به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    293
    سطح
    5
    Points: 293, Level: 5
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 منو نادیده میگیره

    سلام دوستان عزیز. من با همسرم حدود یه ساله ازدواج کردم البته هنوز عقدیم و مستقل نشدیم. همسرم ویژگیهای مثبت زیادی داره ولی یک خصوصیتش که منو خیلی آزار میده اینکه وقتی میریم جایی مثلا مهمونی انگار از من فراریه و اصلا حتی نگاه من هم نمیکنه. با بقیه حرف میزنه ولی اصلا به من توجه نمیکنه.رفتیم با هم مسافرت چند دفعه ولی همه اش تو مسافرتا احساس میکردم من یه موجود اضافی هستم که منو به زور داره دنبال خودش را میبره و اصلا دوست نداره من باهاش باشم. اگر من برم کنارش بشینم فورا بلند میشه که حتی فکر میکنم بقیه هم فهمیدن اینو. زن و شوهرای دیگه رو میبینم همه جا با هم هستن، تو جمع کنار هم میشینن، موقع راه رفتن تو خیابون با هم راه میرن ولی من همه اش باید دنبالش بدوم تا خودمو بهش برسونم. وقتی این رفتاراشو میبینم واقعا ناراحت میشم. البته این رو هم بگم که میدونم بهم علاقه داره. هر هموقع میخوایم با هم بریم جایی من غصه دارم که با این رفتارش چکار کنم. بهش گفتم و گفته سعی میکنه درست بشه ولی همچنان ادامه میده. بعضی موقعها به بقیه حسادت میکنم که باهاشون حرف میزنه، میخنده، شوخی میکنه و به همین خاطر دلم میخواد از بقیه دورش کنم و همیشه خودمون تنها با هم باشیم!! که البته میدونم این غیر ممکنه. از دوستان خواهش میکنم راهنماییم کنن چکار کنم؟ ممنون
    ویرایش توسط paradise92 : پنجشنبه 31 مرداد 92 در ساعت 11:17

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 92 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    142
    سطح
    2
    Points: 142, Level: 2
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز...
    تحقیر و کم محلی بدترین چیز تو زندگی هست . ممکن از صدتا فحش هم برای آدم بدتر باشه مخصوصا اگر ازطرف همسرت باشه.باید دلایل این رفتارش رو ربشه یابی کنید بعد حلش کنید.
    هر دوی شما از نظر طبقاتی و فرهنگی در یه سطح هستین؟

    در برابر این کم محلی های ایشون رفتار شما با او چطوره؟
    آیا این ازدواج با تمایل و میل خودش بوده یا به اجبار؟
    آیا کس دیگه ای تو زندگیش نیست و نبوده؟
    از لحاظ ظاهر در برابر هم چطورین؟ شما خودت چطور؟
    اخلاقش در زمینه های دیگه مثل احترام به خانواده خودش و شما مثل هم هست؟
    در کل تا الان ازش پرسیدین که دوست داری من چطور رفتاری باهات داشته باشم یا خواسته هات
    ازهمسرت چیه؟
    به این سوالاتم جواب بدین اگه دوست داشتین تا بعد ادامه بدیم.
    ولی در برابرش زیاد خودتون رو دسته کم نگیریین گاهی محبت بیجا و توجه بیش از حد به کسی که درکش نداشته باشه...

    - - - Updated - - -

    سلام دوست عزیز...
    تحقیر و کم محلی بدترین چیز تو زندگی هست . ممکن از صدتا فحش هم برای آدم بدتر باشه مخصوصا اگر ازطرف همسرت باشه.باید دلایل این رفتارش رو ربشه یابی کنید بعد حلش کنید.
    هر دوی شما از نظر طبقاتی و فرهنگی در یه سطح هستین؟

    در برابر این کم محلی های ایشون رفتار شما با او چطوره؟
    آیا این ازدواج با تمایل و میل خودش بوده یا به اجبار؟
    آیا کس دیگه ای تو زندگیش نیست و نبوده؟
    از لحاظ ظاهر در برابر هم چطورین؟ شما خودت چطور؟
    اخلاقش در زمینه های دیگه مثل احترام به خانواده خودش و شما مثل هم هست؟
    در کل تا الان ازش پرسیدین که دوست داری من چطور رفتاری باهات داشته باشم یا خواسته هات
    ازهمسرت چیه؟
    به این سوالاتم جواب بدین اگه دوست داشتین تا بعد ادامه بدیم.
    ولی در برابرش زیاد خودتون رو دسته کم نگیریین گاهی محبت بیجا و توجه بیش از حد به کسی که درکش نداشته باشه...

