به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 خرداد 94 [ 13:55]
    تاریخ عضویت
    1387-9-16
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    5,591
    سطح
    48
    Points: 5,591, Level: 48
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15

    تشکرشده 40 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه واقعیت را بپذیرم... چرا حرفی از ازدواج نمیزنه؟ (دوستی اینترنتی)

    دختری هستم 24ساله 5ماهی میشه که از طریق نت با اقایی اشنا شدم اوایل این رابطه خیلی برام پیش پا افتاده بود و من حسی نسبت به اون نداشتم اما الان3ماهی میشه که شدیدا بهش وابسته شدم البته این اواخر که سعی میکنم با واقعیت کنار بیام کمرنگتر شده
    تو این مدت اصلا هیچ حرفی از ازدواج نمیزد حتی خیلی وقتا که متوجه وابستگی من شده بود عرصه رو برام تنگ میکرد که دل بکنم خیلی وقتا که واقعا میخاستم برم جلومو میگرفت و نمیذاشت و ابراز احساسات میکرد وقتی دلیل این رفتارشو میپرسیدم میگفت نمیتونم بزارم بری ولی حرفی هم از ازدواج نمیزد میگفت یه مدتی باهم هستیم با هم دوستیم منم برای اینکه فکر نکنه که خیلی مشتقام اصلا رو نمیکردم و میگفتم من اصلا نمیخام وبالت باشم نمیخاستم فکر کنه دارم خودمو بهش تحمیلم میکنم ولی از طرفی هم ادامه این رابطه بلاتکلیف برام ناراحت کنننده بود چون هرلحظه ترسم ازاین بود که بره و من نمیتونستم فراموشش کنم ...
    الان مدتی هست که رابطه کمرنگتر شده اما بازم حس میکنم بیرون امدن ازش سخته
    چون خیلی شبا که باهم صحبت میکنیم شروع میکنه به چرت گفتن و وقتی باهاش برخورد میکنم میگه جنبه ندارم نمیدونم اگه میگه دوسم داره چرا حرفی از ازدواج نمیزنه این چه دوست داشتنیه بعضی وقتام دلیل کاراشو که میپرسم میگه توداره و من درکش نمیکنم وقتی تو داره من جطور میتونم درکش کنم اخه
    از لحاط کاری همه چوره باهم جوریم فقط اخلاقش اینطوریه بچه گانست
    نمیدونم من چه عیبی دارم چرا بامن اینطور رفتار میکنه الان 2روزه باهاش کاتم بعضی وقتا احساس تنهایی میکنم و میخام بهش اس بدم و به زور جلوی خودمو میگیرم که اینکارو نکنم نمیدونم هر بار که صدای اس ام اسم میاد یا زنگ میاد حس میکنم اونه دپرس میشمم
    یه جورایی حس میکنم تو این رابطه ازم سواستفاده شده حس بدی دارم
    خواهش میکنم کمک کنید

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    141
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    roz530 عزیز برای چی ناراحت و غمگینی؟ اتفاقی که نیوفتاده.با کسی آشنا شدی و ازش خوشت اومده ولی اون پا پیش نمیذاره واسه ازدواج.
    خب
    از اول آشناییتون که برای ازدواج نبوده که ..از اول در محیط نت فقط به قصد دوستی و صحبت کردن آشنا شدین و شما هم به قول خودتون برای اینکه فکر نکنه میخواین خودتونو بهش تحمیل کنید چیزی درباره ازدواج و تشکیل خانواده و خواستگاریو اینچیزا نگفتین.

    پس اون آقا باید از کجا بفهمه شما اهل دوستیو وقت تلف کردن نیستیدو قصدتون ازدواجه؟

    آقایونو باید مستقیم بهشون حرف زد، از ایما و اشاره چیزی متوجه نمیشند (البته اکثرا)

  3. 2 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (یکشنبه 22 مرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 20:53]
    تاریخ عضویت
    1391-4-22
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    566
    سطح
    11
    Points: 566, Level: 11
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    رابطتون در چه حد بوده؟ یکم بیشتر توضیح بده.
    همدیگه رو دیدین؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 شهریور 91 [ 17:36]
    تاریخ عضویت
    1391-5-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    1-پسری که حقیقتا دختری رو برا ازدواج بخاد یه جوری به دختره عشق و علاقشو نشون میده .
    2-هنوز که ازت سوء استفاده نشده ولی مطمئنا به زودی سوء استفاده خواهد شد....اون اقا تو رو برا ازدواج نمیخاد....خودشو تو دلت جا کرده بعد کم کم زمینه رو فراهم میکنه یه رابطه جنسی میزنه تو رگ حالشو میبره بعدم ولت میکنه میره....منتظر باش تا بیاد سراغت....به زودی....تا کی از سرگذشت دیگران نمیخاین عبرت بگیرین؟؟؟؟؟؟رهاش کن تا بدبختت نکرده اون اگه حقیقتا بخادت سریع دست بکار میشه فکری برا ازدواج بر میداره....تو باید رهاش کنی تا خودش به فکر بیفته و اگر نه همون سوء استفاده منحوسی که گفتم صورت میگیره....پایان.

