به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    790
    سطح
    14
    Points: 790, Level: 14
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 82 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بعضی اشتباهات رو چطور می شه فراموش کرد؟

    دیروز تولد شوهرم بود بهم گفته بود که تا پایان امتحانش یعنی 19 خرداد براش تولد نگیرم ولی گفتم بزار برم یه کیک واسش بخرم بعد نوزدهم می برمش رستوران. کیک رو خریدم و برگشتم خونه اصلا خوشحال نشد گفت مگه نمی دونی من امتحان دارم و حس و حالشو ندارم و نمی دونم دو نفری بشینیم کیک بخوریم که چی و چرا نزاشتی واسه نوزدهمو خلاصه منم انقدر گریه کردم بعد گفت ببخشید به خدا امتحانا اعصابمو داغون کرده بزار برم حموم بعدش تولد می گیریم هیچی از حموم اومد بیرون من هنوز دپرس بودم چند بار صدام زد جوابشو ندادم بعد مثل دیوانه اومد تو اتاق گفت چرا صدات می زنم جواب نمی دی گفت بلند شو اون کیک رو بر دار تاز پنجره ننداختم بیرون منم 10دقیقه بعدش گفتم بیا شمعا رو فوت کن گفت من تولد و کیک و میک نمی خوام گفتم مطمئنی چند بار گفتم یعنی کیک رو بریزم دور گفت اره منم فورا رفتم کیک رو ریختم تو سطل اشغال بعد اومد تو اشپزخونه صد تا فش داد گفت بی خود کردی کیک تولد منو ریختی دور گفتم مگه خودت نگفتی خلاصه هر چی از دهنش در اومد بهم گفت منم گفتم جواب ابلهان خاموشیست بعد گفت بلند شو برو خونه بابات تا بعد امتحاناتم که چشمم به چشت نیافته خواستم برم نذاشت برم گفتم دیوانه ای یه دفعه می گی برو بعد نمی زاری بعد گفت کارم من اشتباه بوده ولی کار تو بیشتر نباید کیک رو دور می نداختی خلاصه تا شب صد بار اومد اشتی کنه منت کشی کرد ولی از دلم بیرون نمی ره من فقط خواستم خوشحالش کنم همین بهش گفتم خوب حقمو دادی یه ماه برای پروژه دانشگات زحمت می کشم همش می گفت منو ببخش به خدا اعصابم خرده درگیر امتحانمم ولی دیگه معذرت خواهی فایده ای نداره مردا فکر می کنن هر کاری بکنن با معذرت خواهی رفع می شه ولی هیچ فایده ای نداره بعد تا شب گریه کردم صد بار گریه کردم امروزم بازم منت کشی کرد می گه تو ادم کینه ای هستی من کینه ای نیستم ولی راحتم نمی تونم ببخشم تازه انقدر پرو می گه واسه 19 برام کیک بخر دیگه هیچ وقت براش نمی خرم بزار پرو نشه دوست دارم با یه قابلمه بزنم تو سرش بهش بگم بی لیاقت قدر نشناس کاش کیک رو می ریختم رو کتابش که حالش جا بیاد

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام سان آى عزيز خيلى راحت ميشه اشتباهشو فراموش كرد درسته ناراحت كننده بوده ولى ديگه انقدر كشش نميدن كه اونم وقتى انقدر معذرت خواهى ميكنه احترامت دست خودت باشه بعضى وقتا كش دادن يه موضوع كار را به جاى باريك ميكشونه و حرمتها شكسته ميشه خيليا سر مسائل بزرگتر از اين گذشت ميكنند با كش دادن اين موضوع به جايى نميرسى به جز اعصاب خوردى مخصوصاً حالا كه امتحان داره بعداً اگه امتحانش بد شد تو را مقصر ميكنه ول كن مشكل به اين كوچيكيو بزرگش نكن دنبال دردسر ميگردى.

  3. 3 کاربر از پست مفید هم صحبت تشکرکرده اند .

    mercedes62 (شنبه 18 خرداد 92), tamanaye man (شنبه 18 خرداد 92), سان آی (جمعه 17 خرداد 92)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    سان آی عزیز،

    از اتفاقی که افتاده متاسفم.

    نظر من این است که سهم شما در این اتفاق بیشتر بوده.
    همسرتون در شرایط مناسبی نبوده و عکس العمل درستی نشون نداده. اما شما که امتحان نداشتی، استرس نداشتی، ... بهتر بود عکس العمل بهتری نشون می دی.

