به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    12
    سطح
    1
    Points: 12, Level: 1
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ایجاد مزاحمت

    با سلام
    دوست عزیز خلاصه زندگیه تلخم را مینویسم امیدوارم بتونید کمکم کنید:پیشاپیش ممنون و متشکر
    حدود 10 سال پیش وقتی 18 سال داشتم با پسری که در همسایگیمان بود آشنا شدم من از جنوب کشورم و او اهل آذربایجان.مدت کمی از دوستیمان نگذشته بود که خانواده ام متوجه شدن و با برخوردهایشان مرا بیشتر بسوی او راندند.صیغه محرمیت خواندیم بدون اینکه کسی بدونه با هم رابطه داشتیم 3 بار مجبور به سقط شدم .اونو شوهر خودم میدونستم و چیزی واسش کم نمیگذاشتم.بخاطرش دائم با خانواده دعوا داشتم .تا چشم باز کردم دیدم چیزی از جوانی و حیا ،عفت،احترام و......یک دختر ایرانی در وجودم نمانده.خیانت ها،بی محلی ها،بی احترامی ها کتک زدن ها،تحقیر و توهین های آقا شروع شد.به بهانه اینکه خانواده ام راضی نیستن برای ازدواج اقدامی نمیکرد.هر روز با یه دختر بود خلاصه از زندگی سیرم کرد نه راه پیش و نه را پس داشتم. مجبور بودم تحمل کنم.سال پیش عزم سفر کرد و برگشت به شهر خودش و گفت میره کار میکنه وقتی وضع مالیش خوب بود برمیگرده و مرا میبره.از طرف خانواده تحت فشار بودم و هر روز یه خواستگار در خونه ما رو میزد،با وضعی که من داشتم شرایط برایم خیلی سخت شده بود. یه روز وسائلم جمع کردم و رفتم آذربایجان خانوادش مرا با آغوش باز پذیرفتن گفتن یه جهیزیه مختصر و خانه کوچکی بهت میدیم پدرومادرت هم اگه راضی نشدن ازشون شکایت میکنیم.من که فقط بخاطر گناهان و رابطه ای که با این آقا داشتم و ترس از رسوایی در نزد خانواده ام میخواستم زنش شوم و او هم احتمالا از سر ترحم می خواست منو بگیره البته از اونجایی که من دختر تحصیل کرده و خانه دار با روابط اجتماعی خوب و در عین حال با داشتن ظاهر خوب وپذیرفتن من از سوی تمامی افراد خانواده اش او را راغب کرد که زودتر برای ازدواج اقدام کند .گفت 2 راه دارم یا با پول اندکی که پدرش میداد یک ازدواج مختصر داشته باشیم و در صورت راضی نشدن خانواده از اونها شکایت کنیم
    یا اینکه من بر گردم خونه و دوباره صبر کنم تا بعدا.....
    من که راه برگشت به خانه را نداشتم پشنهاد دادم که به عنوان پرستار بچه در شهر دیگری در خانه کسی کار کنم.که پیشنهاد مرا پذیرفت.
    در آن خانه زن آن خانه که او هم اهل آذربایجان بود وقتی دید من مهندس کامپیوترم و ظاهرم به کلفتای خونه نمیخوره مرا وادار کرد که داستان زندگیم را برایش تعریف کنم .
    مانند یک خواهر مرا نصیحت کرد اونجا بود که تازه ضمیر خوفته ام بیدارشد.اونجا فهمیدم جلوی ضرر را هر زمان بگیرم منفعت است.فهمیدم که تمامی راهی که رفتم اشتباه بوده و ادامه این راه اشتباه بزرگتر چون این ازدواج عاقبت خوشی نداشت .تازه به قیمت شکستن دل پدرومادرم و بی حرمت کردن آنها،هرچند که قبلا حرمت آنها را شکسته بودم.
    در ضمن ما ار لحاظ اخلاقی اصلا با هم جور نیستیم،از لحاظ تحصیلی ،خانوادگی ،ظاهری ،باطنی و.... تفاوت داریم
    شهرمون از هم دوره حتی زبون اونا را بلد نیستم و......
    البته همه ی اینا را من روز اول میدونستم اما چشمو رو همه چی بسته بودم و فکر میکردم مهم نیست .
    خلاصه دوستان من تمامی اشتباهات و گناهان گذشته ام را پذیرفتم و در صدد جبران برآمدم دست به زانوهایم زدم و یکبار دیگر تصمیم گرفتم زندگی که بدست خودم و با حماقت خودم خراب کردم دوباره درست کنم.
    اما..............
    متاسفانه این آقا تازه فیلش یاد هندوستان کرده و میگه تو زن من هستی،(ت این 8 سال حتی یه حلقه دست من نکرده)من هر کاری برات می کنم،من خوشبخت می کنم ،من گذشتمو جبران می کنم،من خانوادتو راضی می کنم ،من بدون تو میمیرم و.............
    وقتی دید من تو تصمیم قاطع هستم و حاضر نیستم به زندگی اون برگردم ،رفت پیش خانوادم و همه دوستان فامیل و آشناها از روابطی که بینمون بود حرف زده و آبروی مرا برده.دائما برای خانواده ام ایجاد مزاحمت میکنه و تهدید میکنه که اگه دستش به من برسه هم منو میکشه هم خودشو و کفته نمیزاره آب خوش از گلوم پایین بره و .............
    ببخشید خیلی طولانی شد.خواهش میکنم کمک کنید:
    حالا دوستان به نظر شما باید چیکار کنم؟اگه قانونی از ش شکایت کنم چی میشه؟با توجه به رابطه ای که با او داشتم دادگاه چه تصمیمی می گیرد؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-1-26
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,404
    سطح
    21
    Points: 1,404, Level: 21
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 37 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من خوندم و کلا نمیتونم نظر خاصی بدم
    اما در مورد شکایت مسلما ترستون از اینه که بهاش رابطه داشتین
    اما به نظرتون بدون دلیل و مدک میتونه ثابت کنه باهاتون رابطه داشته؟
    بکارت شما در سالیان گذشته از دست رفته و مسلما در این مدت هم با توجه به نزدیکی هم که نداشتین پزشکی قانونی نمیتونه ثابت کنه که کار کی بوده
    اگر عکس و .. دستش دارین که خوب اون هم میتونین یه جوری سرو هم کنین

