به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 34
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 خرداد 87 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1387-3-12
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,604
    سطح
    37
    Points: 3,604, Level: 37
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ديگر خسته شده ام ... !

    با سلام به همه عزيزان

    اصلاً فكرشم نمي كردم كه سايتي مختص اين مسائل در ايران داشته باشيم اما با جستجوي كلمه "مشاوره" اولين نتيجه سايت شما بود و بسيار خرسندم كه اينجا مي تونم مشكلم رو مطرح كنم.

    -------------------------

    حقيقت اينه كه من قبل از ازدواج حدود 7 ماه با همسرم آشنائي داشتم و به صورت حضوري و تلفني گاهي با هم ارتباط داشتيم. تا اينكه بنده پيشنهاد ازدواج دادم و در ظرف كمتر از يكماه همه چيز OK شد ... !

    اما مشكل دقيقاً زماني شروع شد كه من از گذشته ي "عشقي ام" كه با دختر همسايه مان داشتيم براي تازه عروسم صحبت كردم. نيت من اين بود كه با گفتن و مطرح كردن اين موضوعات بتوانم در همان ابتداي راه با صداقت زندگي مشتركم را شروع كنم. اما دقيقاً پس از گذشت حدود 10 روز نوع رفتار و كردار همسرم با من تغيير كرد و اين تغييرات آنقدر محسوس و آزار دهنده بود كه من كم كم تبديل شدم به يك آدم دل مرده و نا اميد...

    البته نا گفته نماند زمانيكه ايشان شروع به اين رفتارها كردند من هم از روي لجبازي كمي پياز داغش رو زياد كردم و گاهي جلوي رويش با دخترها چت مي كردم يا تلفني صحبت مي كردم(البته اين دخترها به هيچ وجه ارتباط احساسي با من نداشتند)

    الان نزديك به 4 سال است كه ما با هم زندگي مشترك را شروع كرده ايم و داراي يك فرزند 2 ساله ي پسر هستيم. ولي متاسفانه هرگاه كه به خانه بر مي گردم آنجا برايم نا آشنا و نا مطلوب است.

    قور زدن هاي بي مورد ، شك كردن هاي بيجا ، چك كردن ليست تلفن همراه من ، طعنه زدن ها ، باور نكردن دوست داشتنم و بسياري از اين نوع موارد باعث شده كه من حتي احساس كنم كه انتهاي خط هستم ...

    نه رمقي براي بازي كردن و وقت گذاشتن براي فرزندم شيطونم دارم و نه اشتياقي براي حرف زدن با همسرم ... تا شروع مي كنم به صحبت كردن ، حرفها را طوري سوق مي دهد كه دوباره مي رويم سر خانه ي اول كه همان اختلافات بيخود و بيجا است ...

    من كلاً آدم احساسي و مهرباني هستم ، جنسم اين است اما همسر من مدتهاست كه احساسم را باور ندارد و فقط صحبت از دختران خيالي كه در ذهنش ساخته است مي كند ... يا اينكه تا اتفاقي مي افتد يا من مهرباني ام را بروز مي دهم به طور صريح يا غير مستقيم عشق گذشته ام را بر سرم مي كوباند...

    من خسته ام ...
    لطفا مرا ياري كنيد...

    ارادتمند شما
    نيما.ا

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 87 [ 07:55]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    3,843
    سطح
    39
    Points: 3,843, Level: 39
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    سلام نیما جان
    من فکر می کنم طرز بیان گذشته ات طوری بوده که همسرتو حساس کرده و بعد از اینکه اون اینقدر حساس شده به خاطر اینکه کاری کنی حساسیتش کم بشه با لجبازیهای کودکانه حساسیتشو بیشتر کردی.
    من فکر می کنم بهتره کاری کنی حساسیتش کم بشه به طور مثال وقتی میخاد موبایلتونو چک کنه جبهه نگیرید.
    امیدوارم این مشکل حل بشه چون فکر می کنم اون بیشتر ازشما از این ماجرا عذاب می کشه.
    برات ارزویه بهترین الحظات را دارم

