-
**** به نتیجه رسیده ها ****
سلام دوســــــــــــــــــــــ ــــــــــتان عزیز
با موارد زیادی مواجه بودم که مایل بودند بعضی از دوستان که مسکلشان را مطرح می کنند و راهنمایی می گیرند و بعد می روند پیدایشان نمی شود و دیگران نمی دانند به کجا رسیدند ، قبل از رها کردن تاپیک و تالار بیایند و نتیجه را عنوان کنند ، حتی اگر نتیجه یأس و اعلام این که به جایی نرسیده و راهنماییها فایده نداشته است ، باشد .
این تاپیک را باز کردم تا عزیزانی که نتیجه ای از طرح مسئله ای که داشته اند گرفته اند و موضوع تاپیکشان با عنوان مربوطه به سرانجام رسیده ، بیایند و نتیجه را در اینجا ذکر کنند تا دیگر دوستان مطلع شده و دریابند که آخر مراجعه و راهنمایی گرفتن ها چی شد . :303:
امیدوارم این تاپیک این خواسته را تحقق ببخشد .
ان شاء الله
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
الینا در تاپیک زیر به نتیجه رسیدنش را اعلام کرده
از بین رفتن مشکلات
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
به نتیجه رسیدن سارای عزیز در تاپیک :
" پر از ابهام از رفتاریک مرد"
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
مایلم به همه دوستانی که در این تالار مشکلاتشان را مطرح می کنند و یا بازدید کنندگانی که به صورت مهمان از این تالار دیدن می کنند بگویم :
دوستان عزیز این تاپیک از نظر من یکی از تاپیکهای نمونه این تالار است . که درسهای خوبی در ابعاد مختلف برای پیشبرد روند صحیح در تشکیل زندگی مشترک دارد . و از آنجا که نزدیک تر از اینها در جریان مسائل و روند کار عزیزان مورد موضع این تاپیک بوده ام ( به عنوان یک راهنما ) ، به مواردی درس آموز اشاره می کنم تا اینگونه ، بهره های این تاپیک بهتر مورد توجه قرار گیرد .
اول از همه درس بزرگ آن برای دختر و پسرانی که با هم آشنا می شوند و ارتباطی برقرار می کنند .
می توانید از این تاپیک بیاموزید :
1 - اثر مثبت و ارزنده حفظ پاکی و نجابت در رابطه ی پیش از ازدواج و برای شناخت و... ( آنگونه که طرفین موضوع این تاپیک با همه علاقه یا مشکلاتی که با هم داشتند این موضوع صدر رفتارشان بود ) به عنوان آفریننده شیرینی و لذت هر چه بیشتر زمانی ک دو طرف رسماً و قانوناً از آن هم شدند و محدودیتهای رابطه بین آنان برداشته می شود از جمله این اثرات مثبت :
بالا رفتن عزت نفس و لذت بردن از آن ، درک عشق حقیقی ، مفتخر بودن از وجود همدیگر ، رشد اعتمادی محکم نسبت به یکدیگر ، پای بندی هر چه بیشتر نسبت به هم ..... و ارزشمند شدن هر یک در چشم دیگری ، لذت بردن از رابطه و تعلق به هم بعد از تعهد شرعی و رسمی و قانونی ...... و درسهای دیگری که اکنون حضور ذهن ندارم و قطعاً در آنالیز بیشتر آن ، پی خواهم برد .