  6. 6 کاربر از پست مفید مقاومت تشکرکرده اند .

    مقاومت (دوشنبه 23 مرداد 91)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

    امان از روزی که واقعیت رو میبینیم اما نمیخوایم باور کنیم...میدونیم راهمون خطاست اما دلمون میخواد تو فکر و خیالی که واسه خودمون ساختیم غرق بشیم.

    از اون پسر تو ذهنت شوهر ایندتو ساختی.
    .بهش وابسته شدی و چشم دوختی خیالاتت واقعیت بشه و بگه من میام خواستگاریت و با هم عروسی کنید و خوشبخت بشید.

    چون خیلی شبا که باهم صحبت میکنیم شروع میکنه به چرت گفتن و وقتی باهاش برخورد میکنم میگه جنبه ندارم
    اما اون پسر داره فکر میکنه اینم یه دختر ساده دیگه که یه مدت باش میچتم،وقتمو پر میکنم حرفای سکسی میزنم،مخشو میزنم اگه شد بیارمش پیش خودم باش رابطه برقرار کنم و نهایتا ولش کنم.

    میبینی تفاوت این دو تا فکر از کجا تا کجاست؟؟؟؟؟

    عزیز من هر گردی گردو نمیشه..هر جنس مذکری شوهر نمیشه.
    هیچ مرد عاقل و بالغی تو نت دنبال همسر نمیگرده..

    پس فکر ازدواج با این پسر رو از ذهنت بنداز بیرون.
    رابطت رو باهاش کات کردی..این کات رو ادامه بده و ابدیش کن..تو توی بازی اون نیفت..زیرکانه خودتو بکش بیرون.

    قدم اول پاک کردن یاهو مسنجره اگه چت میکنی..
    تغییر پسورد ایمیل.

    یه مدت سراغ اهنگا و فیلما و عکسا و صحنه های عاشقانه ن
    رو.

    از تمرکز زدایی استفاده کن..یعنی هر وقت فکرش اومد تو ذهنت بدون سرزنش خودت فکرتو ازش منحرف کن و به یه موضوع دیگه فکر کن.
    اولش سخته..میدونم اما کم کم عادت میکنی.

    یه برنامه ریزی درست برای وقتای بیکاریت بریز.

    شروع کن به خوندن کتابا و مقالات ازدواج..تا امادگی ازدواجت بالا بره تا انشاا... اگه مورد خوبی برای ازدواج پیدا شد تو اماده ازدواج باشی.

    اگه این مسائل رو رعایت کنی با گذشت زمان وابستگیت از بین میره و واقعیت رو میبینی.

    و دو نکته:هر وقت تونستی ذهنتو ازش منحرف کنی از خودت تشکر کن و یه جایزه به خودت بده.
    از خدای مهربون بخواه کمکت کنه.

    لینک زیر رو هم بخونی خوبه.

    دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر

    موفق باشی

  8. 10 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (دوشنبه 23 مرداد 91)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 خرداد 94 [ 13:55]
    تاریخ عضویت
    1387-9-16
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    5,591
    سطح
    48
    Points: 5,591, Level: 48
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15

    تشکرشده 40 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    ممنون از راهنماییتون ولی ما خارج از نت بیشتر از 10 15 بار همدیگرو دیدیم و خیلی جاها رفتیم رابطه عاطفی بینمون شکل گرفته مخصوصا اینکه من خیلی بهش ابراز احساسات کردم خودش میدونه چقدر میخامش میدونه تو ذهنم چی میگذره حتی یه بار به مسخره انگشتری که تو دست راستم بود رو ازم گرفت انداخت تو دست چپم که بیشتر عذابم بده
    راستش من تو این مدت خیلی از خودم بدم امد چون زیادی لوسش کردم لی لی به لالاش گذاشتم علارغم اینکه 25 سالمه مثل یه بچه ساده بودم خیلی از خودم بیزارم
    به نظر من اگه کسی کسیو بخاد با تمام وجود میخادش دیگه ربطی به نت و این چیزا نداره
    اما یه سوال تو ذهنم اینکه چرا مگه من ایرادم چیه حتی تو خیلی چیزا امتیازم ازاون بیشتره هم سطح تحصیلاتم هم شاید خیلی چیزای دیگه اما با این برخورد اعتماد به نفسم پایین امده حتی بین همکارام یه جورایی گوشه گیر شدم مخصوصا نسبت به همکارایی که متاهل هستن خیلی احساس ضعف میکنم که چرا نمیتونم مثل اونا ابراز وجود کنم هربار که همکاارام از خونه و زندگیو شوهرشون صحبت میکنن من کم میارم و ....
    راستش خیلی خسته ام چندبار خواستم کسیو جایگزین کنم اما چه فایده هرکس دیگه بیاد چیزی تغیر نمیکنه
    یه چیزم که بیشتر عذابم میده عدم تعصب و غیرت این اقا نسبت به من بود نمیدونم واقعا بهم بی تعصب بود یا به قول خودش توخودش میریزه
    نمیگم دوسم نداره اما شاید دوست داشتن اون بامن فرق داشته باشه
    تحمل این که این اقا منو فقط برای وقت گذرونی مخادو منو بخاطر خودم نمیخاد خیلی دردناکه و مقصر خودم رو میدونم ......


