به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    با سلام ،
    اینقدر ناراحت نباشید . آروم باشید و با آرامش برای حل مشکلتون اول از خدا و بعد از دیگران کمک بگیرید.
    چرا آرایش بلد نیستید ؟ چرا سعی نمیکنید یاد بگیرید؟
    یا کلاس خود آرایی برید و یا از طریق دیگه سعی کنید یاد بگیرید.

    در مورد تاپ و شلوارک ، چرا فکر میکنید لباس مناسب در خونه ، یعنی از سر تا پا لباسه لختی ؟
    برای جذبه شوهرتون باید سعی کنید که ظرافته زنانه رو بیشتر در خودتون تقویت کنید .همیشه یک نوع لباس پوشیدن ،و مدام لختی پوشیدن همسرتون رو خسته میکنه.از لباس زنانه استفاده کنید ، متنوع بپوشید مثلا بلوز آستین دار زیبا با دامن کوتاه ،گاهی اوقات پیرنه بلند ولی با یقه باز و ...

    معمولا خانم هایی که بیرون هم شاغل هستند رفته رفته از حالته ظرافت و زنانگی کمی دور میشن.البته اینم به دلیل خسته بودن در منزل و مدام استفاده از مقنعه و روسری هستش که وضعیت موهارو نامرتب میکنه .منم شاغلم دقیقا حس شمارو میفهمم چی میگید.

    ولی رسیدگی به خودتون رو نباید به بهانه شاغل بودن کم رنگ کنید.

    گفتین که "مگه همه چیز تو زندگی صورت و هیکل زیبا داشتنه مگه اخلاق مهم نیست " مطمئنید از نظر اخلاق و رفتار مشکلی ندارید ؟ اخلاقه خوب فقط این نیستش که بهش رسیدی کنید واسش غذا درست کنید یا لباساشو بشورید .گاهی اوقات نحوه ی انجامه این کارها خیلی مهمه
    من فعلا عقد هستم و وارد خوده زندگی نشدم ، ولی نتیجه ای که گرفتم اینه که آقایون میخوان همسرشون ظرافت زنانه داشته باشه ، به اصطلاح جنسیتشو حفظ کنه
    در مورد مقایسه ، این کار همسرتون اصلا خوب نیست و اگه با خصلت خانم ها آشنا بودن هیچوقت اینکارو نمیکردن ، سعی کنید به همسرتون کمک کنید که بدونن چیا خوشتون میاد از چیا بدتون میاد.
    ولی مقایسه معمولا زمانی اتفاق میوفته که ادم کمبودی حس کن .خوب فکر کنید ببینید از چه نظر نمیتونید ایشون رو سیر کنید که باعث میشه احساس کمبود کنند.
    به نظر من طبیعیه مرد از همسرش انتظاراتی داشته باشه . بعضی از دوستان میگن کلاس بزار تا بهتر شه و اون دنبالت بیاد ، درسته یه سری رفتارها باید انجام بشه ولی نه با لجبازی .رفتاری که شخصت و اعتماد به نفسه شمارو نشون بده مناسب تره .بهتره فایله کلید مرد رو گوش بدید خیلی خوبه براتون

  2. 4 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 19 بهمن 93), نیکیا (یکشنبه 19 بهمن 93), امید زندگی (شنبه 18 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام

    دليل اين همه انفعال ....................؟؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    bkaf38 (شنبه 16 اسفند 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 19 بهمن 93), آنیتا123 (یکشنبه 19 بهمن 93), امید زندگی (یکشنبه 19 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام امید زندگی

    شما بسیار منفعلانه برخورد میکنی مشکل در قد و ظاهر نیست شما باید یسری تغییرات در درون و احساسات خودت بوجود بیاری..
    اون طور که گفتی همه زنذگی شما برای خوش امدن کسی بوده .
    به نظر میاد ترس از دست دادن داری و عزت نفست پایینه گمان میکنی با این همه لطف بی چون و چرا شوهرت بعت علاقه مند میشه و از دستش نمیدی در حالی که برعکس اینطوری پسش میزنی و رفته رفته ازت دور خواهد شد ..

