به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 92 [ 01:02]
    تاریخ عضویت
    1392-7-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    آیا خیانت بخشودنی است ؟

    سلام
    من سعید هستم 26 ساله. دو سال است با همسرم ازدواج کرده ام. هر دو دانشجوی کارشناسی ارشد بودیم که ازدواج کردیم. الان من مدرس دانشگاه و دانشجوی دکتری هستم او هم در شرکتی مشغول به کاره. از ابتدا خیلی همدیگه رو دوست داشتیم. مشکل مالی نداشتیم گرچه من پولدار نیستم ولی به لطف خدا هرگز لنگ نبودیم. همیشه از بعضی حرف ها و رفتارهای همسرم شکایت داشتم ولی احساس می کردم که به دلیل اختلاف فرهنگی هست و از روی قصد نیستش. مثلا اینکه همیشه ازش میخواستم آرایش غلیظ نکنه ولی هیچ وقت موفق نشدم. زندگیمون خوب بود و در کل از هم راضی بودیم جز اینکه همیشه این اشکال رو به من میگرفت که تو زیادی کار می کنی و به من کم توجه می کنی. من هم همیشه می گفتم که قبول دارم ولی چاره ای نیست. از اول هم قرارمون همین بود. تا آخر درس من باید تحمل کنی.
    خلاصه اینکه 2 ماه پیش به طور اتفاقی فهمیدم که با پسری رابطه داره. این خط رو که مینویسم دستم میلرزه ... اول که فهمیدم تا حد مرگ سرخورده و افسرده شدم. بعد از کلی دعوا و درگیری و معذرت خواهیهاشو و توبه و این حرفا، بهم گفت که چون تو به من کم توجهی کردی من این اشتباه رو کردم.

    هنوز من همسرمو دوست دارم ولی تو این 2 ماه، یک شب نبوده که از خواب نپرم. درسم رو نمیتونم بخونم. دیگه بهش اعتماد ندارم. هزار بار ازم پرسیده که منو بخشیدی ؟؟ من برای اینکه اشک هاشو نبینم گفتم آره عزیزم ! ولی دروغ گفتم. سه روز پیش تصمیم گرفتم ازش جدا شم ولی خیلی برام سخته.
    آیا باید جدا بشیم ؟ آیا به نظرتون اگه یه مدت از هم جدا زندگی کنیم ممکنه چیزی تغییر کنه ؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 04 آبان 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-7-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    63
    سطح
    1
    Points: 63, Level: 1
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 12 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقای سعید .بابت اتفاق پیش آمده متاسفم من کارشناس نیستم و حرفای کارشناسی بلد نیستم .با شما همدردی میکنم از این جهت که منم بدلیل مشکلاتم چند شبه نتونستم بخوابم.اول اینکه بهتون حق میدم استرس داشته باشید چون خیانت به نظر من چیزی نیست که بشه با کمبود توجه اونو توجیح کرد چون اگه قرار باشه با هر کمبود توجهی خیآنت کرد که زندگی نمیشه کرد ولی شما باید بدونید که آدمی هم جایز الخطاست من یک سوال دارم؟همسرتون بآر اول بوده که اینکار و کردن ؟چند وقت رابطه داشتند؟یا اینکه شما چقدر نسبت به ایشون بی توجه بودید اگه میشه بیشتر توضیح بدید

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 92 [ 01:02]
    تاریخ عضویت
    1392-7-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط غم بیکسی نمایش پست ها
    سلام آقای سعید .بابت اتفاق پیش آمده متاسفم من کارشناس نیستم و حرفای کارشناسی بلد نیستم .با شما همدردی میکنم از این جهت که منم بدلیل مشکلاتم چند شبه نتونستم بخوابم.اول اینکه بهتون حق میدم استرس داشته باشید چون خیانت به نظر من چیزی نیست که بشه با کمبود توجه اونو توجیح کرد چون اگه قرار باشه با هر کمبود توجهی خیآنت کرد که زندگی نمیشه کرد ولی شما باید بدونید که آدمی هم جایز الخطاست من یک سوال دارم؟همسرتون بآر اول بوده که اینکار و کردن ؟چند وقت رابطه داشتند؟یا اینکه شما چقدر نسبت به ایشون بی توجه بودید اگه میشه بیشتر توضیح بدید
    بله حداقل بار اوله که من فهمیدم.
    ظاهرا سه ماه بوده.
    در مورد بی توجهی، ما پیش مشاور رفتیم، مشاور گفت شما تفریح و شادی کم دارید ولی به نظر اون هم من بی توجه نبودم.
    بله انسان جایزالخطاست. من شاید بتونم ببخشمش ولی دیگه نمیتونم باهاش زندگی کنم..