  10. کاربر روبرو از پست مفید roz530 تشکرکرده است .

    roz530 (یکشنبه 22 مرداد 91)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    141
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    همونطور که گفتم تا بهش چیزی نگی اونم متوجه چیزی نمیشه.
    رک و راست و واضح بهش بگو هدفت از اینکه با منی چیه؟
    یا میگه 1-واسه دوستیو وقت گذرونیو و اینکه یکیو واسه دردل دلو همصحبتیو اینچیزا داشته باشم یا میگه 2-واسه ازدواج.

    اگرمورد 1 بود که کلا قضیه منتفیه (چون خودت نمیخوای وقتت تلف بشه و الاف باشیو یکی از روح و جسمت استفاده کنه و بعدشم خدافظ شما)

    اگر مورد 2 بود که فرایند باید بیوفته تو فاز رسمیو آشنایی از طریق بزرگترها.

    پس بهتره تکلیفتو خودت روشن کنی عزیزم و با ایما و اشاره منتظر نباشی که اون آقا تکلیفتو روشن کنه..چون اینجور که معلومه این آقا بدش نمیاد اوضاع همینجوری بره جلو و پاش جایی گیر نباشه.

    هی هم نشین غصه بخورو خیالپردازی کن.

  12. 3 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (یکشنبه 22 مرداد 91)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 خرداد 94 [ 13:55]
    تاریخ عضویت
    1387-9-16
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    5,591
    سطح
    48
    Points: 5,591, Level: 48
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15

    تشکرشده 40 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    مرسی نادیا خانم
    اما من به اندازه کافی تحقیر شدم دیگه نمیخام با این کار سنگ رو یخ بشم چون قطعا یا میگگه شرایط ازدواج نداره یا میگه من اون کسی نیستم که اون میخاد و میدونم که قطعا قصدش ازدواج هم نیست پس من دارم خودمو گول میزنم
    برام قابل هزم نیست چون اگه پسری دختریو بخاد منتظر نمیشه طرف بگه خودتون که بهتر میدونید اگرم میخاست تا الان میگفت نمیخام خودمو اذیت کنم
    از خودم بدم امده یه جورایی دوست دارم دردل کنم بگم تا خالی بشم چرا باید اینطوری باشه این اخرین شکستم نیست
    خسته ام از همه از زمونه ازاینکه دیگران دارند و من ندارم ازاینکه من همیشه محکوم به تنهاییم کسیم که دوست دارم اینطوری باهام میکنه
    راستش اوایل اصلا بهم توجه نمیکرد از صبح شاید یکم اس بازی و یکی دوتا تماس بعدش وقتی ازش میپرسیدم میگقت خودتو درگیر من نکن انقدر میگمفت ما فقط دوستیم تحمل رفتاراش برام سخت شده بود هر چی بهش نزدیک شدم دور شد وقتی کشیدم کنار باز امد سمتم و دوباره خرابش کرد چرا باید بام بازی کنه اخه چندبار بهش گفتم بامن بازی نکن اما میگفت من دوست دارم اخه کسی که کسیو دوست داره اینطوری باهاش رفتار میکنه پس یادروغ میگه یا میخاد ازم سواستفاده کنه اخه چرا من این همه دختر ............
    دوست دارم بمیرم
    اولا عشقم فقط کارم بود تو کارم موفق بودم با این اوضاعی که پیش امده همه چیزو نمیگم خراب کرده اما دیگه مثل قدیم نیستم یه جورایی حس میکنم حقم احساسم نادیده گرفته شده و من از طبیعی ترین حقم ازاون چیزی که میخام دورم و برای رسیدن کاری ازم برنمیاد خیلی نا امیدم کمکم کنید خاهش میکنم منو مقصر ندونید با این که خودم ازخودم بدم امده

  14. 3 کاربر از پست مفید roz530 تشکرکرده اند .

    roz530 (دوشنبه 23 مرداد 91)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    141
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم...

