چطور باید جلوی خانواده همسرم بایستم؟

سلام به دوستان
راستش همیشه سعی کردم جلوی پرویی های خانواده شوهرم کوتاه بیام اما مثل اینکه همینطوری عادت کردن همیشه دخالت میکنن توی زندگیم
من 3 ساله ازدواج کردم 2 ساله پیش به اصرار همسرم اومدیم خونه مادرشوهرم نشستیم.اونا طبقه بالا و من پایینم.طی این دوسال بارها تو زندگیم دخالت کردن و منو عذاب دادن من تابحال هیچ بی احترامی ای نکردم حتا جوابشونو نمیدم.انتظارای بیجا ازم دارن
شوهرم هم وابسته به خانوادشه و حاضر نیس خونه رو عوض کنه درحالیکه منو واسه یه سال آوارده بود اینجا
من الان ماه هشت حاملگیمه و درطول حاملگیم مراعاتمو نکردن ک هیچ حسابی ضجرم دادن
حالا هم ک سیسمونیمو گرفتمو میخام مهمونی بدم
دارن اختیار داری میکنن میگن فلانیو بگو...چیا خریدی؟ چه روزی مهمونی بده...
حالا اگه آقاجونم پوله سیسمونی نمیداد مطمئنم حسابی آبرو ریزی میکردن.میگن مرد نباید حتا ریالی واسه سیسمونی بچش خرج کنه.درست مثل جهازم.حتا بهترینارم بخرم یبار یه تشکر نمیکنن همیشه طلبکارن
برام نمونه میارن همش ک فلانی چی خریده بود به چه قیمته بالایی
خودشون سیسمونی بچه هاشون تا دوسالم دووم نیاوارده حالا ازین مثالا برای من میزنن
خسته شدم ازشون میخان با پولایی که من خرج کردم و میخوام مهمونی بدم سو استفاده کنن و خودشون پزشو بدن میگن قابلمتو بالا بذار .حسابیم میخوان تیپ بزننو جلو فامیل خودشون پذیرایی کنن و مهمونیو بدست بگیرن اخلاقشونه که همیشه اینجور جاها به فامیل نشون میدن که همه کارن و بدون اونا همه چی لنگه
مامانه بیچارم جلو اونا تنهاس و هیچ کاری نمتونه بکنه
من موندم چیکار کنم اگه بخان این مهمونیمم به گند بکشن اصلن ترجیح میدم مهمونی ندم.از طرفیم شوهرم اصرار داره به مهمونی دادن نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنین لطفن

سلام به مامان آینده.قدم نو رسیده پیشاپیش مبارک:72:



اول اینکه بگم من مجردم و شاید درک مساله شما برای من سخت باشه چون من یکم دختر عجیبی هستم:311: و فکر کنم چند ماه پیش تو تاپیک یکی از دوستان هم گفتم که اهل گرفتن مراسمایی مثل عروسی و نشون دادن جهاز و سیسمونی و ... نیستم.


ولی در مورد مشکل شما به نظر من کلا آدم باید حرفش رو طوری بزنه که طرف مقابل رو تحریک به مقابله به مثل نکنه.یعنی به زبون ساده بخوام بگم باید بدون هارت و پورت کردن حرفمون رو بزنیم.طوریکه در عین حال که مارو به عنوان یه آدم مودب و منطقی میشناسن کاری رو هم که به نظرمون درست هستش انجام بدیم.

مثلا در مورد همین مراسم که میگی هر وقت اونا حرف از گرون بودن سیسمونی فلانی زدن فقط یه لبخند بزن بگو مبارکشون باشه.یا وقتی گفتن فلانی و فلانی رو باید مراسم دعوت کنی بگو فعلا تصمیم قطعی نگرفتیم ولی چشم بهتون اطلاع میدیم.بعدش خیلی حرفه ای به همسرت بگو عزیزم مهمون زیاد هم زحمتش زیاده هم هزینه اش، بهتره چند تا فامیل نزدیک رو دعوت کنیم.بعد به خونواده همسرت هم میگی با شوهرم نشستیم تصمیم گرفتیم برای صرفه جویی تو هزینه و وقت فقط این تعداد مهمون هارو دعوت کنیم،این طوری اونا هم می فهمن که این تصمیم با مشارکت همسرت بوده و دخالت نمیکنن.

