به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آبان 91 [ 20:33]
    تاریخ عضویت
    1390-11-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    849
    سطح
    15
    Points: 849, Level: 15
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    سلام
    من 26 سالمه و نامزدم27 سال.
    5سال پیش یه پسری از فامیلای دورمون به من علاقه مند شد و با تمام وجودش منو دوست داشت.2سال به طریقای مختلف امتحانش کردم تا جواب بله بهش دادم.
    الان 2سال میشه که نامزدیم و این طولانی بودن به دلیل سربازی اون و درس من بود.
    ولی 1 ماه پیش به طور اتفاقی پرینت ریزمکالمات گوشیش رو دیدم و دیدم که هرروز یه شماره جدید توی ریزمکالماتشه.
    دلیلش رو ازش پرسیدم گفت که 1سال میشه که شیطون رفته توی جلدش و فقط میخواد با دخترا اس ام اس بازی کنه و فقط در حد تلفن بوده و با هیچ کدوم ارتباط طولانی مدت نداشته.شاید هرکدوم یکی دو روز.
    و من اینو مطمئن شدم که ارتباط رودررو و یا بدنی نداشتن.
    توبه کرد و کلی معذرت خواهی.من بعد دو هفته ناراحتی و اعصاب خوردی بخشیدمش.
    و اینو مطمئنم که واقعا دوست داشتنش به من واقعیه و منم همینطور از ته دل دوسش دارم.
    حالا من توی اون دو هفته همش ازش میپرسیدم هرروز کسی بهت زنگ نزد، تو نزدی و همش اذیت میکردم.
    بالاخره تصمیم گرفتم چون مطمئن بشم خودم با یه خط جدید بهش زنگ و اس ام اس دادم.
    چند دفعه برنداشت و جواب نداد.
    اینقدر گیر دادم تا بالاخره جواب داد.
    و بهم اس ام اس دادیم و صحبت های جنسی کردیم به عنوان یه غریبه با اس ام اس.
    به اس ام اس پنجم ششم که رسید فهمید منم. و گفت که از اول میدونسته که منم.
    ولی من باور نکردم.
    منم گفتم دیگه همه چی تموم...دیگه نمی تونم باهات بمونم و جدا میشیم...
    و اون اون شب تا 2روز لکنت زبون گرفته بود و داشت دیوونه میشد...
    بهرحال بعد این ماجراها و دوباره مهلت خواستن از من من قبول کردم...ولی نه به راحتی...
    من نمیدونم چرا زیر قولش زد؟ نمیدونم این کاراش به چه دلیل بوده؟
    از روی هوس...عادت...
    پس من چی...نمیگم خیلی پاکم...شاید منم یکی دوبار گول خوردم از روی هوس...ولی ادامه ندادم...
    من دارم دیونه میشم...نمیدونم باید چیکار کنم
    میترسم این کارش رو بعد ازدواج هم ادامه بده، با اینکه خیلی دوستم داره.
    بعضی وقتها میگم شاید اینکاراش به خاطر طولانی شدن مدت نامزدیه...ولی شرایط اینجوریه، من چیزی از محبتم براش کم نزاشتم...
    و تمام چیزایی که دو تا نامزد توی زمان نامزدی از هم میخوان تا جایی که تونستم دادم...اونم همینطور
    ولی نمیدونم چرا اینجوری شد
    من روش قسم میخوردم...دفعه اول بخشیدم ولی چرا دوباره تکرار کرد...اگه دفعه سوم و چهارمی هم باشه چیکار کنم...چیکار کنم زندگیم حفظ شه؟ما همدیگرو دوست داریم...و جدا شدن غیرممکن...
    کمکم کنین

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 فروردین 92 [ 09:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,530
    سطح
    22
    Points: 1,530, Level: 22
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    133

