خود آزاری ..... ( جنگ با زندگی ، حماقت کردم )

[leila3000]

با سلام خدمت دوستان عزیز .

من الان 5، 6 سال است که مثل احمق ها زندگی کرده ام .

من خودم ادای احمق ها را در آوردم و نخواستم در دنیای واقعی زندگی کنم .

در دنیای خیالی خودم، فکر می کردم روانی هستم و مثل روانی ها رفتار می کردم . الان 32 سالمه همه بهم می گن خوشگل، خوش صدا، باهوش و خوشتیپی .

همه دلشون برای من می سوزه که چرا این کار را با خودم می کنم .

الان من ازدواج نکرده ام . به شدت پرخاشگر هستم . و همش حسرت روزهایی را می خورم که از دست داده ام .

در محیط کار همه من را به عنوان یک انسان مشکل دار پذیرفته اند . و سعی کردند کمکم کنند که به حالت عادی برگردم .

این موضوع که آنها متوجه شدند من دارو می خورم و کمکم کردند و از درون دلشان برایم می سوزد و بهم محبت می کنند ناراحتم می کنه . از طرفی شرکتی که در آن کار می کنم خیلی با کلاسه و حیفه از دستش بدم یا محیط کاری ام را عوض کنم .

خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید .

من به پرخاشگری و یک سری کارهای غیر عادی عادت کرده ام .

باید جلویش را بگیرم .

آیا می شود من تبدیل به یک انسان شوخ طبع و خوب و مهربان شوم ؟

خواهش می کنم مرا راهنمایی نمایید.

باید خیلی زحمت بکشم.

وقتی همکارانم با من صحبت می کنند، احساس می کنم که پیش خودشان می گویند این چقدر سختی کشیده و این موضوع مرا ناراحت می کند.

اگر شما بودید، جایی کار می کردید که به شما کمک کرده اند که خوب شوید ؟

اعضای شرکت همه با هم کمک کردند که من خوب شوم .

این موضوع ناراحت کننده نیست؟

[فرهنگ 27]

چه کارهایی می کردی؟چرا ادای احمق ها در می اوردی؟

[ساحل45]

منظورتون از سختی کشیدن چیه؟مشکلتون دقیقا چی بود که همکاراتون کمک کردن؟لطفا در مورد سختی ها و کارهایی که میکردید واضح تر بنویسید همین طور درمورد خانوادتون تا بتونیم راهنمایی کنیم

- - - Updated - - -

منظورتون از سختی کشیدن چیه؟مشکلتون دقیقا چی بود که همکاراتون کمک کردن؟لطفا در مورد سختی ها و کارهایی که میکردید واضح تر بنویسید همین طور درمورد خانوادتون تا بتونیم راهنمایی کنیم

[leila3000]

من فکر می کردم که روانی هستم . و طبق گفته روانشناسه در 10 سال پیش، زمانیکه می خواهم موفق شوم ، یه کاری می کنم موفق نشوم .

من آنقدر این مساله را ادامه دادم که یک روانی به تمام معنی شدم . روی کارهایم فکر نمی کردم و همیشه کارهای اشتباه و دردسر ساز را از عمد انجام می دادم .

تبدیل به یک دختر شل و وارفته و احمق شدم که هر جا کار می کردم ، همکارانم مرا مسخره می کردند و بیرونم می کردند.

با وجود اینکه هوش اجتماعی خوبی داشتم ولی ادای انسانهایی را در می آوردم که هوش اجتماعی پایینی دارند و احمق هستند.

همیشه فکر می کردم خوب می شوم ولی این موضوع شدید شد.

در خانه به مادرم پرخاشگری می کردم برای اینکه دلش برایم بسوزد و این موضوع همیشه بیشتر می شد. همیشه خودم و سایرین را اذیت می کردم . و به حرف هیچکس هم گوش نمی کردم .

حالا من یک دختر دست و پا چلفتی هستم .