2 - اثر مثبت حفظ حدود در رابطه پیش از ازدواج به عبارتی حفظ ارزشهای اخلاقی .( که هر دوی این عزیز حتی بعد از آن که زیر نظر خانواده ها به توافق رسیدند و تا محرم شدن و مراسم و برنامه های ازدواج با هم با اجازه خانواده ها در ارتباط بودند ، همچنان پای بند به حفظ این حدود شرعی بودند و حتی از دست در دست گذاشتنی که این روزها به نظر بعضی ها در روابط دختر و پسر کاملاً عادی است هم پرهیز داشتند و با آن که گذر زمان تا زمانی که توانستند در این حد به هم نزدیک شوند شاید کند بوده باشد اما همچنان پای بند بودند با آن که افرادی مذهبی به معنای مصطلح آن نبوده اند ، و این پای بندی و رعایت برای خود من بسیار تحسین برانگیز بوده )
3 - اطلاع خانواده ها از رابطه و مقید بودن به این موضوع ، و مشورت و راهنمایی گرفتن از خانواده بخصوص از طرف دختر ( چنان که سارا وقتی خواستگارش بازگشت و از وی خواست که بدون اطلاع خانوده ها اول سنگهاشون را با هم بکنند ، چنین چیزی را نپذیرفت و خانواده را در جریان گذاشت و در مقابل مخالفت خانواده به مطرح شدن دوباره موضوع ، آنها را منطقی متقاعد کرد که با مشورت با خود آنان و کاملاً حساب شده فقط مهلتی را جهت شناخت بیشتر با شرایط جدید را دنبال می کنند تا این گونه بدور از اشتباهات گذشته به شناخت بپردازند و... ) یعنی با این که شخص مورد علاقه اش چنین خواسته بود و با همه استقلال و اعتمادی که خانواده به او داشتند ، نپذیرفت که خانواده را درجریان نگذارد و آنها را مطلع ساخت و در عین حال توانست برخورد خانواده را خوب مدیریت کند ، این برای خود من بسیار تحسین برانگیز بود و لذت بردم از این روند .
4- کنار گذاشتن احساسات هنگام کسب شناخت با هدف ازدواج ، چنانکه در مرمحله دوم رابطه ( بعد از بازگشت خواستگار ) هر دو در پیش گرفتند و حتی روند گذشته را آنالیز کرده اشتباهات را یافتند و با هم قرار بر رفع و عدم تکرار گذاشتند . و مطرح کردن خواسته ها و انتظارات ریز و درشتی که در زندگی مشترک از هم دارند ، با صداقت و به روشنی .
5 - محور قرار دادن عقل و منطق به جای احساس در رابطه پیش از ازدواج و به منظور شناخت ( زیر نظر خانواده ها )
6- مطرح کردن ابهامات و در خواست روشن شدن آن و...
درسهای این تاپیک برای کسانی که به تفاهم می رسند و در مرحله خواستگاری و... قرار می گیرند :
1 - هردو پیش از ورود خانواده ها و آشنا شدنشان با هم طرفینشان را در جریان فرهنگ و آداب و روحیات اعضاء خانواده و به خصوص قلق پدر و مادرهای طرفین قرار دهند و البته بهتر است تا دختر و پسر مسیر شناخت را طی می کنند ، خانواده ها نیز در تعامل باشند تا بهتر با هم آشنا و اخت شوند .
2 - گذشت و چشم پوشی از مسائل پیش پا افتاده و غیر اساسی ، به خصوص تفاوتهای رفتاری غیر مسئله ساز و عادی و طبیعی ، و تقویت روحیه در مقابل زود رنجی ها و به عبارتی بالا بردن قدرت سازگاری مثبت .
3 - نادیده گرفتن مشکلات پیشین که از هم گذشت کرده اید و پشت سر گذاشته اید و حل کرده اید هنگام پیش آمدن تلخی های جدید ، ( عدم یادآوری و تعمیم به زمان حال ) .
4 - صبر ، خویشتن داری ، و پرهیز از عجله در قضاوت ، تصمیم و اقدام .... هنگام برانگیخته شدنها و غلیان هیجانات ( مثبت و منفی )
5 - خود را جای دیگری گذاشتن در شرایط وی هنگام توقع و انتظار و درک حال وی .
6 - تعادل در انتظارات رمانتیک . و واقع بین بودن در انتظارات و پرهیز از ابراز احساساتی که بعد از ازدواج رها می شود به عبارتی در پیش گرفته رویه آهسته و پیوسته در ابراز احساس در دوران نامزدی و عقد .