    خانم عزیز باید به حق و حقوقت اگاه باشی اون ها رو بخوایی برای دل و خواسته های خودت هم ارزش قایل باشی.
    مطمان باش اگه حس عزت نفست رو بالا ببری و تغییر کنی رفتار دیکران هم در قبالت تغییر میکنه.

    حالا شما این تاپیک رو برای تغییر خودت ادامه بده .
    والا دیگه موندم که چی کار کنم بر عکس شوهرم من بهش محبت میکنم هرکاری از دستم بر بیاد براش انجام میدم احترام پدر مادرشو نگه میدارم و به جز بله و چشم تا حالا به خودش و خونوادش چیزی نگفتم اصلا ازش هیچ توقع مالی نداشتم سالی یه بار شاید منو خرید ببره منم هیچ حرفی بهش نمی زنم حقوقم رو خودش میگیره و خرج میکنه با اینکه شاغلم هیچ پس اندازی برای خودم ندارم این کارای اون باعث شده که خونواده و فامیلش بهم ارزش ندن و زیاد بهم دستور بدن
    خیلی از حرفات مخصوصا این قسمت داره به همسرت میگه: من دوست داشتنی نیستم و کاملا محتاج توجهت هستم هرکاری میکنم تا یه ذره شاید ازمم خوشت بیاد من میترسم از دستت بدم شدیدا موجودیتم بهت وابسته است... کسی منو نمیخواد باز خوبه تو بودی باهام ازدواج کنی.هرتغییری بخوایی فقط کافیه اراده کنی تامن برات همون بشم مثلا چادر پوشیدن یا نپوشیدن .
    .....
    فکر میکنی با این حرفهایی که بهش زدی میتونی انتظار مثبتی داشته باشی؟
    فکر میکنی دلیلش چیه؟ از چی میترسی؟

    پ.ن: یه سری لینک هست که بعدا برات میذارم با گوشی نمیتونم.

  6. 4 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    m.reza91 (یکشنبه 19 بهمن 93), گیسو کمند (شنبه 25 بهمن 93), امید زندگی (یکشنبه 19 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه دوستان
    از اینکه به من کمک میکنین واقن ممنونم از ته دل دعا میکنم که همتون شاد و خوشبخت باشید.

    بله فرشته اردیبهشت جان من از اول زندگیم منفعلانه رفتار کردم هرچی که از من خواسته شد رو انجام دادم

