سلام دوستان
نمیدونم جای این تاپیک اینجا هست یا نه ببخشید اگه جای درستی نذاشتمش
مشکل من اینه که:
چند سالی هست که فوق العاده وسواسی شدم
اولش گفتم خوبه آدم تمیز باشه
خوبه آدم دقیق باشه
اما دیگه از این حرفا گذشته گاهی فکر میکنم دارم تو چشم اطرافیانم بخصوص شوهرم خراب میشم
حتی خودم هم از ادمهای وسواسی بدم میاد واقعا به جایی رسیدم که میخوام این عادت بد رو ترک کنم اما نمیدونم چجوری
اینا نمونه هایی از وسواس های منه:
چند بار همه چیز رو چک میکنم و به فاصله یه دقیقه شک میکنم که چک کردم یا نه و دوباره چک میکنم
حتی بعدش هم همش اضطرابش رو دارم که بلخره درست شد یا نه!!!
آرزوم شده که مثل شوهرم ماشین رو از دور با دزدگیر قفل کنم و هی شک نکنم که ممکنه یه در باز مونده باشه
گاهی وضوهام خیلی طول میکشه و گاهی چند بار میگیرم !
تو نماز هم زیاد شک میکنم
چند بار کلید و گوشیمو چک میکنم که همرام هست یا نه!
انگار ذهنم رو عادت دادم به اینکه اتفاقات رو فراموش کنه چون من مدام چک میکنم و انگار ذهنم تنبل شده
خدا رو شکر شوهرم باهام خیلی راه میاد و اکثرا چیزی نمیگه اما دلم نمیخواد پیش خودش فکر کنه : همه زنها ایرادهایی دارن و اینم ایراده زنه منه !!!
دلم میخواد تو نظرش بی نقص باشم
مثلا وقتی تو خیابون چیزی میخوریم بهش میگم نذار مردم بالا سرت حرف بزنن چون تف میکنن تو چیزی که دستته :D الان که خودم به حرفم فکر میکنم خندم میگیره :D
میشه بهم بگید چطور میتونم مرحله به مرحله خودم و درمان کنم؟
آخه میدونم نمیشه یهو این وسواس چند ساله رو کنار گذاشت
تو فامیل ما چند نفر هستن که وسواس تمیزی یا نجس و پاکی دارن به نظرتون ارثیه؟
ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)