7 - آگاهی هرچه بیشتر نسبت به تفاوتهای زن و مرد و کسب مهارتهای رفتار متناسب با این تفاوتها .
8 - حفظ آرامش به عنوان اولویت اول زندگی و پرهیز از هر آنچه که آرامش را به هم می زند ، بخصوص وقت ناراحتی از دیگری .
9 - غافل نبودن از توکل و یاد خدا ، و اعتماد داشتن به خدا و سرلوحه قرار دادن رضایت او در رفتار با همسر ( که در این صورت میزان اشتباهات روز به روز کمتر و موفقیتها روز به روز بیشتر خواهد شد ) چنانکه سارای عزیز خوب این را تجربه کرد ، که هرگاه در مواجهه با مشکل ، به خدا توکل و از او یاری می خواست ، آرامش یافته و در سایه این آرامش ، با صبر و خویشتن داری و به شیوه صحیح عمل کرده و ناخوادآگاه امواج مثبت صادر می کرده که مجموعاً موجب رفع مشکل و گره می شد .
لذت معنوی حاصل از چنین نتیجه ای خود باعث موفقیت بیشتر و لذت رابطه و باز شدن گره ها و آشکار شدن راه کارها می شود .
10 - اهمیت کسب مهارتهای زندگی و استفاده از مشاوره برای داشتن یک زندگی شیرین و لذت بخش .
و....
به نظرم خیلی طولانی شد و امیدوارم سارای عزیز خود درسهایی که به نظر من نرسیده و برای وی ملموس بوده را ذکر نمایند .
موفق باشید
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
نقل قول:
ghazalehنوشته :
سلام به دوستان خوب و مهربانم
دوستان من بالاخره تونستم بر احساسم غلبه کنم و ارتباطم رو با اون آقا به طور کلی قطع کردم .
خوشحالم که با راهنماییهای شما تونستم بر شرایط بحرانی ام فایق بیایم .
مطمئنم که از این خبر من خوشحال خواهید شد همانطور که با نهایت محبت و دوستی من رو از ابتدا راهنمایی کردین و من بسیار بسیار متشکرم از همه ی شما عزیزان
دوستان گلم صادقانه بگم که اون موقع هیچ کدوم از دلایل و استنباطات شما برای من قابل فهم نبود اما الان که نوشته هاتون رو دوباره خوندم متوجه ی منطقی بودن حرف شما شدم .
اما این رو بگم که خیلی از صحبتهای بعضی از دوستان دلم شکسته شد و از چیزایی که به من نسبت میدادین من هیچ وقت دنبال شوهر نبودم و هیچ وقت نمی خواستم باعث و بانی از هم پاشیدن زندگی کسی بشم من غم زنهایی رو که مورد خیانت شوهرشون قرار گرفتند رو از نزدیک دیدم و پا به پای اونها و حتی بیشتر از اونها اشک ریختم و غصه خوردم .
من تنها گناهم این بود که فکر می کردم مردی رو پیدا کردم که همه چیزش برام یه رویا بود و با اون وابستگی که داشتم با تمام وجودم فکر می کردم که جدایی باعث از دست دادن تمام آرامش و از دست دادن هوایی که برای نفس کشیدنم مورد نیازم بود میشه و واقعا خیلی سخت بود .
از دوستانی هم که منو دعا کردند کمال تشکر رو دارم چون کاملا حس می کنم این رهایی من نظر و لطف خدای مهربانم بوده و هست .
آرزو دارم که مشکل شما هم که چه بسا غصه ها و مشکلاتی سخت تر از من دارید به یاری خداوند بزرگ حل بشود و سربلند و خوشبخت و موفق باشید .
