[/size]سلام به بچه های خوب تالار
حدود 4 ماه پیش یکی از همکارام که فرد محترم و ارومی هست و30 سال داره به من گفت می خوام یک چیزی بهتون بگم. گفتم بگید . گفت بعدا" میگم. منم گفتم هر وقت راحتید بگید .
بعد از این قضیه یکی از دوستام گفت:از یکی از همکار های اقامون شنیده که این اقا منو برا ازدواج در نظر گرفته و تحت نظر داره. ولی دوستاش بهش گفتن این دختر از تو بهتره و با تو ازدواج نمی کنه.
تا اینکه 2 ماه پیش، روزی که قرار بود محیط کارمون عوض بشه و دیگه همدیگه رو نبینیم ، به من گفت:میتونم شمارتونو داشته باشم؟ گفتم: البته.
عصر به من اس ام اس زد که ممنونم شمارتو دادی ،مزاحمت میشم. موفق باشی.
الان 2 ماه از این قضیه میگذره و هیچ خبری ازش ندارم و ندیدمش.
به نظر شما علت صبرش چیه؟چرا هیچ اقدامی نمی کنه؟ من چی کار باید بکنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)