  3. 2 کاربر از پست مفید ghazal_1 تشکرکرده اند .

    ghazal_1 (یکشنبه 12 خرداد 87)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 خرداد 87 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1387-3-12
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,604
    سطح
    37
    Points: 3,604, Level: 37
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal_1
    سلام نیما جان
    من فکر می کنم طرز بیان گذشته ات طوری بوده که همسرتو حساس کرده و بعد از اینکه اون اینقدر حساس شده به خاطر اینکه کاری کنی حساسیتش کم بشه با لجبازیهای کودکانه حساسیتشو بیشتر کردی.
    من فکر می کنم بهتره کاری کنی حساسیتش کم بشه به طور مثال وقتی میخاد موبایلتونو چک کنه جبهه نگیرید.
    امیدوارم این مشکل حل بشه چون فکر می کنم اون بیشتر ازشما از این ماجرا عذاب می کشه.
    برات ارزویه بهترین الحظات را دارم
    سلام غزل جان
    ممنون از راهنمائي تون !
    خدمت شما عارض هستم كه اين مواردي كه فرموديد رو اجرا كردم ، اون رفتارهاي كودكانه فقط در همان اوايل بود آن هم زياد نبود ...
    كش دار شدن اين ماجرا بيشتر به خودش مربوط مي شود تا من ...

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 اردیبهشت 88 [ 11:11]
    تاریخ عضویت
    1387-2-23
    نوشته ها
    363
    امتیاز
    5,286
    سطح
    46
    Points: 5,286, Level: 46
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    209

    تشکرشده 211 در 131 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    سلام آقا نيما
    اون رفتار اولتون كاملا اشتباه بوده و خودتون هم متوجه شدين
    حالا يه روز وقتي مي بينين خانمتون حوصله داره بشينين صاف و پوست كنده حرفاتون رو بهش بگين
    بگين دوستش دارين و اون يه اشتباه بوده و خودتون هم باور دارين
    بگين من اون حرف رو زدم تا حرف نگفته اي نمونده باشه و با جبهه گيري تو من هم يه اشتباه بزرگتر مرتكب شدمو...
    بالاخره همه حرفهايي كه الان اينجا گفتين بهش بگين
    بگين خيلي دوستش دارين و تنها كسيه كه تو زندگيتونه
    اصلا بهتره براي اين كار اگه ممكنه بچه تون رو پيش يكي بذارين و دوتايي با خانمتون برين بيرون يه جايي كه دوست داره يه كادو درست حسابي به اضافه يه دست گل خوشكل هم براش بگيرين يه جوري كه حسابي غافلگير بشه تمام احساستون رو صادقانه بهش بگين
    بگين از اينكه مي رين توي خونه و بهتون توجه نمي كنه ناراحت مي شين
    ولي زيادي ازش ايراد نگيرين يه جور نشون بدين كه قبول كردين كارتون اشتباه بوده و احتمالا 4 سال تنبيه براي اون اشتباه بسه
    اجازه بدين او هم هر حرفي داره بزنه اصلا ممكنه ناراحتي همسرتون از چيز ديگه اي باشه
    حتي بهش بگين تا هر وقت كه بخواد بهش فرصت مي دين در مورد حرفاتون فكر كنه
    و...
    خلاصه از دلش در بيارين
    در ضمن حواستون باشه همسرتون به اين روش رفتار با شما ممكنه عادت كرده باشه و يه دفعه نتونه رفتارش رو تغيير بده
    شما هم آزادش بذارين براي مدتي وقتي مي رين خونه سعي كنين با شادي همراه باشه حتي اگه خانمتون دلخوره
    اصلا گاهي با خنده موبايلتون رو بهش بدين و بگين نمي خواي نگاه كني البته نه يه جوري كه فكر كنه مسخره اش مي كنين
    بهش محبت كنين
    خانمها زرنگ تر از اوني هستن كه به نظر ميان
    رفتارتون صادقانه باشه
    از همين حالا شروع كنين با يه لفظ زيبا و محبت آميز خانمتون رو صدا كنين
    از محبت خارها گل مي شود
    وز محبت سركه ها مل مي شود
    اميدوارم زندگي شما هم شيرين بشه

  6. 2 کاربر از پست مفید گلپر تشکرکرده اند .

