به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    33
    Array

    احساس عقب ماندن در زندگی میکنم

    سلام
    حالم خیلی خیلی بد هست
    احساس میکنم که تو زندگی از خیلی ها عقب افتادم.حس میکنم که به چیزی که حقم بوده نرسیدم.الان تو فوق لیسانس یه رشته درس میخونم که میدونم بعدش کار برام نیست و اصلا زیاد هم تمایل قوی برای کار داشتن تو زمینه رشته خودم هم ندارم.حس این رو دارم که روزام داره بی هدف تموم میشه.دلم نقاشی و کارای هنری رو دوس دارم ولی میدونم باید یه عالمه وقت گذاشت و دوره گذروند تا قوی شد تازه معلوم نیست بشه ازش درامد کسب کرد یا نه و اینکه ادم بعد اینهمه درس خوندن بره تو یه همچین رشته هایی برای درامد کسب کردن شاید باعث حس تخریب روحیه ام بشه که تو با مدرک فوق میخوای کاری کنی که با دیپلم هم میشد.
    دوستام اکثرا ازدواج کردن اما من تو سن 30 هنوز لنگ یه خواستگار مناسب هستم
    اعصابم از کل دنیا به هم ریخته
    دلم میخواد خودم رو نابود کنم تا ذهنم از اینهمه فشار راحت شه
    چیکار کنم

  2. 2 کاربر از پست مفید gisooo تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (جمعه 09 خرداد 93)

  3. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    گیسو جان،

    برای خودت اهداف میان مدت و کوتاه مدت بذار.
    درسته که در سن حساسی هستی، اما با توجه به شرایط جامعه فرصت داری. نگران نباش.

    اول این که شغل و درآمد برای خانمها در درجه اول اهمیت نیست. پس به فکر یک شغل مناسب و سبک باش.
    یک کار تقریبا نیمه وقت توی رشته ات پیدا کن. اینقدر که اولا تجربه کاری به دست بیاری و در ثانی درآمدی داشته باشی که بتونی خودت را اداره کنی.

    با اون درآمد و نیمه ی وقتی که برات می مونه برو دنبال علایقت. نقاشی، ورزش، گروههای دوستی و اجتماعی.
    لباس بخر، به خودت برس و روی شادی و سلامتی ات کار کن.

    همین باعث می شه توی فضاهای مناسب قرار بگیری و همسر مناسب پیدا کنی.
    بعضی خانواده ها و دخترها ممکنه امکانش را داشته باشند که سرشون به کار خودشون باشه و خانواده براشون شرایط خواستگار و ازدواج را فراهم کنند.

    اگر شرایط خانواده و فامیل شما طوری هست که لازمه خودت هم انرژی بذاری، شروع کن.
    نشستی غصه می خوری که چی؟
    حالا که فهمیدی یه جای کارت ایراد داره، رفعش کن. همین که متوجه شدی، عالیه.

    اگر ازدواج خوبی داشتی و شرایط زندگیت هم طوری بود که نیازی به درآمد شما نبود، همون کار سبک نیمه وقت را ادامه می دی
    شایدم تو نقاشی یا هنری که دنبال کردی به موقعیتی رسیدی که تونستی بری دنبال اون کار.
    اگر هم بعد ازدواج به کار و درآمدت نیاز بیشتری بود تجربه و کار که داری، همون را بیشتر می کنی.