پس نکته کلیدی:کلا با زبون نرم و به شکل زیر پوستی باید حرفت رو بزنی نه با داد و بیداد کردن(جسارت نشه منظورم به شما نیستا،دارم کلی عرض میکنم).


موفق باشی:72:

خیلی خیلی متشکرم دوسته عزیز:43:
بله فکر میکنم این طرزه رفتاری که پیشنهاد کردین هم باشخصیت همیشگیم میخونه هم به هدفم میرسم
ضمنن من معذرت میخام که مشکلمو اینجا مطرح کردم تازه واردم آخه

اولا بهتون تبریک میگم برا مادر شدنتون

بعدشم ببخشید اشکال نداره حرف دلمو تو تاپیک شما بنویسم؟؟؟ اگرچه فقط موضوعش مشترکه و میدونم احتمالا شما هم خیلی موافق اینچنین مراسمی نیستید وگرنه ناراحتیتونو ابراز نمیکردین


من به شخصه متنفرم ازین مهمونی ها و رفتارها
یعنی که چی؟؟؟؟!!!!!

مثلا ادم سیسمونی بخره برا بچه ی خودش ملتو دعوت کنه بیان ببینن؟؟!!!
من که خودم هیچ وقت اینکارو نمیکنم هیچ وقت

تفکرمم اینه که شاید کسی نداشته باشه اونوقت اون حسرت بخوره منم کوفتم میشه

به نظرم کلا از بیخ و بن گرفتن همچین مراسمایی اشتباهه به همسرت بگو لزومی نمیبینی تو این شرایط مهمونی بگیری کلی زحمت و کلی هزینه اخه واسه چی؟؟

حالا تو منطقه ما مراسمی میگیرن برا نامگذاری بچه اون باشه حالا یه چیزی بالاخره یه علتی هست واسه جشن گرفتن و اونم به دنیا اومدن یه فرشته کوچیکه
اما مراسم جهاز دیدنو سیسمونی دیدن برا من کلا هضم نمیشه

باور کن من حتی برا جهاز دیدن عروسمون بهانه اوردم نرفتم چون متنفرم ازین کارا خودمم زیر پوستی جهاز گرفتم با اینکه همه چیزمم کامل بود و به جز تلویزیون نذاشتیم همسرم هیچی بگیره اما خوشم نمیومد کسی بدونه چی گرفتم

یارو پدرش بخاطر راحتی دخترش و دل دخترش جهاز میده دیگران بیان ببینن که چی بشه؟؟؟

که اونی که نمیتونه اینکارو بکنه برا دخترش زجر بکشه؟؟؟!!!!

یا کسی که نمیتونه واسه بچش سیسمونی چیکو و ..... بخره احساس کنه واسه بچش کم میذاره!!!

من از نزدیک میشناسم خونواده ایی که بچش رو نمیتونه حتی دکتر ببره و هزینه دو تا شربتو بده اونوقت من بیام به رخ بکشم که فقط هزینه سیسمونی بچم nمیلیونه!!!

البته دوست عزیز منظورم شما نیست فقط چون شما مطرح کردین خواستم نظرمو گفته باشم که حداقل دو نفر که اینو میخونن و در نظرشون هست همچین کارایی بکنن یه کم فکر کنن به رسم و رسوماتی که به جا میارن

چقدر خوب بود اگه هزینه این مهمونی ها هرچقدرم که کم باشه به حساب محک ریخته بشه
من که خودم قطعا قطعا اینکارو خواهم کرد اونجوری اگه nمیلیونم واسه بچم خرج کرده باشم دلم خوشه قدم کوچکی واسه بچه های دیگم برداشتم و اونی که ادم واسه بچش خرج میکنه میتونه کامل بهش روا ببینه

این نظر شخصیه منه

من کاملن قبول دارم حرفتونو دوست خوبم
اینم از اشتباهات بزرگیه که میکنیم...

