به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 79
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 01:29]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,461
    سطح
    21
    Points: 1,461, Level: 21
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Lightbulb چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    سلام دوستان
    تازه سايتتون را ديدم و خيلي خيلي ازش خوشم اومد كاملا اتفاقي ديدم.
    من يه مشگل بزرگ دارم
    من الان 6 سال هست كه منتظرم
    تا سن 20 سالگي محلم به هيچ پسري نميذاشتم
    اما يه سري اتفاقات افتاد و عاشق شدم و البته اون پسر ازم خواستگاري كرد و منم مغرور بودم و خودسر
    به انتخابم شك نداشتم ولي به شرايط اصلا توجه نكردم
    ما سال دوم دانشگاه بوديم اما رشته هاي متفاوت
    از لحاظ سني من يكسال بزرگتر بودم
    روز اول بهم گفت بايد تا 4 سال ديگه صبر كني بدون فكر گفتم باشه
    خيلي اذيت شدم خيلي
    تو تمام اين سالها به تمام خواستگارام جواب رد دادم
    خيلي برام سخت بود با اينكه عاشق مرد ديگه اي بودم بشينم و با خواستگارام در مورد ازدواج صحبت كنم و با بهانه هاي واهي بگم نه
    اما من عاشق بودم
    برام سخت بود خيلي سخت خدا را شكر گذشت
    بلافاصله بعد ليسانس فوق قبول شدم ولي اون نه.ازش خواهش كردم التماسش كردم برو سر كار نرفت گفت نميشه هم درس خوند هم كار كرد
    پرسيدم كي مياي خواستگاريم گفت به محضي كه قبول شدم
    سال بعدم قبول نشد و بالاخره سال بعدش قبول شد و تموم اين مدت تو خونه نشست
    به خواستگاريم نيومد به 2 دليل :
    1- خانوادش نميزارن تا فوق قبول نشده حرفي از زن بزنه
    2- يه خواهري كه ازش بزرگتر بود 4 سال و ازدواج نكرده
    قبول شد باور كنيد از خوشحالي پر دراوردم چون رشته درسيش واقعا مشكل بود
    اما مهر امسال كه بياد ميشه يكسال از قبوليش و 2 سال از زماني كه گفته بود
    و چقدر به من سخت گذشت توي اين سالها
    فشار خانواده و مردم براي ازدواج
    حرف و حديثي كه پشت سرم ميزنن اقوام كه چرا زن پسراشون نشدم
    و گناه خودم
    الان ميگه تنها مشكلمون خواهرشه كه 30 سالش شده و ازدواج نميكنه
    به خدا اگه ديگران ميذاشتن باز هم صبر ميكردم چون دوستش دارم از جونو دل
    اما ..............
    ميخوام فرياد بزنم
    من خيلي مغرورم اما ديگه كم آوردم ديگه دارم از تو مي پوسم
    تهديدش كردم
    التماسش كردم
    خواهش كردم
    بي تفاوت رفتار كردم
    اما بي فايده هست
    نميتونه با خانوادش درگير شه
    و من چه عبث فكر ميكردم عشق يعني از منيت گذشتن و براي ديگري جان فدا كردن
    چه فايده داشت اين همه سختي
    اگه با اون نشد هرگز نميتونم به مرد ديگه اي فك كنم
    خدا نامردي كرد در حقم من يه عمر تا 20 سالگيم پاك بودم اما بايد عاشق ميشدم عاشق مردي كه هرگز بهش نميرسم و اينطور ذره ذره حس ميكنم تموم ميشم
    فك نكنين ضعيفم
    من 2 تا كار دارم كه با هم انجامش ميدم و ديگران ميگن تو چطوري از پسش بر مياي و تازه درسمم ميخونم و دكتري هم امتحانش دادم
    ولي خدا ميدونه چقدر سخته عشقت جلوي چشمت باشه اما نتوني بگي مال تو هست.
    عقلم ديگه كار نميكنه . ازتون خواهش ميكنم شما ها يه راه حل بدين

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: 6 ساله منتظرم ولي ......

    سلام خانم نیکتا،

    به تالار همدردی خوش آمدید.

    اگر 6 سال پیش می آمدید این تالار کمک می خواستید و می گفتید چنین شرایطی دارید، به شما می گفتند که این رابطه آینده اش مشخص نیست. وقت خودتون رو تلف نکنید و رابطه رو قطع کنید.

