به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array

    من میخوام از خوودم شکایت کنم نه از همسرم!

    سلام دوستان عزیز همدردی.
    خیلی وقته که خوشبختانه یا متاسفانه اینجا نیومده بودم.امیدوارم منو به خاطر داشته باشین.

    بعد اون دعوای جدی که داشتیمو من به طلاق فکر میکردم و بلاخره رضایت دادمو برگشتم خونه، زندگیمون وارد یک برحه جدید شد.
    از تغیرات خودم میگم چون میخوام کمکم کنین.

    1.حس من به خانواده شوهرم عجیب عوض شده (خیلی دوسشون داشتم و برام عزیز بودن اما نمیتونم الان حرفای مادرشوهرم تو اون زمانی که خونه پدرم بودمو فراموش کنم... و حس میکنم اونا هم دیگه منو دوست ندارن و واقعا در عمل هم نشون میدن و در کل الان روابطمون خراب شده)

    2.خیلی زود رنج شدم و نسبت به خانوادم هم حساس شدم (من سه سال انواع فحش و تهمت و دروغ بستن و غیبت نسبت به خانوادم از طرف شوهرمو تحمل کردم تا دیگه بریدمو رفتم خونه پدرم. اما الان که دیگه خیلی کم پیش میاد همسرم رفتار بدی با اونا چه جلو و چه پشت سر داشته باشه، من حساسیتم زیاد شده. گاهی فکر میکنم اگه روزی بخوام بین پدرمو شوهرم کسی رو انتخاب کنم، قطعا پدرمو انتخاب میکنم)

    3.اعصابم ضعیف شده. الان دانشگام تموم شده و باید فکرم ازاد باشه اما نا آرومم و خیلی فشار روحی دارم و زود عصبانی میشم.

    4.بسیار سرد مزاج شدم.

    5. یک پیام مشکوک ناخود آگاه در گوشی همسرم دیدم که حتی احتمال صحتش داغونم میکنه.
    6. برای موارد درسی (ادامه تحصیل) گاهی مواقع با آقایون در ارتباطم که میترسم نکنه روزی همسرم همینو بهانه کنه تا با خانم ها ارتباط داشته باشه.

    7.در احساسم هم سرد شدم.

    لطفا از این شرایط نجاتم بدین تا دوباره بتونم اخلاق و روحیه خوبی پیدا کنم.
    سوالی داشتین در خدمتم

  2. 4 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (یکشنبه 13 بهمن 92), بی نهایت (یکشنبه 13 بهمن 92), دختر بیخیال (یکشنبه 13 بهمن 92)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    اتفاقا برعکس چون اسم کاربریتون خیلی قشنگه آدم همیهش یادتون میوفته

    فقط میتونم بنویسم باهاتون همدردی میکنم عمق دردی رو که دارین میکشین خیلی خبو بیان کردین ایشالله هرچی خیره و به صلاحه همون میشه منم بارتون دعا میکنم

  4. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), دختر بیخیال (یکشنبه 13 بهمن 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 13 بهمن 92)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,567
    امتیاز
    44,791
    سطح
    100
    Points: 44,791, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,976

    تشکرشده 6,452 در 1,462 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    سلام شمیم الزهرا.من تقریبا همه تاپیکهاتون رومیخوندم.خوشحالم که الان شرایط بهتری روداری.خیلی تعجب کردم وقتی دیدم حالت چقدر شبیه منه.الان یه پست گذاشتم توی تاپیکم .منم ممثل شما حال روحیم داغونه احساس میکنم انرژیم تحلیل رفته وهمش دنبال بهونه ام واسه اذیت کردن خودم.خیلی عصبی شدم وبافکرهای مختلف خودمو اذیت میکنم.اما این اشتباه چون فقط باعث میشه قدر شرایط خوبمون روندونیم ودوباره برگردیم سر نقطه اول. امیدوارم هرچه زودتر حالتون بهتربشه.

  6. 3 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (یکشنبه 13 بهمن 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 13 بهمن 92)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    خاله قزی و پاییز جان. خیلییی خوشحالم کردین که منو یادتونه و جواب دادین.ممنونم

    منتظرم که دوستان و کارشناسان عزیز راهنماییم کنن.

  8. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (یکشنبه 13 بهمن 92), paiize (سه شنبه 15 بهمن 92)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    منتظر راهنمایی های شما عزیزان هستم

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام شمیم الزهرای عزیز،

    با خاله قزی موافقم، نام کاربریت اثری میذاره که فراموش نمیشه.

