به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بچه ها واقعا مرسی از این همه لطفتون به من. ما از اون روز تا حالا هنوز مهمونی نرفتیم که بخوام در مقابل همسرم رفتارمو تغییر بدم اما با حرفای شما شاید خودم یه کم تغییر کردم و یه کم آرومتر شدم. دعا کنید برام خودمم سعی میکنم حلش کنم.
    اما مشکل دوم
    من یه کم عصبانی و پرخاشگرم. شاید به خاطر گذشته ی خیلییییی سختی باشه که داشتم. اما بازم به خودم حق نمیدم. ما نهل جواب پس دادن نیستم یعنی اگه کسی متلکی چیزی بهم بگه نمیتونم جوابشو بدم و فقط خود خوری میکنم. اما توی موقعیت هایی که دورو برم شلوغ پلوغه یهو (معذرت میخوام) پاچه میگیرم!! بعدشم پشیمون میشم . اکثرشم سر چیزای الکی. در کل زود از کوره در میرم. زود رنجم. وقتی هم ناراحتم قیافه میگیرم.
    دست خودم نیست چه کار کنم؟

  2. 2 کاربر از پست مفید nodelit تشکرکرده اند .

    Eram (شنبه 08 آذر 93), khaleghezey (شنبه 08 آذر 93)

  3. #32
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما سعیتو کن ما هم دعا میکنیم دست از تلاش برندار لطفا

    ما در زندگی با چالش های زیادی مواجه میشیم میتوانیم از انها فرار کنیم یا با پرخاشگری و تندخویی برخورد کنیم و یا نه سعی کنیم با روش درست مدیریت کنیم روش سوم واقعا سخته ولی مطمئن باشید بعد از کسب مهارت و مدیریت آن موضوع شما انسان پخته تر و کاملتر و قویتری میشید که این موضوع باعث میشه در ادامه زندگی وقتی با اینگونه مسائل مواجه میشوید راحتتر برخورد و مدیریت کنید

