به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: +درد دل

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 87 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1387-6-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,391
    سطح
    36
    Points: 3,391, Level: 36
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +درد دل

    من دوست دريا هستم يه مشكلي تو نام نويسي تو سايت داشتم دريا به من اجازه داد كه به اسم اون بنويسم ازش ممنونم
    ميخوام درد دل كنم همين چون فكر كنم شماها هم نتونين جوابي به من بدين چون كارم خيلي گيره
    يه نگاه گذرا كه به سايت انداختم ديدم اكثر بچه ها يا سوالشون اينه كه چه جوري به طرفشون بفهمونن دوسش دارن يا چطوري بفهمن دوسشون داره من يه پا اونورترم
    از بچگي عاشق و شيفته پسرخالم بودم ميگم از بچگي يعني خيلي كوچولو بودم يادم مياد من 9 سالم بود يه بار كه اومده بودن خونمون شب موقع رفتن پسرخالم تو ماشينشون خوابش برده بود من رفتم چادر نمازمو كه خيلي دوسش داشتم زدم روش كه سردش نشه اون دو سال از من بزرگتره الان 24 سالشه منم 22 سالمه دو سال پيش طاقتم تموم شد ميخواستم بدونم اون چه حسي به من داره غير مستقيم فهميدم اون اصلا اصلا اصلا هيچ حسي به من نداره ...
    خيلي سخت بود برام كسي كه از بچگي بهش فكر كردمو فراموش كنم اما اين كارو كردم تو اين دو سال با يه پسري آشنا شدم كه همكارم بود اون از من خوشش ميومد منم ازش بدم نميومد ضمنا فكر ميكردم با وجود اون راحت تر ميتونم پسرخالمو فراموش كنم اما الان كه فكر ميكنم ميبينم من و اين آقا اصلا به هم نميخوريم و تنها دليلي كه من ازش خوشم اومده بود اين بود كه خيلي شبيه پسرخالم بود هم از لحاظ حرف زدنش و حرفاش هم از لحاظ قيافش...
    نميدونم چي شده شايد سنگ تركيده اما پسرخالم عاشقم شده اونم بعد دو سال كه من سعي كردم ديگه بهش فكر نكنم حالا عاقلتر از اون موقع هستم شرايط ما طوريه كه اون نميتونه بياد و پيشنهاد بده نميتونه تو خونواده مطرح كنه پسرخالم فوق ديپلم مكانيك داره من ليسانس كامپيوتر ميخونم ازدواج فاميلي تو خونواده ما نتيجه بدي داده و الان يه بچه معلول تو خونواده هست هيچكس قبول نميكنه يه بار ديگه اينجور ازدواجي تكرار بشه ضمنا مامانم اصلا از پسرخالم خوشش نمياد

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-26
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,247
    سطح
    35
    Points: 3,247, Level: 35
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    ازدواج فامیلی که با یه آزمایش میشه فهمید ثمره ی بدی داره یا نه . اینی هم که مادرتون خوشش نمیاد این به مادر شما ارتباط نداره . شما دو نفر باید همدیگه رو بخواین .

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    سلام دوست عزیز ورودت رو به محفل دوستانمون تبریک میگم.
    ما جونها معمولا"کارهای میکنیم که گاهی اوقات جای تعجب داره .عاشق شدن ویا دوست داشتن هرکسی نیاز به شناخت ودرک داره .فرد باید واقع بینانه به قضیه نگاه کنه .شما در سن پایین پسر خالت رو دوست داشتی ولی راجب به اون هیچ شناختی نداشتی .وبا این دید تا 2 سال پیش جلو اومدی .که این کار درستی نبوده .بعد یه مدت میفهمید که پسر خالتون نسبت به شما هیچ حسی نداره .و شما به خاطر اینکه از فکر پسر خالتون در بیاید با یه نفر آشنا میشین اون هم صرفا"به اون خاطر که بیشتر شبیه به پسر خالتونه .اینجا رو اشتباه اومدی .البته به عقیده ی من چون راه درستی رو برای دوری از فکر کردن به پسر خالتون انتخاب نکردین .هم انتخاب راه که عقلا"درست نیست ودر گیر مسائل دیگه ی میشیدو هم انتخاب اون شخص. میشه گفت شما تا حدودی از فکر ایشون در اومدین .حالا ایشون ناخداگاه شیفته ی شما شده به چه دلیل نمیدونم .ولی خواهر_ من .با شرایطی که از خانواده و نظرشون راجب به ازدواج فامیلی چیزهای گفتین به نظر من درست نیست این راه رو ادامه بدین و بازهم خودتون رو درگیر یه قضیه با حاشیه ی زیاد کنید.خانواده نقش بسزای در ازدواج دارن اینکه مثلا"به پدر یا مادرتون ربط نداره برداشت اشتباهیه .خیلی پیش میاد دختر یا پسر تو زندگی مشترکشون دچار مشکل میشن واولین کسای که به اونها پناه میبرن خانواده ست .ومشخصه که سطح تحصیلات بالا هم برای شما مهمه.خوب میشه نتیجه گیری کرد که این ازدواج صحیح نیست. در ازدواج هر چه زوجین از لحاظ عقیدتی وفرهنگی به هم نزدیکتر باشن اختلافات کمتری بروز میکنه .خوب این یه برگ برنده برای یک زندگی موفق_ شما سر دوراهی موندین *یه طرفت عقله یه طرفت احساس * امیدوارم درگیر احساسات نشین
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    199
    Array

