به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 84
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1392-4-05
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    273
    سطح
    5
    Points: 273, Level: 5
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت کردم حماقت کردم ولی تا کی این زندگی نکبت بار ادامه داره...

    سلام من تازه با سایت اشنا شدم فکر می کنم تنها جایی که بتونم صحبت کنم چون زندگی من اینقدر گند توش هست که نمی تونم برم پیش مشاور ...

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام


    خوش اومدید به جمع بچه های خوب همدردی.


    هر چه میخواهد دل تنگت بگو ..... .


    فقط نه اینجوری تلگرافی ها.بچه های خوب و با سوادی اینجا هستن.ان شاءالله لایق باشیم و بتونیم کمکی کنیم.


    فقط خدا

  3. 2 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    del (شنبه 08 تیر 92), شیدا. (پنجشنبه 06 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1392-4-05
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    273
    سطح
    5
    Points: 273, Level: 5
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من توی بچگی همبازی پسرا بودم همیشه ارزو داشتم پسر باشم اخلاق تند و بدی پیدا کرد ... توی دوران زاهنمایی عاشق پسر عمه ام شدم بعد توی دبیرستان بهش ابراز علاقه کردم یعنی من از اون خواستگاری کردم اون هم سریع قبول کرد و قول ازدواج بهم دادیم اون ادم مذهبی و با خدایی است روز بعد از ابراز علاقه من گفت صیغه هم بشیم یه جمله خوندیم و محرم شدیم به قول اون بعد از 6 سال ارتباط با هم ارتباط کامل باهم عقد کردیم تو اون مدت خانواده ها راضی نبودن ازدواج کنیم و خیلی از مسایل دیگه ... ما از همون روز اول مثل سگ و گربه به هم می پریدیم ولی دوباره برمیگشتیم پیش هم ...وقتی عقد کردیم من یه اون خیانت کردم توی دو هفته تا سکس پیش رفتم اون هم کامل قضیه رو فهمید دیگه از اون روز به بعد زندگیمون جهنم شد اون به خاطر وجدان به خاطر حانواده نمی دونم ...با من عروسی کرد نمی دونست جواب فامیل رو چی بده الان 3 شال ار عروسی مون میگذره که هر ثانیه اش اندازه یه عمر ...

    - - - Updated - - -

    کسی نیست؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید mahtab_mahtab تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (پنجشنبه 06 تیر 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahtab_mahtab نمایش پست ها
    من توی بچگی همبازی پسرا بودم همیشه ارزو داشتم پسر باشم اخلاق تند و بدی پیدا کرد ... توی دوران زاهنمایی عاشق پسر عمه ام شدم بعد توی دبیرستان بهش ابراز علاقه کردم یعنی من از اون خواستگاری کردم اون هم سریع قبول کرد و قول ازدواج بهم دادیم اون ادم مذهبی و با خدایی است روز بعد از ابراز علاقه من گفت صیغه هم بشیم یه جمله خوندیم و محرم شدیم به قول اون بعد از 6 سال ارتباط با هم ارتباط کامل باهم عقد کردیم تو اون مدت خانواده ها راضی نبودن ازدواج کنیم و خیلی از مسایل دیگه ... ما از همون روز اول مثل سگ و گربه به هم می پریدیم ولی دوباره برمیگشتیم پیش هم ...وقتی عقد کردیم من یه اون خیانت کردم توی دو هفته تا سکس پیش رفتم اون هم کامل قضیه رو فهمید دیگه از اون روز به بعد زندگیمون جهنم شد اون به خاطر وجدان به خاطر حانواده نمی دونم ...با من عروسی کرد نمی دونست جواب فامیل رو چی بده الان 3 شال ار عروسی مون میگذره که هر ثانیه اش اندازه یه عمر ...

    - - - Updated - - -

    کسی نیست؟
    سر چه مسائلی درگیری داشتید ؟
    چی باعث شد خیانت کنید ؟
    الان اوضاع زندگیتون به چه صورت هست ؟
    سن و تحصیلات خودتون رو هم ذکر کنید