    این جمله منفی را بکار نبرید حتی پیش خودت هم تکرار نکن

    دست خودم نیست چه کار کنم؟

    بکار بردن جملات منفی فقط جلوی سرعت رشد را میگیره و هیچ فایده ای برای انسان نداره

    آشنایی با روان‌شناسی تحقیر

    ما ایرانی‌ها البته هزاران خصوصیت خوب و نیکو داریم اما در کنار این خصوصیات خوب گاهی نیز به ویژگی‌هایی برمی‌خوریم که چندان خوشایند نیستند. واقعیت این است که برخی از ما در خانه، محیط کار و یا مدرسه عادت می‌کنیم که دیگران را تحقیر کنیم، به‌طور مثال برای دیگران اسم بگذاریم یا با طعنه و کنایه به آنها نیش و زخم‌زبان بزنیم. این موضوع را با دکتر ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس مطرح کردم و ایشان از زاویه‌‌ای دیگر به این موضوع نگاه کردند. شما هم همراه ما باشید.
    به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از salamat.com ، یکی از شایع‌ترین انواع تحقیر، اسم گذاشتن روی این و آن است. شاید جالب نباشد بگویم اما خیلی اوقات می‌بینیم که والدین برای تنبیه یا تربیت فرزندشان ازکلمات احمق، تنبل و امثال آن استفاده می‌کنند.
    به نظر شما چنین رفتاری چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
    به نکته مهمی اشاره کردید. اگر کودکان را با اسم گذاشتن تحقیرکنیم آنها باور می‌کنند که دارای این صفات و خصوصیات هستند. در نتیجه به علت آسیبی که به کار بردن این نام‌های منفی به شخصیت بچه‌ها وارد می‌کند عزت نفس آنها از دست می‌رود و گاهی ممکن است از حضور در جمع و ارتباط با دیگران و معاشرت دوری کنند.
    تحقیر کردن در کودکی دردسرسازتر است یا بزرگسالی؟
    تحقیر کردن در هر سنی مشکل‌ساز است اما در کودکان می‌تواند تاثیرگذارتر باشد زیرا قدرت تاثیر کلمات در زندگی کودکان بیشتر است. هر واژه و جمله‌ای که به کودکان گفته شود به همراه خود پیام مهمی درباره کودک و رابطه او با دنیای خویش دارد. این پیام‌ها تبدیل به یک باور می‌شوند و در تجربیات آینده و بزرگسالی برای او دردسرساز می‌شوند.متاسفانه کودکان به آن حد از توانایی نرسیده‌اند تا مطالبی را که به ذهن‌شان وارد می‌شود، جداسازی کنند و مانع بعضی از آنها شوند.
    دیدگاه یک فرزند خردسال نسبت به پدر و مادر این است که آنها عقل کل هستند و همه چیز را می‌دانند و سخنانشان مثل یک قانون است. بهداشت روانی در کودک و بزرگسال بر چند اصل استوار است و نخستین اصل آن احترام به شخصیت خود و دیگران است. افرادی که خود یا دیگران را با الفاظ و کلمات و یا صفات ناخوشایند خطاب می‌کنند به تدریج از سلامت روان فاصله می‌گیرند. تکرار این کار از سوی والدین موجب مخدوش شدن عزت‌نفس کودک می‌شود.
    که نتیجه‌اش چه می‌شود؟
    خب، اگر عزت‌نفس داشته باشیم برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغل‌مان بروز می‌کند آمادگی بیشتری داریم. به تعبیری می‌توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن خواهیم داشت.
    در مقابل هر چه عزت‌نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان دچار نقصان می‌شود و احتمال موفقیت‌مان کاهش می‌یابد.هر چه عزت‌نفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالم‌تری برقرار می‌کنیم. دلیل آن هم این مطلب است که همانند‌ها یکدیگر را جذب می‌کنند و سالم‌ها به هم می‌رسند لذا اگر دوستی دارید که مدام درپی تحقیر دیگران یا خود شماست. می‌توانید هم به عزت‌نفس خودتان شک کنید و هم به انتخاب‌تان!
    افراد با عزت‌نفس بالا و پایین چه‌طور دوستانشان را انتخاب می‌کنند؟
    ما اصولا مایل به برقراری ارتباط با کسانی هستیم که عزت‌نفس بیشتری دارند و برای خود ارزش قایل هستند و به همین ترتیب اگر برای خودمان ارزش قایل شویم و اجازه ندهیم که دیگران ارزش و اعتبار ما را خدشه‌دار سازند بیشتر احتمال دارد که افراد باعزت نفس بالا را به دور خود جمع کنیم و برعکس اگر برای خودمان ارزشی قایل نباشیم و اجازه دهیم که به راحتی مورد تحقیر و سرزنش دیگران قرار بگیریم و یا خدای ناکرده الفاظ و کلمات و صفات نازیبا در مورد ما به کار برده شود به تدریج شاهد خواهیم بود که اطرافیان و دوستان ما نیز از زمره کسانی هستند که در تحقیر خود و دیگران مهارت دارند!
    و به‌عنوان حرف آخر، لطفا درباره عزت‌نفس و رابطه آن با احترام به دیگران هم بفرمایید.
    هرچه عزت‌نفس ما سالم‌تر باشد به دیگران احترام بیشتری می‌گذاریم و با آنها برخورد بهتر و منصفانه‌تری می‌کنیم زیرا آنها را تهدیدی علیه خود در نظر نمی‌گیریم. از این گذشته احترام گذاشتن به خود مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است. در نظر داشته باشید که با داشتن عزت‌نفس خوب و سالم بدخواه دیگران نمی‌شویم، از بی‌اعتنایی دیگران نمی‌ترسیم و نگران تحقیر و خیانت نمی‌شویم.
    کوتاه سخن اینکه اشخاصی که به احساس خود ارزشمندی رسیده‌اند بامهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد می‌کنند. البته داشتن احساس خوب از خویشتن شرط لازم برای رسیدن به حال خوب است اما شرط کافی نیست. عزت‌نفس جایگزین دانش و مهارتی که شخص برای عمل کردن در دنیا برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز دارد نیست اما احتمالا می‌تواند به یاد گرفتن این دانش و مهارت کمک کند.


