با سلام خدمت دوستان عزیز .
من الان 5، 6 سال است که مثل احمق ها زندگی کرده ام .
من خودم ادای احمق ها را در آوردم و نخواستم در دنیای واقعی زندگی کنم .
در دنیای خیالی خودم، فکر می کردم روانی هستم و مثل روانی ها رفتار می کردم . الان 32 سالمه همه بهم می گن خوشگل، خوش صدا، باهوش و خوشتیپی .
همه دلشون برای من می سوزه که چرا این کار را با خودم می کنم .
الان من ازدواج نکرده ام . به شدت پرخاشگر هستم . و همش حسرت روزهایی را می خورم که از دست داده ام .
در محیط کار همه من را به عنوان یک انسان مشکل دار پذیرفته اند . و سعی کردند کمکم کنند که به حالت عادی برگردم .
این موضوع که آنها متوجه شدند من دارو می خورم و کمکم کردند و از درون دلشان برایم می سوزد و بهم محبت می کنند ناراحتم می کنه . از طرفی شرکتی که در آن کار می کنم خیلی با کلاسه و حیفه از دستش بدم یا محیط کاری ام را عوض کنم .
خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید .
من به پرخاشگری و یک سری کارهای غیر عادی عادت کرده ام .
باید جلویش را بگیرم .
آیا می شود من تبدیل به یک انسان شوخ طبع و خوب و مهربان شوم ؟
خواهش می کنم مرا راهنمایی نمایید.
باید خیلی زحمت بکشم.
وقتی همکارانم با من صحبت می کنند، احساس می کنم که پیش خودشان می گویند این چقدر سختی کشیده و این موضوع مرا ناراحت می کند.
اگر شما بودید، جایی کار می کردید که به شما کمک کرده اند که خوب شوید ؟
اعضای شرکت همه با هم کمک کردند که من خوب شوم .
این موضوع ناراحت کننده نیست؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)