    راستش من تو این زندگی حق اعتراض کردن رو ندارم یعنی چطور بگم تو این هفت سال دو سه بار اعتراض کردم و حق و حقوقم رو از شوهرم خواستم ولی این کارم باعث شد که تا پای طلاق پیش برم تو خونواده ی ایشون پدرسالاری همیشه بوده و هست همه ی خواسته های شوهر باید انجام بشه شوهر من هم اینطوری تربیت شده هر موقع که من اعتراض میکنم یا ازش کاری میخوام انجام بده میگه من همینم دوس داری بمون دوس نداری برو یعنی اصلا این زندگی براش ارزشی نداره منم به خاطر ترس از طلاق و از طرفی از دست دادن پسرم مجبورم که به حرفاش و کارایی که میگه عمل کنم
    اون اعتماد به نفس منو ازم گرفته
    من دختری بودم که همه ی کارای پدر و مادرم رو من انجام میدادم تو خونواده ی خودم ارزش و احترام ویژه ای داشتم همه ی خواهرا و برادرم بهم احترام میزاشتن و ارزش و حرمت خودم رو همیشه داشتم تا جایی که چند روز پیش برادرم پیش همه از من تعریف میکرد که چه کمکایی رو براشون کردم واونم میگفت که من با دختر هفت سال پیش خیلی فرق کردم
    ولی الان کسی شدم که حتی نمیتونه حرف خودش رو بزنه میدونین به خاطر حرفای شوهرمه چون همیشه میگه که تو دستاپاچلفتی هستی هیچ کاری ازدستت برنمی یاد همیشه بهم میگه فلان کارو بکن بهم حق آزادی نداده هیچ جایی اجاه نمیده برم با دوستام که خیلی صمیمی بودم قطع رابطه کردم میگه دوست مال زمان مجردیه مثل یه ربات فقط کارای روزمره رو انجام میدم چون هرموقع خواستم کاری رو به خواسته ی خودم انجام بدم گفته باید بری خونه ی پدرت من دیگه نمی خوامت و طلاقت میدم ترس از دست دادن زندگیم و ترس از طلاق و اینکه همیشه انقدر دادو هوار میکنه تا همه ی فامیل و همسایه ها از مشکل ما خبردار میشن ترس از آبروریزی منو به یه انسان عجز و ناتوان تبدیل کرده که حتی نمی تونه از خودش دفاع کنه
    از طرفی وقتی میبینم که وقتی زنای دیگه رو میبینه مثلا با زنای فامیلشون مثل زنعمو و زنداییهاشون بگو و بخند داره و باهاشون شوخی میکنه یا وقتی بیرون زنای توی خیابون رو میبینه و میگه فلانی چقدر خوشکله قدو هیکلش فلانه
    من چطور میتونم اعتماد به نفس داشته باشم وقتی هرکاری میکنم به چشمش نمیام همیشه با داد و عصبانیت با من حرف میزنه هرچقدر بهش محبت میکنم برعکس جواب میده دوس داشتم منم به حساب می آورد که بابا این زنمه باید بهش توجه کنم ....... ببخشید خیلی دلم پره همش میخوام گریه کنم چون مثل یه مجسمه کاری از دستم برنمیاد
    من میخوام که شاید با تغییراتم تو ظاهرم تو قیافم اونو به خودم جذبب کنم شایدم یکم لاغر کنم نمیدونم بخدا سردرگمم
    گیجم اصلا نمیدونم که چی کار باید بکنم

  8. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    امید زندگی عزیز سلام . از اول ازدواجتون و نحوه اشنایی و ازدواجتون بگید . به اعتقاد من کسی که تحقیر میکنه احساس حقارتی در درون خودش داره . همسر شما سعی میکنه با سرکوب و تحقیر شما احساس سرخوردگی خودش رو جبران کنه . شما نه تنها از هیچ لحاظ کمبودی ندارید و اینو خودش هم میدونه بلکه از خیلی از جهات از همسرتون بالاتر هم هستید . همینه که باعث اذیت ایشون میشه . ایشون به خاطر تربیت مرد سالارانه ای که داره از اول احساس کرده که اگه اینکار رو نکنه نمیتونه بر شما مسلط بشه . برای همین این شیوه رو در پیش گرفته . مهارتهای ارتباطی همسرتون خیلی کمه . خانمها رو نمیشناسه و نمیدونه چطور میتونه شما رو جذب کنه . من میگم ایشون برخلاف نظر شما خیلی هم به شما علاقه داره . واز این روش میخواد شما رو نگه داره . همین طور مهارتهای ارتباطی خود شما هم پایینه شما هم شناخت کافی از اقایون ندارید .برای همین محبتهای ایشون رو نمیبینید . اقایون بیشتر محبتهاشون رو به صورت عملی نشون میدن تا گفتاری . شما توی این 7-8 سال که توی خونه همسرتون بودید تونستید ادامه تحصیل بدید و شاغل بشید . ایا این بدون کمک ایشون امکان پذیر شده ؟ سعی کنید خوبیهای ایشون رو ببینید و اگر خواستید برای ما هم بگید . وقتی از خانمهای دیگه تعریف میکنه میشه بگید چی میگه ؟ سخنرانی کلید مرد رو گوش کردید ؟

  9. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 20 بهمن 93), امید زندگی (یکشنبه 19 بهمن 93)

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام چرا هیچ کس به موضوع من سر نمیزنه ؟؟ اصلا واسم سوال شده؟؟؟

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 دی 01 [ 17:42]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    8,600
    سطح
    62
    Points: 8,600, Level: 62
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    91