    سفت و سخت دنبال کار و در آمد و ... نباش.
    یه مقدار زندگیت را زنانه کن. سبک تر کن.
    فکر و غصه را تعطیل کن. عمل کن!
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 10 خرداد 93), gisooo (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (جمعه 09 خرداد 93), sanjab (شنبه 10 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), خیال تو (شنبه 10 خرداد 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    192
    Array
    سلام دوست عزیز
    خوب از همین فردا به مطالعه کردن در زمینه ی علائقتون بپردازید. این روزها اکثرا همین طوری دارند بی هدف و باری به هر جهت جلو میرند.عیب از سیستم آموزش و تفکر حاکم بر این سیستم از پایه ویران هست.تفکری که میگه اگه وارد دانشگاه نشی آدم نیستی! جدیدا هم سطح تحصیل کردگی به فوق و دکتری رسیده! خوب شد این مملکت تحریم شد تا همه بفهمند صنعت این کشور کجاست و دانشگاههای پر مدعاشم با بودجه های میلیاردیشون هیچ کاری از دستشون بر نمیاد. علمی که به صنعت و نهایتا به ثروت تبدیل نشه به درد نمیخوره. پاس کردن درس و چاپ کردن سالی 220-230 تا مقاله اونم تو موضوعاتی که ارتباطی با صنعت کشور خودمون نداره(مثلا 90 در صدش نانوفناوریه)، فقط و فقط اتلاف پول و وقت هست. من در تعجبم چطور فارغ التحصیلای لیسانس توی شرکت بنز اون ماشینها رو طراحی میکنند و توی ایران یه در رو نمیتونند به بدنه ریگلاژ کنند ! اگه توی کشور ما کار علمی میشد کدوم اتوموبیل، هواپیما،پالایشگاه و ... ساخته شده؟
    چرا سیستم آموزشی فقط باید ما رو تایید کنه؟ من کسی هستم که این سیستم رو تایید نمیکنم و به زودی ازش خارج میشم ، هرچند اگه قبلا شرایطش فراهم بود اصلا وارد آموزش عالی نمیشدم. گرفتن جلوی ضرر در هر لحظه منفعته. من از سه سال پیش به موازات دروس دانشگاه روی علائقم کار میکنم و الان هم به جاهای خوبی دارم میرسم. پیشنهاد میکنم شما هم این جرات رو بکنید و حس "رضایت از خود" رو تجربه کنید.
    دوست عزیز ، ما یه بار توی این دنیا زندگی میکنیم پس بهتره مسئولانه و اون طوری که میخوایم زندگی کنیم نه بر اساس فرهنگ و تفکرات پوچی که به ما تحمیل میشه.
    شما اولین نفری نیستید که چنین حسی دارید ؛راه حلش هم اینه که به علائقتون احترام بذارید .
    انشاء الله که موفق باشید.

  6. 5 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 10 خرداد 93), gisooo (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (جمعه 09 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), خیال تو (شنبه 10 خرداد 93)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    ببین چی دوست داشتی که نکردی. هر چی. همونو شروع کنی حداقلش تا یکی دو ساعت بعدش هم خوشحالی. بعدا شاید بیشترم بشه خوشحالبت.

    خیلی بیکار بودی می تونی دکتری ادامه بدی بعدش درس می دی. حالا هیات علمی هم نمیشه ادم بشه چاره نیست که. البته فکر کنم بعضی شهرا بشه

    در مجموع دوستان خوب گفتن. همونطوری که شیدا گفت هدفای کوتاه مدت یا حتی بلند مدت بذاری واسه خودت خوشحال میشی و دلیل برای تلاش پیدا می کنی. همونطوری که رضا گفت هم مطالعاتتو بیشتر کن هم اینکه در کنارش دنبال علایقت هم برو.

    هیچی ثابت نمی مونه همه چی متغیره. تو کاری که دوست داری بکن. بعدش اگه روحیه ات بهتر شه خودت راه های بهتری پیدا می کنی

    در کل واسه هیچی اعصابتو خراب و خورد نکن.
    ورزشی تفریحی چیزی هم بکن.

    یکی از دوستای همین تالار می گفت (من و خودشو میگفت) که ما خودمون تنهایی رو واسه خودمون درست کردیم. بعدش هم می خوایم بدون تلاش به چیزایی که م یخوایم برسیم. واسه من فکر کنم راست می گفت.