    حالا شما میتونید به راحتی شکایت کنید و حتی برای این موارد که رفته به فامیل ها گفته به جهت حتک حرمت ( اگه درست نوشته باشم) شکایت کنید

    به نظرم با یه وکیل در تماس باشید
    این اقا میتونه به راحتی زندگی رو براتون تباه کنه
    نکته : هرگز با تهدیدهاش در این مدت باهاش نزدیکی نکنید چون ممکنه روشی رو برای اخاذی و سواستفاده پیدا کنه

  3. کاربر روبرو از پست مفید noreplayshop تشکرکرده است .

    asemani (جمعه 20 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    اینجا تالار مشاوره خانواده است. قانون پیچیده است و به این راحتی نمی شه گفت دادگاه چه تصمیمی می گیره.
    این که ادعای ایشون یا شما چی باشه، چقدرش را بتونید ثابت کنید و ...
    ممکنه مدارک و شواهدی داشته باشه که بتونه ادعاش را ثابت کنه.

    اون زمان که شما رابطه داشتید اجازه ازدواجتون با کی بود؟ با خودتون یا پدر و ولی ؟ و ...
    اون صیغه محرمیت که گفتید خونده شد با رضایت ولی بود؟
    اون زمانی که با خانواده ایشون گذروندید و ...

    با توجه به این که هر دو شما مجرد بودید، فکر می کنم حکم شلاق است.
    بهتره که با یک وکیل صحبت کنید.

    به هیچ وجه با ایشون ارتباط برقرار نکن و تماس نگیر. ممکن هست که بخواد از صحبتها یا اس ام اس های شما علیه خودتون استفاده کنه.
    هیچ جوابی نده.

    اما شرایط شما به عنوان دختری که ده سال رابطه نامشروع و پنهانی داشته و مشکلاتی که در این سالها داشتید، خاص هست.
    باید تحت نظر مشاور خوب سعی کنید که به زندگی سالم برگردید.
    حتما روی این مورد هم تمرکز کنید و درمان خودتون را جدی بگیرید.

  5. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92), کامران (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    54
    Array
    سلام
    خوبيد؟
    اگه از جانب خونواده ترسي ندارين برگردين و به اتهام اغفال شكايت كنيد
    در ضمن چون اون آقا رو همسر خودتون ميدونستيد گناهي نكرده ايد مگر اينكه ميدانستيد كه صيغه محرميت بدون اذن پدر باطله تازه برخي مراجع اصلا نميگن باطله و اون رو به زبان عاميانه معلق بين صحيح و باطل كرده اند.
    با خونوادتون صحبت كنيد و بگين كه شما رو ببخشن
    بعد برگردين و شكايتش كنيد
    اصلا نترسيد

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 تیر 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-14
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    331
    سطح
    6
    Points: 331, Level: 6
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    با توجه به این که هر دو شما مجرد بودید، فکر می کنم حکم شلاق است.