    گلپر (یکشنبه 12 خرداد 87)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 88 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1387-3-02
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    3,598
    سطح
    37
    Points: 3,598, Level: 37
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 48 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    کاملا ً موافقم... باید یه روز که همسرتون توی شرایط خوبیه ، همه چیزو صادقانه بهش بگین... همراه با هدیه و یه شاخه گل سرخ باشه خیلی زیبا میشه...

    راستی یادتون باشه غر زدن خانوم ها چیزی عادی هست!!! توی اکثر خانواده ها خانم ها غر میزنند. شما در حالی که به حرفاشون توجه می کنین ، هیچکدوم رو به دل نگیرین... هر وقت حرف ها طوری سوق داد که برگشتین سر خانه ی اول ، شما لازم نیست به بحث ادامه بدین و یا همون لحظه ثابت کنین که همسرتون اشتباه میکنه! چون هر تلاش شما در اون لحظه بی فایده است! گاهی وقتا با تسلیم شدن ، پیروزی از آن شماست! فقط بگین : " حالا من باید چیکار کنم تا این مسئله حل بشه؟ شما بگو تا من امرتون رو اجرا کنم! " اینطوری به حرفاش بها داده میشه...
    و یادتون باشه که یکدفعه تغییر نکنین ، آروم آروم سعی کنین اعتمادشو جلب کنین... البته خیلی بهتر بود ، همون ماه های اول زندگیتون این کار رو می کردین. ولی حالا هم دیر نشده. به حرف هاش توجه کنین ، بهشون اهمیت بدین. البته اگه اون دخترهای خیالی ذهنش رو به رخ شما کشید ، باید یه رفتار خاصی انجام بدین. یعنی یه جوری بهش بفهمونین که دیگه خسته شدین از این سوءظن ها.... البته قبلش باید ببینین که هر وقت این رو به رخ شما میکشه ، شما چه عکس العملی در مقابلش انجام میدین؟

    اول باید خوب همه ی جوانب رو بسنجین... بعدش همسرتون رو خوب بشناسین و چیزها و کارهایی که اونو شاد میکنه رو توی یه کاغذ یادداشت کنین... بعدش بوسیله ی اون کارها روز به روز اعتمادش رو نسبت به خودتون بیشتر کنین... البته همه ی اون کارها رو یکدفعه انجام ندین که ممکنه بازم یه بهانه به دستش بدین! آروم آروم و کم کم.... تا به روزی برسین که همه ی حرفای دلتون رو بهش بگین و بذارین نظراتش رو بگه... نظراتش هرچقدر هم باکنایه و ناراحت کننده باشه ، شما نباید خودتون رو ببازین و عصبانی بشین... اگه باور نکرد ، بهش بگین که حاضرین علاقه نسبت همسرتون رو ثابت کنین و بازم ازش بخواین که بهتون بگه که چه کاری انجام بدین تا مثل اون 10 روز اول زندگیتون ، در کنار هم شاد باشین...

    وااای چقدر وارد جزئیات شدم! ببخشید دیگه... البته همین جزئیات باعث بوجود اومدنِ اینجور مشکلات میشن. پس باید بهشون توجه کرد...