دوستتان دارم
التماس دعا
.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک جدیدی (که البته تاپیکش قفل شده) که به نتیجه رسیده ،تاپیک بالهای صداقت عزیزه
مشکلات بعد از طلاق
خیلی خوشحالم :310::310::227::227::227::227::227:،انگار شتر بخت و اقبال(بزنم به تخته) جلوی در خونه همدردی جلوس فرموده اند ،یکی یکی بچه ها به نتیجه های + می رسن
خدایا همه تاپیک های همدردی رو به نتیجه + برسون:323::323::323:
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک زیر نیز جزء به نتیجه رسیده هاست
اختلاف با همسرم ....
.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
بسیار خوشحالم که میتونم یه تاپیک دیگه رو معرفی کنم به نتیجه رسیده ،اونم یخ نتیجه خوب و شیرین
مهسای عزیز امیدوارم آرامشی که به دست آورده اید ،نوید بخش یه زندگی خوب و شیرین برای شما و همسرتان باشه:46::72:
آیا ازدواج کمکی به من خواهد کرد؟
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک m.m.a هم بالاخره به نتیجه خوبی رسید:310::310::310:
در جستجوی عشق
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
آشنایی اینترنتی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
فقط میخوام اینجا یه مسائلی رو مطرح کنم که واسه خودکم جالب بود .این یه تجربه فوق العاده مهم و حساس بود که میخوام بهتون بگم...................من که فهمیدم سایتهای همسریابی قابل اعتماد نیستن و تجربه خوبی شد واسه من ..........دوستای گلم از حرفای من درس بگیرین.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
به نظر من این تاپیک یکی از بهترین تاپیک های این اخیره:305: چون اینجاست که همدردی می تونه نتیجه کارشو به نمایش بگذاره به همین جهت جا داره من خودم اون تاپیکی رو که حدود 1 سال پیش البته کمتر زدم و به نتیجه رسید :18:اینجا بگذارم و تشکر و قدر دانی بکنم از تمام دوستای گلم.:323:
بی انگیزگی بعد از 6 سال
:326::326:
:104::104::104:
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
این تاپیک هم به خیر و خوبی به نتیجه رسید :
ابهام در رفتار
.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
اینم یه پایان خوش دیگه و یه تجربه آموزنده:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sahar_1987
سلام دوستان
بعد از یشتر از 5 ماه زجر و جدایی به لطف خدا بحران تموم شد.:323:
این مدت هم من هم شوهرم خیلی عذاب کشیدیم مخصوصا من بهای زیادی دادم ولی ارزشش رو داشت الان احساس میکنم خیلی پخته شدم. بعد از بروز مشکلات جدی یه دفعه به خودم اومدم احساس کردم منم خیلی مقصرم خیلی بی فکر بودم و رفتارای منم خیلی به خوشبختیمون صدمه زده. شوهرم رو که یه مدت رها کردم توی اون مدت روی خودم کار کردم ضعفای خودم رو بر طرف کردم. از حدود دو ماه قبل با توکل به خدا و صبوری زیاد سعی کردم به شوهرم نفوذ کنم سعی کردم بفهمم توی فکر و احساسش چی میگذره همه لحظه های خوب و بدی که با هم قبلا داشتیم رو توی تنهاییام تجزیه تحلیل کردم چیزایی کشف کردم که قبلا چشام ندیده بود و متوجه لغزش های خودم هم شدم و چون به ایرادای خودم پی بردم دیگه وقتی شوهرم با دلخوری باهام حرف میزد از کوره در نمیرفتم و خیلی آروم و منطقی سعی کردم از دلش در بیارم کم کم اونم نرم شد و وقتی دیدم آروم شده و تقریبا همدیگر رو بخشیدیم با خانوادش صحبت کردم (قبل از این اونا همیشه از من طرفداریی میکردن و این رفتار اونا شوهرم رو عصبی میکرد) از خانوادش خواستم باهاش صحبت کنن اونا گفتن از صحبت کردن با یه ادم بی منطق خسته شدن گفتم حتی اگه غلط میگه بذارید حرفاشو بزنه لا به لای اون حرفی غلط حرف دلش و مشکلاتش رو هم بگه و تخلیه بشه (شوهرم خیلی درون گراست) اونا هم این کار رو کردن و دو روز قبل جلسه ی خانوادگی تشکیل شد و در حضور همه هر دومون اعتراف کردیم که توی این یکسال سعی نگرده بودیم همدیگر رو بشناسیم و به هم علاقه داریم. و باز با هم صحبت کردیم و سر همه چیز خدا رو شکر به تفاهم رسیدیم. توی این دو روز شوهرم از گذشته ش خیلی بهتر شده بود طوری باهام رفتار میکرد که به خودم ثابت شد که دیگه بزرگ شدم و داره روم برای زندگی عاقلانه و البته عاشقانه حساب میکنه. خدا رو شکر . :43:
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
و این تاپیک نیز به نتیجه رسید :
عاقبت ارتباط كنترل نشده با پسر ....