    تو مشکلی نداری. یه کمی خسته ای یه کوچولو هم عصبانی. اگه ورزش کنی و همون کارایی که دوست داری رو بکنی کنار درست حالت خوب میشه بعدش می تونی توی حتی همون رشته ای که می گی کار نیست هم وقتی حال و روحیه ات خوبه واسه خودت کار دست و پا کنی.




    http://www.hamdardi.net/thread-26620.html
    از فشار ذهن گفتی این تاپیکو هم نگاه کن.
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 10 خرداد 93 در ساعت 00:28

  8. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    gisooo (شنبه 10 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93), خیال تو (شنبه 10 خرداد 93), شیدا. (شنبه 10 خرداد 93)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام
    مرسی بچه ها
    بچه ها پست 3 تا در یک روز یعنی از ساعت 24 امشب تا 24 فردا شب؟؟؟

    شیدا جون اخه همون کار نیمه وقت پیدا کردن هم به این راحتی نیست.احساس میکنم که یه بغض بزرگ داره خفه میکنه منو.یه درد روی قلبم هست.مشکلم مقایسه با ادمهایی هست که اطرافم هستن .میدونین الان تو دارم فوق رو تو یه شرایطی میخونم که تو کلاسمون همه دختر هستن و همه سنشون از من کمتر هست و همه هم خدا رو شکر شرایطشون ایده ال هست.یعنی با اینکه از من کوچیکترن بعضیا شوهر دارن بعضیا کار دارن و شرایط من با اینکه از همه بزرکترم انگار از همه عقبترم.همش دنبال دکتران و یا اینکه چیکار کنن که مقاله بدن و یا چیکار کنن حقوقشون بیشتر شه و در مورد کارشون صحبت میکنن و ...خیلی ناراحتم نه به خاطر شرایط خوب اونها بلکه به خاطر اینکه خودم اینقدر باید عقب بیفتم و تازه تو این سن دنبال این باشم که به چی علاقه دارم...فکرم مدتها این هست که تنها چیز مرک هست که میتونه نجاتم بده

    من چند باری رفتم یه کار هنری درست کردم و خواستم اینترنتی بفروشم اما متاسفانه نشد و مشتری جور نشد و حالا خانوادم زیاد اعتماد ندارن به این کارا و از نظر روحی اصلا ساپورتم نمیکنن و همش ایه یاس میخونن که تو این کارها درامد نیست و بهتره دنبال کار درست حسابی که یعنی همون کارای شرکتی و اینها باشیم اما من از اون نوع کارا خوشم نمیاد اره اقا رضا من با حرفاتون در مورد دانشگاه ها کاملا موافقم و تب ادامه تحصیل و مقاله دادن و ...من اصلا از جو دانشگاه تو دوره فوق خوشم نمیاد و تمایلی به اداممه تحصیل ندارم.میدونی رضا شما خیلی جلو هستی چون دقیق میدونستی که به چی علاقه داری اما من یک نمیدونم دقیق به چی علاقه دارم فقط یه سری حس ها هست که مثلا با دیدن بعضی کارای هنری حس خوب لذت بهم دست میده نمیدونم در همین حد کافی هست یا نه؟و دوم اینکه نمیدونم چجوری باهاش درامد به دست بیارم و اینکه اصلا میشه یا نه چون برای من درامد خیلی مهم هست

    مینوش به خدا میفهمم چی میگی...دلم پر درد هست.یه سوالی ازت میپرسم میشه بگی کارت در رابطه با رشتت هست ویه کار تخصصی هست و اینکه ایا از کار کردنت لذت میبری و حس خوبی بهت میده؟اره منم شرایطم برای خواستگار جوری هست که از طریق خانواده نمیشه و باید خودم اقدام کنم اما اصلا نمیدونم از کجا؟؟البته الان این مشکل کار و هدف زندگی هست که خیلی اذیتم میکنه و بعضی وقتا هم مشکل ازدواج نکردن و... مینوش با من راحت باش هر چی دوست داری بنویس من دیدم که پستت روجایی که در مورد دوست پسر بود ویرایش کردی دلیل نداشت منم مثه تو بچه نیستم.متاسفانه خانواده منزوی داریم.میدونی دلم چی میخواست اینکه مثلا به جای هدر دادن وقتم توی دانشگاه و این سالها دوره های ارایشگری رفته بودم و یه ارایشگاه زده بودم و الان یه عالمه درامد داشتم و از کارم لذت میبردم.البته جالبه که هنوز مطمئن نیستم که ایا واقعا لذت میبردم؟؟؟نمیدونم فقط حس میکنم من با این نوع کارها میتونم ارتباط برقرار کنم اما توان و پشتیبانی اینکه وارد این کارها بشم و بعد اگه دیدم خوشم نمیاد ولش کنم رو ندارم...