  3. کاربر روبرو از پست مفید تبسم سپیده تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array
    سلام دوست خوب
    به تالار خوش اومدین
    سن و سال شما و همسرتون چنده؟
    خانواده همسر و یا خودشون تا چه حد سنتی و مذهبی هستند؟
    رفتار پدر و یا برادر ایشون و کلا مذکرهای خانواده در جمع با خانومهاشون چطوری هست؟
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. کاربر روبرو از پست مفید نیلا تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    293
    سطح
    5
    Points: 293, Level: 5
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزیز نیلا و تبسم سپیده ممنون از توجهتون. تحصیلاتمون در یه حده هردو کارشناسی. هردومون 25 سال سن داریم. تا جایی که میدونم با تمایل خودش بوده البته ازدواجمون سنتی بوده و اشنایی قبلی تا روز خواستگاری نداشتیم. در حال حاضر که کسی در زندگیش نیست و قبلا هم اینطور که خودش میگه با دختری رابطه نداشته شاید در حد همکلاسی. از لحاظ ظاهر هردومون مثل هم هستیم و هردو از 20، 18 هستیم! با مادر و پدر خودش که خیلی صمیمانه برخورد میکنه و باهاشون راحته و احترامش معمولیه خانواده من هم سعی میکنه بهشون احترام بذاره ولی بعضی مواقع به خاطر صمیمیتش باهاشون، یه مقدار راحتتر برخورد میکنه که البته من بهش تذکر لازم رو میدم و قبول میکنه.
    در برابر کم محلی هاش اول سعی میکردم من بیشتر بهش توجه کنم مثلا تو جمع من برم سراغش باهاش صحبت کنم یا مثلا تو خیابون سعی کنم خودمو بهش برسونم ... ولی کم کم احساس کردم چرا من دنبالش برم اون باید دنبال من بیاد پس به این خاطر حتی گاهی عمدا ازش دور میشم تو جمع ببینم چکار میکنه ولی اصلا توجه نمیکنه. یک بار هم پیشش گریه کردم و گفتم مشکلمو گفت سعی میکنه درست بشه ولی من تغییری احساس نمیکنم.
    خانواده اش تقریبا سنتی و مذهبی معمولی هستن. ولی خودش تقریبا امروزی فکر میکنه و مذهبی معمولیه. یه نکته ای که من از دلایل رفتارش تا حالا فهمیدم اینه که میگه بقیه هم تو جمع با خانمشون همینطوری رفتار میکنن مثلا برادراش در صورت که اونا حدود 10 12 ساله ازدواج کردن و به نظر من همسر من نباید خودشو با اونا مقایسه کنن. یه چیز دیگه هم این که مادر همسرم هم هیچی بهش در مورد این رفتارش نمیگه البته خواهر شوهرم یه بار دور از چشم من بهش گفت ولی تاثیر چندانی نداشت.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام. اینجا رو یه سری بزنین.
    نقل قول نوشته اصلی توسط paradise92 نمایش پست ها
    دوستان عزیز نیلا و تبسم سپیده ممنون از توجهتون. تحصیلاتمون در یه حده هردو کارشناسی. هردومون 25 سال سن داریم. تا جایی که میدونم با تمایل خودش بوده البته ازدواجمون سنتی بوده و اشنایی قبلی تا روز خواستگاری نداشتیم. در حال حاضر که کسی در زندگیش نیست و قبلا هم اینطور که خودش میگه با دختری رابطه نداشته شاید در حد همکلاسی. از لحاظ ظاهر هردومون مثل هم هستیم و هردو از 20، 18 هستیم! با مادر و پدر خودش که خیلی صمیمانه برخورد میکنه و باهاشون راحته و احترامش معمولیه خانواده من هم سعی میکنه بهشون احترام بذاره ولی بعضی مواقع به خاطر صمیمیتش باهاشون، یه مقدار راحتتر برخورد میکنه که البته من بهش تذکر لازم رو میدم و قبول میکنه.
    در برابر کم محلی هاش اول سعی میکردم من بیشتر بهش توجه کنم مثلا تو جمع من برم سراغش باهاش صحبت کنم یا مثلا تو خیابون سعی کنم خودمو بهش برسونم ... ولی کم کم احساس کردم چرا من دنبالش برم اون باید دنبال من بیاد پس به این خاطر حتی گاهی عمدا ازش دور میشم تو جمع ببینم چکار میکنه ولی اصلا توجه نمیکنه. یک بار هم پیشش گریه کردم و گفتم مشکلمو گفت سعی میکنه درست بشه ولی من تغییری احساس نمیکنم.
    خانواده اش تقریبا سنتی و مذهبی معمولی هستن. ولی خودش تقریبا امروزی فکر میکنه و مذهبی معمولیه. یه نکته ای که من از دلایل رفتارش تا حالا فهمیدم اینه که میگه بقیه هم تو جمع با خانمشون همینطوری رفتار میکنن مثلا برادراش در صورت که اونا حدود 10 12 ساله ازدواج کردن و به نظر من همسر من نباید خودشو با اونا مقایسه کنن. یه چیز دیگه هم این که مادر همسرم هم هیچی بهش در مورد این رفتارش نمیگه البته خواهر شوهرم یه بار دور از چشم من بهش گفت ولی تاثیر چندانی نداشت.