    تشکرشده 135 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    دوست عزیز ترس از طرد شدن وازدست دادن رابطه مستقیمی با بدبینی وکنترل کردن داره. اگر می خواهی با آرامش درکنارهمسرت زندگی کنی باید با مشاوره حضوری هرچه زودتر درمان ترسهات رو شروع کنی وگرنه بعد از ازدواج هم این مشکل با تو خواهدبود. چون تو دنبال نشانه های خیانت درهمسرت هستی حتماً اونو پیدا می کنی چون تمام انرژی ذهنی ات رو برای تحقق اون گذاشتی. باخودت فکرکن ببین به همسرت اعتماد داشته باشی ودست از کنترل اون برداری راحتتری یا مرتب کنترلش کنی تا دست از پا خطانکنه؟ اگر اون بخواد به راه خطا بره کنترل کردن تو هیچ اثری نداره که هیچ اونو لجبازترمی کنه.پس اول مشکل بدبینی خودت رو حل کن تا بتونی منطقی تصمیم بگیری اگر اونوقت شواهدی دال برخیانت همسرت بود می تونی انتخاب کنی که می خواهی با این آدم زندگی کنی یا نه. از الان پیشداوری نکن واینقدرنگران آینده واتفاقات نیفتاده اون نباش. از خدا بخواه بهت آرامش بده فکرت رو مثبت کن ومعجزه هستی رو ببین. همسرت رو بدست توانای خدا بسپار و باخیال راحت دنبال بهبودی خودت باش.

  3. 3 کاربر از پست مفید پارميدا تشکرکرده اند .

    پارميدا (یکشنبه 09 بهمن 90)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 خرداد 91 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1390-9-01
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,071
    سطح
    17
    Points: 1,071, Level: 17
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    سلام

    این مساله جدیدا شایع شده. اگه نگاهی به تاپیکهای این تالار بندازی می بینی افراد زیادی این مشکل رو دارند.
    هرچند اصلا خوب نیست اما زیاد هم خودت رو اذیت نکن و قضیه رو به صورت فاجعه نبین.
    مردا گاهی از این اشتباهات مرتکب میشن. حتی تو سن های بالا.
    خیلی خوبه که هواست به نامزدت هست و متوجه این مشکل شدی.

    به نظر من بهتره به دور از عصبانیت و جنجال باهاش گفتگو کنی. یه وقت وسط دعواها حرمت ها شکسته نشه! تحقیرش نکنی بابت این اشتباه! (ظاهرا بدجوری بهش توپیدی که بنده خدا لکنت زبون گرفته)
    محیطی رو فراهم کن که خودش برات درد دل کنه. معلومه که وقتی پای جدایی رو به میون میکشی و یا وقتی مچشو وا می کنی، همسرت به عذرخواهی و ابراز ندامت می افته. بذار در فضای دوستانه بهت بگه این قضیه رو چه جوری می بینه.
    یه جورایی از نظر عقلی و منطقی ابعاد اشتباهش رو براش باز کن تا عمق اشتباهش رو بفهمه.
    مثلا بهش بگو ممکنه یکی دیگه از آشنایان بخواد به شیوه مشابه تو مچ ایشون رو وا کنه و بعدا براش مشکل درست کنه.

    به خودت مسلط باش و عاقلانه این مشکل رو برطرف کن.
    موفق باشی

  5. کاربر روبرو از پست مفید nazanin_60 تشکرکرده است .

    nazanin_60 (یکشنبه 09 بهمن 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آبان 91 [ 20:33]
    تاریخ عضویت
    1390-11-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    849
    سطح
    15
    Points: 849, Level: 15
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    ممنون از جواباتون
    یه چیزی که هست اینکه که من فکر میکنم این کار براش یه عادت شده
    که نمیتونه ترکش کنه
    و از همه بدتر دوست ندارم خیال کنه که هر وقت این اشتباه رو بکنه با یکی دو روز دعوا دوباره همه چی درست میشه و من میبخشمش.و این موضوع دوباره ترغیبش میکنه که اشتباهش رو انجام بده.
    چون هر دومون میدونیم که چقدر همو دوست داریم.
    این دفعه بهش گفتم فقط جسمم پیشته و روحم دیگه مرده...یعنی روحم رو دوباره میخوای خودت باید زندش کنی...
    نمیدونم خسته شدم دیگه...اگه ادامه پیدا کنه نمیتونم زندگی کنم...
    دعوا کنین برامون
    ممنون

