سلام . دختر خانم ها یه کمکی کنن
امیدوارام که اعضای سایت همیشه سالم باشن . من از شما یک همفکری می خوام ولی خواهش می کنم قبل از پاسخ چند ثانیه خودتون رو جایی من بگذازید . ممنون
محمد 20 سالمه . من در 15 سالگی عاشق یک دختر که یک سال از من کوچکتر بود شدم . ( من اصلا تا حالا با هیچ دختری دوست نبودم به قول دوستام جرات نداشتم دوست بشم !!! شاید ) ولی مدت 1 سال تمام دنبال این دختر خانم بودم اما نتونستم جلو برم و حرف دلم رو بهش بگم تا اینه اونا از کوچه ما رفتن . 1 سال کامل افسرده بودم تا اینکه به خودم اومدم و گفتم اون که توی همین شهره می گردم پیداش می کنم . خیلی سخت بود 4 سال فقط به اون فکر می کردم حتی نمی دونستم که اون هم منو دوست داره یا نه تا اینکه بعد از 4 سال پیداش کردم . اونم مثل من بزرگ شده بود . از طریق یه دختر که داخل مدرسه اونا بود ازش خواستگاری کردم اما اون نمی دونست که منم . 2 و 3 بار بهش از طریق اون دختر ابراز علاقه کردم اما باز هم گفت نه ! تا اینکه خودمو معرفی کردم . به اون دختره که من فرستاده بودم گفته بود که قرار بذاریم تا با هم صحبت کنیم . ولی من اون روز از اون قرار خبر دار نشودم و سر قرار نرفتم . گذشت تا 1 ماه بعد که بهش دوباره گفتم بیاد صحبت کنیم اون قبول کرد اما این بار اون نیومد تتا اینکه یه نامه براش نوشتم و به اون دختر دادم که بهش بده و جواب بشو توی اون بنویسه ولی دوستاش با خبر شدن یه کم دوستاش خشک مذهبین و ااون که می خواسته جواب نامه رو بده حالا یا آره یا نه . اون نامه رو از دستش گرفتن و پاره کردن و هر بار که دوباره می خواستم از طریق یه دختر باهاش رابطه برقرار کنم دوستاش نذاشتن و دفعه آخر گفته همه ی پسر ها مثل همند . من 9 ماه دنبال اونم اون حتی یک حرف هم به من نزده که چرا دنبال من می یای یا با خانوادش در میون بزاره سر دو راهی موندم چیکار کنم . چون هنوز خودم باهاش صحبت نکردم یعنی جلو نرفتم . یه راه حلی به من بدین البته به این موضوع هم توجه کنید من 5 ساله که فقط با یاد اون نفس می کشم . [/size]
خواهش کی کنم من منتظر همکفری شما هسنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)