به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 بهمن 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,394
    سطح
    29
    Points: 2,394, Level: 29
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    36

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من از خیانت می ترسم

    من حدود 9ماه پیش با آقایی که 3سال ازم بزرگتر بود آشنا شدم از اول رابطمون عاشقانه بود و تصمیم به ازدواج داشتیم حدود 3ماه پیش اون با دوست دختر قبلیش چند بار چت کرده بود و حرف زده بود. البته از طرف اون دختر شروع شده بود. من این قضیه رو فهمیدم و حسابی باهاش دعوا کردم حتی تصمیم گرفتم به هم بزنم ولی اون بارها معذرت خواهی کرد و قول داد که دیگه این کار تکرار نمیشه من هم قبول کردم ادامه بدیم ولی الان اصلا بهش اعتماد ندارم ، با این که بعد اون قضیه اتفاق دیگه ای نیوفتاد (یا حداقل من خبر ندارم که افتاده باشه) ولی روزی 10بار ایمیلشو چک میکنم، هربار که باهمیم موبایلشو برمیدارم و چک میکنم(جلو خودش!) حتی هرروز صورتحساب موبایلشو در می آرم، اگه زنگ بزنم و پشت خط باشم یا پشت خط داشته باشه کلی دلشوره میگیرم ....

    ما همیشه طوری بودیم که با حرف زدن مشکلامونو حل می کردیم در مورد اختلافامون بحث میکردیم دلیل و منطق می آوردیم و اکثرا هم با هم کنار می اومدیم.ولی در این مورد بارها و بارها حرف زدیم اون هم هربار سعی کرد منو آروم کنه و دوباره بهم قول بده وهربار میگه که اشتباه کرده...چند بار هم در این مورد دعوامون شد ولی چون خیلی به هم علاقه مندیم نمی تونیم همدیگه رو ول کنیم

    ولی من الان خیلی عذاب میکشم حتی یه بار تصمیم گرفتم که تموم کنم تا شاید آروم شم بهش هم گفتم چون بهت اعتماد ندارم می خوام ولت کنم ولی آرامش پیدا نکردم که هیچ- بدتر هم شد، احساس میکردم کسی که مال من بود ،عاشقم بود و من هم عاشقش بودم رو به خاطر کس دیگه از دست دادم ...و دوباره بهش زنگ زدم خواستم کمکم کنه تا بتونم دوباره بهش اعتماد کنم......
    خودم خیلی دوست دارم بهش اعتماد داشته باشم ،وقتی اعتماد میکنمو واین قضیه از یادم میره خیلی آرومم و خوشحالمو بهم خوش میگذره- ولی نمیتونم ،دارم عذاب میکشم- همیشه تو موقعیتی ام که انگار می خوام مچشو بگیرم ،همیشه به خودم میگم اگه فقط یه باره دیگه مچشو بگیرم با قطعیت ولش میکنم .

    از طرفی چون تصمیم ما برای ازدواجه (حدود 1 سال دیگه،که ارشدو تموم کنیم)می ترسم توی زندگی مون این اتفاق بیوفته خیلی و خیلی از این قضیه می ترسم و برام مثل کابوس میمونه چون میگم از اول میدونستم و خودم خودمو بدبخت کردم.
    الان هم اینها رو نوشتم که شاید بتونم راهی پیدا کنم و دیگه به این قضیه فکر نکنم چون واقعا دوست ندارم به خاطر این مسئله ولش کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    آيداي عزيز
    دو نكته وجود داره
    اول آنكه پنجاه درصد از كساني كه در شريك يا همسر يا عشقشون دنبال خيانت ميگردن رفتاري از خودشون نشون ميدن كه باعث ميشن او ازشون ببره و نهايتا خيانت فرض شده بوجود بياد!
    دوم اونكه در برخي مخاطب واقعا قابل اعتماد نيست.
    و سوم اون كه فرد واقعا شما رو دوست داره و گمان شه كاملا اشتباهه و..
    لطفا با پيش فرض به ايشون نگاه كن.جوانب رو بسنج. يعني در فرصت باقيمانده رفتار تماس ها برخورد هاي ايشون رو بدون اطلاع ايشون نه هميشه و عين كاراگاه ها هر از گاه بررسي كن.
    چك كردن هزار بار پرينت موبايل و اي ميل ايشون اشتباهه. بايد ببيني واقعا چرا اين كارو ميكني؟ پيش مشاور برو. اگه بد گماني تو ريشه در خيال و وهم داره بايد در مان بشه. اما اگه ريشه واقعيت داره بايد ببيني آيا مي توني يك سال بعد زندگي تو براي كسي بذاري كه قابل اعتماد نيست؟
    شك معبر بدي نيست خانممم. اما ايستگاه بديه و تو تو اين ايستگاه متوقف شدي..