    ان شاءالله شاد و موفق باشید
    [align=center] [size=medium] خوبی های تو را شاید فراموش کنم ، اما تو خوب بودن را فراموش نکن [/size][/align]

    [align=center]آرزوهاتو یه جا یادداشت کن... یکی یکی به خدا بگو... خدا یادش نمیره...
    ولی تو یادت میره چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بوده... درسته؟؟[/align]





  8. 2 کاربر از پست مفید romina تشکرکرده اند .

    romina (یکشنبه 12 خرداد 87)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 خرداد 87 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1387-3-12
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,604
    سطح
    37
    Points: 3,604, Level: 37
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    نقل قول نوشته اصلی توسط گلپر
    سلام آقا نيما
    اون رفتار اولتون كاملا اشتباه بوده و خودتون هم متوجه شدين
    حالا يه روز وقتي مي بينين خانمتون حوصله داره بشينين صاف و پوست كنده حرفاتون رو بهش بگين
    بگين دوستش دارين و اون يه اشتباه بوده و خودتون هم باور دارين
    بگين من اون حرف رو زدم تا حرف نگفته اي نمونده باشه و با جبهه گيري تو من هم يه اشتباه بزرگتر مرتكب شدمو...
    بالاخره همه حرفهايي كه الان اينجا گفتين بهش بگين
    بگين خيلي دوستش دارين و تنها كسيه كه تو زندگيتونه
    اصلا بهتره براي اين كار اگه ممكنه بچه تون رو پيش يكي بذارين و دوتايي با خانمتون برين بيرون يه جايي كه دوست داره يه كادو درست حسابي به اضافه يه دست گل خوشكل هم براش بگيرين يه جوري كه حسابي غافلگير بشه تمام احساستون رو صادقانه بهش بگين
    بگين از اينكه مي رين توي خونه و بهتون توجه نمي كنه ناراحت مي شين
    ولي زيادي ازش ايراد نگيرين يه جور نشون بدين كه قبول كردين كارتون اشتباه بوده و احتمالا 4 سال تنبيه براي اون اشتباه بسه
    اجازه بدين او هم هر حرفي داره بزنه اصلا ممكنه ناراحتي همسرتون از چيز ديگه اي باشه
    حتي بهش بگين تا هر وقت كه بخواد بهش فرصت مي دين در مورد حرفاتون فكر كنه
    و...
    خلاصه از دلش در بيارين
    در ضمن حواستون باشه همسرتون به اين روش رفتار با شما ممكنه عادت كرده باشه و يه دفعه نتونه رفتارش رو تغيير بده
    شما هم آزادش بذارين براي مدتي وقتي مي رين خونه سعي كنين با شادي همراه باشه حتي اگه خانمتون دلخوره
    اصلا گاهي با خنده موبايلتون رو بهش بدين و بگين نمي خواي نگاه كني البته نه يه جوري كه فكر كنه مسخره اش مي كنين
    بهش محبت كنين
    خانمها زرنگ تر از اوني هستن كه به نظر ميان
    رفتارتون صادقانه باشه
    از همين حالا شروع كنين با يه لفظ زيبا و محبت آميز خانمتون رو صدا كنين
    از محبت خارها گل مي شود
    وز محبت سركه ها مل مي شود
    اميدوارم زندگي شما هم شيرين بشه

    سلام گلپر جان

    همه ي اين مسائلي رو كه عنوان داريد قبول دارم و بارها امتحان كردم ... اصلاً همين روشها باعث شده كه زندگيمون هنوز از هم نپاشيده ...

    متاسفانه اين روشها فقط سطحي و يه جورائي جراحي سرپائي هست ، همونطور كه خانم ها باهوش هستند همانطورم كينه توز هستند ... !

    كاش پاي اين بچه وسط نبود ....