    از این زندگی خسته شدم خیلی وضعم خرابه نه؟؟

  10. 4 کاربر از پست مفید gisooo تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 10 خرداد 93), m.reza91 (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (شنبه 10 خرداد 93), شیدا. (شنبه 10 خرداد 93)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    به نظر من تو هم حالا که توی اون جوی به فکر مقاله و دکتری هم باش. سن چه اهمیتی داره؟ سن فقط یه عدده. نه بیشتر. تو سعیتو بکن کاراتو خوب انجام بدی.

    وقتی وسط منبع های اطلاعاتی الان به فکر مقاله دادن باش به فکر منابع دکتری باش و از الان بخون که بعد فوقت یا اخراش در جا قبول شی. اونوقت سنت مهم نمی شه. تو واسه چی انقدر درگیر سنی؟ تو پیگیر بقیه عمرت باش خوب و دقیق. بعدش در قیاس با بقیه می بینی خیلی هم جلو تر افتادی چند سال دیگه.

    واسه چی خودتو بندازی تو ناراحتی عصه؟ تو دردی داری؟ کار نداری که یا پیدا می کنی یا دکتری می خونی. تازه همون همکلاسیات برو دوست شو باهاشون وقتی همه اشون کار می کنن می تونه یکی شون تو رو معرفی کنه و ببره تو رو سر کار. با استادات خوش رفتار باش خودتو مشتاق درس نشون بده کار کن سوال کن نمی دونم لاس بزن هر چی هر کدومشون ممکنه بتونن تو رو برسونن به کار به هر جا که می خوای.

    کلا روحیه اتو خوب کن و با همه هم یه مقدار رفتارات دوستانه باشه باهاشون دوست شو. همه می تونن برات بشن کسی که تو رو به کار می رسونه و به شوهر. خودتم تلاش کن. همین که فوقتو خوب بخونی بگیری عالیه. همه چی ارزشمنده. به جز کار و شوهر دیگه مشکلی نداری؟

    راستی اگه فکر می کنی افسرده ای ورزش تغذیه خوشگذرونی با دوست و اشنا و این چیزا. بعدش اگه بهتر نشدی روانپزشک. اما اولش ورزش و برنامه و هدف و تغذیه مناسب و چند تا دوست خوشگذرون و اینا داشته باش خوب میشه روحیه ات.


    راستی گیسو من فکر می کنم من به دنیا بدهکارم. من هیچوقت واسه دنیا و ادماش کاری نکردم. پس خیلی هم نمی تونم توقع داشته باشم از دنیا. حداقل کاری که می تونستم بکنم این بود که از استعدادام از فرصتایی که برام پیش میومد حتی از زمانایی که می تونستم خوش بگذرونم استفاده نکردم. اینا گناهای کوچیکی نیستن. تو الان از فرصتات از وظایفی که داری باید استفبال کنی. کلی ادم هستن که ی تونی باهاشون دوست شی تو همن کلاست. وظیفه و مسوولیتت اینه که فوقتو خوب بخونی اطلاعاتتتو ببری بالا مقاله بدی. فعال باشی. به دنیا به زندگی انرژی بدی و بابت لحظه های عمرت خوشحال باشی.

    موفق باشی.





    - - - Updated - - -

    ازمایش خون هم بده چکاپ کن خودتو
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 10 خرداد 93 در ساعت 09:24

  12. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    gisooo (شنبه 10 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93)

  13. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    به نظر من تو هم حالا که توی اون جوی به فکر مقاله و دکتری هم باش. سن چه اهمیتی داره؟ سن فقط یه عدده. نه بیشتر. تو سعیتو بکن کاراتو خوب انجام بدی.