    گفتگو با دکتر حسین‌ ابراهیمی‌مقدم، روان‌شناس
    مقاله بالا مقدمه ایست برای آشنایی با افرادی که دیگران را تحقیر میکنند.
    برای مهارت حل این مشکل و افرادی که اینچنین برخورد میکنند به آدرس های زیر بروید و مقاله بسیار زیبا و کار آمد و مفید ان را مطالعه کنید با دقت

    http://www.hamdardi.net/thread-3160.html

    http://www.hamdardi.net/thread-14963.html
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    Eram (شنبه 08 آذر 93)

  5. #33
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام نودلیت جون

    بهت توصیه می کنم درمورد رفتار جرئتمندانه،و منفعلانه و پرخاشگرانه مطالعه کنی. توی همین همدردی خودمون توی مقالات خیلی زیبا بهش پرداخته شده.

    طبق گفته های خودت خودخوری،قیافه گرفتن،زود رنج بودن نشان از رفتار منفعلانه داره . و پرخاشگری،پریدن به دیگران و عصبانی شدن از نتایج رفتار منفعلانه هست...(رفتار پرخاشگرانه

    میتونه از نتایج رفتار منفعلانه باشه).

    یعنی وقتی انقدر مسائل رو توی خودت می ریزی بالاخره خسته میشی و جایی دیگه اون خشم رو بروز میدی شاید هم اصلا اون عصبانیت خیلی بیشتر از اتفاقی باشه که افتاده و دیگران

    تعجب کنند و خودت هم خودتو سرزنش کنی که وای من چقدر پرخاشگرم!!!

    درحالی که اگر رفتار جرئت مندانه رو یاد بگیری و مهارت ارتباطی که در همین راستا هست به راحتی حرفتو به دیگران می زنی و نمی ذاری ناراحتی انبار میشه. تازه دیگران هم بیشتر برای

    راضی کردنت تلاش می کنند چون تا حد زیادی می دونند تو چی می خوای!!(من امتحان کردم عالیههه) .

    برو ببینیم چه میکنی


    موفق باشی

  6. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 08 آذر 93), صبا_2009 (شنبه 08 آذر 93)

  7. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ارم جونم یعنی تو میگی چکار کنم؟ وقتی یه نفر مثل مادر شوهر یا خواهر شوهرم بهم متلک میگه جوابشو بدم و تو خودم نریزم و قیافه نگیرم؟ یا مثلا وقتی یه موردی رو صد دفعه به همسرم تذکر دادم اما اون بازم از سر بی اهمیتی کار خودشو انجام میده منم همون کارو باهاش بکنم تا دیگه نکنه؟ راستش اکثرا میگن آستانه تحمل من تو شوخی پایینه. خوب بابا من با جاریم شوخی دارم اما نه در حد حرفای رکیک . وقتی بهم یه حرف بد میزنه ازش متنفر میشم و تا چند وقت تحویلش نمیگیرم. یا مثلا مدیر شرکتمون خودش به شوخی راه میره هی بهم میگه عصبی هستی ولی من هر بار می خندم اما یه بار بهش گفتم شما هم لوس و نازک نارنجی هستی کلی بهش بر خورد. یا دقیقا همسرم شوخی میکنه بعد که من باهاش شوخی میکنم ناراحت میشه.
    یا واقعا من از ریشه و اساس مشکل دارم یا واقعا دورو وریام نمی دونم...
    تورو خدا یه راه کاری به من بدید

  8. 2 کاربر از پست مفید nodelit تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 09 آذر 93), نیکیا (شنبه 08 آذر 93)

  9. #35
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام دوباره خدمت نودلیت عزیز

    ببین نودلیت تو مشکلی نداری فقط رفتارت جرئتمندانه نیست. و انفعالی هست. در رفتار جرئتمندانه اصلا هدف بی احترامی به کسی که بهت متلک میندازه نیست چون اینجوری خودتم میشی

    مثل اونا .بلکه هدف از جرئتمندی بیان درست خواسته ها ،ناراحتی ها،خوشحالی ها وحتی تعریف و تمجیدیا انتقاد از دیگران به شکلی موثر و سازنده است. همینطور که در جهت افزایش

    مهارت در خودت پیش میری به تدریج شاهد تغییر رفتار دیگران در مورد خودت میشی تا وقتی که کم کم بسته به میزان همتی که می ذاری خودبه خود در اکثر موارد جرئت مندانه رفتار می

    کنی بدون اینکه فکر کنی چی بگی یا چکار کنی.