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فكر ميكنم تا حدي دركت كنم منم حدود 6 ماه پيش متوجه رابطه نامتعارف شوهرم با يكي از همكاراش شدم.نتونستم متوجه ميزان ارتباطشون بشم.تا طلاق هم پيش رفتم همش برام قسم خورد كه ارتباطشون فقط كاري بوده ولي براي اون خانوم كفش خريده بود مي گفت به خاطر تشكر از كاري كه براش كرده براش كفش خريده.حاضر نشد كه من اون خانوم را ببينم چون اون خانوم توي يه شركت ديگه كار ميكنه.
    با اينكه به خاطر وساطت خونوادهها و ترس از طلاق و اينكه هنوز دوسش دارم برگشتم به زندگي ولي هر از گاهي به كل زندگيم شك ميكنم.
    اعتقاد من اينه كه وقتي كسي خيانت ميكنه چه عاطف و احساسي و چه ج ن س ي ، توجيهات زيادي مياره مثل ارتباط كاري و يا كم توجهي طرف مقابل و .......
    اما ديگه زندگي مثل قبل نيست.
    هنوزم نميدونم كار درستي كردم كه بخشيدمش يا نه.بعضيا ميگن وقتي مچ طرف باز ميشه و ميبخشيش زرنگ تر ميشه و ديگه نميتوني بفهمي كه واقعا فقط همون يه باره يا نه.
    اميدوارم شما تصميم درستو بگيري.

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 04 آبان 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-7-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    63
    سطح
    1
    Points: 63, Level: 1
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 12 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام امیدوارم حالتون بهتر باشه.من درکتون میکنم شما غرورتون جریحه دار شده و این سخته خیلی سخت.امیدوارم کارشناسا بیان و به تاپیک شما سر بزنن راهنمایی تون کنن.ولی همه چیز به شما بستگی داره که میتونید بخاطر دوست دآشتنتون یک بار دیگه به همسرتون فرصت بدید در مورد اینکه نمیتونین ببخشید هم درک میکنم ولی شما یه جای صحبتتون گفتید برای اینکه گریه شو نبینید گفتید که همسرتونو بخشیدید میدونم قلبا نگفتید ولی به نظر من شما یکم باید حدو مرز رو برای همسرتون مشخص میکردید که ایشون فکر نکنن کار خیلی عادی کردن باید به ایشونو متوجه تعهد زندگی میکردید خیانت چیزی نیست که بشه زود اونو

    - - - Updated - - -

    سلام امیدوارم حالتون بهتر باشه.من درکتون میکنم شما غرورتون جریحه دار شده و این سخته خیلی سخت.امیدوارم کارشناسا بیان و به تاپیک شما سر بزنن راهنمایی تون کنن.ولی همه چیز به شما بستگی داره که میتونید بخاطر دوست دآشتنتون یک بار دیگه به همسرتون فرصت بدید در مورد اینکه نمیتونین ببخشید هم درک میکنم ولی شما یه جای صحبتتون گفتید برای اینکه گریه شو نبینید گفتید که همسرتونو بخشیدید میدونم قلبا نگفتید ولی به نظر من شما یکم باید حدو مرز رو برای همسرتون مشخص میکردید که ایشون فکر نکنن کار خیلی عادی کردن باید به ایشونو متوجه تعهد زندگی میکردید خیانت چیزی نیست که بشه زود اونو

    - - - Updated - - -

    سلام امیدوارم حالتون بهتر باشه.من درکتون میکنم شما غرورتون جریحه دار شده و این سخته خیلی سخت.امیدوارم کارشناسا بیان و به تاپیک شما سر بزنن راهنمایی تون کنن.ولی همه چیز به شما بستگی داره که میتونید بخاطر دوست دآشتنتون یک بار دیگه به همسرتون فرصت بدید در مورد اینکه نمیتونین ببخشید هم درک میکنم ولی شما یه جای صحبتتون گفتید برای اینکه گریه شو نبینید گفتید که همسرتونو بخشیدید میدونم قلبا نگفتید ولی به نظر من شما یکم باید حدو مرز رو برای همسرتون مشخص میکردید که ایشون فکر نکنن کار خیلی عادی کردن باید به ایشونو متوجه تعهد زندگی میکردید خیانت چیزی نیست که بشه زود اونو