    وقتی وسط منبع های اطلاعاتی الان به فکر مقاله دادن باش به فکر منابع دکتری باش و از الان بخون که بعد فوقت یا اخراش در جا قبول شی
    این کار را نکن.
    وقتی اصلا رشته ات را دوست نداری، وقتی از سر بیکاری و حالا چون همه می خونن رفتی فوق خوندی
    ادامه دادن و دوباره خوندن کار اشتباهیه.

    راهی را برو که دوست داری. که بهت لذت می بخشه و آرامش می ده.
    الان نمی شه همه چیز را بذاری کنار و بگی می خوام برم نقاشی یاد بگیرم و خوش باشم.
    ولی می شه معقول و متعادل مسیرت را عوض کنی.
    درسی را که تا اینجا خوندی تمامش کن. اما رشته ای که علاقه نداری، دکترا برای چی؟

    الان کمی برای روی پله اول رفتن دیره. نمی شه بدون احتیاط این کار را بکنی.
    پس نصف وقتت را بذار ادامه همون مسیر قبلی (کار توی رشته ات، کسب درآمد و ...)
    نصف دیگه اش را بذار علایقت.

    در مورد شرایطت برای خواستگار هم باید خودت فعال باشی.
    با همون همکلاسیهات ارتباط خوب داشته باش. حرف پیش می آد بگو که مجردی و دوست داری ازدواج کنی.
    اگر بین آشناهای همسرشون یا خودشون کسی را بشناسن شاید معرفی کنند.

    اما این را بدون که هیچ کس جرات نمی کنه دختر خموده و افسرده و غرغرو و نگران و ... را معرفی کنه.
    هیچ کس هم جذب افسردگی نمی شه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    gisooo (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (شنبه 10 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    چرا شیدا دکترا نه؟ وقتی به چیز خاصی علاقه ای نداره خوب همون رشته ی خودشو بخونه. یا نمی دونم یه رشته ای نزدیک به رشته ی خودشو ادامه بده. اینطوری تدریس می کنه و بیکار نیست. مگه اینکه مقاله دادن درس دادن و تحقیق کردن اصلا توی سلیقه یا استعدادش نباشه. وگرنه اخرش ادم اعتبارش همون چیزیه که درسشو خونده. یعنی یکی بیاد یه مقاله خوب بده توی رشته ای غیر از رشته خودش کمتر کسی به این راحتی بهش اعتماد می کنه. تهش که چی؟
    تازه مگه توی فوقش چه خبر بود؟ دکتری هم یه مزخرف دیگه است کار سختی به نظرم نمیاد باشه بتونه قبول شه بفیه اش هم جور میشه دیگه. تمام این کارایی که دوست داره هم می تونه کنار درس خوندنش بکنه. نقاشی ارایشگری هر چی کنارش می ره یاد می گیره.
    من فکر می کنم فشار درسی بهش اومده الان دپ شده فرار می کنه از درس خوندن.
    به هر حال گیسو هر چی بخوای باید کنار همین درست شروع کنی تست کنی حتی به یه جایی برسونیش بعدش تصمیم بگیری.
    ضمنا دقیقا نمی دونم از نقاشی چی م یخواد و چه توقعی داره. اگه برای خوشحالی خودش و البته یه مقدار فروش بخواد می شه. وگرنه خود هنریا واسه اینکه معروف شن هر کاری هر کاری م یکنن حتی پا رو سر هم می ذارن خیلی اوقات هر کاری نیاز باشه می کنن. واسه معروف شدن خیلی سخته حداقل تا جایی که می دونم . اما واسه فروش و داشتن یه بازار شخصی میشه.
    ارایشگری هم اونقدرام که فکر می کنی گیسو وقت نمی بره. دوره های سه ماهه برو یه جای درست حسابی. اصلا چیزی نیست که بخوای از همه وقتت بزنی. هم دانشگاهتو برو هم کنارش یه دوره ارابشگری که دوست داری ثبت نام کن. کم کم دوره هاشو کامل می کنی. خیاطی هم اگه دوست داری خوبه یاد بگیری. اما اینا رو کنار دانشگاهت یاد بگیر مثل کلاس ورزش. زبانت هم قوی کن. ایلتس بگیری یا تافل خیلی جاها فکر کنم می تونی درس بدی. رشته ات هم می تونی تدریس کنی. کار شرکنی هم پیدا می کنی. اعصابتو روحیه اتو خوب کن.
    ولی اینا نظرات من بود. البته اگه گیسو تنها مشکلش کار باشه و شوهر و مثل من داغونی ها و دغدغه های جوراحور نداشته باشه.
    موفق باشید.