  7. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    شیدا. (پنجشنبه 06 تیر 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1392-4-05
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    273
    سطح
    5
    Points: 273, Level: 5
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من تا یه یه ساعت دیگه بیشتر نمی تونم تو نت باشم چون میاد
    ما همش با هم دعوا می کردیم اون ادم مذهبی بود خیلی به من سخت می گرفت ولی من ادم شری بودم دنبال تجربه های جدید بودم اون همیشه منو تحقیر می کرد من زن دلخواهش نبودم ولی چون با من ارتباط برقرار کرده بود عذاب وجدان .. موند تا با من ازدواج کنه هی چی بود زندگی مون قابل تحمل بود ولی بعد از خیانت من ... همه اون مشکلات یه طرف اینم یه طرف روزی که ما ازدواج کردیم پول یه جوراب هم نداشتیم زیر بار قرض بودیم توی یه اتاق از بس من فحش و کتک خوردم توی این بدبختی ولی جرعت هم نداشتم جیکم در بیاد

    - - - Updated - - -

    الن صبرم تموم شده خانواده ما طلاق معنی نداره بعد طلاق هم زندگیم بدتر می شه نمی دون م چه کار کنم

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahtab_mahtab نمایش پست ها
    من تا یه یه ساعت دیگه بیشتر نمی تونم تو نت باشم چون میاد
    ما همش با هم دعوا می کردیم اون ادم مذهبی بود خیلی به من سخت می گرفت ولی من ادم شری بودم دنبال تجربه های جدید بودم اون همیشه منو تحقیر می کرد من زن دلخواهش نبودم ولی چون با من ارتباط برقرار کرده بود عذاب وجدان .. موند تا با من ازدواج کنه هی چی بود زندگی مون قابل تحمل بود ولی بعد از خیانت من ... همه اون مشکلات یه طرف اینم یه طرف روزی که ما ازدواج کردیم پول یه جوراب هم نداشتیم زیر بار قرض بودیم توی یه اتاق از بس من فحش و کتک خوردم توی این بدبختی ولی جرعت هم نداشتم جیکم در بیاد

    - - - Updated - - -

    الن صبرم تموم شده خانواده ما طلاق معنی نداره بعد طلاق هم زندگیم بدتر می شه نمی دون م چه کار کنم
    جواب سوالات بنده رو ندادید
    سن و تحصیلات
    چی باعث شد خیانت کنید ؟ چه کمبودی ؟
    الان وضعیت روحی همسرتون به چه صورت هست ؟

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1392-4-05
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    273
    سطح
    5
    Points: 273, Level: 5
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون مذهبی و تعصبی من نیستم اختلاف بین خانواده ها عقده هامون از هم زیادن من اونو ازار دادم ولی کم هم اون منو ازار نداده
    دو تامون ارشدیم من 67 اوم 62
    اون هیچ وقت منو تایید نمی کرد شاد نبود دنبال تجربه کردن بودم خیلی احمق بودم از وضعیتمون خسته بودم ....
    الان تو این 3 سال وضعیت از همیشه بهتره ولی من اینقدر تحت فشار بودم که هیچی ازم نمونده ولی بهتر از نظر من شاید بدترین حالت ممکن پیش شما باشه

  11. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    باید زندگیت را بسازی

    متاسفانه خیانت از طرف شما بوده و مسئولیت بازسازی اعتماد و برگردوندن عشق و اعتماد به زندگیتون هم یک تنه به عهده شماست.می گی که نمی تونی طلاق بگیریتا آخر عمر هم که نمی شه توی این به قول خودت نکبت زندگی کرد

    بساز زندگیت راگام به گام

  12. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (شنبه 08 تیر 92), کامران (جمعه 07 تیر 92), بی دل (پنجشنبه 06 تیر 92), دختر مهربون (شنبه 08 تیر 92)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 23:16]
    تاریخ عضویت
    1392-4-05
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    273
    سطح
    5
    Points: 273, Level: 5
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دقیقا ما این 10 ساله درگیر این زندگی هستیم ولی هیچ ..
    پارسال تابستون دعوایی کردیم که خانواده ها هم وارد شدند یه ماه قهر بودم بعد یه ما ه اون گفت که دلم تمگ شده واست و تو ترجیح می د م به هر زنی ولی معلوم نیست فشازر خونوادش ابرو ..نمی دونم
    دلم واسه اونم می سوزه می تونه بهتر از این زندگی کنه

  14. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ٢٥ سال دآری ٣ ساله ازدواج کردی
    ٦ سال هم رابطه پنهانی داشتی
    یعنی ١٦ سالگی


    علت این همه سردرگمی
    بیشتر از اینکه همسرت باشه
    رابط جنسی و پنهانی از سن کم هست
    و همیطور خیآنتی که کردی
    به خودت کم آسیب نرسوندی


    باید آسیبی که از اون رابطه پنهانی
    و بعد خیانت خوردی
    جبران کنی

  15. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    she (سه شنبه 11 تیر 92)


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.