  3. 5 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (جمعه 28 بهمن 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 بهمن 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,394
    سطح
    29
    Points: 2,394, Level: 29
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    36

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    ملاحت عزیز واقعا ممنونم آره من یه کم زیادی حساسم قبل از اون قضیه هم خیلی از خیانت میترسیدم ، خیلی در موردش شنیده بودمو بهتره بگم وحشت داشتم وبعد از اون خیلی شکاک شدم
    دوباره در این مورد حرف زدیم البته اون بحثو پیش کشید و این دفعه آروم تر شدم تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم البته به قول شما جوانب کار رو هم بسنجم..
    در مورد احساسش نسبت به خودم مطمئنم تا حالا خیلی کارا برام کرده و به خاطر من از خیلی چیزا گذشته ....ولی خوب خیلی شنیدم که با وجود عشق طرفین بازم ممکنه خیانت پیش باید ...برای همین نگرانم...
    تو یه حالتی که انگار قراره یکی خوشبختیمو ازم بگیره

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 بهمن 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,394
    سطح
    29
    Points: 2,394, Level: 29
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    36

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    ملاحت عزیز واقعا ممنونم آره من یه کم زیادی حساسم قبل از اون قضیه هم خیلی از خیانت میترسیدم ، خیلی در موردش شنیده بودمو بهتره بگم وحشت داشتم وبعد از اون خیلی شکاک شدم
    دوباره در این مورد حرف زدیم البته اون بحثو پیش کشید و این دفعه آروم تر شدم تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم البته به قول شما جوانب کار رو هم بسنجم..
    در مورد احساسش نسبت به خودم مطمئنم تا حالا خیلی کارا برام کرده و به خاطر من از خیلی چیزا گذشته ....ولی خوب خیلی شنیدم که با وجود عشق طرفین بازم ممکنه خیانت پیش باید ...برای همین نگرانم...
    تو یه حالتی که انگار قراره یکی خوشبختیمو ازم بگیره

  6. کاربر روبرو از پست مفید aida222 تشکرکرده است .

    aida222 (دوشنبه 30 آبان 90)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    هیچ کس نمی تونه به شما اطمینان خاطر بده این آقا رفتارش رو بعدا تکرار نمی کنه، همونطور که نمی تونه قسم بخوره حتما مرتکب بی وفایی خواهد شد.

    نوع رابطه شما اعتماد بخش نیست و سراسر مشکل زاست و اگر می خواهید این روند را پایان دهید، می بایست از ایشان بخواهید همین الان رسما برای خواستگاری اقدام کنند. و تازه بعد از این اقدام است که شما فرصت شناخت بر پایه منطق از ایشان را خواهید یافت. آنوقت

    گذشته از آن رفتار های شما هم درست نیست و باید آنقدر روی خودتان کار کنید که فردا روز که ازدواج کردید، بتوانید به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید. که اگر اینگونه نباشد دستی دستی خودتان، همسر آیندتان را به سمت خیانت هل خواهید داد!

    شاد باشید.


