سلام گل مریم گرامی
""گل مریم"" چه نام زیبایی.
گل ابتدا غنچه ای بوده سپس رفته رفته شکفته شد... تا حال دیده ای شگفتن گل ها را؟!
عمرشان کوتاه است ولی زیبا می میرن.
دستشان کوتاه ولی دست ها می گیرند.
لبخندشان کوتاه است ولی خنده ها ایجاد می کنند.
گل مریم عزیز به گل ها بنگر چه می بینی؟؟؟
می توان شگفتن گل ها را به شگفتن انسان ها نسبت داد.
انسان ها نیز ابتدا غنچه ای بودند ....آن زمان که غنچه بویم چه شاد و چه بی مسئولیت زمان را سپری می کردیم . هدفمان دست یابی به لذت های آنی بود... انی می خندیدیم... آنی می گریستیم. زیرا می پنداشتیم نیازها را باید در وهله اول ارضا کرد تا به لذتی رسید.
لحظه ها می گذشتند غنچه کوچک ما کم کم می شکفت دیگر کودک نبود ...دیگر تنها هدفش کسب لذت نبود ... سوال های زیادی داشت>> چراهای بسیار؟؟
چرا ؟؟
چرا من؟؟
کم کم داشت یاد می گرفت شگفتن را.
لحظه ی شگفتنش با شکوه بود زیرا دیگر نه کودک بود نه والد....... او ""بالغ"" شده بود.
""بالغ""
یاد گرفته بود زندگی به همین لحظه های کوتاه است که زیستن در آینده را ممکن می سازد
.
ولی هرگز ""کودک"" بودن را از یاد نمی برد ..می دانست زندگی تبلور سه نوع نیاز است که نمونه بارزش را می توان در شگفتن ""گل مریم ها"" دید.
کودکش گاهی شیطنت می کرد... می خواست و باز می خواست.... بالغ کودک را آر ام می کرد آخر رکن اساسی منش بالغ ""صبر"" نام داشت.
گل شگفت و پشمرد!!! اما گرده هایش هنوز باقیست. گرده هایی که گل هایی بسیاری را به وجود آورد.
آری مشکلات بوده و هست...انکار مشکلات اوین قدم انکار خویشتن است.
انکاری زیباست که پذیرش به همراه داشته باشد. امروز اولین قدم را برداشته ای و چه زیبا نوشته ای حرف دلت را....این اولین مرحله ""شگفتن"" است اولین مرحله ""بالغ"" شدن یعنی پذیرفتن ""مشکلات"" و سعی در حل آن.
اولین روز ""شگفتنت"" مبارک باد
.
.................................................. .............
(((گل مریم گرامی فعلا نخواستم تخصصی وارد بحث شوم...مقدمه ای نوشتم و خواهان این هستیم که قدری بیشتر از وضع و شرح حالت بگویی تا بهتر راهنمایی کنیم)))
علاقه مندی ها (Bookmarks)