    خب متاسفانه شما این همه سال منتظر ماندید.

    ولی به نظر من جلوی ضرر رو هر وقت بگیرید، منفعته!

    این آقا معلوم نیست کی خواستگاری بیاید و حتی معلوم نیست که اصلاً بیاید!

    با خودتون بنشینید فکر کنید. انتظار تا کی؟
    به او بگویید که این انتظار دیگر فایده ای ندارد، به این خاطر که او اقدامی نمی کند.

    او می توانست در این مدت که دانشگاه نمی رفت، حداقل سر کار برود تا پولی جمع کند و پس اندازی برای شروع زندگی شما داشته باشد.

    ارتباط رو قطع کنید. شاید او به خودش بیاید. اگر این ازدواج برایش مهم باشد، شما رو از دست نخواهد داد.

    شما فقط بگویید که دیگر حاضر به ادامه این وضعیت نیستید.

    در ضمن یک سوالی از شما دارم. فرض بگیریم همین فردا ایشون بیایند خواستگاری. او هنوز چند سال باید درس بخواند و طول می کشد تا سر کار برود و سر و سامان بگیرد. در تمام این مدت یا بار زندگی بر دوش شما خواهد بود، یا اینکه امکان زندگی مشترک نخواهید داشت. به تمام این مسائل فکر کنید.

    اینها نظرهای من هستند.
    به هر حال تصمیم گیرنده شما هستید.

  3. 10 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (شنبه 24 دی 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 01:29]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,461
    سطح
    21
    Points: 1,461, Level: 21
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟


    متشكرم كه نظرتونو گفتين و متن رو خوندين دوست عزيز
    من به روانشناسي علاقه دارم و تيپ شخصيتي كه دارم فردگرا هست
    ترس از دست دادن و طرد شدن هميشه همراه اين تيپ شخصيت هست
    بايد بگم اون ميتونه خيلي خوب خودشو بالا بكشه و پله هاي ترقي را طي كنه
    سال ديگه درسش تمومه
    بهش حقوق يك ميليوني پيشنهاد شد اما چون از سربازيش 10 ماه مونده نميتونست بره
    هم زمان رئيس يه انجمن تخصصي شده كه حاصل تلاش سه ساله خودشه اما فعلا درامدي نداره
    فك نكنيد من 6 سال پيش يهو باهاش آشنا شدم و عاشقش شدم
    ما تقريبا يكسال به هم ميل زديم تا بهش اعتماد كردم و ديدم واقعا ميخوامش بايد بگم 7 سال هست كه ميشناسمش
    حامد عزيز حتي اگه مجبور شم من بجاي اون كار كنم اين كارو ميكنم اما در كنار اون نه دور ازش
    يكسال پيش سعي كردم ازش جداشم
    باور كن نتونستم
    ديونه شده بودم
    به يك هفته نكشيد
    گاهي وقتا فك ميكنم خودكشي بهترين راهه
    دلم ميخواد توي تمام عمرم بهش وفادار بمونم حتي اگه كنارم نباشه
    ميدونم اونم دوستم داره
    به خانوادشم فشار مياره اما بيفايدست. مامانش ميگه اول دخترم عروس بشه
    توي يه سفر كه اون ترتيب داده بود خانواده من با خانواده اون آشنا شدن به همين خاطر از پنج سال قبل تا حالا ما را ميشناسن
    ولي .؟؟؟؟
    يه چيز جالب تر
    مامانش چهار ماه پيش از يكي از آشناهاشون خواسته بود كه از دوست من يعني صميمي ترين دوستم كه ازدواج كرده در مورد من سوال كنه
    نميدونم چي شنيده بودن كه مامانش دست نگه داشت
    باور كنين دوستم ميگه خوب گفتم اما به نظر كه اينطور نمي رسه
    و شما باور كنين من براي اين دوست جون دادم اما اين دستمزد تمام اون كارهاي من بود
    سرتونو درد آوردم ببخشيد
    شايد چون هيچكس رو نداشتم تا اين حرفها را بهش بزنم. به اونم نميگم چون نميخوام ناراحتش كنم

  5. کاربر روبرو از پست مفید نيكتا تشکرکرده است .