    - - - Updated - - -

    سلام امیدوارم حالتون بهتر باشه.من درکتون میکنم شما غرورتون جریحه دار شده و این سخته خیلی سخت.امیدوارم کارشناسا بیان و به تاپیک شما سر بزنن راهنمایی تون کنن.ولی همه چیز به شما بستگی داره که میتونید بخاطر دوست دآشتنتون یک بار دیگه به همسرتون فرصت بدید در مورد اینکه نمیتونین ببخشید هم درک میکنم ولی شما یه جای صحبتتون گفتید برای اینکه گریه شو نبینید گفتید که همسرتونو بخشیدید میدونم قلبا نگفتید ولی به نظر من شما یکم باید حدو مرز رو برای همسرتون مشخص میکردید که ایشون فکر نکنن کار خیلی عادی کردن باید به ایشونو متوجه تعهد زندگی میکردید خیانت چیزی نیست که بشه زود اونو

    - - - Updated - - -

    من خودم تجربه شما رو داشتم سالها پیش من اونموقع بخاطر بی پناهی مجبور شدم برگردم زندگی کنم ولی هنوز که هنوزه زخم قلبم التیام نگرفته البته دیگه شوهرم تا جایی که میدونم بهم خیانت نکرد ولی باز بی اعتمادی با منه.ولی هر زندگی ارزش حداقل یکبار گذشت و یک فرصتو داره سعی کنید یه فرصت دیگه بدید.سعی کنید کمتر بهش فکر کنید که کمتر اذیت بشید همه اینا به شما بستگی داره امیدوارم درست ترین کارو بکنید اگر خواستید گذشت کنید حد و مرزها رو مشخص کنید

    - - - Updated - - -

    من خودم تجربه شما رو داشتم سالها پیش من اونموقع بخاطر بی پناهی مجبور شدم برگردم زندگی کنم ولی هنوز که هنوزه زخم قلبم التیام نگرفته البته دیگه شوهرم تا جایی که میدونم بهم خیانت نکرد ولی باز بی اعتمادی با منه.ولی هر زندگی ارزش حداقل یکبار گذشت و یک فرصتو داره سعی کنید یه فرصت دیگه بدید.سعی کنید کمتر بهش فکر کنید که کمتر اذیت بشید همه اینا به شما بستگی داره امیدوارم درست ترین کارو بکنید اگر خواستید گذشت کنید حد و مرزها رو مشخص کنید

    - - - Updated - - -

    من خودم تجربه شما رو داشتم سالها پیش من اونموقع بخاطر بی پناهی مجبور شدم برگردم زندگی کنم ولی هنوز که هنوزه زخم قلبم التیام نگرفته البته دیگه شوهرم تا جایی که میدونم بهم خیانت نکرد ولی باز بی اعتمادی با منه.ولی هر زندگی ارزش حداقل یکبار گذشت و یک فرصتو داره سعی کنید یه فرصت دیگه بدید.سعی کنید کمتر بهش فکر کنید که کمتر اذیت بشید همه اینا به شما بستگی داره امیدوارم درست ترین کارو بکنید اگر خواستید گذشت کنید حد و مرزها رو مشخص کنید

    - - - Updated - - -

    من خودم تجربه شما رو داشتم سالها پیش من اونموقع بخاطر بی پناهی مجبور شدم برگردم زندگی کنم ولی هنوز که هنوزه زخم قلبم التیام نگرفته البته دیگه شوهرم تا جایی که میدونم بهم خیانت نکرد ولی باز بی اعتمادی با منه.ولی هر زندگی ارزش حداقل یکبار گذشت و یک فرصتو داره سعی کنید یه فرصت دیگه بدید.سعی کنید کمتر بهش فکر کنید که کمتر اذیت بشید همه اینا به شما بستگی داره امیدوارم درست ترین کارو بکنید اگر خواستید گذشت کنید حد و مرزها رو مشخص کنید

    - - - Updated - - -

    من خودم تجربه شما رو داشتم سالها پیش من اونموقع بخاطر بی پناهی مجبور شدم برگردم زندگی کنم ولی هنوز که هنوزه زخم قلبم التیام نگرفته البته دیگه شوهرم تا جایی که میدونم بهم خیانت نکرد ولی باز بی اعتمادی با منه.ولی هر زندگی ارزش حداقل یکبار گذشت و یک فرصتو داره سعی کنید یه فرصت دیگه بدید.سعی کنید کمتر بهش فکر کنید که کمتر اذیت بشید همه اینا به شما بستگی داره امیدوارم درست ترین کارو بکنید اگر خواستید گذشت کنید حد و مرزها رو مشخص کنید

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 اردیبهشت 93 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    691
    سطح
    13
    Points: 691, Level: 13
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    32