و نقل قولهایی از این تاپیک :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
این جهان كوه هست و فعل ما ندا....
نتیجه رفتار ما در این زندگی به خودمان منعكس می شود.
اما شما هم فراموش نكنید. هروقت كه اراده كنید، می توانید تولدی نو داشته باشید.
لیكن در این تولد نو باید روشها، افكار، احساسات و رفتاری كه شما را به اینجا كشانده را تغییر و اصلاح كنی. و ما در تمام مقالات این تالار همین كار را می كنیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pantea_8
سلام به تمام دوستان عزیز
اگه یادتون باشه تفریبا 2 ماه پیش تایپیکی به عنوان دوستم نامردی کرده کمکم کنید ایجاد کردم دوستان هم راهنمائیهای خیلی خوب را بازگو کردند الان می خواهم به تمام اون دوستان بگم بالاخره موفق شدم خودم را از تمام اون ناراحتیها خلاص کردم دیگه برام هیچ اهمیتی نداره حتی فکرش را هم نمی کنم . فکر نمی کردم بتونم با این قضیه کنار بیام اول خدا کمکم کرد که تونستم دل بکندم والان ازش متنفرم من که این همه دوستش داشتم الان متنفرم .
به هر حال خواستم به تمام دوستان بگم بالاخره موفق شدم . الان انگار من دوباره متولد شدم و یک احساس خوبی دارم که با هیچ چیز عوضش نمی گنم . بعد از هر سختی یک شادی هم همراه ایت انسان باید صبور باشه و خودش و نبازه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
سلام
تولدت مبارك
تولد واقعی وقتی هست كه با تدبیر و تلاش خود و با ایجاد تغییرات مثبت خودمون ،خودمون را متولد می كنیم.
احسنت.
بعد از تولد تا كودك وجودمان قوی شود، مراقبت ویژه می خواهد، خیلی باید مواظبش باشیم.
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pantea_8
سلام به تمام دوستان
از شما که کمکم کردید و راهنمائیهانون موجب شد تا من دوباره زندگیم و شروع کنم تکر می کنم من اصلا این سایت و نمی شناختم در سایت گوگل بودم که با این سایت آشنا شدم آشنا شدن با این سایت خواست خدا بوده که من با شما آشنا بشم و حداقل تونستم با مطرح کردن مشکلم خودم را از قفس آزاد کنم این زندگی جدیدم را مدیون تک تک اعضاء سایت و همجنین مدیر گرامی این سایت می دانم با تمام وجودم از تمامی اعضاء سپاسگزارم
دوستان عزیز
راهنماییهای سنجیده و درست و امید بخش شما گاه فردی را از اوج احساس شکست نجات داده و زندگی دوباره می بخشه .