    من یه سوال ازت دارم. احتمال میدی ریشه این مشکلاتی که لیست کردی، چی باشه؟ اگه بین چند تا گزینه شک داری، همه رو بنویس.

    از اونجائیکه تو بیشتر از همه ی ما به شمیم الزهرا نزدیکی، بهترین گزینه برای بازرسی و ریشه یابی هستی.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  11. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), بی نهایت (دوشنبه 14 بهمن 92), شمیم الزهرا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام میشل عزیز
    ممنونم

    ریشه هایی که فعلا حدس میزنم:

    1.چون درسم تموم شده دچار سردرگمی در انتخاب راه ادامه تحصیل هستم و آشفتگی ذهنی دارم (ارشد بخونم نخونم چی بخونم کجا بخونم...)

    2.اثرات اون دعوایی که قبلا گفتم در من هست.به خصوص در ارتباط با مادرشوهرم.

    3.حس اینکه همسرم درکم نمیکنه دارم و با این فکر تحملم کم میشه.

    4.اعماد به نفسم خیلی کم شده (زیاد تحقیر شدم و دید بدی به خودم پیدا کردم. یعنی برچسب هایی که بهم زدنو دیگه خودمم باور دارمو باعث تضعیف روحیه زیادی شده)

    5.وقتی از همسرم ناراحت میشم چون میدونم اگه ناراحتیمو بگم اون قبول نمیکنه و تازه شاکی هم میشه که تو حق نداشتی از این اتفاق ناراحت شی، این موضوع که مکرر پیش میاد روحیم خیلی خراب میشه و اعضابم ضعیف میشه.

    6.از نظر هرمونی هم به هم ریختم که میدونم تاثیر گذاره بر اعصاب.

    7.حس میکنم محرم راز همسرم خانوادشن نه من. و این فکر خیلی بهم فشار میاره. (من از نظر همسرم صلاحیت مشورت در امور مالی رو زیاد ندارم و دائم با مامان و باباش حرف میزنه که برام آزار دهندست و وقتی ازش میخوام با منم حرف بزنه میگه این مسائل جز کار منه و به تو ارتباطی نداره، پدر و مادرم تجربه دارن که با اونا حرف میزنم. بهش میگم من نمیگم از من بپرس چی کار کنی، فقط منو در جریان بذار برام تعریف کن چی کار میکنی، میگه مگه بیکارم بیام واسه تو تعریف کنم!)

    8.حس اینکه قدر خانوادمو نمیدونه آزارم میده.

    9.حس میکنم از خدا دورم و بعد از هر دعوایی بین من و همسرم و یا کار بدی که میکنم، خیلی فشار بهم میاد که چقدر من بدم این کارو کردم...

    فعلا چیز دیه ای به ذهنم نرسید میشل جان. اگر موردی بود حتما میام میگم

  13. 5 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (سه شنبه 15 بهمن 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92), بی نهایت (دوشنبه 14 بهمن 92)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    بقول هموطنای رشتیمون ا اوووووو چقدی مشکل داری شما

    من دوتاش که میدونم رو جواب میدم

    ببخشیدا خیلی زیاد براتون احترام قائلم مخصوصا با این کاربری زیباتون ولی این نوشتتون بازم شرمنده چرته و حرف مفت

    4.اعماد به نفسم خیلی کم شده (زیاد تحقیر شدم و دید بدی به خودم پیدا کردم. یعنی برچسب هایی که بهم زدنو دیگه خودمم باور دارمو باعث تضعیف روحیه زیادی شده)

    اگه یکی دیگه بود در مورد خودش میگفت قبول میکردم نه شما پس الکی زور نزن به خودت القا کنی این یه مورد رو

    در این مورد اگه قبلا مشورت میکرده رو نمیدونم ولی در کل میگم :

    7.حس میکنم محرم راز همسرم خانوادشن نه من. و این فکر خیلی بهم فشار میاره. (من از نظر همسرم صلاحیت مشورت در امور مالی رو زیاد ندارم و دائم با مامان و باباش حرف میزنه که برام آزار دهندست و وقتی ازش میخوام با منم حرف بزنه میگه این مسائل جز کار منه و به تو ارتباطی نداره، پدر و مادرم تجربه دارن که با اونا حرف میزنم. بهش میگم من نمیگم از من بپرس چی کار کنی، فقط منو در جریان بذار برام تعریف کن چی کار میکنی، میگه مگه بیکارم بیام واسه تو تعریف کنم!)