    به نظر من در قدم اول مطالعاتت رو کامل کن تاجایی که بتونی اشتباهاتت رو در رفتارت تشخیص بدی . چون مرحله اول تشخیص درسته.

    مرحله دوم نوشتنه یعنی دیالوگ های خودت و دیگران رو می نویسی و اصلاحش می کنی روی کاغذ .یعنی دوس داشتی چه می گفتی؟ این کارو هر روز برای حداقل 3 مورد انجام بده.

    حالا درمورد نوشته ی خودت:

    وقتی یه نفر مثل مادر شوهر یا خواهر شوهرم بهم متلک میگه جوابشو بدم و تو خودم نریزم و قیافه نگیرم؟

    اینکه توی خودت بریزی باعث حساس تر شدنت میشه نسبت به اونا و حتی حرف های بی منظور اونارو به متلک تعبیر میکنی ولی واقعا راه هایی وجود داره که با این جور موقعیت ها برخورد

    کرد .
    مثل لینکی که اقای خاله قزی زحمتش رو کشیدند. وقتی جرئتمندانه رفتار کنی دیگران برای حریمت ارزش بیشتری قائل میشن و حتی علاقه و احترامشون هم بیشتر میشه.

    ضمن اینکه اعتماد به نفس و جرئت ورزی در کنار هم عالیه.

    یا مثلا وقتی یه موردی رو صد دفعه به همسرم تذکر دادم اما اون بازم از سر بی اهمیتی کار خودشو انجام میده منم همون کارو باهاش بکنم تا دیگه نکنه؟

    راه تذکر دادن خیلی مهمه چون زیاد گفتن موجب تاکید نیست بلکه درخواست کردن و تاکید راه و رسم خودش رو داره . قهر کردن و سرسنگین بودن هم موجب تاکید نیست فقط باعث میشه به مرور زمان طرف از سر ترس که مبادا قهرکنی کارا رو انجام میده نه با عشق. یه نمونه درخواست درست و نادرست برات می ذارم(از کتاب مردان مریخی زنان ونوسی)
    روش درخواست نادرست(قرمز) درخواست درست(سبز)
    -امروز آشپزخونه خیلی شلوغ و کثیفه جایی هم ندارم آشغالارو خالی کنم چون سطل آشغال پرشده . آیا میتونی آشغالارو بذاری دم در؟

    جمله ی بالا طولانی است و از آیا می توانی استفاده شده(معلوم است که می تواند!!! ) .واکنش طبیعی مرد بی تفاوتی یا انجام با اکراه است.چون حق انتخابی ندارد.

    -آیا لطفا آشغال ها رو میگذاری دم در؟
    احساس نیاز زن را به کمک منعکس می کند و همچنین مرد با اینکه حق انتخاب دارد،اغلب جواب مثبت می دهد. و با جواب مثبت دادن به آن حس خوشایندی در او پدید می آید.

    راستش اکثرا میگن آستانه تحمل من تو شوخی پایینه. خوب بابا من با جاریم شوخی دارم اما نه در حد حرفای رکیک . وقتی بهم یه حرف بد میزنه ازش متنفر میشم و تا چند وقت تحویلش نمیگیرم.

    علتش اینه که ناراحتیتو سانسور می کنی یا خوب بهشون نشون نمیدی تاجایی که دیگه نمی تونی. برای همه غیرعادی به نظر می آد چون ناراحتی های اندکت رو ازشون پنهان کردی یهو شوکه میشن.درحالیکه تمرین کنی استانه ی تحملت هم بالا میره . شاید خانمی که توی یک روز به 5تامشکل برخورده با حرف شوهرش که میگه چرادیر کردی بزنه زیر گریه وشوهره بگه چقد نازک نارنجی هستی!!! چون خبر از ناراحتی های انبار شده درونش نداره.

    یا مثلا مدیر شرکتمون خودش به شوخی راه میره هی بهم میگه عصبی هستی ولی من هر بار می خندم

    چرا می خندی؟مگه ناراحت نمیشی؟ نخند و با سربالا به روبرو نگاه کن انگار حرفشو نشنیدی . اگرتکرار کرد مثلا میتونی بهش خیلی جدی بگی این برداشت شماست! و اونجارو ترک کنی.
    از قضاوت او ودیگران هم نترس. اینجوری دفعه ی بعد بیشتر حواسشو جمع میکنه.