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 اسفند 90 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 230 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    شوهرت باید خودش بخواد درست بشه و اگه نخواد تو هزار بار هم مچشو بگیری، هزاربار هم تهدیدش کنی، هزار بار هم کنترلش کنی یا از عشقتون براش بگی و .... بعد از یه مدت دوباره برمیگرده سرخونه اولش.
    اگه میخوای جدا بشی اول خوب فکراتو بکن و بعد تصمیمتو عملی کن اما اگه مطمئن نیستی اینقد با قهرکردنای چند روزه و دوباره بخشش و این چیزا رابطتونو لوس نکن! وگرنه همون اتفاقی میفته که ازش میترسی!
    یعنی اون میره اشتباه میکنه بعد تو یه هفته باهاش قهر میکنی اما اون میدونه که بعد از یه هفته میبخشیش پس یه مدت اظهار پشیمونی میکنه و بعدم بخشش! و این قضیه اونقدر تکرار میشه که دیگه کم کم اظهار پشیمونی هم برات نمیکنه و روز بروز با وقاحت بیشتری به کارش ادامه میده! بهرحال قهرکردنتم توی این شرایط فکر نمیکنم کمکی به ترک عادت شوهرت بکنه!
    بنظر من بشینی باهاش صحبت کنی از همه چی بهتر باشه.
    بگو نمیتونی بهش اعتماد کنی، بگو اگه میخواد با تو زندگی کنه باید سعی کنه اعتمادتو بدست بیاره و یه تضمینی بهت بده که بتونه راضیت کنه، تضمین منظورم چیزیه که بشه روش حساب کرد نه فقط حرف! سعی کن تضمینی باشه که به ضررت هم نباشه مثلا نری بگی بهم حق طلاق بده! چون فایده ای برات نداره! یه چیزیکه اعتمادتو جلب کنه.
    مهم اینه که نشون بده چقدر براش مهمی و خودشو به زحمت بندازه تا رضایت تورو جلب کنه. همینکه برای داشتنت همه تلاشش را بکنه کافیه.
    من میدونم چقدر احساسات برای ما دخترا مهمه اما مردا اینطوری به روابط نگاه نمیکنن! میفهمی منظورمو؟
    مثلا وقتی تو بهش میگی فقط جسمم مال توئه و روحم دیگه پیش تو نیست خوب این برای ما زنها یه بار عاطفی خیلی منفی داره و اگه کسی بهمون اینو بگه خیلی ناراحت میشیم اما مردا اینطوری نیستن! مردا نهایتش تا 3 روز با این حرف ناراحتن بعدش فراموش میکنن، منظورم اینه که اگه میخوای تحت تاثیر قرارش بدی باید با زبون خودشون باهاش حرف بزنی.
    مردا اینطورین! باید براش یه موقعیت بوجود بیاری که مجبور بشه تلاش کنه و خودش این تغییر رابطه تونو حس کنه!
    بفهمه که رابطه تون ضربه خورده و باید برای درست کردنش سعی کنه! یه شرایطی برای بخشش براش بزار تا درصورت تلاش اون برای بهبود رابطتون ببخشیش نه از سر دلسوزی! اینطوری که شما خودت قهر کنی و بعدم خودت ببخشیش فایده ای نداره! اون هیچ تلاشی نکرده! در نتیجه نه خودت از این بخشش راضی میشی نه اون متوجه اشتباهش میشه!
    ما همدیگرو دوست داریم...و جدا شدن غیرممکن...
    یه چیز دیگه هم که هست اینکه اینقد به این علاقه ایی که میگی وابسته نباش! منظورم این نیست که دوستش نداشته باشی یا با هر اتفاقی سریع به جدایی فکرکنی! فقط سعی کن اینقد مطمئن نباشی که چون دو نفر به هم علاقه دارن پس دیگه هیچ اشتباهی مرتکب نمیشن! نه اینطوری نیست! انقدر بودن کسایی که واسه هم میمردن اما تو زندگی دچار لغزشهایی هم شدن! اگه انقد به علاقتون وابسته باشی اگه خدای نکرده همسرت دچار اشتباهی بشه هم خودت خیلی ضربه میخوری و هم برات قضیه بزرگتر از اونی که هست میشه!

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آبان 91 [ 20:33]
    تاریخ عضویت
    1390-11-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    849
    سطح
    15
    Points: 849, Level: 15
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    سلام مجدد
    یه راهنمایی دیگه بکنین بهم
    به نظرتون من یه خط جدید بخرم باهاش دوباره امتحانش کنم یا نه؟
    درضمن اینم بگم به خاطر اینکه خانوادش در شهرستان زندگی می کنند ما از هم دوریم.
    شاید هفته ای 1بار همو ببینیم.چون الان سربازی هم هست.
    خودش یکی از دلایله کارش رو گفت دوری از تو بوده و تحمل نداشتم.
    گفت فکر میکنی اگه پیشت باشم بازم اینکارو میکردم.
    گفت همیشه بعدش عذاب وجدان داشتم ولی عادت کرده بودم چیکار میکردم.
    گفتم می اومدی به من می گفتی.
    گفت بیام به تو بگم به فلان دختر اس ام اس میدم!!!!!!!!!!!
    و اینو مطمئنم که هیچ کدومشونو ندیده و فقط عادت بوده و یا شایدم هوس.
    آخه این چه عادتیه وقتی طرف رو نمیشناسی باهاش حرف بزنی و اس ام اس بدی؟!!!!!!
    دارم دیوونه میشم.
    نمیدونم چیکار کنم.
    چرا زندگی ها اینجوری شده...واقعا چرا؟!
    هرکسی رو میبینی یه مشکلی داره وقتی ازدواج میکنه.
    میدونم هوس با عشق خیلی فرق میکنه.
    هوس با دوست داشتن خیلی فرق میکنه.
    چون واسه خودمم پیش اومده همچین چیزی.