    اما شرایط شما به عنوان دختری که ده سال رابطه نامشروع و پنهانی داشته و مشکلاتی که در این سالها داشتید، خاص هست.
    عزیزم، شیدا اطلاعاتتون رو تکمیل کنید و بعد مشاوره بدید، در ثانی اذن پدر بیشتر از نظر اجتماعی مهم است.

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    105
    Array
    قانون تمام و کمال پشت شما هست
    اصلا نگران نباشید
    مورد اینطوری زیاد هست که قانون پشت دختر رو گرفته

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    12
    سطح
    1
    Points: 12, Level: 1
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از راهنمایی و همدردیتون ممنونم.
    دنبال مقصر نیستم اما یکی از بزرگترین دلایلی که به این روز افتادم خانوادم بودند،رفتار اونا منو بسمت اون سوق داد و مطمئنم وقتی بهشون ثابت شه که من با این آقا رابطه داشتم منو از خانواده طرد خواهند کرد و حاضر نیستن حتی اسممو به عنوان فرزند به زبون بیارن.
    هرچند که من دیگه مستقل زندگی میکنم و حتی کوچکترین کمک هزینه ای از سمت اونا دریافت نمیکنم.

    از طرفی اگه این پرونده باز بمونه همیشه ترس اینو دارم که اون عوضی پیدام کنه و آرامشی که دارم یواش یواش در تنهایی بدست میارم ازم بگیره.
    اون عوضی خیلی مکاره و از قانون خوب سر در میاره و خوب بلده همه رو با چرم زبونیاش گول بزنه.مثلا به تمام فامیل گفته من 8سال ازش سوء استفاده کردم و همه مخارج منو میداده حالا دیگه سیر شدم و اونو گذاشتم کنار.درصورتی که بخدا قسم حتی یه حلقه دستم نکرد که دلم خوش باشه
    چنان چهره خوبی از خودش نشون داده که همه به من میگن:لگد به بخت خودم نزنم!!!امام اونا از ذات کثیف این مرد خبر ندارن و همه خوشبختی رو تو پول میبینن!!!
    با این تفاصیر دوستان به نظر شما اصلا صلاح هست ازش شکایت کنم؟یا اینکه همینطوری مخفیانه به زندگیم ادامه بدم؟
    بازم ممنونم که زندگیه تلخممو خوندید

  10. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیرین بانوی محزون نمایش پست ها
    عزیزم، شیدا اطلاعاتتون رو تکمیل کنید و بعد مشاوره بدید، در ثانی اذن پدر بیشتر از نظر اجتماعی مهم است.
    شیرین بانوی عزیز،
    وقتی غلط می گیرید، درستش را هم زیرش بنویسید تا اطلاعات ما کامل شود.

    - - - Updated - - -

    همه دختران مجردی که پنهانی عقد کسی می شوند یک مرجع تقلید و یک قانون گذار جدا از بقیه ایرانیان مسلمان دارند که می گه
    رابطه شان نامشروع نیست.
    اذن پدر لازم نیست.

    ولی هیچ وقت نمی گن در کجای قانون این نوشته شده و این مرجع تقلید کیست.

  11. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 19 اردیبهشت 92)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 تیر 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-14
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    331
    سطح
    6
    Points: 331, Level: 6
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با عرض معذرت از سایر دوستان، می دونم که سایت همدردی مربوط به پاسخگویی اینجور مسائل نیست.

    اما شیدا جان، ببین عزیزم اذن پدر مسئله ای که بیشتر در عرف اجتماع مطرحه و با مقتضیات زمانه هماهنگه، امام خمینی (ره) اذن پدر رو ابتدا احتیاط واجب می دونستند اما در اواخر عمر مبارکشون اذن پدر رو واجب دونستند. و اکثر فقها این اذن پدر رو احتیاط واجب دونستند. دقت کن احتیاط واجب نه واجب.

    اگه بنا به حرف شما باشد پس ازدواج امثالهم مادر من که بدون اطلاع پدرشان بوده الان کلا وجود ما فرزندان زیر سوال رفته بود!!!

  13. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    54
    Array
    عزيزم اصلا اون حقي نسبت به تو نداره چرا ميترسي؟
    اگه زندگيت آرومه بچسب بهش
    ولي اگه ميخواي حق خودتو بگيري و بگي بهم قول ازدواج داده و منو اغفال كرده برو حقتو بگير حداقلش اينه مزاحمت نميشه عزيزم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.