    تشکرشده 40 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من و شوهرم فامیل هستیم ولی ما قبل از ازدواج رابطه ی خانوادگی با هم نداشتیم یعنی سالی یه بار اونم تو دیدو بازدید عید خونه همدیگه می رفتیم بعد از اینکه نامزد شدیم اولاش خوب بود اخلاقش خوب بود اما بعد از دوسه ماه اول نامزدیمون عوض شد خیلی عوض شد همش حرف از پشیمونی از ازدواجش می زد بعدها شنیدم که چنبار تو خونشون حرف طلاق رو پیش کشیده که پدر مادرش و عموش نزاشتن و جلوش رو گرفتن البته همه ی این حرفارو من بعدا از دختر عموش که الان جاریه من میشه شنیدم من قبل از ازدواجم دانشجو بودم تو دوران نامزدی پدرم هزینه دانشگاه من رو میداد ولی بعد از عروسی که چهار ترمم مونده بود شوهرم هزینش رو داد ولی خودش بارها گفت من فقط به خاطر این گذاشتم درس بخونی که پدرمادرت نگن که نتونست هزینش رو بده یعنی برای روکم کنی این کارو انجام داده
    میدونین هرچقدر که فکر میکنم که یه خاطره ی خوشی یا یه حرف خوبی از این مرد به یادم بیاد اما هیچی به ذهنم نمیرسه
    بارها اومدم تو تالار و تاپیک خاطرات قشنگ و عاشقانه رو خوندم اما همیشه افسوس خوردم کاش منم میومدم اینجا و از خاطرات خوشمون میگفتم
    شوهرم یکم عصبی و بددهن هست ولی دست بزن نداره اهل خیانت نیست
    البته شاید منم مقصر باشم تو زندگیمون خودم قبول دارم ولی می خوام خودمو عوض کنم می خوام که شاد باشم دیگه نزارم کسی منو مسخره کنه دیگه نمی خوام خونواده ی شوهرم ازم از رفتارم سو ئ استفاده کنن
    منم می خوام توزندگیم آرامش داشته باشم می خوام شوهرم باهام باهام همراه و همدل بشه
    البته حرفای عاشقانه و قشنگ ازش نمی خوام فقط دیگه نمی خوام که تحقیرم کنه
    فایل کلید مرد رو هنوز گوش نکردم
    تو رو خدا کمکم کنین تا بتونم به حق خودم تو زندگیم برسم
    من از امروز شروع کردم که خودم رو تغیییر بدم
    امروز وقتی خواستم بیرون برم یکم آرایش کردم ولی دودل بودم شاید دوس نداشته باشه و عصبانی بشه
    ولی خدارو شکر چیزی نگفت
    دوستان راهنماییم کنین که چی کار کنم دوباره اعتماد به نفس پیدا کنم دیگه از شوهرم نترسم حرفم رو قاطعانه بهش بزنم

  12. 3 کاربر از پست مفید امید زندگی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 19 بهمن 93), Pooh (چهارشنبه 22 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 20 بهمن 93)

  13. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو
    رابطه ما با خودمان شبيه به رابطه ما با ديگران است؛ به طور مثال اگر دوستي داريد که هميشه با تاخير سر قرار مي رسد، به تدريج به او بي اعتماد خواهيد شد و اگر به کسي اعتماد نداشته باشيم، نمي توانيم او را دوست بداريم حتي اگر آن شخص خودمان باشيم! پس بهترين راه رسيدن به اعتماد به نفس، اين است که با خودمان مهربان تر باشيم و شرايط خويش را با تمام وجود دوست بداريم.
    اين را هم به خاطر بسپاريد که مردم مشکلات و کمبودهاي خود را با ما به اشتراک نمي گذارند؛ پس تصاويري که از مسافرت، خانه، خودرو و ديگر داشته هاي ديگران مي بينيد صرفاً يک روي سکه زندگي فرد مقابل را نشان مي دهد.
    نوشته های بالا برگرفته از مقاله ای که امروز در سایت همدردی قرار دادم حتما مطالعه بفرمایید:
    http://www.hamdardi.net/thread-37435.html#post371416

    خیلی مقاله خوبیه شاید بشه گفت چکیده ای از بهترین توصیه های سایت همدردی در این مقاله قرار داده شده