لحظه لحظه هایی که در همدردی در راه کمک به همنوعانتون سپری می کنید را خداوند با مباهات نزد فرشتگانش یاد می کند ( این حرف مستند به روایاتی است که نقل به عین آن را اکنون حضور ذهن ندارم )
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
این تاپیک هم به نتیجه رسید
نمیدونم چه تصمیمی بگیرم: آره یا نه؟
اینم نقل قول اعلام نتیجه توسط صاحب تاپیک :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Mahtab_20e
سعی کردم بیشتر بشناسمشون و متوجه شدم یه مقدار تفاوته فرهنگی داریم از خودش راضی بودم ولی از خانوادش نه به این نتیجه رسیدم که ما به درده هم نمی خوریم الان همه چی تموم شده:72:
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک :
ازدواج با یک زن بیوه
درزمره به نتیجه رسیده ها می باشد
نقل قولی از کاربر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hesam_46
باعرض سلام خدمت شما دوستان عزیز و دلسوز
از همه شما بخاطر راهنمایی متشکرم.
شاید دوست داشته باشید بدونید که چه تصمیمی گرفتم. باشه میگم:
من و اون خانوم به نتیجه رسیدیم که مشکلات دست و پا گیری در انتظار ماست. چون نه تنها خانواده های ما مخالفت کردند بلکه تمام فامیل و آشنایان هم همین نظر رو داشتن ولو با شدت بیشتر.
و چون ما بصورت وابسته و صمیمی درکنار بستگان زندگی میکنیم تنها را ما ترک همه بود و این چیزی نبود که هر دوی ما بخواهیم.
و تنها راه رو انتخاب کردیم.
یعنی فراموش کردن هر دوتامون.
و الان هم قصد دارم بعد از بهبودی روحی گزینه مناسب تری رو برای زندگیم انتخاب کنم.
و این رو هم میدونم هرکسی رو که بگم خانوادم مخالفت نخواهند کرد.مگه اینکه بیوه باشه :P
در پایان بازم از همتون ممنونم و از خدا آرزوی موفقیت و خوشبختی همه شما رو خواستارم.:203:
.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
و این تاپیک نیز با سر انجامی خوب به نتیجه رسید
اگر به جای من بودیدچه می کردید ؟
از بهار نارنج عزیز
اینم بخشی از پست نوید بخش ایشان :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار نارنج
درگذشته مرتکب خطایی شدم که صرفاازروی کنجکاوی بیجا وخامی بود در پیشگاه خداوند توبه کرده ام وعهد بسته ام تاآخرعمرازاین غلط ها نکنم وخداوند توبه ام راپذیرفت وراههای جدیدی رادرزندگی به رویم گشود.........
خداراشکر همه دوستان کارمراتاییدکردند تمام این مدت سعی می کردم بهش فکرنکنم
وتوانستم از وابستگی خارج شوم وانسان مستقلی گردم .اندکی پیامدهای حادثه دردناک بود با اراده ای که درخود سراغ دارم وباروش هایی که دوستان پیش رویم قراردادند مطمئن هستم می توانم برآن غلبه کنم .
قدم اول برای بهبود :
ناگزیرها راباید بپذیریم . مسئله را همانطورکه هست بپذیرید پذیرش آنجه که اتفاق افتاده است اولین گام برای غلبه برپیامد هربداقبالی است . بعداز چندماه زجروشکنجه بایدچیزی رامی پذیرفتم که از اول هم می دانستم نمی توانم تغییرش دهم هیچ موجودی به اندازه کافی نیرو ندارد باآنچه ناگزیزاست مقابله کند درعین حال ازنیروی باقیمانده برای ساختن زندگی جدید استفاده کند باید یکی ازآنها را انتخاب کند .دوستان دیگر گمان نمی کنم سعادت آن را که به تالار سری بزنم راداشته باشم .ازهمه شما سپاسگزارم تصمیمم راگرفته ام به زندگی ام برمیگردم آینده درانتظارمن است %
.
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
دو تاپیک زیر بسیار زیبا به نتیجه رسیدند:
برای هردو دوستان ارزوی خوشبختی دارم..:72:
عاشق شدم ولی سکوت کردم و الان ...؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط االهه
سلااااااااااااااااااااااا ام به دوستای عزیزم
نمی دونم از کجا باید بگم؟! تو این مدتی که نبودم اتفاقای زیادی برام افتاده ولی خلاصشو براتون می گم که چی شد ...