  8. 10 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    آویژه (یکشنبه 29 آبان 90)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 بهمن 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,394
    سطح
    29
    Points: 2,394, Level: 29
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    36

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط آویژه
    اگر می خواهید این روند را پایان دهید، می بایست از ایشان بخواهید همین الان رسما برای خواستگاری اقدام کنند.
    ازش بخوام بیاد خواستگاری که چی؟ من هنوز مطمئن نیستم که با وجود این اتفاقات این آقا رو میخوام یا نه؟؟ اگه منظورتون اینه که باهاش آشنا شم خب الان هم طی این رابطه داریم اینکار رو می کنیم. ما هدفمون ازدواجه و برای اون داریم با هم آشنا میشیم

    من خیلی رو خودم کار میکنم و خب خیلی سعی میکنم اون قضیه رو فراموش کنم ولی مثلا یهو میبینم فقط تو یه روز 60تا مسیج زده...و خودش هم میگه که به خاطر شغلمه و...... این چیزا باعث میشه دوباره شک کنم

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط aida222
    ملاحت عزیز واقعا ممنونم آره من یه کم زیادی حساسم قبل از اون قضیه هم خیلی از خیانت میترسیدم ، خیلی در موردش شنیده بودمو بهتره بگم وحشت داشتم وبعد از اون خیلی شکاک شدم
    دوباره در این مورد حرف زدیم البته اون بحثو پیش کشید و این دفعه آروم تر شدم تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم البته به قول شما جوانب کار رو هم بسنجم..
    در مورد احساسش نسبت به خودم مطمئنم تا حالا خیلی کارا برام کرده و به خاطر من از خیلی چیزا گذشته ....ولی خوب خیلی شنیدم که با وجود عشق طرفین بازم ممکنه خیانت پیش باید ...برای همین نگرانم...
    تو یه حالتی که انگار قراره یکی خوشبختیمو ازم بگیره
    عزيزم بين بدگماني و خوش خيالي يك طيف عادي بودن هست .اول بسنج بعد بد گمان يا حتي خوش گمان شو . در ضمن عشقحقيقي گياهيه كه با وجودش تو گلدون زندگي خيانت در نمياد.. اما گياهي يه كه نياز به مراقبت و مواظبت روزانه داره..
    در مورد اون آقا هم بايد بگم نميشه هم بهشون به چشم امكاني برا آينده نگاه كنيد هم نه.. با توجه به زمان دار بودن دوستي شما و ايشون كم كم بايد شناخت كافي رو بدست آورده باشيد عزيزم!

  11. 2 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (چهارشنبه 02 آذر 90)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 بهمن 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,394
    سطح
    29
    Points: 2,394, Level: 29
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    36

    تشکرشده 14 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    کسی نیست کمکم کنه؟؟؟ من هنوز نتونستم تصمیم بگیرم وقتی با همیم همه چی خوبه و خیلی رویایی...ولی وقتی تنهام فکر و خیال دست از سرم برنمیداره.....میدونم با اون دختر رابطه خاصی نداشته و در حد همون تلفن و چت بوده چون اون تو یه شهر خیلی دوره....ولی همینشم آزارم میده و میترسم ادامه بده...با اینکه خودش در این مورد هی بهم قول میده و میگه ما به هم تعهد داریم
    گاهی فکر میکنم یه مسئله کوچیک و خیلی بزرگش کردم و بیخیال میشم ولی گاهیم میبینم خیلی مهمه و باید روش فکر کنم
    جدیدا ازش خواستم بریم پرینت تلفنشو بگیریم!(نمیدونم چجوری روم شد اینو بگم) و اون هم شدیدا عصبانی شد...آخرشم بعد از کلی بحث به همون قول و قرار هامون و تعهدمون رسیدیم
    حالا فکر میکنم نکنه چیزی تو پرینتش بوده که نخواست من ببینم
    فعلا قطع رابطه کردیم (نه به خاطر این مسئله) به خاطر اینکه بیشتر بتونیم به کارو دانشگامون برسیم
    لطفا کمکککک