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 خرداد 87 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1387-3-12
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,604
    سطح
    37
    Points: 3,604, Level: 37
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    سلام رومينا جان ... ممنون از حوصله اي كه به خرج داديد .. من به صورت گزيده اي پاسخ هايم رو براتون مي نويسم :


    کاملا ً موافقم... باید یه روز که همسرتون توی شرایط خوبیه ، همه چیزو صادقانه بهش بگین... همراه با هدیه و یه شاخه گل سرخ باشه خیلی زیبا میشه...
    بارها اين روش امتحان شده .. عرض كردم كه اين روش براي خانم ها مثه جراحي سرپائي و مداواي سطحي مي مونه !

    راستی یادتون باشه غر زدن خانوم ها چیزی عادی هست!!! توی اکثر خانواده ها خانم ها غر میزنند. شما در حالی که به حرفاشون توجه می کنین ، هیچکدوم رو به دل نگیرین... هر وقت حرف ها طوری سوق داد که برگشتین سر خانه ی اول ، شما لازم نیست به بحث ادامه بدین و یا همون لحظه ثابت کنین که همسرتون اشتباه میکنه! چون هر تلاش شما در اون لحظه بی فایده است! گاهی وقتا با تسلیم شدن ، پیروزی از آن شماست! فقط بگین : " حالا من باید چیکار کنم تا این مسئله حل بشه؟ شما بگو تا من امرتون رو اجرا کنم! " اینطوری به حرفاش بها داده میشه...
    بله قور زدن يه خصلت بد توي خانم ها كه منم باهاش آشنائي كامل دارم !
    هر بار كه ميگم حالا بايد چي كار كرد ميگه : به من چه ! خودت اين مشكل رو درست خودتم حلش كن ... من بيشتر احساس مي كنم كه اون فكر مي كنه من عشق دوران بلوغم رو بيشتر دوست داشتم ... !

    و یادتون باشه که یکدفعه تغییر نکنین ، آروم آروم سعی کنین اعتمادشو جلب کنین... البته خیلی بهتر بود ، همون ماه های اول زندگیتون این کار رو می کردین. ولی حالا هم دیر نشده. به حرف هاش توجه کنین ، بهشون اهمیت بدین. البته اگه اون دخترهای خیالی ذهنش رو به رخ شما کشید ، باید یه رفتار خاصی انجام بدین. یعنی یه جوری بهش بفهمونین که دیگه خسته شدین از این سوءظن ها.... البته قبلش باید ببینین که هر وقت این رو به رخ شما میکشه ، شما چه عکس العملی در مقابلش انجام میدین؟
    معمولاً خونسرد برخورد مي كنم اما خدا نكنه از كوره در برم ....
    واقعاً خسته شدم از اين همه سوء ظن ها ...

    اول باید خوب همه ی جوانب رو بسنجین...
    حتماً اين رو كار مي كنم ...

    بعدش همسرتون رو خوب بشناسین
    اين جانور رو نميشه خوب شناخت ....

    و چیزها و کارهایی که اونو شاد میکنه رو توی یه کاغذ یادداشت کنین...
    چيزهائي كه اونو شاد ميكنه فقط مسائلي هست كه من باهاش زياد موافق نيستم مثله : خاله زنك بازي از قبيل گشت و گزار پشت انواع ويترين ها و ... ولي خب يه سري چيزهاي ديگه هم هست كه اونو خوشحال مي كنه مثه تو خونه موندن من كه اينكار رو حداقل يكسال كردم و خرجمون رو باباي بيچاره ام مي داد ، داشتم ديوانه ميشدم كه بيخيال شد و اعتماد كرد اما دوباره ... !

    بعدش بوسیله ی اون کارها روز به روز اعتمادش رو نسبت به خودتون بیشتر کنین... البته همه ی اون کارها رو یکدفعه انجام ندین که ممکنه بازم یه بهانه به دستش بدین! آروم آروم و کم کم.... تا به روزی برسین که همه ی حرفای دلتون رو بهش بگین و بذارین نظراتش رو بگه... نظراتش هرچقدر هم باکنایه و ناراحت کننده باشه ، شما نباید خودتون رو ببازین و عصبانی بشین... اگه باور نکرد ، بهش بگین که حاضرین علاقه نسبت همسرتون رو ثابت کنین و بازم ازش بخواین که بهتون بگه که چه کاری انجام بدین تا مثل اون 10 روز اول زندگیتون ، در کنار هم شاد باشین...
    ايشون رو نميشه آروم آروم اعتمادش رو جلب كرد .. هوشش زياده ف رو كه مي گم ميره فرحزاد و ميگه : مي خواي خرم كني ؟!

