به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 91 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1390-7-21
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,151
    سطح
    18
    Points: 1,151, Level: 18
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 118 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشكلاتی كه مانع ازدواج ما می شوند (زندگی تنهای نا اميد)

    سلام من دختري 25 ساله هستم
    تازه عضو شدم اما تقريبا سه ساله كه درهمدردي هستم ميخواستم هميشه حرف بزنم اما ميدونم راه حلي واسه مشكلات من ونامزدم وجود نداره .اما الان كه عضو شدم ميخوام واسه سبك شدن خودم هم كه شده حرف بزنم
    من ونامزدم نزديك به 4 ساله كه همديگرو ميشناسيم وسه ساله كه روابط دوستي داريم بايد بگوم كه من وايشون عقد نكرديم وتنها منتظريم تا شرايط ازدواجمون پيش بياد اينكه من ميگم نامزد چون اسم ديگري نميتونم بگذارم .
    من وايشون 12 سال اختلاف سني داريم از طريق كار وهمكاري باهم اشنا شديم هردو دريك زمينه كارميكنيم ما هردو بصورت پروژه ي كارميكنيم كه درامد خوبي نداره ودرواقع يه كار ازاد كه اصلا نميشه روي درامدش واسه زندگي حساب كرد ماهها ميگذره وحتي دريغ از يك پروژه ،نامزدم تخصص بالايي داره وتوقعش واسه كار هم زياد نيست اما متاسفانه وضع بيكاري درجامعه بيداد ميكنه وخوب ماهم هرچقدر دنبال كارميگرديم پيدا نميشه هم خودش و هم من يه كم به كار ايشون حساسم راستش حاضر نيستم با اين تخصص قوي كه دارند هركار وشغلي را انجام بدهند با اينكه خودش تا حالا ميخواسته بره اما من دلم نميخواسته وخدارا شكر هم نشد.چون خودم تو همين زمينه كارميكنم ميتونم دركش كنم كه چقدربراش سخته واسه كسي كار كنه وبه ماهي 300 يا 400 تومن حقوق بهش بدهند اين واقعا درشان خودش نيست .سرمايه اي هم نداريم كه يكار واسه خودمون شروع كنيم دنبال وام خوداشتغالي هم رفتيم اما يكسري شرايطي گذاشتند كه باز هم براي ما فراهم نيست.
    اوضاع مالي ما واسه ازدواج اصلا مناسب نيست تا الان هركار كرده تا پس انداز كنه نشده ومجبوره كل پس اندازشو واسه خونه بزاره تا بشه يه الونكي دست وپا كنه.
    من واقعا دوستش دارم اما شرايط پيچيده ما باعث شده ازدواجمون دائم تاخيربيفته بخصوص اينكه اختلاف سنيه ما زياده خانوادهها مخالفت ميكنند و هرچي بيشتربشه بدتر ميشه نميدونم چيكار بايد بكنيم؟
    اون بيچاره هم دائم داره فكر وخيال ميكنه بهم ميگه من تورا اسير كردم تورا معطل كردم گاهي هم اينقدر اين مسائل مالي بهش فشار مياره كه بهم ميگه برو پي زندگيت اما از ته دلش نميگه فقط بفكرمنه. من هيچ وقت شكايتي نكردم يعني خودم اينجوري فكرميكنم .
    اون داره مريض ميشه
    چربيش بالا رفته ريزش مو ودردهاي عصبي ديگه اي كه همش از سر فكر وخياله .
    ما ازطرف خانواده ايشون هيچ حمايتي نخواهيم شد خب اونها هم واقعا از نظر مالي درشرايطي نيستن كه كمكي بهمون بكنند وما هم توقعي نداريم خانواده خودم هم همينطور.
    من به زندگي كم قانعم اما خودش ميگه من سنم بالاست وبالاخره خانوادت مخالفت ميكنند راست هم ميگه .ميگه خب بخاطر اينكه مخالفتشونو كم كنم بايد حداقل ازنظر مالي تامين باشيم تا كمتر گير بدند .
    واقعا گيجم ونااميد خيلي دعا كردم خيلي تنشها را باهم گذرونديم مشكلات ما زياده ونميدونم كدومو بگم تنها چيزي كه هست اينه كه ما واقعا همو دوست داريم واون بارها بهم اينو با رفتارش اثبات كرده ولي اين شرايط بد باعث شده هردومون نااميد بشيم يه روزهايي من اونو دلداري ميدم يه روزهايي اون به من دلداري ميده
    ازاينكه دوستاي خوب همدردي نوشته هاي من را ميخونند وحتي ممكنه همدردي بكنند پيشا پيش متشكرم