سلام دوست عزیز:72:

لطفا ابتدا ارامشه خودت را حفظ کن شما داری میگی که کارشون اشتباست ولی اونا اصرار دارن

به نظرم مخالفت نکن اگه میبینی فایده ای نداره فقط به فکر سلامتی خودت و فرزندت باش اقایون اگه بیفتن رو دنده لج دیگه وضع بدتر میشه خصوص مورد شما میگی وابستست

پس خانمی صبوری کن استرس به خودت و بچه ات راه نده اتفاقا خیلی خوب برخورد کن به خاطر خوشحالی همسرت نه بخاطر کسی دیگه اون ببینه

شما پابه پاش هستی خوشنودتر میشه و بیشتر سعی میکنه خاسته هاتو به جا بیاره

ازامروز بیشتر بهش محبت کن یه جوری دلشو بدست بیار تا بتونی خانتو مستقل کنی

اینکه میگی بریز و به پاش دارن باید در عمل نشون بدی کم نزار خرج کن برای رفاه خودت و فرزندت دیگه هزینه ای باقی نمیمونه برا کار اضافی البته نه جوری اون فکر کنه داری لج

بازی میکنی پس با درخاست نیاز از سمت شما اونم به صورت خالص یعنی همراه با احساس درونیت

زیاد ازش تشکر کن تایییدش کن تا بتونی به مقصودت برسی

موفق باشین

درود بانو این مقالات را بخوان و نکته برداری کن

نقل قول:

---

لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه

چگونه منفعل نباشیم؟

اینا هم تاپیک های she هستش.

مشاوره تخصصی با جناب sci

کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

برای اولین بار جراتمندانه حرف زدم و کارم به طلاق کشیده

---

یادت باشه هیچوقت بخاطر شخص سوم زندگی خودت را خراب نکن :81:

به شوهرت برچسب نزن بانو :81: با دید منفی بهش نگاه نکن خوب هر فردی به خانوادش وابسته هستش و علاقه داره مثل شما خانواده خودت را دوست داری.علاقه داشتن با وابستگی محض تفاوت داره بجز این شوهرت وسیله یا شئی نیست که یا به شما تعلق داشته باشه یا به شوهرت شما بهتره به شوهرت کمک کنی تا نیازهای عاطفی خودش را از شما تامین بکنه و بهش احساس خوبی انتقال بدی تائیدش کنی تشویقش کنی با بالا بردن اعتماد بنفس و نشان دادن اینکه بهش اطمینان داری و اعتماد داری پشتیبانی ازش باعث بشی مستقل تصمیم گیری کنه.البته اینم بگم انصافا لطف کنید شما بانوان محترم ما مردها را قاطی مسائل خاله زنکی خودتان نکنید انتظاری که شما از یکطرف بعنوان همسر و از یکطر مادر و خواهرش دارن و ذات کلی نگر مردها و دیدی کلی که نسبت به قضایا دارن و.... کلا خلاصت کنم مردها توی یک دنیای دیگه ای زندگی میکنن با تصورات شما تفاوت داره یاد بگیر این مسائل خودت حلش کنی قوی و محکم باش با اعتماد بنفس و قاطع در عین حال با سیاست و انعطاف پذیر باش.

نقل قول:

---

معمولا همون چيزهايي که به نظر نقطه ضعف افراد به نظر مي رسد،
در صورت روش ارتباطي صحيح در مورد آنها ، مي توان آنها را به نقطه قوت رابطه خودتون تبديل کنيد.
مثلا شوهر شما به مادرش و پدرش احترام مي گذارد و به اونها زياد اهميت مي دهد و از آنها حرف شنوي دارد.
اين نشان مي دهد که والدين وي نيازهاي روحي رواني فرزندشان را خوب شناخته اند و او را سيراب مي کنند.
انسانها معمولا به طرف منبع ارضاء نيازهايشان تمايل دارند.
بايد به اين سئوال جواب دهي، خانواده او کدام نياز همسرتان را خوب جواب مي دهند.
- نياز به احترام؟!
- نياز به تائيد؟!
- نياز به پيشرفت؟!
-نياز به مهر و محبت؟!
- نياز به تفريح؟!
- نياز به اظهار نظر؟!
- نياز به آزادي و مديريت؟!
- نياز به ارضاء حس مسئوليت پذيري
و خيلي نياز هاي ديگر. به اين معنا که شما نيز مي توانيد فردي که چنين حرف شنوي از خانواده و محبت به آنها دارد را مديريت کنيد.




