آشنایی با دنیای بازی آدم بزرگها از دیدگاه اریک برن تقدیم به تمام دوستان تالار همدردی
دکتر اسپیتز برای اولین بار متوجه شد نوزادانی که پس از تولد برای مدتی طولانی از آغوش و نوازش محروم می گردند ،رفته رفته دچار افت روحی غیر قابل جبرانی می شوند و چه بسا سرانجام با ناراحتی های روانی ناشی از آن از پای در آیند .نظریه چنین پدیده ای دربزرگسالانی هم که در معرض محرومیت احساسی واقع می شوند دیده می شود و به تجربه ثابت شده است که این گونه محرومیت ها ممکن است باعث روان پریشی ( پسکیوز ) موقت یا دست کم شخص را دچار اختلالات روانی سازد .
واژه ی نوازش را می توان کلا یک تماس صمیمانه جسمانی دانست اما این در عمل ممکن است شکل های متعددی داشته باشد . نوازش را می توان اصطلاحا هر نوع حرکتی به حساب آورد که به رسمیت شناختن حضور دیگری را نشان می دهد . بنابر این نوازش را می توان واحد اساسی عمل اجتماعی نامید . تبادل نوازش ها رفتار متقابلی را تشکیل می دهد که واحد آمیزش اجتماعی است .
تعریف بازی :
بازی رشته ای تبادل مکمل با هدف نهفته است که تا حصول به نتیجه پیش بینی شده و کاملا مشخص پیش می رود و جریان پیدا می کند . یعنی هر بازی رشته ای تبادل مشخص و غالبا تکراری است ،با ظاهری قابل قبول و دارای انگیزه ای پنهانی – یا به زبان عامیانه تررشته ای حرکت است با دام یا کلک .
بازی ها به دو دلیل کاملا مشخص از رویه ها و مناسک و وقت گذرانی ها قابل تشخیص و متمایزند
1-به دلیل نهفته بودنشان
2-به این دلیل که برد دارند .
توجه هر بازی اساسا با خدعه و نیرنگ توام است و کیفیت پایان کار هم به جای این که فقط تحریک پذیر باشد ، تکان دهنده است .
وقت گذرانی ها و بازی ها جانشین صمیمیت واقعی هستند به همین دلیل است که می توان آنها رااشتغالات مقدماتی نامید نه پیوندهای یکانگی
فرد بازیگرتنها می تواند زمان خود را به دو طریق ساخت ببخشد :
1-با فعالیت
2-با خیال
توجه : فرد بازیگر ممکن است حتی در حضور دیگران نیز تنها باشد .
بازی های زندگی
تمام بازی ها ، در شرایط عادی اجتماعی نیز تاثیر مهم و احتمالا سرنوشت سازی بر بازیگران دارند . اما برخی از آنها باعث بروز موقعیت های بیشتری برای ایجاد تغییر در مسیر زندگی می گردند و در سرنوشت افراد بیگناه غیر درگیر نیزدخالت می کنند . این گروه از بازی ها را به تناسب " بازی های زندگی " می نامیم که عبارتند از
1-الکلی
2- بدهکار
3-یک اردنگی به من بزن
4-حالا گیرت آوردم ، پدر سگ
5-ببین مجبورم کردی چه کار کنم
این بازیها از یک سو با" بازی های ازدواج" و از سوی دیگر با " بازی های دنیای تبهکاری " تداخل پیدا می کنند
( در ادامه به شرح و تفسیر تز و آنتی تز هر یک از این بازی ها به شکل جداگانه می پردازم )
بازی الکلی
تز: در تحلیل بازی ها مسئله ای به نام الکلی بودن یا " شخص الکلی " وجود ندارد. اما نقشی تحت عنوان " الکلی " هست که در بعضی از انواع بازی ها ظاهر می شود .
این بازی در حداکثر رشد خود 5 نفره است گو اینکه نقش ها ممکن است به نحوی فشرده شوند که بازی احتمالا با دو نفر شروع و یا ختم شود .
برای تفهیم بهتر فرد مشروب خواری به نام" طرف " یا " وایت" را درنظر بگیرید
بازیگر = طرف همان وایت مشروب خوار( فرد معتاد )
نقش دوم =زجردهنده که از جنس مخالف است و معمولازن طرف است
نقش سوم = نجات دهنده معمولا از جنس موافق با طرف بیشتر اوقات
دکتریا دوست خانوادگی که از قضا به فرد معتاد هم علاقمند است .