  2. 3 کاربر از پست مفید ابتسام تشکرکرده اند .

    ابتسام (سه شنبه 26 مهر 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: زندگي تنهاي نا اميد

    سلام عزیزم.اول از همه به خاطر این همه عشق و وفاداری که بین شما و نامزدت هست بهت تبریک میگم.میدونم شرایط شما خیلی سخته وکاملا درک میکنم که وقتی آدم نتونه شغل مناسب تحصیلات و تخصصش پیدا کنه چه حالی میشه(که البته این مختص شما نیست به جرات میگم شاید 70% تحصیل کرده ها همین جورین از جمله خود من و همسرم!).اما یه پیشنهاد دارم نامزدتون میتونه به جز کار پروژه ای که متناسب با تحصیلاتشه کارهای نیمه وقت زیاد دیگه ای گیر بیاره (البته باید توجه داشته باشین شاید این کارا اصلا نیازی به تخصص و تحصیلات نداشته باشن ولی آدم نباید ازاین موضوع ناراحت باشه چون در واقع یک راهی هستش به سمت موفقیت) و به این ترتیب سطح درآمدشو ببره بالا.
    عزیزم من خودم فوق لیسانسم (البته به خاطر شرایط نیمه کاره رهاش کردم) از دانشگاه تهران! اما مغازه باز کردم.همسرم مهندس آی تی اما داره یه کاره دیگه میکنه که بعضی از همکاراش دیپلمم به زور دارن اما به خاطر درآمدش مجبوره فعلا این کارو ادامه بده.
    باور کن الان خیلیا همون کار پروژه ای رو هم ندارن!پس میتونین دنبال کارای جانبی باشین که بتونه کمک خرجتون باشه.
    اما یه چیز دیگه هم بگم قبل از این که به یک ثبات مالی نسبی نرسیدین عقد نکنین.
    پس بسم الله شروع کنین دنبال کارای دیگه ای به جز کارخودتون که دارین بگردین و بهش به چشم یک کمک خرج نگاه کنین و زیاد تو قید و بند این نباشین که چون تحصیلاتتون بالاست این کارا مناسب نیست بقیه اشم بسپارین به خدا

  4. کاربر روبرو از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده است .

    یک زن امیدوار (چهارشنبه 27 مهر 90)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 91 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1390-7-21
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,151
    سطح
    18
    Points: 1,151, Level: 18
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 118 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: زندگي تنهاي نا اميد

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed65
    سلام،

    به تالار همدردی خوش آمدید.

    لطفاً یک عنوان مناسب در ارسال بعد ذکر کنید تا این عنوان فعلی را تغییر بدهم.
    عنوان نباید مبهم باشد و باید مشکل اصلی شما را برای بقیه ی کاربران مشخص کند.

    تاپیکهایی که عنوان مبهم دارند، حذف خواهند شد.

    با تشکر از توجه شما.
    سلام
    ممنونم از تذكرتون،اسم پيشنهادي جديد " مشكلاتي كه مانع ازدواج ماميشوند"اگر بازهم عنوان تاپيك مناسب نيست خودتان يك عنوان مناسب بگذاريد .بسيار متشكرم.