    من فکر میکنم اگر در شرایطی که یکی از همسران به دلیلی عصبانی می شه، دیگری به جای این که فکر کنه باید کم نیازه و داد بزنه و دعوا کنه،
    به این فکر کنه که چرا همسرم داره داد می زنه یا عصبانیه؟ اگر از محل کارش، اگر بخاطر امتحانش، اگر بخاطر مسائل و مشکلات خانواده پدریش ... تحت فشار هست و عکس العمل مناسبی به کار من نشون داده، راهش این نیست که من هم داد بزنم. راهش این که من سکوت کنم تا مساله حل بشه.

    کما این که بسیاری از خانمها در روزهای پریود، ممکنه بی دلیلی با همسرشون بحث کنند و بعد خودشون می گن که من کنترل نداشتم و بخاطر این روزها عصبی بودم، کاش همسرم درکم می کرد و اوضاع را کنترل می کرد.

    اگر همسر شما اولش استرس داشت و گفت تولد نمی خوام
    ولی باز سعی خودش را کرد که حواسش به احساسات شما هم باشه و رفت دوش گرفت تا آروم بشه و برگرده کیک بخوره
    شما را صدا کرد و جواب ندادید
    از این جا به بعد همه اش بخاطر اشتباهات شما بود که موضوع جلو و جلو و جلوتر رفت ....

    بهتره اشتباهت را بپذیری و سعی کنی از دل همسرت دربیاری
    و از همه مهم تر این که در موقع عصبانیت همسرت، اوضاع را کنترل کنی، نه این که پا به پاش داد بزنی.
    مسابقه "صدای کی بلندتره" که نداشتید!

  5. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ashegheallah (شنبه 18 خرداد 92), del (شنبه 18 خرداد 92), mercedes62 (شنبه 18 خرداد 92), saraamini (جمعه 17 خرداد 92), tamanaye man (شنبه 18 خرداد 92), سان آی (جمعه 17 خرداد 92), شوکا (شنبه 18 خرداد 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array
    به نظر من اگه قبول کنی که خودت هم مقصر بودی خیلییییی راحت تر میتونی اشتباهاتش رو فراموش کنی.
    شما چند وقته ازدواج کردین؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید گل آرا تشکرکرده است .

    سان آی (جمعه 17 خرداد 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    790
    سطح
    14
    Points: 790, Level: 14
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 82 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گل آرا نمایش پست ها
    به نظر من اگه قبول کنی که خودت هم مقصر بودی خیلییییی راحت تر میتونی اشتباهاتش رو فراموش کنی.شما چند وقته ازدواج کردین؟
    گل ارا جان من 4 سال ازدواج کردم

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    41
    Array
    چقدر خوب میشه که تو شرایط نگرانی و استرس و ناراحتی طرف مقابل آدم رو درک بکنه

    شما که 4 ساله ازدواج کردین . باید شناخت خوبی از هم کسب کرده باشید که:confused:

  10. 2 کاربر از پست مفید ساحل75 تشکرکرده اند .

    سان آی (شنبه 18 خرداد 92), شیدا. (شنبه 18 خرداد 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-17
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    123

    تشکرشده 232 در 92 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سان آی عزیز دوست داشتی خوشحالش کنی ولی استرسش زیاد بوده موفقم شدی ولی با جواب ندانت اوضاع رو خراب کردی یکم باید مدیریت داشته باشی میفهممت منم خیلی وقتا داغ میکنم اما طاقت قهر هم ندارم شوهرته بهم ریخته بوده عصبی شده انقدرم از شما معذرت خواهی کرده ببخشش و کوتاه بیا زندگی خیلی ارزش داره یکم بیشتر بفهمو درگش بکن موقع امتحانهاناتشه و هزارتا فشار دیگه روش تو این شرایط به هم راهیه تو بیشتر از هر لحظه دیگه احتیاج داره

  12. 2 کاربر از پست مفید nosh nosh تشکرکرده اند .

