه‌اش به خاطر همدردی نیست :) اما همدردی هم تاثیر بسزایی داشته.
    خدا به مدیران و کاربرانِ عزیزِ همدردی، خیر بده.

  20. 23 کاربر از پست مفید مسافر زمان تشکرکرده اند .

    rozaneh (شنبه 14 اردیبهشت 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 29 اسفند 92), پدربزرگ (چهارشنبه 28 خرداد 93), ویدا@ (شنبه 17 فروردین 92), مدیرهمدردی (پنجشنبه 29 اسفند 92), مسافر زمان (دوشنبه 20 شهریور 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.