    زن اميدوار سلام
    ممنونم كه برام نوشتيد از همدردي وهمفكريتون بسيار خوشحال شدم.اما در مورد كارهاي نيمه وقت بايد بگم نامزد من دنبال كار هست اما تمام عمرش از بچگي را صرف همين تخصصش كرده يكي از نوابغ بحساب مياد وخوب مسلما كار ديگه اي نميتونه انجام بده البته بارها راضي شده كه براي بقيه كار كنه و سركار هم رفته اما بعد ازمدتي عذرشو خواستن و دليلش اينه كه ميگويند:
    ما به فرد متخصص و حرفه اي نياز نداريم ،جالبه نه !!!!!!
    نامزدم بيشتر از سطح تحصيلاتش تو كارش بلده از نظر روابط اجتماعي قويه و يك ادم خير رسانيه كلا به ادمهاي مثل خودش خيلي كمك ميكنه حتي واسه پيشرفتشون بارها ديدم از جيب خودش مايه ميگذاره .
    يه موضوع ديگه هم كه هست سنشه به هرحال اون الان 37 سالشه نميشه مثل يه جوون 25 يا 26 ساله ازش توقع داشت بره شاگردي دم مغازه .
    من خودمم بيكار نبودم تو اين مدت چند تا كار رفتم ومتاسفانه شرايط كار من از نظر محيط زياد جالب نبود اكثرا شركتهاي خصوصي كه خب كمتر محيط سالم دارند وايشون خيلي روي اين مسئله حساسه وراضي نميشه من اينجاها كار كنم ،غير ازاينكه منم خودم نميتونم بعضي چيزها را تو اين محيطها تحمل كنم.
    ساعت كاري تمام روز از 8 صبح تا 5 بعد ازظهر و حقوق كمتر از حقوق يك كارگر.
    واقعا مستاصلم راههاي زيادي رفتيم وبه بن بست رسيديم .

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: زندگي تنهاي نا اميد

    سلام دوباره.گل من اول یک چیزیو بگم امیدوارم ناراحت نشی چرا اسم کاربریت این قدر منفیه!تنهای ناامید؟نمیگم الکی خوش باش و امید و آرزوی واهی داشته باش اما باور کن زندگی اون قدر سخت هست که ما اگه بخایم با دید منفی بهش نگاه کنیم از جهنم هم بدتر میشه.خوبه آدم یه کم به چیزاییم که داره فکر کنه نمیخام شعار بدم که مسلما گوش من و شما ازش پره! اما دید آدم میتونه توی بهبود شرایط و پیدا کردن راه های بهتر بهش کمک کنه.
    اما در مورد جوابتون منظور من از کار نیمه وقت شاگردی دم مغازه نبود(که البته اونم به نوع خودش و به فراخور حال آدمش به نظر من هیچ ایرادی نداره) بلکه منظورم کارهایی مثل تدریس ترچمه انجام و مشارکت پروژه هایی که زمان مشخصی نداره با شرکتهای خصوصی دیگه و از این قبیل بود.(فقط به عنوان کمک خرج چون میدونم که نهایتش 200 300 تومن عاید ادم میشه)
    در مورد خودتونم شاید یاد گرفتن مهارتهای فنی و حرفه ی بتونه کمکتون کنه.میدونم که تحصیلات داری و مسلما این حق یه آدم تحصیل کرده نیست اما وقتی شرایط این حوریه چی کار میشه کرد؟
    متاسفانه کاملا درک میکنم که چقدر سخته که به آدم بگن ما نیاز به متخصص نداریم چون خودم و همسرم بارها و بارها اینو شنیدیم.!همسرم قبل از کار الانش جایی کار میکرد به عنوان مهندس ناظر که بعد از چند ماه بدون این که حتی بهش خقوق بدن عذرشو خواستن و گفتن ما نیاز به یه حسابدار فوق دیپلم با حقوق 250 داریم و مهندس به دردمون نمیخوره!
    شما بارها با این شیوه پیش رفتی(که البته منطقا درسته) اما جواب نگرفتی پس به قول معروف بهترین راه تغییر تاکتیکته.
    امیدوارم یه کم با دید مثبت نگاه کنی و تلاش کنی هم خودت و هم نامزدت(میدونمم که خسته اید)
    امید و توکل داشته باش خدا هیچ کس رو نا امید نمیکنه و مستاصل نمیذاره
    موفق باشی

  7. کاربر روبرو از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده است .

