توقعات بیجای دیگران از زوجین در دوران عقد
سلام خسته نباشید.من یک ساله که ازدواج کردم و در دوران عقد هستم وبنا به دلایلی هنوز معلوم نیست که چه زمانی به خانه خودمان برویم.من 3 خواهرشوهردارم که دوتای آنها دارای فرزنددختر هستند یکی 11ساله ویکی16ساله.که این دو برایم مشکلاتی ایجادکرده اند مخصوصا دخترکوچک.هرگاه که من به منزل پدرشوهرم میروم و آنها برای دیدارباخانواده آنجا هستند به نحوی باعث ناراحتی من میشوند.ناراحتی هایی که ایجادمیکندمتعدداست مثلا یک مورد اینکه وقتی من وهمسرم درحیاط درحال قدم زدن هستیم اوهم همراهمان میشود وهمین چندوقت پیش وقتیمن به همسرم گفتم آلویی که قرمزتر هست وبالاتر ازبقیه قراردارد را برایم بچیند او بلافاصله بعداز من با همان ناز وعشوه ای که من برای شوهرم داشتم از اوخواست تا آلوییمانندآن را برایش بچیند؟وقتی بامادرم ازاوگفتم گفت که او بچه هست وتو نباید حساس باشی اما ماجرا که فقط همین ها نیست او خیلی جاهای دیگرهم برایم مزاحمت ایجاد میکند.مادر او نیزکه خواهرشوهرم هست همین چندوقت پیش که من وهمسرم در منزل پدری من دراتاق مشغول استراحت بودیم تماس گرفت وامر کرد که همسرم به ترمینال برود ومهمانشان را که آمده است به منزل ایشان منتقل کند(ساعت8صبح بودکه تماس گرفتند).مادرشوهرم هم تابحال دوبارکه درمنزلشان درحال استراحت بودیم همسرم را صبح باصدای بلندصدازده و به نحوی بیان کرده اند که دیگرخواب بس است.من باهمسرم راجع به این مطالب حرفی نزدم چون نمیدانم کار درستی هست یانه؟خودم هم نمیدانم چکارکنم؟فقط حرص میخورم وکاری از دستم برنمی آید؟گاهی فکرمیکنم شایدمن خیلی حساس شدم اما گاهی قاطعانه مطمئنم که اینها حق من هستند.امیدوارم اینجابتوانم راه حل مناسبی پیدا کنم.ممنون از توجهتون