    میدونی چرا این حالت شدیو این احساسها بهت دست میده؟
    چون اعتماد به نفس نداری و هر کاری میکنی برای اینه که از اطرافیانت تایید بگیری و اصلا به این توجه نمیکنی که مثلا این لباسو بپوشم چقدر لذت میبرم به این فکر میکنی که اگه این لباسو بپوشم آیا فلان پسر ازم خوشش میاد یا نه!!

    حسادت هم وجودت رو فرا گرفته عزیزم.
    مخصوصا حسادت به متاهلین دورو برت..تمام فکر و ذکرت شده ازدواج و اینکه چرا منم مثل بعضیا یه یار (بهتر بگم یه شوهر) ندارم که خودمو واسش لوس کنم و نازمو بکشه یا جلوی دوستام بیاد دنبالمو واسم کادو بگیره و .....

    عزیزم یه هشدار مهم بهت بدم:
    به خاطر این احساسها اصلا به فکر ازدواج کردن نباش چون 100% مشکل پیدا میکنی.

    کار کنو حواستو به کارت بده
    رمز خوشبختی در بالا بردن اعتماد به نفسه..اگر کسی خواست اعتماد به نفست رو پایین بیاره تا به این طریق بتونه بهت حکومت کنه و مسلط بشه اصلا نبینش.

    برو باشگاه ورزشی و استخر
    با دوستای مجردت وقت بگذرون و تفریحات سالم و سفرای درون شهری با تور برو.

    باور کن همون دوستای متاهلت خیلی وقتا بهت حسودی میکننو میگن کاش ما هم الان مجرد بودیمو از اینهمه مسولیت خسته نمیشدیم و واسه خودمون بودیم.

    الانم پاشو یه لیوان شربت خنک واسه خودت درست کن و جلو آینه بشین بخور و لذتشو ببر (خیلی تاثیر داره) ;)

  16. 5 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (دوشنبه 23 مرداد 91)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 شهریور 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1390-11-17
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    1,668
    سطح
    23
    Points: 1,668, Level: 23
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    590

    تشکرشده 585 در 180 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چگونه واقعیت را بپذیرم... چرا حرفی از ازدواج نمیزنه؟ (دوستی اینترنتی)

    دست از سرزنش خودت بردار و به جاش واقعیت جامعه امروزمون رو درک کن. تازه ایشون به شما از اون اول گفته که روش حساب باز نکنید. پس تقصیر رو گردن ایشون نندازید.

    اره شما توی ماجرایی افتادی که تهش معلومه و فقط خودتی که می تونی خودت رو نجات بدی. فراموش کردن ایشون پروسه زمانبریه ولی بدون یه ماه دیگه به این حس هات میخندی چون احساس واقعی توی این رابطه نبوده. احساس واقعی یعنی دو طرفه بودن رابطه

    آیا شما لیاقت یه عشق دو طرفه رو نداری؟ حقت نیست یکی همون قدری که شما دوسش داری ، دوست داشته باشه بلکه بیشتر؟

    کمی به خودت زمان بده و سیاست رو یادبگیر. شما نمی تونی بدون سیاست و شناخت جامعه و با فکری ساده گلیم خودت رو از آب بکشی بیرون

    وقتت رو با ورزش و کار پر کن و به علایقی که داری برس تا حد زیاد تا این زمانه یه ماه زودتر طی بشه. به خودت بگو که ارزشت خیلی بیشتر ز این نوع رفتار اون پسره و اینقدر قوی هستی که خودتو بازیچه دست کسی نکنی. باور کن ارزش نداره خودت رو اذیت کنی

  18. 4 کاربر از پست مفید mr6262 تشکرکرده اند .

    mr6262 (یکشنبه 22 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. (چرا همه بهم زور می گن ؟) رفع مشکل عدم قاطعیت و بی ثباتی و ...
    توسط meinoush در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 03 مرداد 93, 19:33
  2. دوستی اینترنتی
    توسط هيچ در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 03 دی 90, 16:09
  3. دوستی و ازدواج اینترنتی
    توسط bahar_sabz در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 فروردین 89, 09:19
  4. خوشبختی واقعیت هست یا خیال ؟
    توسط Yakamuz در انجمن انجمن افراد خوشبخت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 اردیبهشت 88, 12:48
  5. +دوستی اینترنتی
    توسط nahang در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 31 فروردین 87, 22:51

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.