وقتی قم بودم تا با خودم کنار بیام و همه چیزو فراموش کنم ... یوسف زنگ زد و هم ازم معذرت خواهی کرد هم ازم رسما خواستگاری ... گفت وقتی از قم برگشتی با خانواده می خوام بیام خواستگاری ... راستش خشکم زد نمی دونستم چی بهش بگم ...
از قم که برگشتم 2 . 3 روز بعدش با خانواده به طور رسمی اومد خواستگاریم . راستش خودمم نفهمیدم چه طوری اینطور شد ... ولی خانوادم هم کاملا راضی بودن ... باورتون نمی شه باباش با بابای من از همکارای قدیمی هم بودن که بعد از سالها همدیگرو پیدا کردن ... خلاصه اوضاعی شده بود ... حالا بیا این دو تا بابارو از هم جدا کن ...!!!
یه مراسم خیلی کوچیک گرفتیم و با هم نامزد کردیم ...
اینم بگم که النازم تو مراسممون بود و خیلی هم کمکم کرده ...
دیگه هیچ غمی ندارم ... خدارو شکر می کنم که همه چی دارم همههههههههههههههه چیز ....
دوستای گلم همتونو دعا کردم ... برای تک تکتون آرزوی خوشبختی کردم ... :72::72::72:
.تو رو خدا کمکم کنید داغونم دارم خفه میشم..؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Sohaa
سلام از همه اونایی که این مدت سراغمو گرفتن ممنونم خیلی خوشحالم کردین که به یادم هستین.
ما روزه عید غدیر جشن عروسیمون رو برگزار کردیم و من تصمیم گرفتم بلافاصله بعده عروسی برای ماه عسل بریم مشهد. از امام رضا خواستم که کمکم کنن همه چیزو فراموش کنم و بتونم شوهرمو مثله قبل دوست داشته باشم. خدا رو شکر هم همینطور شد. اون سفر منو خیییلی آروم کرد.
یعنی هردوی ما تو اون سفر خیلی آرامش از دست رفتمون رو پیدا کردیم. همسرم تو این مدت دو ماهی که عروسی کردیم واقعا میتونم بگم از هیچ چیز برای من کم نذاشته و هیچ تردیدی ندارم که همه اینکار ها از تهه دلش هست.
بارها پشیمونیش رو بهم نشون داد و بعضی وقتا میگه مطمئنم خدا تقاص کارهایی که با تو کردم رو یکجوری بهم میدی. من هرکاری کردم که دیگه نخواهیم در مورد اون موضوع با هم صحبت کنیم چون عقیده داشتم هرچی بیشتر دربارش حرف بزنیم بیشتر گندش در میاد.
وقتی هم اون یهو بهم میگه منو بخشیدی؟ یا میگه وژدانم اذیتم میکنه سعی میکنم با شوخی و خنده بحثو عوض کنم.
بعد از اینکه از ایران اومدیم من به خاطره اتفاقاتی که افتاد و دوری از خانوادم و فشارایی که روم اومد یه مدت خیییلی بد اخلاقی میکردم ولی اون همیشه با عکس العملش منو شرمنده میکنه.
واقعا الان میتونم بگم لذتی که 2 سال از دستش داده بودم رو یهو به دست اوردم و میتونم بگم که خوشبختم.
:104::104:
-
RE: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
این تاپیک :
نمیدونی چه تلخه وارث درد پدر بودن...
مطالعه این تاپیک را توصیه می کنم:303:
.