    تشکرشده 21 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعید عزیز درود بر شما

    با اینکه شاید سنی نداشته باشم در پیشگاه دوستان از جمله خودت ولی دوست داشتم به یه نحوی باهات همدردی کرده باشم و کمی صحبت شاید به کارت بیاد بلاخره 2تا مرد خیلی بیشتر می تونن همو درک کنن همون طور که دو خانوم بیشتر از یه خانوم و اقا می تونن هم حسی ایجاد کنن بین خودشون


    به هر حال از این واقعه ای که برات اتفاق افتاده بسیار ناراحت شدم و به یه نحوی با ورود به این همدردی شکه چرا که با دیدن اینگونه خیانت ها یکمی دو دل شدم برای برقراری رابطه جهت ازدواج
    ولی تمام این بی ملاحظاتی ها به نظر من که نظر کارشناسی نیست ولی از دیدگاه من دست خود ادم هستش به هر حال خدا یه قوه ی ای به طرف مقابل یا انسان داده که اونم قدرت تفکر و تعقل هستش و بعد اون قدرت انتخاب
    نمی خوامم بحث رو به بیراهه ببرم

    ولی بازگشایی تموم گره های این مشکل فقط به دست خودت باز میشه بلاخره مرد هستی و غیرت مردونه خودت اجازه پذیرش این رابطه رو به یه نحوی نمی ده و از طرفی طبق گفته های خودت نمی تونی اشک های همسرتو ببینی بازم تو این موقعییت بهت حق می دم ولی اول و اخر تصمیمات با شماست نه من و نه کسی می تونه بهت بگه که زندگیت رو به سمت و سوی طلاق ببری و یا اینکه تموم موضوعات رو فراموش کنی این شمایی که کلاه خودت رو باید قاضی کنی که هدفت از زندگیت چی بوده و هست
    شما در هر حال باید با خودت کنار بیای و تصمیمی بگیری و با کمک همون تصمیم هم از فشار هایی که رو شما هست که منجر به تموم مشکلات اعم از درسی و شغلی و..... کاسته شه

    پس در وحله ی اول هدفت رو از این زندگی فعلی پس از فهمیدن این موضوع رو اعلام کن یا بخشیدن و فراموش کردن تموم مسائل و یا جدایی و .........

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام رابطه. در چه حد بوده؟

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 92 [ 01:02]
    تاریخ عضویت
    1392-7-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hana 68 نمایش پست ها
    سلام رابطه. در چه حد بوده؟
    امیدوار بودم کسی این سوال رو بپرسه ... اینطور که خودش فقط در حد پیاده روی و رستوران ولی من باور نمیکنم. خیلی هم تاثیری در کل قضیه نداره.

  9. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    اقای سعید

    چرا الان مشاوره نمی رید؟ برای همین مشکلی که هست.
    کمکتون می کنه که تصمیم درست بگیرید.

    آقای سعید
    لینک چند تا تاپیک مشابه ( خیانت زن از زبان همسرش، یا از زبان خود زن ) را براتون می ذارم.
    لطفا با پاسخهایی که کارشناسان سایت دادند دقت بیشتری بکنید ( راهنماییهای اعضای عادی سایت گاهی ممکن است اشتباه باشد.)

    خیانت باورنکردنی زنم

    زنم بهم خیانت کرده و دروغ می گوید

    زنم بمن چند بار خیانت کردن چند باره زنم و در آستانه طلاقم راهنمایی میخواهم

    همسرم به من خیانت کرده نمی دونم چرا و چه کار باید بکنم

    من به شوهرم خیانت کردم

    من خیانت کردم

    به شوهرم خیانت کردم میخوام بمیرم کمک کنید؟

    خیانت کردم حماقت کردم ولی تا کی این زندگی نکبت بار ادامه داره...

    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سعید همسرت اشتباه کرده. بهش حستو بگو و ازش بخواه برا جلب اعتماد دوباره تلاش کنه
    تو نیاز دآری به اطمینان هم از اینکه دیگه تکرار نمیشه هم از اینکه همه اینا را راست گفته و کتمان نکرده
    باید بهش اعتماد کنی. چون میخوای تصمیم دآری باهاش بمانید و انشاالله زندگی با پیشرفتی داشته باشید
    و حتما برید پیش مشاور. تا یه سری پیشنهادات به همسرت کنه برای جلب اعتمادتان مثلا چه کارهای نباید کند وچ..
    مشاور فرصت مناسبیه که شاید ارایش بیرونش هم کمتر کند حتما برید برا روحیه خودت


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.