    یک زن امیدوار (سه شنبه 26 مهر 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: زندگي تنهاي نا اميد

    سلام دوست خوبم . احساس خالصانه و پاکتون رو از روی نوشته هاتون به خوبی می شه درک کرد . مسائل مالی همیشه حل شدنی هستند . نا امید نباشید و همیشه از خدا بخواهید مسئله حل نشدنی چلو راهتون قرار نگیره .اگه واقعا بخواهید زندگی کنین و همدیگرو دوست دارید می تونید از صفر شروع کنید . مثلا یه اتاق تو یه نقطه ارزون اجاره کردن و شروع یه زندگی فکر نکنم خیلی هزینه بخواد اگه واقعا عاشق باشید . به قول مادرم که می گه آدم اکه مونسش خوب باشه رو یه تیکه مقوا هم دلش خوشه .

  9. کاربر روبرو از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده است .

    rahaaaaaaa (سه شنبه 26 مهر 90)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array

    RE: زندگي تنهاي نا اميد

    این جور که از حرف ها تون درک کردم بین شما ها چیز رسمی وجود نداره و رابطه شما در حد دوستی هست. به نظر من شما باید اول به درستی اصل رابطتون سرو سامانی بدید بعد از اون به فکر مسایل مادی باشید .
    این رابطه ای که در اون قرار دارید باید سرو سامان بگیره بدون توجه کردن به مسائل مادی .
    آیا ایشون به خواستگاری رسمی آمده اند؟
    آیا همه مراحل انتخاب همسر مناسب را بررسی کرده و به نتیجه مثبت رسیده اید وتنها مشکلتون مسائل مادی است؟
    آیا خانواده ها موافقت خودشون را اعلام کرده اند؟
    اگر این مراحل را هنوز نگذروندید به فکر بیفتید گاهی اوقات فشار هایی و تعهداتی در این مراسم ها به وجود می یاد یه انگیزه ای میشه حتی شرایطی را به وجود می یاره که مسایل مادی را تحت اشعاع قرار می ده.
    مهم تر از همه تفاوت سنی هست که با ایشون دارید و اینکه ایشون با سن 37 سال و تخصصی که دارند نتونستند به جایگاهی که در شان ایشون هست برسند این خودش یک مورد تامل برانگیز هست .

  11. 4 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    بی نهایت (سه شنبه 26 مهر 90)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 91 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1390-7-21
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,151
    سطح
    18
    Points: 1,151, Level: 18
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 118 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشكلاتی كه مانع ازدواج ما می شوند (زندگی تنهای نا اميد)