  16. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    gisooo (شنبه 10 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93)

  17. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    چرا شیدا دکترا نه؟ وقتی به چیز خاصی علاقه ای نداره خوب همون رشته ی خودشو بخونه. یا نمی دونم یه رشته ای نزدیک به رشته ی خودشو ادامه بده. اینطوری تدریس می کنه و بیکار نیست.
    وقتی رشته اش را دوست نداره، تا همین جا هم اشتباه کرده که خونده.
    کاری که آدم دوست نداره را که نباید روی چشم و هم چشمی و از روی ناچاری و ... انجام بده.
    نتیجه اش می شه همین حسی که الان داره.

    وقتی دوست نداره بخونه که حالا شاید بتونه چند ساعت حق التدریس بره سرکلاس که چی بشه؟
    چون بقیه مقاله می دن ایشونم باید بده؟
    چون بقیه به فکر دکتران .........

    اگه برای خودش و نیازهاش و علایقش زندگی کنه، بهتر نیست؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  18. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    gisooo (شنبه 10 خرداد 93), meinoush (شنبه 10 خرداد 93), sanjab (شنبه 10 خرداد 93), فرشته اردیبهشت (شنبه 10 خرداد 93)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    33
    Array
    ببین دکترا اگه بخونم یکی این میشه که حد کم باید 4 سال دیگه از عمرم رو پای چیزی بذارم که دوست ندارم و دوم این هست که با مدرک دکترا دیکه اصلا نمیشه دنبال علایقم برم و بخوام تو اون زمینه کار کنم چون مدرک دکترا دیگه به ادم اجازه هر کاری رو نمیده و هر کار کنی همش میگن که حیف نبود با این مدرک و ... این کارو میکنی و ...
    من متنفرم از اینکه بخوام چند سال دیگه توی دانشگاه باشم و تازه بعدشم شغل استادی رو هم اصلا ازش خوشم نمیاد و باهاش احساس خوبی ندارم چیزی که شاید اکثرا دوست داشته باشن
    اخ مینوش نمیدونی این حرفایی که میزنی اکثر بچه های کلاسمون همش دارن میزنن و اصلا حرف در موردش هم و فکر کردن بهش هم اعصابم رو خورد میکنه چون دوباره منو تو همه چیز مردد میکنه که شاید دارم اشتباه میکنم و حتما باید منم مثه اونا باشم!!!

    تازه یه موردی هم هست که مثلا بچه ها میخوان از سر دلسوزی بهم بگن که اره تو هم بیا اینکارو کن و یه فکری کن وحیفی و عمرت هدر میره و همین حرفاشون حس خیلی خیلی بدی بهم میده یعنی من رابطه ام باهاشون خیلی خوب هست اما وقتی وارد فاز نصیحت میشن که سعی کن یه کاری کنی و از عمرت استفاده کنی و ...اینا باعث میشه که حس کنم عقب افتادم و به شدت بهم میریزم که کسایی که از من کوچیکترن دارن بهم نصیحت میکنن و ناراحت میشم و از نظر روحی به هم میریزم هر چند میدونم که قصدشون خیرهست وبرای همین میخوام زودتر یه تصمیمی بگیرم که دیگه دخترای کلاس اینطوری نخوان نصیحتم کنن و ...حسم درست هست؟؟شما هم بودین ناراحت میشدین

  20. کاربر روبرو از پست مفید gisooo تشکرکرده است .

    meinoush (شنبه 10 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.