به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 اردیبهشت 89 [ 14:36]
    تاریخ عضویت
    1387-3-21
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    3,800
    سطح
    38
    Points: 3,800, Level: 38
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیلی غصه می خورم؛

    با سلام .
    خونواده همسرم بر خلاف خونواده من پر جمعیت هستن.سر یکسری مسایل رابطه من و خونواده شوهرم بد شد. اما الان که حدود 1سال و نیم از ازدواجمون می گذره دلم می خواد رابطهمون خوب بشه.البته من از اولم مقصر نبودم اینو من نمی گم همسرم و برادر شوهرام گفتن. من یه خواهر شوهر دارم که 22 سالشه و 5 سال از من کوچکتره و 3 ساله که ازدواج کرده.خونواده همسرم تا قبل از ازواجمون رابطه خوبی با همسرم نداشتن و دوران مجردی همسرم همیشه با قهر و دعوا با خونوادش سپری شد.اما بعد ازدواجمون به یکباره همسرم عاشق اونا شده. متاسفانه پدر شو هر و مادر شوهرم آدمای سردی هستن به خصوص در رابطه با من . هر کاری میکنم نمی تونم رابطمونو درست کنم. تازگی ها هم یه جاری جدید اضافه شده که فو ق العاده چاپلوسه و کاراش اعصابمو بهم می ریزه.مثلا وقتی پدر شوهرمو می بینه می پره بغلشو کلی نازو نوازشش می کنه ... اونم جلوی ما !، خوب منم پیش شوهرم خجالت می کشم .راستش من نمی تونم برای کسی فیلم بازی کنم . خیلی به اونا احترام می زارم و همیشه با لبخند باهاشون صحبت می کنم. قبلا بیش از حد بهشون محبت می کردم ولی دیدم نه تنها با من خوب نمی شن بلکه خیلی هم خودشونو می گیرن با من با اهانت رفتار میکنن؛ برای همین الان اعتدال رو رعایت می کنم. وقتی جاریم این کارا رو میکنه من از شوهرم خجالت می کشم. چون فکر می کنم اونم دوست داره من مثل جاریم پدر شوهرمو نازو نوازش کنم و خیلی کارای دیگه. راستش خونواده همسرم به من کوچکترین محبتی نمی کنن. و همیشه با بد اخلاقی باهام صحبت می کنن. با اینکه من همیشه باهاشون مهربونم و کاری به کارشون ندارم تازه باید خوشحال هم باشن که عروسی مثل من دارن چون من کاری کردم که پسرشون کارای بد گذشتشو کنار بزاره والان به یه انسان واقعی که همه دوسش دارن تبدیل بشه.من از همسرم کاملا راضیم اون یه مرد واقعیه. و فقط تنها مشگل من خونوادشه. یه موضوعه خیلی مهم هم اینه که : از اول من رابطمو به خواهر شوهرم نزدیک کردم و با توجه به اینکه خواهر نداریم می خواستم ما مثل 2 تا خواهر باشیم ولی سر یه سری موضوعات که درست نیست بگم رابطمون بهم خورد تا حدی که الان حتی جواب سلامم هم نمی ده .و چندین بار که اقدام کردم که باهاش دست بدم جلوی همه به من پشت کرد...البته خودش شخصیتشو نشون داد. من کوتاه نمی یام همیشه بهش سلام می کنم حتی اگه جواب نده...اینو بدونید که به هم خوردن رابطمون سر موضوعی بود که من با همسرم در میون گذاشتم تا خواهرشو از مهلکه ای که داشت توش می افتاد نجات بده و خواهر شوهرمم فهمیده کار من بوده به همه گفته (حتی به جاریهام) که من ادم دروغ گویی هستم و بهش تهمت زدم؛ ولی خدا شاهده که من به خاطره خودش و به خاطره اینکه راه کج رو نره به همسرم گفتمو الانم پشیمون نیستم حتی همسرم هم بارها از من بابت اطلاع رسانیم تشکر کرده و گفته مدیونمه...اما مشگل اینه که جز همسرم بقیه هم که اتفاقی از موضوع مطلع شدن با قسمهای دروغ خواهر شوهرم فکر میکنن من دروغ کفتنم و بهش تهمت زدم برای همین همشون از من متنفرن.همسرم می گه مهم نیست بقیه چی فکر می کنن.
    ولی من می گم مهمه ....مهمه وقتی می ریم خونشون ولی می بینم همه جاریهام با خواهر شوهرم گرم گرفتن دارن می گن و میخندن ولی من تنهام چون خواهر شوهرم نمی زاره اونا بیان طرفم . من دلم می شکنه..غصه میخورم اخه هروقت تو جمع ما خواهرشوهرم نیست من و جاریهام یا بقیه دخترها و زنای فامیلشون با هم میگیم میخندیم ولی اون تا سر می رسه همه رو به سمت خودش میکشه و کاری می کنه دیگه کسی با من حرف نزنه و همه منو تنها می زارن.به نظرتون من چه حالی می شم؟متاسفانه من خیلی حساس و زود رنجم واین جزئ خصوصیت اخلاقی منه...همیشه وقتی جشنی یا مهمونی قراره خونشون اتفاق بیفته استرس دارم و نه تنها بهم خوش نمی گذره بلکه تا پایان مراسم خودخوری می کنم و داغون برمی گردم خونه .به خدا که من زندگیشو نجات دادم اگه این کارو نمی کردم دختره تو منجلاب فرو میرفت...اینو خوشم می دونه.اعصابم خیلی خورده