    مرد جماعت جون به جونشون کنیا مغرور هستن و از خودراضی واسه همین یه مثل هست بین ماها که توی مسائل مالی به زن جماعت مشورت نکن عقلش ناقصه و قد نمیده به این چیزا در حد نوک دماغش رو فقط میبینه( گرچه در حد نوک دماغ رو من تا حدودی قبول دارم اینو باید قبول کنین اینجور یهستین یکی کمتر یکی بیشتر) گرچه من یکی هرچی بخوام بخرم با همسرم مشورت میکنم تا الان هم فقط سود بردم چون خیلی زیاد منو درک میکنه خدا پدر مادرشو بیامرزه.شما هم یه کاری کن سعی کن توی مشورت ها یکم مثل خانم های قانع باشی تا جایی که میشه واسش خرج نتراش یا فقط شنونده خوبی باشی.وقتی کار خودش رو میکنه بزار راحت باشه ولی نظرت رو بهش حتمی بگو با ملایمت البته بگو این به ذهنم میرسه ناراحتم نباش گفتش برو بابا شما زنا عقلتون به این چیزا نمیرسه بازم پیشنهاد بده مرده دیگه فکر میکنه عقل کل حساب میشه

    بقیش میوفته گردن بانو شیدا و میشل جواب بدن

  15. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), بی نهایت (دوشنبه 14 بهمن 92), شمیم الزهرا (دوشنبه 14 بهمن 92)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    شمیم الزهرای عزیزم،

    خوشحالم که (همونطور که در عنوان تاپیکت آوردی) میدونی مسائلی که درگیرشون شدی، ریشه های درونی دارن. خداروشکر که این تشخیص رو دادی

    من فکر می کنم تاپیک های http://www.hamdardi.net/thread-31154.html و http://www.hamdardi.net/thread-31076.html#post305255 برات مفید باشن. استفاده از این تاپیک ها دو مرحله داره، یکی مطالعه دقیق و درک کردنشون، و مرحله دوم تمرین تمرین و تمرین....

    در بندهای 2،3،4،5،7،8،9 از پست قبلت، چندین مورد خطای شناختی دیده میشه. لطفا وقتی تاپیک های بالا رو خوندی، بیا و برامون بنویس که چه خطاهای شناختی ای رو تشخیص دادی.

    البته راه نجات از این خطاها (که مثل علف هرز به ذهنمون پیچیدن و نمیذارن درست کار کنه) تمرین تمرین و تمرین هست... یعنی ممکنه من تشخیص بدم که خطای استدلال احساسی رو دارم، این تشخیص خیلی عالیه. اما چیزیکه باعث می شه به مرور زمان از این خطا رها بشم اینه که (طبق تمرینی که آقای sci دادن) هر روز مشخص کنم که در چه مواردی این خطا رخ داده...

    بعلاوه در بندهایی که بالا آوردم، یه جاهایی نپذیرفتن حقوق فردی دیگران دیده میشه. تاپیک های مشاوره she و ستایش رو با آقای Sci خوندی؟ تو صفحه اول از تاپیک http://www.hamdardi.net/thread-30099.html حقوق فردی آورده شده. لطفا تمرینی که آقای Sci اینجا دادن رو هم انجام بده. خیلی بهت کمک می کنه.

    من این امید رو دارم که با صرف زمان و جدیت لازم، و انجام دادن این دو سری تمرین، مشکلاتت برطرف بشن.

    این تاپیک رو هم بخون، بهت الهام میده: http://www.hamdardi.net/thread-18860.html

    علاوه بر اینها، دو نکته دیگه هم هست:

    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    1.چون درسم تموم شده دچار سردرگمی در انتخاب راه ادامه تحصیل هستم و آشفتگی ذهنی دارم (ارشد بخونم نخونم چی بخونم کجا بخونم...)
    بهتره یه زمانی رو تعیین کنی و یه برنامه ریزی حسابی برای آینده تحصیلیت داشته باشی. این فشار که از ذهنت برداشته بشه، خیلی احساس راحتی می کنی.

    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    6.از نظر هرمونی هم به هم ریختم که میدونم تاثیر گذاره بر اعصاب.
    عزیزم برای این مورد هم به پزشک مراجعه کن و آزمایش بده ببین اختلالات هرمونیت در چه حد هستند و برطرفش کن. چون همونطور که گفتی این مسائل هم خیلی اثر گذارن.

