سلام.پسرهای محترم سایت میشهدبیادید نظر بدید؟حانم های با اطلاعات میشه راهنمایی گنید؟
من دحت ر26 ساله با ظاهر خوب هستم که به ظاهرم هم تاحدی میرسم و گاهی هم یکمی پررنگ ارایش میکنم و حواسم نیست.اینو گفتم تتا شاید یبرای تشخیص نوع نگاه کمکی کنه.
من موقعیت داشتن دوست پسر برام هست اما دنبالش نیستم
من نمیدونم چطوری بگم که خوب توضیح داد باشم.شاید توضیحاتی که بدم کافی نباشع بگید اینها چیزی رو نمیرسونه ولی من بیشتر میخوام برای بعدها اطلاعات بدست بیارم.
اخیرا یکنفر رو دیدم که مشکل تقریبا جسمی مشابهمون مارو بهم جذب کرد .من تواین بار این اقا پسر رو برای کاری که داشتم دیدم بدون هدف و منظور دیگه ای. درضمن من چون مرد و زن برام فرقی ندارن راحت برخورد کردن برام چیزخاصی نیست.
اما نحوه برخورد ایشون. مثل هربرخورد کاری دیگه مودب و با احترام. اما بعد از چند دقیقه سوالاش به طرفی رفت کهتقریبا جنبه خصوصی داشت چون به کارش مربوط نبوذ و من به راحتی اما بر خلاف میلم ازمشکلم که پرسیده بوذ جواب دادم. تقریبا کنجکاویش به سمتی بود که ببینه من دوست پسر دارم یا نه. حنی به جای عکس کیف پولم هم نگاه کرد.حالا اینها که گفتم چیز خاصی نیست
الان چند تا چیز رو موردی میگم شماهم نظرتون رو بگید.
پسری که چندین ساله کارش سوکه زدن با دختراست هم هول میشه؟البته بعد از اینکه اولش اروم بوده . و مشکلی نداشته
من خودم بی نهایت عاشق کسی بودم قبلا ولی وفتی دیذمش اینقدر بی حس برخورد کردم که طرف فکرمیگرد من ازش بدم میاد ایا پسرا هم همینطورین؟ احه دفعه بعدی که دیدمش حس کردم محل نمیذاره یا سزده
دفعه اولی که دیدش راحت توی جشمام نگاه میکرد ولی دفعه دوم فقط یکی دوبار اونم خیلی کوتاه. این نشونه بی محلی و حسی ب کسی نداشتنه؟
اینکه من از کارش تعریف نکردم ولی ازش تشکر کردم میتونه دلیل ناراحت شدنش باشه؟
پسرها روی تمام حرفای تمام دخترها فکر میکنن؟چون دفعه بعد که دیدمش از دوتا سوالی که رسید فهمیدم کاملا به تک تک جمله هام توجه کرده
اینکه من تحصیلکرده ترم میتونه دلیل پایین بودن اعتماد به نفسش یلشه؟
زمانیکه کارم و باید میرفتم تحویل میگرفتم دوه باری با من تماس گرفته شد اما موفق به جوابگویی نشدم خودم هم تماسی نگرفتم و ففط حضوری رفتم.البه نمیدونم خودش تماس گرفته یا زیردست هاش
اینکه من ظاهرم خیلی خوبه میتونه دلیل اعتماد به نفس پایین اون باشه؟
من خیلیا رو دیدم توی هرسنی وقتی چندتاسیگنال بهم میدن سریعا با هم میرن بیرون .من ینطورو فقط با برورد خوب و لبخند نشون بدم. احساس کردم این هم مشتاقه وی چیزی به زون نمیاره میخواد من بگم شاید قیافم به خجالتیا و ادمای خیلی باحیا نمیخوره
یکبار دیگم بعد از اون رفتم نمیدونم اونجا نبود یا خودش رو نشون نداد.ولی باتوجه به اخلاقی که ازش دیدم منو اگه میدید حتما میومد.
چون خودم از خوشم اومده خیلی بهش این مدت فکر کردم. بدترین نوع فکرم این بوده که این اقا از من دید بدی داشته و چیز بدی ازم انتظار داشته که بهش نرسیده بی خیال شده .حال بدی پیدا میکنم
من از این اقا پسر چیز بدی نفهمیدم شایدم من نفهمیدم.منم دنبال دوستی نیسنم.چون رفتار و نگاه هرزه زیاد دیده بودم. ولی لااقل درحدی بودم که بخواد با من ذوست بشه .جرا تلفنم رو هم داشت ولی جلو نیومد؟مشکل از این هم هست که من چراغ سبز نشون دادن بلد نیستم؟
میدونم خیلی چیز زیلدی نگفتم ولی میخوام همتون بیاید و نظر بدید.
خیلی خیلی ممنون
نوشته اصلی توسط felor
چی را اینقدر جدی گرفتی؟ باز هم به طور کلی آقایون خیلی شنیداری نیستن و حرفها هم یادشون نمی مونه و بهش فکر نمی کنن. چون دفعه بعد که دیدمش از دوتا سوالی که رسید فهمیدم کاملا به تک تک جمله هام توجه کرده
خط به خط نوشته هات مثل خیالات رمانتیک دخترای سیزده ساله است. اونم نه سیزده ساله های حالا. سیزده ساله های رمانهای چهل سال پیش . 
علاقه مندی ها (Bookmarks)