  2. کاربر روبرو از پست مفید mahasa تشکرکرده است .

    mahasa (یکشنبه 25 مرداد 88)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 91 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1387-10-10
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    3,066
    سطح
    34
    Points: 3,066, Level: 34
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    65

    تشکرشده 67 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    با سلام خدمت شما دوست عزيز
    من مطالب شما را به دقت خواندم و متوجه مشكلات شما شدم.مسلما انچنان كه شما مي‌گوييد رفتارهاي خانواده همسر شما چندان جالب نيست اما از انجا كه ما در اين تالار به هيچكدام از انها دسترسي نداريم و حتي اگر دسترسي هم داشتيم احتمالا نمي توانستيم(و نبايدهم كه بخواهيم) كه آنها را متحول كنيم پس در اينجا هر توصيه‌اي كه مي‌شود متوجه شخص شماست. ببينيد دوست من بسياري از زوج هاي جوان در ابتداي زندگي به دليل نداشتن تجربه‌هاي كافي و نداشتن مهارتهاي لازم براي ارتباط با ديگران دچار مشكلاتي از اين دست مي‌شوند. من هرگز به شما نمي‌گويم آنچه مهم است تنها همسر شما و نظر ايشان است. من هم با شما موافقم كه نظر ديگر اعضاي خانواده و نحوه رفتار انها با شما هم مهم است اما آيا واقعا شما مي‌توانيد آنها را وادار كنيد كه رفتارشان را تغيير دهند؟؟؟ من از شما سوالي مي كنم : شما رفتار چه كسي را مي‌توانيد كنترل كنيد؟؟؟ (رفتارهاي خودتان يا آنها) قطعا شما تنها كاري كه قادريد انجام دهيد( و درست است كه انجام دهيد) اين است كه رفتارهاي خودتان را كنترل كنيد و سعي در تغيير ديگران نداشته باشيد. به نظر من شما علاقه منديد كه كنترل اوضاع را به دست داشته باشيد شما علاقه منديد كه ديگران مطابق خواست شما عمل كنند ولي ديگران هم بنا به هر دليلي(درست يا غلط) مي خواهند تا مطابق ميل خود رفتار كنند .حق هم دارند ، آنها براي خود تفكراتي(درست يا غلط) دارند كه بر اساس آن عمل مي‌كنند درست مثل خود شما.
    اما انچه در نهايت به شما توصيه مي‌كنم: بهتر است شما ديگر به رفتارهاي انها تمركز نكنيد. درست است كه برخي از رفتارهاي آنها براي شما آزار دهنده است ولي شما نمي‌توانيد آنها را به زور تغيير دهيد و تمركز بر اين رفتارها فقط روابط شما و همسرتان را تخريب مي‌كند. بهتر است شما سعي كنيد اعتماد به نفس خودتان را افزايش دهيد . شما از اعتماد به نفس كمي برخورداريد و ملاك ارزشيابي خودتان را نظر ديگران قرار داده‌ايد و فكر مي‌كنيد شما زماني خوب هستيد كه همه شما را دوست داشته باشند و يا تاييد كنند. من هم با نظر همسر شما كاملا موافقم مهم نيست كه آنها در مورد شما چه فكر مي‌كنند مهم اين است كه شما در مورد خودتان چه فكري مي كنيد .بهتر است شما نسبت به خود تفكر مثبت بيشتري داشته باشيد. وقتي كه اعتماد به نفس پيدا كرديد ديگران هرگز نمي‌توانند با اين رفتارهاي خود شما و روابط شما را به راحتي تخريب كنند.
    بقيه مطالب را بعدا به عرض مي رسانم