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 اسفند 90 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 230 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    دختر خوب شما اصلا انگار گوش نمیدی ما چی میگیم!
    میخوای یه خط بخری بهش زنگ بزنی امتحانش کنی که چی بشه؟
    فرض کن اینکارو کردی دو حالت داره
    یا شوهرت مثل قبل خطا میکنه یا اصلا جواب نمیده
    اگه بازم جواب داد میخوای چه نتیجه ای بگیری؟
    الان مشکل اصلی شما کدومه دقیقا؟ مشکلت اینه که شوهرت این اشتباهو کرده یا مشکلت اینه که بفهمی چندبار این اشتباهو تکرارمیکنه؟ یا مثلا اگه جواب نده مطمئن میشی که دیگه مرتکب این اشتباه نمیشه و با خیال راحت اون اشتباه گذشتشو هم اینطوری فراموش میکنی؟
    بنظرت این کمکی میکنه به مشکلت!؟
    نمیدونم اگه فکرمیکنی بهت کمکی میکنه بکن اما بنظر من این راه حل مشکلت نیست!
    خودش یکی از دلایله کارش رو گفت دوری از تو بوده و تحمل نداشتم.
    گفت فکر میکنی اگه پیشت باشم بازم اینکارو میکردم.
    گفت همیشه بعدش عذاب وجدان داشتم ولی عادت کرده بودم چیکار میکردم.
    ببین اینا نه تنها دلایل قانع کننده ای نیست بلکه حتی توجیهشم نمیکنه!
    یعنی چی، شوهرت دلش برای تو تنگ میشده از تو دور بوده بعدا زندگ میزده به یه دختر دیگه ؟ فکر کن مثلا شما دلت برای شوهرت تنگ بشه بعد زنگ بزنی به یه پسر غریبه دل بدی و آشغال گوشت بگیری بعدم به شوهرت بگی چون دلتنگ تو بودم زنگ زدم به اون!
    والا من که تو عمرم همچین چیزی نه شنیدم نه دیدم، تا اونجا که ما دیدیم و شنیدیم آدم وقتی دلش برای یه نفر تنگ میشه به خود ِ اون شخص زنگ میزنه نه به یکی دیگه!!!!
    اگه راهتون از هم دوره، وقتی شوهرت دلش برای تو تنگ میشه و فرصتشو پیدا میکنه که زنگ بزنه میتونه زنگ بزنه به خودت چرا توی این فرصت زنگ بزنه به یه دختر دیگه!؟؟ ببخشیدا اما واقعا مسخره ست!!!! اگه انقد دنبال فرصت با شما بودنه پس چرا وقتی موقعیتش هست استفاده نمیکنه!؟
    اگه عادته، عادت از سر آدم میفته اگه خودش بخواد و سعی کنه که این عادتو تکرار نکنه. خصوصا اگه نسبت به اون عادت حس خوبی هم نداشته باشه!
    بشین منطقی باهاش حرف بزن سنگاتو وابکن! انقد به فکر کارآگاه بازی نباش! حرفاتو بزن دلخوریاتو بگو ازش تضمین بخواه، یه تضمینی که قابل اجرا باشه نه فقط حرف! بعدم بهش فرصت بده اگه درست شد که فبها اگه نشد اونوقت باید تصمیم دیگه یی بگیری.

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 خرداد 91 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1390-9-01
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,071
    سطح
    17
    Points: 1,071, Level: 17
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    یه پیشنهاد دارم برات!

    چرا خودت باهاش اس ام اس بازی نمی کنی؟

    خودت با خط خودت این کارو کن! منظورم اینه که لحن اس ام اسات رو گاهی عوض کن.

    اینجوری شاید عادتش تعدیل شه.

    شایدم پیشنهادم بی فایده باشه ولی خوب! بهش فک کن!