    RE: درد دل

    قبل از بچه دار شدن مي توانيد آزمايش وراثت بدهيد.
    اگر واقعاً با هم قصد ازدواج داريد و همه فكرهايتان را كرده ايد ببينيد مادرتان به چه علت از پسرخاله تان خوشش نمي آيد
    و دلايلش چيست. پاي صحبت او بنشينيد و بدون اينكه طرفداري كنيد به حرفهايش با دقت گوش كنيد. اين كار دو حسن دارد.
    اول اينكه مادرتان متوجه مي شود كه شما احساسي و تعصب گونه به مسئله نگاه نمي كنيد
    و دوم اينكه واقعا مي توانيد بدون در نظر گرفتن احساسات ببينيد قرار است با چه كسي و چه خانواده اي وصلت كنيد.
    شايد نظرات مادر شما واقعا درست باشد.
    در مورد فراهم كردن رضايت مادرتان بهتر است شما به مرور زمان آرام آرام ذهن مادرتان را پذيراي شنيدن اين مطلب كنيد. مي توانيد از خوبيها و نكات مثبت او براي مادرتان صحبت كنيد و از معيارها و علاقه تان.

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 87 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1387-6-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,391
    سطح
    36
    Points: 3,391, Level: 36
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    گفتم كه درد دل بود رابطه من با اون آقا فقط يه رابطه كاري بود كه داشت صميمي تر ميشد كه قطعش كردم درمورد ازدواج فاميليم خونواده ما ميدونن كه ميشه جولوشو گرفت اما ريسكشو نميپذيرن حتي تازگيا مامانم كه متوجه رفتاراي پسرخالم با من شده بدون اينكه من چيزي بگم هي در مورد بدياي ازدواج فاميلي ميگه و از پسرخالم بد ميگه تازگيا خيلي حساس شده ....اينكه ميگم مامانم از پسرخالم بدش مياد منظورم اين نيست كه مشكلي داره يه حسه كه مامانم داره شايد جلوي من اينجوريه چون گاعي ديدم چطوري هواشو داره
    خونه ي خالم رو به روي خونه ي ماست اين كارو سخت تر كرده اما از اين روزا پسرخالم ميره جنوب چون بهش كار پيشنهاد شده اينجوري شرايط بهتر ميشه
    من فراموشش كردم شايد اگه دو سال پيش بود اوضاع فرق ميكرد حالا ديگه بهش فكر نميكنم اما دلم براش ميسوزه چون شرايطشو درك ميكنم
    راستي من پسرخالمو خيلي خوب ميشناسم ما با هم بزرگ شديم حتي ميتونم پيشبيني كنم چي ميخواد بگه
    مرسي از راهنمايي هاتون دوستاي گلم

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 88 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1387-7-09
    نوشته ها
    184
    امتیاز
    3,584
    سطح
    37
    Points: 3,584, Level: 37
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 12 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    دریا خانم ، برید رک بگید به پسر خالتون که چرا الان بهتون علاقه مند شده ، باید خاطرتون جمع باشه که علاقه اش زود گذر نباشه و .... . به نظرم بهترین گزینه هست و شما این برا هی تو گوش مادر گرامی تون بخونید ، اره ، فلان دختره به غریبه رفت ، مرد دو زنه ، معتاد ، چه بدونم ، دزد و قاچاقی از اب در اومد.
    به مادر تون حالی کنید که از غریبه ها می ترسید.