    وااای چقدر وارد جزئیات شدم! ببخشید دیگه... البته همین جزئیات باعث بوجود اومدنِ اینجور مشکلات میشن. پس باید بهشون توجه کرد...
    خواهش مي كنم ... دقيقاً همين طور هست كه شما مي فرمائيد.

    بازم متشكرم و منتظر پيشنهادات و راهنمائي هاي شما هستم
    ارادتمند شما
    نيما.ا

  11. کاربر روبرو از پست مفید N I M A تشکرکرده است .

    N I M A (یکشنبه 12 خرداد 87)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 بهمن 88 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1387-3-02
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    3,598
    سطح
    37
    Points: 3,598, Level: 37
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 48 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    سلام رومينا جان ... ممنون از حوصله اي كه به خرج داديد .. من به صورت گزيده اي پاسخ هايم رو براتون مي نويسم :


    سلام

    خواهش میکنم.ممنون

    بارها اين روش امتحان شده .. عرض كردم كه اين روش براي خانم ها مثه جراحي سرپائي و مداواي سطحي مي مونه !
    خوب وقتی یه بار این کار رو انجام بدین و نتیجه ندیدین دیگه ادامه ندین ، طرف مقابل فکر میکنه براش نقش بازی کردین! باید احساساتتون صادقانه باشه و مداوم... مثلا ً هر روز که از سر کار برمی گردین یک شاخه گل سرخ بهش بدین و این کار رو ادامه بدین...

    بله قور زدن يه خصلت بد توي خانم ها كه منم باهاش آشنائي كامل دارم !
    هر بار كه ميگم حالا بايد چي كار كرد ميگه : به من چه ! خودت اين مشكل رو درست خودتم حلش كن ... من بيشتر احساس مي كنم كه اون فكر مي كنه من عشق دوران بلوغم رو بيشتر دوست داشتم ... !
    آخی... بیچاره شما... حتما ً اون لحظه تمام راه ها رو به روی خودتون بسته می بینین... ای کاش به جای شما همسرتون این سایت رو پیدا می کرد و باهاش آشنا میشد...
    شاید اینطوری بهتر باشه که اون لحظه بهش بگین : " تو همسرمی ، تنها همدمم هستی ، اونوقت من تنهایی مشکلاتم رو حل کنم؟ باید بهم کمک کنی ، منو راهنمایی کنی تا بتونم از پس مشکلات بربیام. من که امید دیگه ای جز تو توی زندگیم ندارم... "

    معمولاً خونسرد برخورد مي كنم اما خدا نكنه از كوره در برم ....
    واقعاً خسته شدم از اين همه سوء ظن ها ...
    سعی کنین خیلی کم از کوره دربرین. چون این کار رو بدتر بکنه ، بهتر نمیکنه... چون همسر حساسی دارین و ممکنه اون لحظه ای که از کوره درمیرین ، به سوءظن هاش مطمئن بشه!