    سان آی (شنبه 18 خرداد 92), شیدا. (شنبه 18 خرداد 92)

  13. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سان آی عزیز اولش بهت حق میدم ولی بعد خودت موضوع رو کش دادی .
    الان هم اگر اشتباهات خودت رو بپذیری ، به همسرت هم حق میدی و راحت تر فراموش میکنی .
    مگر تمام قصدت این نبوده که همسرت رو خوشحال کنی ؟ پس اگر بعد از اینکه همسرت از حمام اومد جوابش رو داده بودی ، قضیه انقدر کش دار نمیشد و بعدش هم از دلت راحت تر در می آورد ، ولی تمام سعی خودت رو کردی که جوری مقصر جلوه اش بدی که اعصاب دوتایی تون خرد شده .
    پس چرا یکم گذشت نکردی عزیزم ؟

  14. 3 کاربر از پست مفید tamanaye man تشکرکرده اند .

    هم صحبت (یکشنبه 19 خرداد 92), سان آی (شنبه 18 خرداد 92), شیدا. (شنبه 18 خرداد 92)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 خرداد 93 [ 22:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-19
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    920
    سطح
    16
    Points: 920, Level: 16
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    27

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به شما دوست خوب
    همسر شما مرد خوب و با احساسی هست و مشکلی که بیان کرده اید ،فقط به خاطر درک نکردن موقعیت متقابل هست.شما تولد رو برای چی میگیرید؟مگه معنی اون به یاد بودن طرف مقابل و ارزش دادن به او نیست؟خب شوهر شما این رو خوب میدونه که از شما خواسته بعد از امتحاناتش که شرایط مساعد هست،تولد بگیره.شما که خانم بسیار فهمیده ایی هستید.باید در این شرایط هوای شوهرتون رو داشته باشید.تو شرایط امتحان یا هر مشکل استرس زایی ،شخص ارامش خونه رو میخواد.
    شما با مهربانی به سمت شوهرتون برید و بهش بگید:درکت میکنم .انشالله امتحانتتو خوب بدی. و ارامش رو به خونه برگردونید.ارامش خونه،روحیه رو چند برابر میکند.شما از روزی که باهم دعوا کردید.چه احساس بدی دارید.

  16. 2 کاربر از پست مفید ashegheallah تشکرکرده اند .

    سان آی (شنبه 18 خرداد 92), شیدا. (شنبه 18 خرداد 92)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array
    سلام دوست خوب.

    عزیزم اول ازدواج خیلییی از این سوءتفاهم ها و دلگیری ها پیش میاد ... ولی اول ازدواج یعنی 1-2 سال اول :cool: تو این 4 سال باید خیلی بیشتر همدیگه رو شناخنه باشین .

    من یه ویژگی مشترک تو همه مردها رو بهت میگم. فکر کنم اینجوری کمتر دچار سوءتفاهمات بشین.
    ما خانوما وقتی به شوهرمون میگیم برامون تولد نگیر، معلوم نیست منظورمون چیه؟ منظورمون شاید این باشه که برامون تولد بگیر!!!! بستگی به این داره که تو اون لحظه تو چه فاز و حال و هوایی باشیم!!! یعنی ممکنه تو ذهنمون به یه چیز دیگه فکر کنیم اما یه چی دیگه به زبون بیاریم!!!

    مردها دقیقا برعکس ما هستن،اگه یه مردی میگه برای من تولد نگیر، یعنی برای من تولد نگیر. نه منظور خاصی داره، نه میخواد ناز کنه، نه میخواد امتحانت کنه، نه میخواد زور بگه و حرف حرف خودش باشه... فقط مطمئنه که تولد گرفتن شما برنامه هاشو به هم میریزه برای همین داره اعلام میکنه که تو شرایط استرس قرارش ندی.

    پس شما از همون اول باید به خواسته شوهرت احترام گذاشته و اصلا تولد نمیگرفتی. میدونم درکش سخته چون ما خانوما گاهی خودمونم نمیدونیم چی داریم میگیم و چی میخوایم فقط دوست داریم شوهرمون خودش بفهمه ما چی میخوایم و انتظار داریم اونا هم مثل ما باشن! اما مردها اینقدر پیچیده نیستن:o

    تازه شوهر شما خیلییییی انسان با محبتیه که با اینکه برنامه اش رو به هم ریختی اما باز هم حاضر شده تو جشنت شرکت کنه که دلت نشکنه. بعد شما قهر هم کردی و جوابشم ندادی
    پس به راحتیه آب خوردن این دلخوری رو فراموش کن و قدر شوهرت رو بدون

  18. 3 کاربر از پست مفید گل آرا تشکرکرده اند .

    sara 65 (یکشنبه 19 خرداد 92), سان آی (شنبه 18 خرداد 92), شیدا. (شنبه 18 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.