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 87 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1387-6-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,391
    سطح
    36
    Points: 3,391, Level: 36
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    پسر بهاري جان مادر من منتظره من اسم پسرخالمو بيارم بعد منو خفه كنه من برم بهش بگم از غريبه ها ميترسم ؟؟؟ اون منتظره من بگم ف تا فرحزاد بره
    تازگيا خيلي حساس شده منم سوژه دستش نميدم....
    فقط ميترسم يهو پيشنهادي بده يا كاري بكنه ميترسم اگه پيشنهاد بده براش مشكلي پيش بياد نميخوام مسئله اي پيش بياد چند بار به گوشيم زنگ زد اما چون جوابي نداشتم بهش بدم گوشي رو جواب نميدادم ماها همه يه مقداري با مامانامون مشكل داريم با اينكه همه تحصيل كردن اما فقط حرف خودشون حرفه... البته مامان اون اصلا به نظر نميرسه مخالف باشه حتي رفتارش يه جوريه كه به نظر راضي هم مياد مشكل اصلي من الان اينه كه دوست دارم همه چيزو تموم شده فرض كنه عاقلانه نيست بياد جلو ميدونين ته دلم چيه ميترسم اگه بياد جلو ديگه نتونم به اين حدي كه الان باهاش صميميم باهاش صميمي بمونم ترجيح ميدم دورادور ببينمش تا اينكه اصلا نبينمش ما و دو تا از خاله هامو و بابابزرگم خونه هامون همه تو يه كوچست كه رو هم متراژشون دقيقا ميشه1750 متر من تو هر سوراخ موشي تو اين خونه ها باشم اون پيدام ميكنه عشقش بهم زودگذر نيست متاسفانه دير دست به كار شده قبلا هم چند باري به خواهرش يه چيزايي سر بسته گفته بوده كه من تازه الان دارم ميشنوم خودشو دير لو داد البته شايد بهتر باشه چون حداقل من يكي الان عقلم سر جاش اومده
    حسي كه الان بهش دارم مثل حسيه كه يه خواهر به برادرش داره همين واقعا همين نميخوام يه جوري بشه كه نبايد بشه
    ضمنا چون اون مستقيم حرفي نزده من نميتونم بهش چيزي بگم اميدوارم مستقيم بياد به خودم بگه نه به خونواده
    تمام حساسيت مامانم به خاطر رفتاراي اونه حقم داره به عنوان يه مادرالبته مامان من يه مقداري هم تند ميره اما...

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 88 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1387-7-09
    نوشته ها
    184
    امتیاز
    3,584
    سطح
    37
    Points: 3,584, Level: 37
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 12 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    ای کاش شما جای اینکه این قدر به متراژ کوچه مسلز می شدید ، به نبض دل مادرتون هم مسلط می شدید . ناراحتی مادر شما بی علت نیست ، علتش چی هست؟؟؟؟؟

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 87 [ 17:22]
    تاریخ عضویت
    1387-6-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    3,391
    سطح
    36
    Points: 3,391, Level: 36
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    بابا من نميخوام با پسرخالم ازدواج كنم چند بار بگم براي من مهم اينه كه اون نياد جلو چون اگه بياد جلو رابطمون خراب ميشه گفتم كه با همه دختر پسرايي كه اينجان قضيه من فرق داره من ميخوام با هم خواهر برادر بمونيم و اين جو بدي كه الان حاكمه از بين بره همين خواهش ميكنم درك كنين منظورم از متراژ خونه ها اين بود كه ميخواستم بگم دنبالم ميگرده
    مادر من ناراحتيش اينه كه دوست داره دامادش مدركش بالا باشه وچيزايي از اين دست والا پسرخالم هيچ عيبي نداره
    من فقط خواستم درد دل كرده باشم والا من فراموشش كردم من بچه هم كه بودم وقتي با كسي قهر ميكردم ديگه اصلا نميتونستم برگردم سمتش نميگم اين خوبه ها اما الانم همين حالتو دارم

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 87 [ 15:46]
    تاریخ عضویت
    1387-7-26
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,247
    سطح
    35
    Points: 3,247, Level: 35
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درد دل

    خب مسلما از دست ما کاری بر نمیاد که جلوی پسر خاله ی گرامیتون رو بگیریم . درددل هم نمی دونم ما که با موضوع شما خیلی آشنا نیستیم چطور همدردی کنیم . بنابراین حلال مشکلاتتون ( احتمالی ) خودتون هستین .
    موفق باشین


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.