    اين جانور رو نميشه خوب شناخت ....
    یعنی شما بعد از 4 سال زندگی مشترک هنوز نتونستین ایشون رو به طور کامل بشناسین؟؟!
    ای کاش میتونستم با ایشون آشنا بشم

    چيزهائي كه اونو شاد ميكنه فقط مسائلي هست كه من باهاش زياد موافق نيستم مثله : خاله زنك بازي از قبيل گشت و گزار پشت انواع ويترين ها و ... ولي خب يه سري چيزهاي ديگه هم هست كه اونو خوشحال مي كنه مثه تو خونه موندن من كه اينكار رو حداقل يكسال كردم و خرجمون رو باباي بيچاره ام مي داد ، داشتم ديوانه ميشدم كه بيخيال شد و اعتماد كرد اما دوباره ... !
    خوب مگه چه اشکالی داره شما به خاطر همسرتون ماهی یکبار برید خرید و گشت و گزار پشت انواع ویترین ها؟! اگه این کار واقعا ً اونو خوشحال میکنه ازش دریغ نکنین... این از توی خونه موندن خیلی بهتره... گاهی وقتا واسه استحکام یه زندگی مشترک و جلوگیری از پاشیده شدنش بهتره ازخودگذشتگی کنیم. آیا تا به حال شده خودتون به ایشون پیشنهاد بدین که به یه گردش برین؟ ( جایی که همسرتون دوست داره و ناهار هم چیزی سفارش بدین که همسرتون دوست داره. )
    یا اینکه تا به حال شده یک روزتون رو به طور کامل در اختیار همسرتون قرار داده باشین تا تصمیم بگیره که اون روز رو چطور بگذرونین و کجاها برین؟ وقتی انتخاب کرد ، یه چشم زیبا بهش بگین و ایشون ذوق کنه؟


    ايشون رو نميشه آروم آروم اعتمادش رو جلب كرد .. هوشش زياده ف رو كه مي گم ميره فرحزاد و ميگه : مي خواي خرم كني ؟!
    خوب شما که نمیخواین خرش کنین!!! ( ببخشید اینطوری میگم ) پس بهتره صادقانه بهش بگین : " نه... به خدا دوستت دارم... اینو کِی میخوای درک کنی؟ آیا همینقدر تو هم منو دوست داری؟؟ "
    آیا تا به حال اینطوری رفتار کردین؟

    خواهش مي كنم ... دقيقاً همين طور هست كه شما مي فرمائيد.

    بازم متشكرم و منتظر پيشنهادات و راهنمائي هاي شما هستم
    ارادتمند شما
    نيما.ا
    منم از توجه و لطف شما ممنونم

    امیدوارم تونسته باشم حداقل ذره ای مفید واقع بشم. بازم هر کمکی از دستم بربیاد انجام میدم.

    شاد و سربلند باشید در پناه حق
    [align=center] [size=medium] خوبی های تو را شاید فراموش کنم ، اما تو خوب بودن را فراموش نکن [/size][/align]

    [align=center]آرزوهاتو یه جا یادداشت کن... یکی یکی به خدا بگو... خدا یادش نمیره...
    ولی تو یادت میره چیزی که امروز داری آرزوی دیروزت بوده... درسته؟؟[/align]





  13. 2 کاربر از پست مفید romina تشکرکرده اند .

    romina (دوشنبه 13 خرداد 87)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 20:08]
    تاریخ عضویت
    1387-3-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    salam nima agar mitoni amal koni ketabe mardane merikhi va zanane venosi ro bekhon
    مردان مریخی و زنان ونوسی

  15. کاربر روبرو از پست مفید BKAS تشکرکرده است .

    BKAS (دوشنبه 13 خرداد 87)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 آذر 88 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1387-3-01
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    6,864
    سطح
    54
    Points: 6,864, Level: 54
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    293

    تشکرشده 302 در 132 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ديگر خسته شده ام ... !

    سلام
    شما به قول خودتون با زیاد کردن پیاز داغش باعث شدید که همسرتون نسبت به کارها و رفتارهاتون شکاک تر بشن. با صبوری و عمل به توصیه ی دوستان حتما نظر همسرتون رو بیشتر به خودتون جلب کنین, سعی کنید اوقات بیشتری را در کنار همسرتان سپری کنید.... موفق باشید

  17. کاربر روبرو از پست مفید هوشیار تشکرکرده است .

    هوشیار (دوشنبه 13 خرداد 87)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.