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 اسفند 90 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1390-6-15
    نوشته ها
    86
    امتیاز
    1,271
    سطح
    19
    Points: 1,271, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 230 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    [align=justify]آیدا اول به خودت مسلط باش این پسر دوستته، شوهرت که نیست انقدر دستپاچه شدی! خدا نکرده اگه پس فردا تو زندگیت این اتفاق بیفته اون موقع میخواهی چکار کنی!؟
    1- توجیه ممنوع! ارتباط حتی اگه از طرف اون دخترم شروع شده باشه بهرحال این دوست تو بوده که چراغ سبز نشون داده، اگه متعهد بود حتی یه جواب سلام هم بهش نمیداد.
    2- اگه یکی این عادت (دختربازی) براش عادی باشه و بخواد تکرار کنه هر چقدرم تو کنترلش کنی چیزی عوض نمیشه کار خودشو میکنه، فوقش میره یه خط دیگه میگیره که تو چکش نکنی! یا ایمیلشو عوض میکنه، جدید میسازه!
    3- دور بودن اون دختر ازش تضمین قطع رابطه نیست! اولا که اگه بخواد میتونه با یکی که نزدیکشه ارتباط برقرار کنه، اگرم نه میتونه با همون قبلی با وسایل ارتباطی ادامه بده و هرزگاهی هم به بهانه سفرهای کاری و ... بره ببینش.
    (تجربه زندگی خودمو برات مینویسم، نمیگم همه یه جورن فقط میخوام بدونی دوری راه برای آدمی که دنبال کسی باشه مانع نمیشه! شوهر من که با هم 4 سال عقد بودیم با یه دختر تو شهر دیگه دوست شده بود یه سال برای مسافرت به اون شهر رفته بود با دختره قرار گذاشته بود و دیده بودش!) سعی نکن بخاطر وابستگی احساسی که بهش داری توجیش کنی و چشمتو روی حقایق ببندی و بگی همه چی خوبه! میگی رابطه خاصی با دختر نداشته و فقط در حد تلفن و چت بوده! بنظرت باید چه جوری می بود که رفتار زشتی به چشم بیاد!؟ از همین چت و تلفن ها شروع میشه و به جاهای باریکتر میکشه!!
    4- معلومه که آدم وقتی دستش رو میشه اظهار ندامت و پشیمونی میکنه، انتظار داری رفتارش غیر از این باشه!؟ اما حقیقت اینه که اگه دستش رو نمیشد همچنان ادامه میداد!! پس فهمیدن تو باعث شده رابطه رو ختم کنه (البته اگه واقعا اینکارو کرده باشه) و اون شخصا به رابطه پایان نداده پس بازم عذرخواهی کارشو توجیه نمیکنه.
    5- ما نمیتونیم بهت هیچ تضمینی بدیم اگه بخوای خودت میتونی امتحانش کنی ببینی چطور آدمیه!
    6- میگی وقتی با همید همه چی خوبه وقتی جدا میشین همش افکار بد میاد سراغت، یعنی بهش اعتماد نداری! آدمیکه بهش اعتماد نداری نمیتونه گزینه مناسبی برای همسری باشه.
    7- تو برای آرامشت رابطه رو قطع کردی و اون هیچ عکس العملی نشون نداده، بعدش دوباره بخاظر وابستگی بهش زنگ زدی و گفتی کمکم کن بهت اعتماد کنم!؟ ظاهرا اون خیلی هم از این وضعیت ناراضی نبوده که بهش اعتماد نداری وگرنه یه تلاشی میکرد!! اگه بقول خودت که میگی خیلی بهم علاقه مندیم نمیتونیم همو ول کنیم پس چرا اون ولت کرد بحال خودت تا تو خودت مجبور شدی برای رهایی از حس بد درونت و افکار بدت دوباره بهش رو بیاری!؟
    این توئی که خیلی وابسته هستی آیدا البته شاید علاقه مندم باشی اما این بخاطر وابستگیته که نمیتونی یه تصمیم درست و قاطع بگیری و بهش عمل کنی از علاقه نیست! اون حتی همین وابستگی هم نداره!
    ........
    فعلا دیگه چیزی به نظرم نمیرسه ... [/align]

  14. 4 کاربر از پست مفید آتنــــــا25 تشکرکرده اند .

    آتنــــــا25 (یکشنبه 04 دی 90)

  15. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من از خیانت می ترسم

    با سلام و خسته نباشید،

    تالار همدردی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج را به علت خطرهایی که به همراه دارد تایید نمی کند و در این خصوص مشاوره نمی دهد.

    می توانید به این تاپیک سری بزنید.


    پست خانم آویژه بهترین جواب برای شماست.
    از او بخواهید رسماً به خواستگاری شما بیاید و زیر نظر خانواده ها و به دور از احساسات به شناخت یکدیگر بپردازید.


    موفق باشید.

  16. 4 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (پنجشنبه 10 آذر 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.