    موفق باشی گلی.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  17. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), paiize (دوشنبه 14 بهمن 92), بی نهایت (دوشنبه 14 بهمن 92)

  18. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    سلام میشل عزیز
    ممنونم

    ریشه هایی که فعلا حدس میزنم:

    1.چون درسم تموم شده دچار سردرگمی در انتخاب راه ادامه تحصیل هستم و آشفتگی ذهنی دارم (ارشد بخونم نخونم چی بخونم کجا بخونم...)

    2.اثرات اون دعوایی که قبلا گفتم در من هست.به خصوص در ارتباط با مادرشوهرم.

    3.حس اینکه همسرم درکم نمیکنه دارم و با این فکر تحملم کم میشه.

    4.اعماد به نفسم خیلی کم شده (زیاد تحقیر شدم و دید بدی به خودم پیدا کردم. یعنی برچسب هایی که بهم زدنو دیگه خودمم باور دارمو باعث تضعیف روحیه زیادی شده)

    5.وقتی از همسرم ناراحت میشم چون میدونم اگه ناراحتیمو بگم اون قبول نمیکنه و تازه شاکی هم میشه که تو حق نداشتی از این اتفاق ناراحت شی، این موضوع که مکرر پیش میاد روحیم خیلی خراب میشه و اعضابم ضعیف میشه.

    6.از نظر هرمونی هم به هم ریختم که میدونم تاثیر گذاره بر اعصاب.

    7.حس میکنم محرم راز همسرم خانوادشن نه من. و این فکر خیلی بهم فشار میاره. (من از نظر همسرم صلاحیت مشورت در امور مالی رو زیاد ندارم و دائم با مامان و باباش حرف میزنه که برام آزار دهندست و وقتی ازش میخوام با منم حرف بزنه میگه این مسائل جز کار منه و به تو ارتباطی نداره، پدر و مادرم تجربه دارن که با اونا حرف میزنم. بهش میگم من نمیگم از من بپرس چی کار کنی، فقط منو در جریان بذار برام تعریف کن چی کار میکنی، میگه مگه بیکارم بیام واسه تو تعریف کنم!)

    8.حس اینکه قدر خانوادمو نمیدونه آزارم میده.

    9.حس میکنم از خدا دورم و بعد از هر دعوایی بین من و همسرم و یا کار بدی که میکنم، خیلی فشار بهم میاد که چقدر من بدم این کارو کردم...

    فعلا چیز دیه ای به ذهنم نرسید میشل جان. اگر موردی بود حتما میام میگم
    عزیزم با اون اسم زیباتون که به آدم آرامش می ده
    می خوام بگم سلیقتون در انتخاب نام کاربری قابل تحسینه و این حس رو به آدم می ده که شخصیت پشت پرده خیلی آرامش بخشه.

    خیلی ذهنتو مشغول کردی چه خبره؟
    از این دعواها تو زندگی هممون به نوعی بوده و بدون برای ترمیم همه جانبه اون نمی تونی هم زمان اقدام کنی.

    یه خورده به خودت و همسرت وخانواده ها باید فرصت بدی عزیزم.
    اولین کاری که باید یکنی اینه که به خودت و رابطه عاطفی با همسرت بپردازی.

    ذهنت رو ازمسایل اقتصادی و مشورتو مادر شوهر و خانوادت و ... رها کن اونا در صورتی که بتونی آرامش رو به خودت و همسرت برگردونی درست می شه.

    خودت را دوست داشته باش. همسرت را هم فقط به خاطر اینکه شمیم الزهرا ظرفیت محبت کردن را دارد و از این بابت لذت می بره به همسرت محبت کن (افراط نکنی ها) .
    به تحصیلت فکر کن.

    یک نکته کلیدی از مشکلاتت با خانوادت صجبت نکن. به هیچ وجه.

  19. 7 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (دوشنبه 14 بهمن 92), faghat-KHODA (چهارشنبه 16 بهمن 92), khaleghezey (دوشنبه 14 بهمن 92), paiize (دوشنبه 14 بهمن 92), کاغذ بی خط (سه شنبه 15 بهمن 92), میشل (دوشنبه 14 بهمن 92), شمیم الزهرا (دوشنبه 14 بهمن 92)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 اسفند 92, 10:36
  2. اشنایی قبل ازازدواج ووابستگیهای ناشی ازان وپشیمانی
    توسط roseflower در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: جمعه 23 فروردین 92, 19:21
  3. موفقیت از آن كسانی است كه ذهنیت موفق دارند
    توسط ani در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 آبان 88, 18:19
  4. چرا طریقه ارسال کردن رو صریح وواضح در صفحه اول نشان ندادید ؟
    توسط ستایش در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 آبان 86, 17:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.