در شرکتی که دارم کار می کنم . اوایل شروع کردم به کارهایی که مرا از شرکت بیرون کنند. ولی این اتفاق نیفتاد . آنها به جای اینکه مرا بیرون کنند . دائم بهم فرصت دادند . که من به حالت عادی برگردم .

از آنجایی که کارهای غیر عادی خیلی انجام داده ام، همه متوجه شده اند که من مشکل دارم . ولی الان یک ماه است که خیلی تغییر کرده ام .

و بچه های شرکت بهم بابت اینکه خوب شده ام ، بهم تبریک گفته اند.

شرکت باحالیه نه ؟!

[hamrahi]

دنیا روزهای زیادی رو جلوی روت قرار داده ازشون استفاده کن و بگو دقیقا برای چی به خودت میگی احمق ؟ چه کار کردی ؟ ایا احساس گناه داری؟ سرکار میری؟ ایا هدفی رو دنبال میکنی؟ ایا میدونی چه خوبی هایی داری؟

[ساحل45]

بله لیلا جان واقعا جای خوبیه..خوب شما یه دوره ایی از زندگی ات زیاد جالب نبوده و مشکل داشتی البته من دقیقا متوجه نشدم که این کارا رو به چه جهت انجام میدادی ولی حالا که دیگه از کارهای قبلیت پشیمان هستی و میخوای همون آدم باهوشی که واقعا هستی رو نشون بدی بهترین جا واسه رشد همون شرکت وقتی همکارای به این نازنینی داری چرا میخوای ترکشون کنی؟اجازه بده اونها با صبر و تحمل به بهبود شما کمک کنن..پرسیدی اگه شما بودید جایی کار میکردید که به شما کمک کرده باشند من جواب میدم حتما.چون همچین جاهایی نادره و انگار خدا داره به شما کمک کنه تا پیشرفت کنی عزیزم

- - - Updated - - -

بله لیلا جان واقعا جای خوبیه..خوب شما یه دوره ایی از زندگی ات زیاد جالب نبوده و مشکل داشتی البته من دقیقا متوجه نشدم که این کارا رو به چه جهت انجام میدادی ولی حالا که دیگه از کارهای قبلیت پشیمان هستی و میخوای همون آدم باهوشی که واقعا هستی رو نشون بدی بهترین جا واسه رشد همون شرکت وقتی همکارای به این نازنینی داری چرا میخوای ترکشون کنی؟اجازه بده اونها با صبر و تحمل به بهبود شما کمک کنن..پرسیدی اگه شما بودید جایی کار میکردید که به شما کمک کرده باشند من جواب میدم حتما.چون همچین جاهایی نادره و انگار خدا داره به شما کمک کنه تا پیشرفت کنی عزیزم

[leila3000]

سر کار می روم اولش از روی دلسوزی و کمک مرا استخدام کرده اند و در واقع کاری که دارم می روم ، آنها می خواهند به من کمک کنند که من خوب شوم .

هدف خاصی ندارم و تنها شاید پیشرفت در کارم باشد.

در خانه خیلی بی نظم و بی حوصله هستم و دائم خودم را جلوی دیگران تحقیر می کنم.

من باید شروع به مبارزه کنم. سخته ولی باید این کار را انجام دهم .

خواهشمندم مرا راهنمایی نمایید.

دلم می خواهد یه آدم حسابی شوم ولی وقتی یک روز بدم و برادر ها و خواهرم را می بینم، دوست دارم خودکشی کنم.

[حسين40]

سلام به همه دوستان عزیز

من انسان خوب و با شخصیتی نیستم . من 5 سال از زندگی ام را با افکار احمقانه سر کردم . افكار ت چي بوده چرا فكر ميكني احمقانه بوده؟

من فکر می کردم مشکل روانی دارم . مگر چه كارهايي ميكني يا ميكردي؟

من نباید این کار را با خودم می کردم . چه كارهايي با خودت ميكني راحت و شفاف توضيح بديد؟
من خیلی خیلی اشتباه کردم . اشتباهات بنظرت چيها بوده؟

من زندگی ام را نابود کردم .