    از همه دوستاني كه نوشتند متشكرم .
    در جواب دوست عزيز بي نهايت بايد بگوم :
    1-بله همانطور كه در پست اولم گفتم ما هيچ رابطه رسمي نداريم براي خواستگاري به شرايطي نياز داريم البته ازخانواده من مادرم كم وبيش ميدانند كه فردي درزندگي من هست چون در طول اين مدت خواستگاراني داشتم كه اجازه ندادم خواستگاري بيايند و مادرم متوجه شدند كه من به كسي علاقه دارم من هم بطور شفاف وواضح موضوع را به ايشون نگفتم فقط گفتم براي همسرايندم يسري معيارها دارم كه وقتي بهشون معيارهامو گفتم خودش گفت اين معيارها يعني تو كسي را زير سر داري.
    2-بله من براي انتخابم معيار داشتم و با گذشت اين زمان زياد وبا شناختي كه پيدا كردم ميتونم به جرات بگم اصلا پشيمون نيستم ايشونو انتخاب كردم نميگم فرد كامليه وبي هيچ عيب ونقص اما يكسري مرامها وجونمرديهايي داره كه راستش من دور وبرم كمتر ميبينم مردم رعايت كنند،
    3-متاسفانه با شناختي كه از خانواده ها داريم مطمئنيم مخالفت ميكنند بخاطر مسائل مالي و اختلاف سنمون و(چون من تك دخترم وميدونم چجوري برخورد خواهند كرد)براي همين ميخواهيم اين مشكلات مالي را به حداقل برسونيم تا بتونيم از مخالفتهاشون جلوگيري كنيم .
    يكسري اختلاف فكري كه با خانوادها هميشه وجود داره وما را ميترسونه .ترس از مواجهه شدن با اين مخالفتها مارا دائم عقب ميندازه خب ايشون مرده وشرايطش بهتر از منه ،خودش از اينكه من به خانوادم بگم ابايي نداره اما من اگر بگم اونها مخالفت ميكنند واگر متوجه رابطه ما بشوند ميخواهند مارا از هم دور كنند اگرچه ما همين الانشم باهم جز ارتباط كاري اونم هركسي تو خونه خودش هيچ ارتباطيي نداريم وبه ندرت همو ميبينيم اما نميخواهم همين اميد را هم ازمون بگيرند ميخواهيم مشكلاتمونو حل كنيم وزندگيمون وبسازيم فقط همين .
    واما درمورد اينكه چرا ايشون هنوز با اين سنشون نتونستن به جايگاه كه درشانشون هست برسند بايد بگوم كه:
    حدود 8 يا 9 سال پيش كه ايشون در اوج كاري خود بودن يك تصادف ميكنند كه ايشون به مدت يكسال كاملا خانه نشين ودربستر ميندازه در همين مدت قرار بوده با دوستشون شراكتي يك كار راه بندازند وخب مسئله تصادف باعث ميشه شراكت بهم بخوره (سرمايه از دوستش بوده وكار از ايشون)همين اتفاق باعث شده اونجوري كه پيش بيني كرده بودن به هدفهاشون نرسند
    بعد اون اتفاق هم ايشون خيلي سعي كرده شراكتي كاري راه بندازه اما نشده از وقتي هم كه من ايشونو ميشناسم شاهد تلاشش بودم اما واقعا بعضي وقتها خيلي بدبياري مياره . واين بدبياريها خيلي توي روحيش تاثير گذاشته نااميد شده وحتي گاهي از گرفتن پروژه هاي كمي پيچيده ميترسه ميگه ميترسم نشه وبعد همه چي خرابتر بشه .
    ببخشيد پرحرفي كردم فقط ميخواستم سئوالاي بي نهايت عزيز را جواب بدم .
    مشكلات ما حل نميشه

  13. کاربر روبرو از پست مفید ابتسام تشکرکرده است .

    ابتسام (چهارشنبه 27 مهر 90)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array

    RE: مشكلاتی كه مانع ازدواج ما می شوند (زندگی تنهای نا اميد)

    عزیزم نمیخوام ناامیدت کنم ولی جوری حرف زدی فکرکردم همسرته منطقی باش شما این همه زحمت بکشی و مشکلات مالی که اصلا به شما مربوط نمیشود رو حل کنید و این اقا به خواستگاری شما بیایند وباز هم خانواده شما قبول نکنند آیا ادمی هستید که روی حرف خانواده ات حرف بزنی یا امکان داره بدون اجازه اونا با این شرایط این اقا با هم ازدواج کنید یا اینکه اون موقع با وجود این همه وابستگی باید یه ضربه بخورید که از اینی که هستید بدتر بشه
    این رابطه اشتباهه
    این توجیهی هم که شما برای کار این اقا در این سن اوردید اصلا منطقی نیست
    بدون درنظر گرفتن احساساتت ببین این اقا میتونه تکیه گاه مناسب اینده ات باشه ؟ الان 37سالشه و صفره تا چندسال دیگه میتونه پاسخگوی نیازهای معمولیه یه زندگی باشه
    ما تو قصه زندگی نمیکنیم تو جامعه امروز ما به این راحتیا نمیشه مثل 50سال پیش با احساسات و نون خالی زندگی کرد اگه مردش هستید که با همه این شرایط و هزارویک مشکل زندگی مشترک کناربیاید بسم الله همین الان خانواده ها رو درجریان بذارید و شرایط الان و اینده رو همینجور که اینجا بیان کردید بیان کنید که اگه قراره همون بشه و خانوادتون رضایت ندادن همینجا تموم بشه که بیشتر از این دوطرف اسیب نبینید واگه هم موافقت شد بهتر بزرگترا در ساخت این زندگی کمکتون کنند موفق باشید
    یاحق
    زندگی زیباست ای زیبا پسند