    اینو اول بخوان

    کارگاه خانواده موفق - مرد مقتدر / زن لطیف

    کارگاه آموزشی - آداب گفتگو را با هم یاد بگیریم


    این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

    (:) نکته های کاربردی عمومی >>>

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    برای اولین بار جراتمندانه حرف زدم و کارم به طلاق کشیده

    و از همه مهمتر این لینک

    تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

    استقبال از شوهر، چرا؟

    نیاز دارید از ظرافت های زنانه خودتان بیشتر استفاده کنید بانو این خیلی کمک میکنه به شما برای اینکه رابطه بهتری با شوهرتنان برقرار کنید و حرفتان را همب زنید و نتیجه هم بگیرید.
    خیلی کارایی داره.
    مقالات بالا را مطالعه کنید بانو.
    بعضی وقتها باید بخودت تکیه کنی.چند ساله توی سایت همدردی هستم اینو خوب یاد گرفتم که بانوان از نظر شخصیتی از آقایون خیلی انعطاف پذیری بیشتری دارند انتقادپذیرتر هستند و ذهن بازتری دارند در قبول مهارت های جدید و بکار بردنشان در زندگی.اگر بخوای میتونی خیلی کارها انجام بدی فقط باید چندتا نکته را یادت باشه:
    کسب مهارت+بکار بردن در زندگی+امید داشتن و ناامید نشدن+تلاش کردن+صبوری+نداشتن هیچگونه انتظاری از شوهرت این نکته اخر خیلی مهمه) فقط روی خودت تمرکز کن

    اگر اینگونه پیش بری توی کمتر از 6ماه همانی میشوی که دوست داری باشی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 22 بهمن 93), واحد (دوشنبه 20 بهمن 93), امید زندگی (یکشنبه 19 بهمن 93)

  15. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 اسفند 97 [ 06:21]
    تاریخ عضویت
    1393-10-28
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,507
    سطح
    42
    Points: 4,507, Level: 42
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    151

    تشکرشده 141 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر یه مدت بهش بی محلی کنید و تحویلش نگیرید ، و همچنین سعی کنید یکم بیشتر به خودتون برسین و آرایش کنید ، انشالا که تاثیر داشته باشه من به عنوان یه کاربر معمولی نظر دادم .

  16. کاربر روبرو از پست مفید aloneman تشکرکرده است .

    امید زندگی (دوشنبه 20 بهمن 93)

  17. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    این که شوهرت دوستت داره یا نداره، مورد اشاره من نیست در این پست.

    به نظرم برای این که یه کمی حالت بهتر بشه و خودت خودت را دوست داشته باشی،
    باید یه کارهایی برای خودت بکنی.

    1- می تونی این ماه قبل از این که حقوقت را به همسرت بدی، مبلغی را برداری برای ثبت نام یک کلاس ورزشی و تهیه یکی دو تا لباس برای کلاست؟

    2- یه کم هم توی خونه برای دل خودت یه کارهایی بکن. برقص، گلدون پرورش بده، لباسهات را از تاب شلوارک، به لباسهای متنوع و زنانه تری تغییر بده.
    به کارهای آشپزیت تنوع بده. با پسرت کیک و ژله و ... درست کنید.

    قدمهای کوچیک بردار، کم کم درست می شه.
    بعد می ری سراغ پس انداز و گرفتن اختیارات دیگه ای برای خودت.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  18. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 20 بهمن 93), meinoush (دوشنبه 20 بهمن 93), Pooh (چهارشنبه 22 بهمن 93), گیسو کمند (دوشنبه 20 بهمن 93), امید زندگی (دوشنبه 20 بهمن 93), صبا_2009 (چهارشنبه 22 بهمن 93)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حس میکنم هیچکی دوسم نداره
    توسط daryaaram در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 دی 90, 22:34
  2. لطفا گوسفند نباشید
    توسط ani در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 اردیبهشت 89, 19:47
  3. عروسـک
    توسط baran.68 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 اسفند 88, 19:33
  4. بوسه ها
    توسط گرد آفرید در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 فروردین 87, 22:47
  5. مشکلات من و عروسم
    توسط خاله نرگس در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 اسفند 86, 21:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.