سلام به همه دوستان
اول از همه عذرخواهی میکنم از دوستان بابت ایجاد تایپیک تکراری اما من هرچی گشتم موردی شبیه به مورد خودم پیدا نکردم
من یه پسر 20 ساله هستم . دانشجوی بورسیه هستم و از الان حقوق دارم ... شغلم تضمینه و سربازی هم ندارم ... خونه و ماشین هم دارم ... وضع مالیمونم خوبه و از نظر مالی توانایی بر اومدن از پس خرج و مخارج دوران عقدی و نامزدی رو دارم
پدر و مادرم هردو استاد دانشگاه و افراد تحصیل کرده ای هستند و از اونجایی که توی فامیل همه افراد دکتری یا کارشناسی ارشد هستند و همه اهل علم و دانشگاه و متاسفانه تا مدرک بالا اخذ نکنند ازدواج نمیکنند مشکل منم همینه که تا اسم ازدواج رو میارم پدر و مادرم نه مشکل مالی مطرح میکنن و نه مشکل دیگه و فقط میگن زوده چون که پسرعمه هات و پسر عموهات و پسر دایی هات و ... بزرگ تز از توان و ازدواج نکردن
این دلایل از یه پدرو مادر تحصیل کرده بعیده
مدتیه که با دختری آشنا شدم توی کلاس و به شدت بهش علاقه دارم ... راجبش با خانوادم صحبت کردم اما پدر و مادرم فقط میگن زوده و میگن اگرم بخای ازدواج کنی باید اونایی رو بگیری که ما برات زیر نظر داریم و برای من دخترایی در نظر دارن از پولدارترین و مرفه ترین خانواده و من دوس ندارم همسرم از همچین خانواداهایی باشه چون دوس دارم مستقل باشم. مطمئنم اوایل زندگی سختیای زیادی رو باید تحمل کنم اکه بخام مستقل باشم و برای دختری که توی بهترین شرایط بزرگ شده واقعا سخته تحمل چندین سال سختی . از همه اینها گذشته دل من با کس دیگه هست
مادر من حتی راضی نمیشه بیاد اون دختره رو ببینه هرچند میدونه تمام مدت تو فکرشم
شما کمکم کنید. چطور میتونم مادرمو راضی کنم که به حرف دا منم گوش بده ... مامانم میدونه که اون دختر هیچی کم نداره از زیبایی و حیا و میدونه اگه بیاد ببینتش دیگه دلیلی نمیمونه که مخالفت کنه
اما کماکان تنها دلیل پدر و مادرم زود بودنه ... و هیچ دلیل منطقی دیگه ای وجود نداره
پس این وسط علاقه من چی میشه ... دل من چی میشه؟؟
کمک کنید لطفا ... این مسئله شدیدا زندگیمو تحت تاثیر قرار داده
علاقه مندی ها (Bookmarks)