    اما یه بار بهش گفتم شما هم لوس و نازک نارنجی هستی کلی بهش بر خورد.
    شما هم رفتار اشتباه اونو تکرار کردین . درواقع وزیر از دست دادی برای یک کیش ساده؟؟؟؟

    موفق باشی و پیرووووووز

    ویرایش توسط Eram : یکشنبه 09 آذر 93 در ساعت 21:46

  10. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    nafiseh joon2 (یکشنبه 09 آذر 93), نیکیا (دوشنبه 10 آذر 93)

  11. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 خرداد 95 [ 09:29]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    2,554
    سطح
    30
    Points: 2,554, Level: 30
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    14

    تشکرشده 18 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نودلیت عزیز

    همونطور که دوستان گفتند،در مورد مشکل اخیری که مطرح کردی،راه کار یادگیری رفتار جرات مندانه است.شما چون منفعل برخورد می کنی،این مشکلات برات پبش میاد.در ضمن چون میگی زود عصبانی میشی ،لازمه مهارتهای کنترل خشم رو هم یاد بگیری و تمربن کنی.مهارتهای کنترل خشم رو در اینترنت سرچ کن.

    تاپیکهای زیر رو با دقت مطالعه کن و سعی کن به کار بگیری.

    مهارتهای ارتباطی

    چگونه منفعل نباشیم؟

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه


    رفتار جراتمندانه رو یاد بگیر و تمرین کن.

    مهم دونستن راه حل نیست.مهم انجام دادنشه.

    از مشکل اولت هم بگو.دیگه مهمونی نرفنین؟کلا تنها مشکلی که با شوهرت داری همبن حساسیتش روی حجابته؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید **روشنا** تشکرکرده است .

    Eram (پنجشنبه 13 آذر 93)

  13. #37
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 خرداد 95 [ 09:29]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    2,554
    سطح
    30
    Points: 2,554, Level: 30
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    14

    تشکرشده 18 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نودليت عزيز لطفا در مورد اينكه گفتى به شوهرت خيلى تذكر ميدى و توجه نمى كنه،مثال بزن.بگو درخواستت چى بوده و عكس العمل شوهرت بعدش چى؟گفته انجام ميدم و انجام نداده؟يا همون موقع ميگه نه؟
    نسبت به بقيه چطوره؟مثلا به درخواست هاى خانوادش توجه مى كنه و انجام ميده؟

    از نظر مذهبى خانواده شما و همسرتون در چه حدى هستند؟خواهر شوهرها و جارى هاى شما از نظر پوشش جلوى نامحرم چه طورن؟چقدر رعايت مى كنن؟

  14. #38
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    نودلیت هر تاپیک برای یک مشکل باز می شه.دو مشکل در یک تاپیک نمی گنجه.

    نظم تالار بهم می خوره.


  15. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 13 آذر 93)