نقش چهارم = هالو که مثلا می تواند بقال و یا اغذیه فروش سر کوچه حتی
این نقش را پدران و مادران هم می توانند داشته باشند .
این فرد به وایت نسیه می دهد و گاها وقتی که وایت حالش خوب نیست به یک فنجان چای و یا قهوه دعوتش می کند و خلاصه با او گپ می زند و همدردی می کند ،گاهی به او پول دستی می دهد اما گاهی " هالو ناآگاهانه می تواند به نقش دیگری بلغزد ، که سود مند است اگر چه چندان حیاتی نیست ،مثلا در نقش " تحریک کننده " یا" آدم خوب " که گاهی به وایت جنس می رساند و از سر بیکاری می گوید : بیا نشین با هم گپی بزنیم و ...
نقش پنجم = رابط که منبع اصلی جنس است و درد دل های الکلی و معتاد را می فهمد و از بسیاری جهات با معنی ترین فرد درزندگی معتاد است .
فرق رابط و بقیه بازیگران ،همان فرق بین حرفه ای ها و حرفه ای هاست . حرفه ای می داند چه وقت کارش را متوقف کند
در مراحل اولیه بازی ممکن است " زن" نقشهای دوم و سوم و چهارم را خود به تنهایی ایفا کند
چطور؟!!
نصف شب نقش "هالو" را بازی می کند یعنی به " طرف " کمک می کند لباسش را در آورد ،برایش قهوه درست می کند و حتی اجازه می دهد کتکش بزند .
صبح در نقش " زجر دهنده "ظاهر می شود و او را برای کارهای بد و زشتش سرزنش می کند
عصر روزبعد نقش " نجات دهنده " را ایفا می کند و از او می خواهد که این کارها را ترک کند .
در مراحل بعد ی ،اغلب به علت فساد اندام های بدن معتاد نقش " زجر دهنده " و" نجات دهنده " ممکن است کنار زده شوند ، مگر آنکه آنها نیز منبعی برای تامین جنس باشند و....
تجزیه حاضر نشان می دهد که در بازی " الکلی " برد ( همانطور که وجه مشخص تمام بازی هاست )از جنبه ای حاصل می شود که پژوهشگران به آن کمترین تو جه را دارند . در تجزیه و تحلیل این بازی ، نفس مشروب خوردن و یا اعتیاد داشتن لذتی صمنی است که شاید امتیازاتی هم داشته باشد ، اما تمام جریان کار به منظور رسیدن به اوج واقعی است که همان خماری روز بعداست .
برای الکلی یا معتاد نیز خماری روز بعد بیشتر از آن که دردی جسمانی باشد عذابی روانی است .
اساس درمان روانی " الکلی در این است که بتوان وی را مجبور کرد یک بازه از بازی دست بکشد ، نه این که تغییر نقش دهد . در بعضی موارد این کار با موفقیت صورت گرفته است ف گرچه به طور کلی امری است بسیار مشگل زیرا به سختی می توان برای شخص " الکلی " کاری جالب تر از ادامه ی بازی پیدا کرد . و از این جا که او برحسب عادت از پیوند و صمیمیت بیمناک است آنچه جانشین این بازی می شود لزوما باید یک بازی دیگر باشد . و نه تلاش برای پیوندی صمیمانه و خالی از بازی .معتادان سابق ، یا به اصطلاح " ترک کرده ها " اکثرا آدم های خوش برخوردی در اجتمع نیستند و احتمالا در خودشان نیز احساس کمبود هیجان می کنند و اغلب اغوا می شوند که یواشکی به راه های گذشته بلغزند.
سنگ محک برای یک معتاد سابق آن است که بتواند گه گاه در موقعیت های اجتماعی یک دو لیوان کوچک مشروب بنوشد . بدون اینکه که خود را در مخاطره اندازد .
از توصیف این بازی چنین بر می آید " نجات دهنده گ ممکن است به بازی " من فقط دارم کمک می کنم ، یا " زجر دهنده " به بازی " حالا ببین چه کار کردی و یا " هالو " به بازی " آدم خوب " کشیده شود .
( آنتی تزالکلی در قسمت بعد )
ani
علاقه مندی ها (Bookmarks)