  15. 4 کاربر از پست مفید Nilofar mordab تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (چهارشنبه 27 مهر 90)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: مشكلاتی كه مانع ازدواج ما می شوند (زندگی تنهای نا اميد)

    نقل قول نوشته اصلی توسط تنهاي نا اميد

    مشكلات ما حل نميشه
    پس با این حساب تمام راهنمایی ها بیهودست.قدم اول اینه که ایمان داشته باشی مشکلت حل می شه.


  17. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 مهر 90)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشكلاتی كه مانع ازدواج ما می شوند (زندگی تنهای نا اميد)

    سلام،

    شاید این رابطه به ظاهر رمانتیک و عاشقانه باشد، ولی به نظر من "بی نهایت" و "نیلوفر مرداب" شما را با واقعیت های این رابطه رو به رو کردند!

    یک نگاهی به این تاپیک بیاندازید: کلیک کنید
    البته جریان این دختر خانم در جزئیات با شما متفاوت است، ولی اگر دقت کنید شباهت هایی را هم پیدا خواهید کرد و به خصوص پاسخ های فرشته مهربان، به درد شما خواهند خورد.

    شما می دانید که خانواده با این ازدواج مخالفت خواهند کرد، پس تصمیم گرفتید پنهانی به رابطه ادامه بدهید؟!
    و آخر چه برنامه ای دارید؟ فرض بگیریم دوست شما تا 1-2 سال دیگر شرایط ازدواج پیدا کرد.
    مسئله فقط مسئله ی مالی نیست.
    اگر پدر مادر شما به هر دلیلی مخالفت کردند، مثلاً گفتند دخترمان را به مرد 38 ساله نمی دهیم، شما چی کار می خواهی بکنی؟!
    به نظر من با توجه به تفاوت سنی شما (که البته این تفاوت سنی توصیه نمی شود) هر چه زودتر قضیه رو علنی کنید.
    علنی کردن قضیه بهترین کار در شرایط کنونی هست.

    2 حالت ممکن است پیش بیاید.
    یا پدر مادر شما کلاً با این ازدواج مخالفت می کنند و نظرشون عوض نخواهد شد. پس همین بهتر که همین الآن مشخص بشود و نه 2-3 سال دیگر!
    یا اینکه پدر مادر شما موافقت می کنند. با توجه به این که این رابطه ی مخفیانه تمام می شود، و شکل علنی به خود می گیرد، پدر مادرها شما را حمایت خواهند کرد و حداقل کمک فکری برای شما خواهند بود.


    امیدوارم از دست من ناراحت نشوید، و البته من این آقا رو نمی شناسم، ولی این که ایشون 37 سال سن دارند و هنوز از نظر مالی نتوانسته اند شرایطی مناسب داشته باشند، از نظر من یک نقطه ضعف حساب می شود. حتی اگر تصادفی داشته اند...
    و مسئله ی بعد این که شما که می دانستید ایشون شرایط ازدواج ندارند، نباید این رابطه را آغاز می کردید و نباید درگیر احساسات می شدید.

    موفق باشید.

  19. 6 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (چهارشنبه 27 مهر 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.