    نيكتا (پنجشنبه 13 مرداد 90)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    سلام عزیزم
    ما خانما شاید حرف همدیگه رو بهتر بفهمیم
    تا دلتون پیش اونه نمیتونی ازش جدا بشی یا با کس دیگه ای ازدواج کنی این خیانت به خودته
    ولی اینجوری هم که نمیشه شاید خواهرش تا 3سال دیگه عروسی نکنه شما میخوای منتظر بمونی؟
    یه روزی نیاد ببینی 30سالته هنوز منتظری بعد بگی کاش 4سال پیش جدا شده بودم
    تا حالا پیش مشاور رفتی؟ اونا کمکت میکنن که ازش راحتتر جدا بشی
    وقتی میگی خسته شدی و میخوای جدا بشی میگه جدا شو؟ ناراحت نمیشه؟ کاری نمیکنه؟

    چطور اینقدر تحمل کردی؟
    اگه واقعا عاشقت بود نمیذاشت اینقدر تو واست خواستگار بیاد و بشینه نگاه کنه

  7. کاربر روبرو از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده است .

    hamdam 96 (جمعه 14 مرداد 90)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 01:29]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,461
    سطح
    21
    Points: 1,461, Level: 21
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    سلام همدم جان
    نه تا حالا پيش هيچ مشاوري نرفتم يعني شهري كه زندگي ميكنم كوچيكه و راستش پدرم سرشناسه
    نميخوام حرفم بپيچه
    والا ديشب باهاش تقريبا جدي صحبت كردم ميگه ميگي چيكار كنم تنهايي بيام خواستگاري؟!
    چرا ناراحت ميشه اما بيشتر با شوخي زيرش در ميره
    گاهي كه اصرار ميكنم تو فكر ميره
    باور كن اگه به من بود تا آخر عمرم منتظرش ميموندم
    شرمنده مامان بابام هستم
    يه دونه دخترشون اندازه صد تا اذيتشون كرد
    با خودم قرار گذاشتم اول مهر اگه اومد كه هيچ اگه نه ديگه بهش فك نكنم
    ولي ميدونم سالها زمان ميبره كه فراموشش كنم ولي گناه مامان بابام چي بود اين وسط
    گاهي شك ميكنم عاشقمه
    گاهي مطمئن ميشم
    گاهي هم ازش متنفر ميشم كه گذاشت دوستش بدارم
    ولي ميدوني همدم جان اول خانوادش براش مهمن
    يعني نميخواد تو روشون وايسه نميخواد حرمت بشكنه
    [quote]
    چطور تحمل كردم ؟
    اونقدر توي خودم ريختم كه گاهي بيخود از چشمام اشك مياد انگار همش دارم فيلم هندي ميبينم حتي الان
    الانم دارم گريه ميكنم . نميخوام به آينده فك كنم
    ميترسم و از خدا ميخوام نيادش
    همدم جان روم تعصب داره اما من شايد از كل خواستگارام اونايي رو كه خيلي داشتن ميرفتن پيله بشنو باهاش مطرح ميكردم
    جاهايي كه واقعا كارد به استخونم ميرسيد
    شبايي كه واقعا بداخلاقانه باهاش حرف ميزدم ميفهميد ناراحتم
    اما اكثرشو نگفتم چرا بايد ناراحتش كنم وقتي از دستش كاري بر نميومد همينقدر كه من ناراحت بودم بس بود
    باورم نميشه دارم اينا را براي كسي تعريف ميكنم
    تو اگه ظاهر منو ببيني باورت نميشه اينهمه ناراحتم
    فقط مامان و بابام و داداشم از اين قضيه تازه اونم در حد اينكه من و ايشون همو ميخوايم خبر دارن و نه بيشتر از اين و تقريبا شش ماهه كه بيخيال من شدن و مامان فقط تهديدم ميكنه كه اگه اون نيادش خودش ميره به خانوادش همه چي رو ميگه
    و اين حرف مامان منو ميكشه
    من عاشقشم . گداي محبت كه نيستم . اما اگه يه كلمه بگم مامان ميكشتم و شايد خودش از درون خرد بشه
    از خانواده اونا هيچ كس نميدونه
    ما 6 ساله تلفي در ارتباطيم اما اون نگذاشته هيچ كدوم از اعضاي خانوادش بفهمن به جز يه دوستش كه اونم اتفاقي فهميد
    اصرار داره كه هيچ كس متوجه نشه