  8. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 مهر 92 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    142
    سطح
    2
    Points: 142, Level: 2
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش میکنم...
    پس دلیلی برای اینکه خودش رو بخواد از تو برتر بدونه و از بالا به تو نگاه کنه وجود نداره... و این راهکاری هم که من گفتم مدتی بی توجهی بهش کن و بذار اون بیاد طرفت یا یه فرصت بهش بدین تا خودش بیاد طرفت رو امتحان کردی... الان تنها ممکنه مساله دبگه ای وجود داشته باشه و اون اینکه ایشون سر مزاج باشن...
    آیا در رابطه خصوصی که باهم دارید هم سرمزاج هست؟
    خونواده ایشون مرد سالارن؟که اگر برادرشم اینجوره میشه یه کم این حدس رو زد...

    سعی کنید با دوستان و آشنایانی که رابطه شون با خانماشون صنبمیهست بیشتر رفت و آمد کنید شاید تاثیری داشته باشه و الگو بگیره
    به حرف هرکی بیشتر اهمیت میده از اون بخواین که با اون صحبت کنه... شاید یک دوست صمیمی که داشته باشه...

  10. کاربر روبرو از پست مفید تبسم سپیده تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  11. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم با زن و شوهرای جوون رفت و آمد کنید تا رفتارای اونا هم ببینه ، فکر میکنم یکم خجالت میکشه که جلوی دیگران باهات صمیمی باشه ، ولی نمیدونم چرا . فکر میکنم اگر با زن و شوهرای جوون دیگه رفت و آمد کنید یک سری مسائل براش عادی بشه .

  12. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    293
    سطح
    5
    Points: 293, Level: 5
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون از دوستان عزیزم مهرااد، تبسم سپیده و تمنای من به خاطر نظرات و راهکاراتون. فکر میکنم نظر تمنای من درست باشه. بیشتر خجالت میکشه و بیشتر هم تو جمع خانواده خودشون. سعی میکنم راهنماییهایی که کردین عملی کنم.در رابطه مون هم سرد مزاج نیست.
    البته یه مشکل من هم اینه که عقد هستیم و زیاد با هم نیستیم. از توجه همه دوستان متشکرم. باز هم اگه کسی نظری داشت ممنون میشم لطف کنید.
    ویرایش توسط paradise92 : پنجشنبه 31 مرداد 92 در ساعت 20:38

  14. کاربر روبرو از پست مفید paradise92 تشکرکرده است .

    tamanaye man (شنبه 02 شهریور 92)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام دوست گلم.

    لینکی که برات فرستادم مهارتهای بسیار خوبی رو م یتونه در اختیارت می زاره. مخصوصا توصیه های کارشناس محترم جناب sci

    ببین نازنینم اول زندگیته. خ تلاش کنم خ وابسته به شوهرت نباشی! تمرین کن! خ محبت نکن که احساس کنه محبتت خ در دسترسه! نم یگم نکن! م یگم این وسط تعادل رو هم حفظ کن! جرات مند باش!

    جوری رفتار نکن که این حساسیتهای شما تبدیل به نقاط ضعف شما بشه! از دید شوهرت تبدیل بشه به گیرهای الکی و همیشگی!

    احتمالا توصیه هام شاید خ شوت باشه! اما حس می کنم که شما خ تفاوت مردها و خانمها رو نم یدونی! رفتاری که اونا از خودشون نشون می دن برای خودشون یه تفسیر داره و از دید شما یه چیز دیگه! این تفاوتها رو بررسی کن!

    سعی کن حتما این مشکلات کوچیک رو حل کنی! تا اینها تبدیل به رنجشهای بزرگ نشن!

    بازم میگم عزیزم اون تاپیک خ کامله! بخونش

    نقل قول نوشته اصلی توسط paradise92 نمایش پست ها
    خیلی ممنون از دوستان عزیزم مهرااد، تبسم سپیده و تمنای من به خاطر نظرات و راهکاراتون. فکر میکنم نظر تمنای من درست باشه. بیشتر خجالت میکشه و بیشتر هم تو جمع خانواده خودشون. سعی میکنم راهنماییهایی که کردین عملی کنم.در رابطه مون هم سرد مزاج نیست.
    البته یه مشکل من هم اینه که عقد هستیم و زیاد با هم نیستیم. از توجه همه دوستان متشکرم. باز هم اگه کسی نظری داشت ممنون میشم لطف کنید.

  16. کاربر روبرو از پست مفید مهرااد تشکرکرده است .

    paradise92 (پنجشنبه 31 مرداد 92)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 92 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    293
    سطح
    5
    Points: 293, Level: 5
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    85

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون مهرااد عزیز. تا یه جاهایی اون تاپیک رو خوندم خیلی شبیه منه. ولی این که همسر ایشون در مورد مسایل و مشکلاتش با ایشون صحبت نمیکنه رو من خدا رو شکر ندارم. اتفاقا اولین نفری که از کاراش با خبر میشه من هستم. حتما راهنمایی تون رو عملی میکنم. خودم هم بعضی مواقع متوجه میشم چون به علاقه و محبت من اطمینان کامل داره میدونه هرکاری کنه باز هم من دوستش دارم. البته در مورد تفاوتهای زن و مرد هم باید بگم اطلاع زیادی ندارم البته از زمان عقدم مطالعه بیشتری میکنم و سخنرانیهای دکتر فرهنگ (خانواده موفق) رو گوش کردم. باز هم ممنونم از راهنمایی تون.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.