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آبان 91 [ 20:33]
    تاریخ عضویت
    1390-11-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    849
    سطح
    15
    Points: 849, Level: 15
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    ممنون از جوابت
    ما مشکلات زیاد داشتیم...از حق نگذریم منم کم اذیتش نکردم.
    همیشه هم هوای منو داشته...همیشه هروقت بهش نیاز داشتم خودش رو رسونده.
    همیشه توی شادی و غم کنارم بوده...کمکم کرده...از همه مهمتر بهش آرامش داده...
    تا حالا نشده بود منو بپیچونه...تاحالا کارایی که کرده به خاطرم عشقش رو بهم ثابت کرده و به خاطر همین میگم مطمئنم که هوس بوده یا عادت...
    ولی بازم نمیدونم و نمیفههم چرا اینکارو کرده!!
    شیطون بوده که نمی خواد بره بیرون...نمیدونم...
    نقطه ضعفش اینه که نمیتونه از من جدا شه...
    منم وقتی دیدم اینجوریه چیزی براش کم نذاشتم...
    من تا قبل از این ماجرا 1درصد هم بهش شک نداشتم.
    ولی این ماجرا که پیش اومد نمیتونم افکارم رو کنترل کنم.
    نمیتونم درست تصمیم بگیرم.

    الان چه جوری ازش تضمین بخوام؟ اصلن چی بخوام؟
    میگی اگه درست نشد باید تصمیم دیگه ای بگیری، از کجا بفهمم که درست شده یا نه؟
    به نظرتون من میتونم کمکش کنم؟ اگه آره چه جوری؟
    بخدا مغزم کار نمیکنه...یهو یه کاری میکنم به ضررم میشه

    من بیشتر از همه میخوام کمکش کنم...بخدا میخوام کمکش کنم...چون اون همیشه کمکم کرده
    همیشه...توی هر مشکل و شرایطی...هم برام برادری میکنه هم دوستم هم عشقم و هم...
    ولی با این کارام دارم بدتر میکنم اوضارو...
    ولی نمیدونم چه جوری...باید چیکار کنم...
    شاید تو این مدت اینقدر گریه کرده و حالش بد شده که تا حالا یه مرد رو اینجوری ندیده بودم...
    انگار درگیر این ماجرا شده...نمیدونم...
    اون پشیمونیش از ون ور و شیطون رفتن توی جلدش از یه طرف دیگه...
    این قدر حالش بد شد که خانوادش زنگ زدن به من...
    دو روز لکنت گرفته بود و من پیش خودم میگفتم اگه لکنتش برنگرده همش بخاطر اذیت کردنای منه...
    و منم چیزی برای گفتن نداشتم و چیزای دیگرو بهونه کردم...چون دوست ندارم دخالت خانواده از الان بیاد وسط...
    داره همه تلاششو میکنه که زودتر ازدواج کنیم...
    اینو بگم که با اینکه خیلی توهین هارو به خاطر من تحمل کرده هیچ وقت هیچ وقت حتی یکبار هم به روی خودش نیاورده...
    شاید به خاطر همین کاراش بوده که الان این موضوع برای من بت شده

  12. #10
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: نمیدونم خیانته یا نه...کمکم کنید

    سلام saahar عزیز

    به تالار همدردی خوش آمدی

    عزیزجان

    تجسس ممنوع

    تجسس کار بسیار اشتباه شما بوده . با این روند اگر همسرت واقعاً دیگه گرد این اس ام اس بازیها نگرده باز هم شما باور نخواهی کرد . حتی اگر یک بار دیگر به غلط با شماره ای جدید با او ارتباط برقرار کنی ( به صورت ناشناس ) و باز هم اصرار کنی و ایشون رابطه را نپذیرد باز هم شما قانع نمی شوی و مطمئن نخواهی بود که ایشون رابطه نداشته باشد . اگر این حالت را در خودت می بینی ، پس گرفتار بد بینی و وسواس فکری شده ای که باید به کمک روانشناس پی گیر درمانش باشی .

    ایشون اشتباهی کرده ، به هردلیل ، درست مثل خود شما و اشتباهاتت به هر دلیل ، مهم دست برداشتن از اشتباهه و ادامه ندادن هست که ایشان هم قول داده .

    ما در مواردی که خطا می بینم حتی گاه نیازه تجاهل کنیم ( یعنی خود را به نفهمیدن و ندیدن بزنیم ) نه اینکه تلاش کنیم تصور منفی خود را اثبات کنیم .


    موفق باشی

    .

  13. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 13 بهمن 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.