    چطوري ازش جدا بشم ؟ كاش ميمردم. بخدا نميتونم تصورشم بكنم
    بهتره از ايران برم . شايد برام راحت تر باشه
    چون اگه دم دستم باشه برميگردم پيشش

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    از نظر من که خودخواهه به فکر شما نیست
    تو بی وفا نیستی بابا 6 سال کم نیست
    اصلا انصاف نیست شاید خواهرش نخواد ازدواج کنه گناه شما چیه؟
    کیس مناسبت پیدا شد دیگه به راحتی ازش نگذر روش فکر کن باهاش حرف بزن شاید به دلت بشینه
    آخه این آقا اگه با شما هم ازدواج کنه شاید به درد هم نخورید
    میترسی جدا بشی یا بری ازدواج کنی بعد شرایط ازدواج آقا مهیا بشه اونوقت همش خودتو سرزنش میکنی
    تا زمانی که دلت پیش آقاست نمیتونی بری با کس دیگه ای خیلی سخته مگر اینکه با کسی آشنا بشی که خیلی از این آقاسر باشه

  10. کاربر روبرو از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده است .

    hamdam 96 (جمعه 14 مرداد 90)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 01:29]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,461
    سطح
    21
    Points: 1,461, Level: 21
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    واقعا فك ميكني به درد هم نميخوريم ؟
    نه من اگه تصميم به كاري بگيرم ديگه پشيموني برام معني نميده
    نگران بعدش نيستم نگران الانم
    وقتي نميتونم و نميخوام چطوري با چه جسم و روحي ازش دور بشم
    خدا ميدونه چقدر تنهام
    و چقدر توي تنهاييم غرقم

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    این آقا از هر نظر مناسبه؟ مشکل دیگه ای ندارید؟

    باید به فکر بعدتم باشی نباید از روی لج تصمیم بگیری
    من کسایی رو میشناسم که دلشون با یکی دیگه بود عروسی کردن اما هنوز دلشون پیش طرف قبلیه تا خبری ازش میشنون یا پیشرفتشو میبینن به هم میریزن
    برای همین میگم اگه کسی دیدی که از هر نظر آدم موفق و خوبیه به دلت نشست یه استخاره بگیر بعد ازدواج کن

  13. کاربر روبرو از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده است .

    hamdam 96 (جمعه 14 مرداد 90)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 مرداد 90 [ 01:29]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,461
    سطح
    21
    Points: 1,461, Level: 21
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 28 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    نه به خدا
    فك ميكني اگه بهش اعتماد نداشتم اينهمه ميپرستيدمش؟
    نه عزيزم در حق يه نفر ديگه نامردي نميكنم . چرا بايد به ديگري نارو بزنم اون گناهي نداره همش از دل منه كه مقصره
    دعا كن تا مهر بيادش به خدا به يه انگشتر نامزدي هم راضي هستم
    اولين شب فراموشي رو چطوري صبح كنم؟

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 آذر 90 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1390-5-01
    نوشته ها
    319
    امتیاز
    2,559
    سطح
    30
    Points: 2,559, Level: 30
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 358 در 196 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: چند سال ديگه منتظرت بمونم ؟ آيا ميتونم ؟

    پس بهتره براش تاریخ تعین کنی یه تاریخ منطقی بهش بگو تو شرایط سختی هستی ولی چون عاشقشی میخوای بهش زمان بدی بعد از این زمان دیگه خودت میفهمی چقدر میخوادت بعدا عذاب وجدانم نمیگیری خوبه؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید hamdam 96 تشکرکرده است .

    hamdam 96 (جمعه 14 مرداد 90)


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مهارت كلامي ندارم ، نميتونم خوب صحبت كنم!
    توسط mehraneh67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 02 آذر 92, 21:20
  2. نميتونم از حقم در خانواده دفاع كنم.
    توسط roze sepid در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 25 مرداد 92, 20:30
  3. نه ميتونيم بدون هم زندگي كنيم نه با هم لطفا كمك!
    توسط fereshteh77 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 بهمن 91, 03:05
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 مرداد 90, 09:49
  5. نميخواد يا نميتونه؟
    توسط hamishetanha در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 29 آبان 89, 21:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.