  16. #39
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 95 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1393-8-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    2,108
    سطح
    27
    Points: 2,108, Level: 27
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    روشنا جونم مرسی که بهم اهمیت میدیوالا مهمونی خاصی که نرفتیم ببینم چی میشه اما چند بار تو خیابون خیلی آروم گفت موهات بیرونه منم سریع دست زدم به مغنعه ام. راستش اون که تغییری نکرده من انگار یه کم بی خیال شدم یه جورایی احساس ضعف میکنم انگار کم کم دارم خسته میشم. نمیدونم این خسته شدنه خوبه یا بد. خانوادش یه مدلی ان. خیلی مذهبی نیستن اما تو خانوادشون چیزی به اسم پسر عمو یا پسر خاله جا نیفتاده یعنی رفت و آمد خاصی ندارن. کلا یه ذره ارتباطات اجتماعیشون پایینه. 3تا خواهر شوهر دارم یکیشون بچه داره که خیلییی حجابش کامله حتی جلو داداشاش. اما اون 2تا دیگه مجردن مانتویی و موها بیرون. جاری هم 2 تا دارم مانتویی و موها بیرون. البته بی حجاب نیستنا . البته خوب من نمی خوام مثل هیچ کدوم اونا بشم اما وقتی به این فکر میکنم که وقتی مسافرت جمعی میریم برادرشوهر و جاریم خوش میگذرونن و تو ماشین میرقصن (البته تو تاریکی که بیرون نبیننشون) اما همسر من به خاطر 2تا تار مو به من اخم میکنه. اعصابم میریزه بهم. آقای فرهنگ مشکلاتم به هم مربوطه. هر بار که از رفتارش ناراحت میشم میریزم تو خودم (منفعلانه)و خواسته اونو انجام میدم دیگه بعد چندین بار خسته میشم و میگم بس کن دیگه(پرخاش گرانه). اما شده وقتایی که جرات مندانه بهش گفتم من حق دارم که مهمونی بهم خوش بگذره من حق دارم که تیپم خوب باشه تو حق نداری انقدر گیر بدی اما دعوای بدی به پا شده که نه کار من گیر نیست و ... گاهی هم گفتم آره تو خوبی تو حق داری اذیت شی ولی تورو خدا یه ذره کمتر گیر بده گفته نه تو رعایت کن . کلا عقیدش اینه که حرفش کاملا منطقیه و منم باید بگم چشم یک کلام و بس.یه حدسی هم میزنم چون سنش کمه تو خونشون تقریبا کوچیکس. از 2تا داداشش غیرتی تره. اما خیلی بهش اهمیت نمیدن تو هیچ موردی. یعنی زیاد حسابش نمی کنن اما من خیلی پر و بال بهش میدم چون عقیدم اینه که اگه مردی و خونش قدرت نداشته باشه هیچی نمیشه. همه جوره بالا می برمش. بهترین لباسارو واسش می خرم همه میگن بعد از ازدواجش خیلی خوشگل و خوش تیپ شده. روابط عمومیش هم زیاد خوب نبود الان بهتر شده. مثلا خونوادش هیچوت واسش تولد نگرفتن اما من واسش جشن و کادوی خوب گرفتم که تو جمع بالا بره. این کارارو میکنم که قوی باشه بذاره منم بیام بالا اما همش میخواد من کمرنگ باشم. من رفتارم تو خانوادمون شیطون و پر سر و صداست همش به من میگه ساکت بشین. تو مسافرت انتظار داره تو ماشین فقط صاف بشینیم . بابا یه ذره شیطونی سر و صدا اذیت کردن ورجه وورجه کردن... هیچی . ازم میخواد تو جمع تا میتونم کم حرف بزنم با این که من شخصیتا پر حرف نیستم اما تو جمع ساکتم نیستم. آقا کلا میخواد من مثل خواهرش که تا حالا کسی صداشو نشنیده تا حالا بدون ساق دست نبوده نصف صورتش زیر روسریه . اصلا با هیچ نا محرمی حتی سلام علیک نمیکنه تو تاکسی کنار هیچ آقایی نمیشینه اصلا شیطونی نمی کنه خیلی آروم و متینه و ... باشم اما من نه می تو نم .آهای هواااااار نمی تونم. نمی تونم نمیتونم یکی اینو بهش بفهمونه

  17. 2 کاربر از پست مفید nodelit تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 13 آذر 93), نیکیا (جمعه 14 آذر 93)

  18. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 دی 93 [ 15:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-10
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    1,414
    سطح
    21
    Points: 1,414, Level: 21
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 35 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین عزیزم تو از اول باید میدونستی با چنین خانواده ای داری ازدواج میکنی. ازاول میگفتی میخوای مثل مجردیت باشی. کسی که سختشه نشون میده که این وضعیت رو دوست نداره. شوهر شما همین هست کاریش نمیشه کرد سع کن اعتمادشو جلب کنی ممکنه بعدا خیالش از بابت تو راحت شد دیگه اینقد بهت گیر نده
    شما که چادر میزاری کسی که زیر چادرتو نمیبینه مانتو گشاد بپوش اشکل نداره مگه اینکه میخوای جلو خانما مانتو رو نشون بدی.
    حق میدم شوهر شما زیادی حساسه اما دوستان این نظراتو میدن که رابطه شما بهم نخوره و حفظ شه. چون همدیگرو دوست دارید.

  19. کاربر روبرو از پست مفید darya4 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (جمعه 12 دی 93)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معرفی مشاور(خیلییییی فوریییی)
    توسط نسیم 68 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 آبان 90, 12:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.