به جاي استفاده از توانايي هاي منطقي خودتون از اين به بعد صرفا توانايي هاي احساسي خود را رو کند.
يعني به جاي ارائه راه حل، انتقاد، توصيه ، تحسين، و بحث هاي منطقي، به دنبال هم حسي و احترام به او برآئيد.
ضعفهايش را ناديده بگيريد و احساسهاي مثبت خود را نثارش کنيد.
در خلوت خودتون به او بگوئيد که عليرغم بعضي مشکلات دوستش داريد و به همسري با او افتخار مي کنيد.
نه مستقيم نه غير مستقيم او را با هيچ کس مقايسه نکنيد. سعي کنيد زياد در آغوشش بگيريد
و هنگاميکه مي خواهد بحث را به طرف منطق بکشاند شما با بوسيدن و لمس او ، بگوئيد هرچي تو بگي دلبرم.
هنر شما در عشق ورزيدن و دلبري کردنه


شما بايد ذره بيني برداريد و کوچکترين نقاط مثبت همسرتان را بيابيد.
و آنها را در ذهن خود نگهداريد و هر وقت چنين رفتار و گفتار مثبت را مي بينيد
آن را برجسته کنيد و بازخورد مثبت به او بدهيد

---

در مورد مسئله ای که مطرح کردید این نوشته مدیر تصور میکنم بهترین جواب به سوالت باشه.

در مورد گفتمان با خانواده شوهرت با سیاست تر رفتار کن بانو زرنگ باش حرفت را بزن ولی غیر مستقیم بعضی اوقات هم بپیچون و با زبان موضوع را حل کن.

مثلا در برخورد با شوهرت از این روش استفاده کن خودت هم تجربه داری به این لیست اضافه کن

http://www.hamdardi.net/thread-41054.html

اگه مهمانی هستش و خونه خودته پس مدیریتش را در درست بگیر مادرت سختشه بیاد کمک ایراد نداره به دوستت بگو یا یکنفر را بیار کمک ایاردی نداره نهایت یکمقدار بهش پول میدید هم کار خیره هم خودت کمتر کار میکنی و بیشتر جلوه میکنی.لباس زیبا بپوش خوشتیپ باش به خودت رسیدگی کن یادت باشه این مهمانی شماست.شما برای خودت برنامه ریزیت را انجام بده اگه پیشنهاد خوب داشتن چه بهتر استفاده کن بلاخره هر فردی برای خوش تجربیاتی داره که مفید هستند.ولی اگر هم دوست نداشتی حتما تشکر کن بگو ممنون بخاطر پیشنهادتون و حالا ببینم چی میهش و سعی میکنم انجامش بدم. یک کار دیگه هم میتونی انجام بدی البته من مرد هستم و فقط یکم ریزه کاری ها رو بلدم :311::58:
مثلا میگن این قابلامه رو بیار روز قبلش توش غذا درست کن اگرم گفتن بگو کثیفه و ظرفها زیاده برای همین نمیرسم بشورمش یه بهونه بیار دوست نداشتی ازش استفاده کنی.مثلا میگن این میوه بخر یا اون میوه خوب یکم خودت را بزن به مظلومی بگو همه کارها افتاده گردن من نیمرسم مثلا برم میوه بخرم و نمیدونم میوه خبو کجا داره و از اینجور حرفها.یا بعضی اوقات شده الکی بگو چشم با لبخند هم بگو با مهربانی و همراه با احترام ولی کار خودتو کن.
مهمانی رو توی دستت بگیر نیروی کمکی فراموش نشه اینجور مواقع دوست های صمیمی خیلی خوب هستند یا تیو فامیلتون سعی کن شما هم توی مهمونی هاشون کمک کنی بهشون اینجور مواقع خیلی بدرد میخورن.بعدشم من جای شما باشم روی مبل میشینم تکیه میدم و مثل یک ملکه جلوه میکنم چه بهتر از این بشین و لذت ببره انگار رفتی سالن اپرا

من تا همینجاش بلد بودم بیشترش دیگه باشه خانومها بهتره جواب بدن تجربه شون بیشتره :58: ولی از من میشنوی سعی کن مثبت نگاه کنی به مسائل اولویت اولت هم خانواده خودت باش دیگران کاری می کنن به پای شوهرت ننویس با گیر دادن و غر زدن فقط باعث میشی فاصله بیوفته با سیاست رفتار کن.اینم از من بشنو جایی چیزی شنیدی ناراحتم شدی اصلا توی ظاهرت نشان نده خیلی عادی و ریلکس رفتار کن این روشی هستش که ردخور نداره جواب میده ولی بعضی مواقع هم بر اساساصول رفتار جراتمندانه قاطع باش