حالا یه دختر 32 ساله شل و وارفته هستم . منظور از شل و وارفته چيه ؟ توان نداري ؟ اميد نداري؟ احساس نداري و..؟ چي؟ چي؟

لطفاً مرا در این زمینه راهنمایی نمایید.

لطفاً راحت و شفاف توضيح بدين تا دوستان بتونند راهنمايي كنند.

[meinoush]

ورزش کن. یه باشگاه خوب برو. ورزش هایی مثله یوگا هم خوبه.
به تغذیه ات هم برس. ویتامین هم بخور.
کم کم خودتو شروع کن جمع کن بهتر میشی. بعدش که خودت میبینی حالت داره بهتر میشه بازم خودت تشویق می شی و ادامه می دی و بازم بهتر میشی.
توی کلاس ورزش هم می تونی دوست پیدا کنی.
راستی ادم ته دلش هیچوقت واقعا نمی خواد بمیره. واسه همینم به این کارای کوچیک که برای بهتر کردن خودش می کنه زود جواب می ده.
حالتم بد نیست.
مگه فکر کردی بقیه چه کار کردن؟؟ چه گره ای از گره های زندگی بشری باز کردن؟؟ بیخودی به خودت نق نزن.
زندگی کن.

- - - Updated - - -

ورزش کن. یه باشگاه خوب برو. ورزش هایی مثله یوگا هم خوبه.
به تغذیه ات هم برس. ویتامین هم بخور.
کم کم خودتو شروع کن جمع کن بهتر میشی. بعدش که خودت میبینی حالت داره بهتر میشه بازم خودت تشویق می شی و ادامه می دی و بازم بهتر میشی.
توی کلاس ورزش هم می تونی دوست پیدا کنی.
راستی ادم ته دلش هیچوقت واقعا نمی خواد بمیره. واسه همینم به این کارای کوچیک که برای بهتر کردن خودش می کنه زود جواب می ده.
حالتم بد نیست.
مگه فکر کردی بقیه چه کار کردن؟؟ چه گره ای از گره های زندگی بشری باز کردن؟؟ بیخودی به خودت نق نزن.
زندگی کن.

[hamrahi]

همین که متوجه شدید مشکلی دارید و میخواهید حلش کنید پنجاه درصد راه حل رو رفتید .. مشکلی که شما دارید از عزت نفس پایین شما سرچشمه میگیره .. حالا از امروز باید تصمیم بگیری زندگیت رو تو دستهای خودت بگیری و به خودت کمک کنی .. همین امروز یه لیست بنویس از خوبی های خودت و از ادمهای اطرافت بپرس که چه خوبی هایی داری و اونها رو تو لیستت اضافه کن بهشون بگو تنهاو تنها خوبی هات رو بگن و کسی دور و برت حق گفتن انتقاد و بدی رو نداره .. از هر کسی که دوست داری بپرس این لیست رو برسون به 50 مورد و بعد شروع کن از روشون خوندن و باورشون کن .. این خوبی ها حتی شامل این که خوب بلدی مثلا سالاد درست کنی هم میشه همه چیزهای کوچیک و بزرگ ... بعد از اون میبینی که چقدر خوبی داری و چقدر ارزشمندی و چقدر دیگرون تو رو خوب میبینن .. بعد از اون شروع کن هدفی رو دنبال کردن هدفی که همیشه ارزوش رو داشتی بهش برسی یک قدم در راهش بردار .. از امروز هر ان چه که فکر میکنی اعتماد به نفست و ببره بالا انجام بده .. مثلا ارایش نکردن اعتماد به نفست رو میبره بالا یا لباس رنگی پوشیدن یا هر چی که فکر میکنی تنها کارهایی رو بکن که احساس میکنی قوی تر و با اعتماد به نفس تر شدی .. به خودت احترام بگذار خوب غذا بخور خوب لباس بپوش خوب بخواب و تنها کارهایی رو بکن که دوست داری