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
از ایمان الهی گرامی
به نتیجه رسید
نقل قول بخشی از آخرین پست ایشون :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ايمان الهي
حضور هيچ كس در زندگي ما اتفاقي نيست خداوند در هر حضوري رازي نهان كرده براي كمال ما خوش آنروز كه در يابيم راز اين حضور را
من وقتي به زندگي خودم نگاه مي كنم به اين واقيعت بيشتر پي مي برم درسته كه خيلي خيلي سختي كشيدم ولي واقعا همه اينها آزمايشي است جهت كمال ما
شما نظرتون چيه؟؟:shy::shy::
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
از design عزیز
به نتیجه رسید
به درسی که به شما تقدیم کرده توجه کنید :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط design
درپایان واقعا از خدا جونم ممنونم :72: که زمانی که بسیار ازین رابطه درمونده بودم به طرزعجیبی همه چیزو واسم روشن کرد طوریکه خودم تو کفِش موندم.
وبعد ازون همینطور خدا داره لطفهاشو نثار من میکنه :43:(حکمت این یکیو نفهمیدم هنوز:D).
پایان
ضمنأ به این نتیجه که
عملأ و خیلی سخت بهش رسیدم هم اعتراف میکنم :
دوستی معمولی با جنس مخالف امکان پذیر نیست
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
فایده خوب بودن در این اوضاع بد جامعه چیه؟
از دیزاین عزیز
گوشه ای از پست پایانی دیزاین :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط design
و واسه خاطر رسیدن به جواب سوالهایی ودرگیری های ذهنی که تواین تاپیک با خودم داشتم بگم که:
من خوب میمونم ،چون اینطوری حس بهتری دارم.
من خدا رو دوست دارم و میدونم ازهر دست بدی از همون دست پس میگیری.
من ارامشمو با یاد خدا پرمیکنم ودوسش دارم که منو میبینه وبهم توجه میکنه ودوستم داره.
ودر پایان اینکه هنوزم امیدوارم.
امیدوارم بازم خدا دوستم داشته باشه.:203:
امیدوارم به تموم ارزوهام برسم.:321:
امیدوارم و امیدوارم و امیدوارم.:rolleyes:
(خدایا یاد تو چقدر ارامشم میده:310:)
پایان
:72:
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
چند وقته که تاپیک من هم به نتیجه رسیده و دیگه احساس خستگی نمیکنم بلکه
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
با کمک شما دوستان گل ، یک تاپیک دیگر هم از من به نتیجه رسید
به نظرم آن هایی که از دوست خود جدا شده اند حتما این را بخوانند و بدانند بهترین راه این است که قطع ارتباط کامل کنند نه اینکه با اس ام اس و تلفن مدام ذهن فرد را مشغول نگه دارند و بدانند ایده ی "حالا که با هم ازدواج نمی کنیم حداقل دوست بمانیم" اشتباه است
ارادتمند
:72::72::72:
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
مدیر همدردی آیا نیاز هست به مشاوره قبل ازدواج بریم؟
از پریماه عزیز
اینم نقل قول آخرین پست :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
:43:سلام دوستان گلم و تشکر بخاطر این مدت که بهم کمک کردین
راستش باید بگم من هم دوروزه به جمع متاهلین اضافه شدم.جمعه عقد کردیم .خیلی واسم جالبه....دوران جدید و تولدی دوباره.........خدایا به امید تو شروع میکنیم.
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
نميخوام از دستش بدم
از m25teh گرامی
با پایانی شیرین :310:به نتیجه رسید
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
دوراهی
از سارا بانو برای مشکل دوستش
.
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
دوست دختر داشتن خواستگار رو بپرسم یا نه ؟
ازsetaree11 عزیز
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setaree11
ممنون دوستان به این نتیجه رسیدم که نپرسم گذشته ایشون هر چی بوده گذشته بهتره به فکر آینده باشم و خوش بینانه و فکور رفتار کنم:72:
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
تاپیک
عشق یا گناه
از آریاناng
با پایانی خوب و تحسین برانگیز به نتیجه رسید
برای آریانا بهترینها را از درگاه خدای متعال خواهانیم :323:
.
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****
-
Re: **** به نتیجه رسیده ها ****