  4. 6 کاربر از پست مفید ff_noshi تشکرکرده اند .

    ff_noshi (جمعه 16 اردیبهشت 90)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    مهسا جان

    در کل خیلی به روابط صمیمانه با خانواه همسرت حساس نباش. و از روش های غیر مستقیم استفاده کن. اون هم با اشخاصی که خیلی مقابلت موضع نگرفته اند.

    مثلا سعی کن برادر شوهر هات رو زیاد خونتون دعوت کنی و خونشون برید. و به جاری هات در موقع لزوم کمک کن، یا ازشون کمک بخواه. خلاصه سعی کن روابطت رو با اونها مستحکم تر کنی که جبران بقیه اعضاء فامیل بشه.

    و از طرفی تا می تونی به همسرت محبت کن و دلش رو به زندگی گرم کن. سعی کن مشکلات زندگیتون به حداقل برسه، و اون مسائلی هم که با خانواده همسرت داری جلو ایشون عنوان نکن که باعث آزردگیشون بشه. "حقیقت اینه که ایشون کنترلی روی رفتار خانواده ش نداره، پس نباید ازش انتظاری داشته باشی که توان برآورده کردنش رو نداره."

    و از اینکه همسرت با خانواده ش مقابله به مثل نمی کنه خوشحال باش، چون این شخصیت باعث می شه در مقابل خطاهای شما هم گذشت داشته باشه. این خصوصیت مثبتیه که همسرت ازش برخورداره.

    یک نکته مهم دیگه اینکه هیچوقت بین همسرت و خونواده ش قرار نگیر. اجازه بده هرچی هست بین خودشون باشه. و اینکار رو از صمیم قلبت انجام بده. یعنی بشین مسئله رو با خودت حل کن که کاملا توجهت از روابط اونها برداشته بشه.

    سه تا پیشنهاد هم دارم:

    1:: در کلاس های ورزشی ثبت نام کن که روحیه ت بهتر بشه و توانایی عشق ورزیدن به همسرت درت احیا بشه.

    2:: سعی کن زیاد مسافرت برید که روحیه هردوتون متعادل بشه، و لحظات عاشقانه براتون پدید بیاد. و اون مسئله ای که همسرت گرفتارشه هم برطرف بشه.

    3:: یک دوست خانم برای خودت پیدا کن که باهاش صمیمی بشی و بتونی براش درد دل کنی و انرژی منفیت رو تخلیه کنی. این نظر شخصی من نیست، در یک کتاب روانشناسی خوندم که خانم ها به دوستی که باهاش درد دل کنند نیاز دارند. و شما نوشته بودی که کسی رو جز مادرت برای صحبت کردن نداری، و به ایشون هم همه چیز رو نمی تونی بگی.

    موفق باشید.

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 بهمن 89 [ 15:28]
    تاریخ عضویت
    1387-9-13
    نوشته ها
    190
    امتیاز
    3,652
    سطح
    38
    Points: 3,652, Level: 38
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 159 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahasa
    تازگی ها هم یه جاری جدید اضافه شده که فو ق العاده چاپلوسه و کاراش اعصابمو بهم می ریزه.مثلا وقتی پدر شوهرمو می بینه می پره بغلشو کلی نازو نوازشش می کنه ... اونم جلوی ما !، خوب منم پیش شوهرم خجالت می کشم .راستش من نمی تونم برای کسی فیلم بازی کنم . خیلی به اونا احترام می زارم و همیشه با لبخند باهاشون صحبت می کنم.
    دوست عزیز
    این هم یک روش ابراز محبت هست چرا و به چه دلیلی اسمش را چاپلوسی می گذارید مگر شما پدر خودتون رو بغل نمی کنید جاری شما خانم زیرکی هستند که رگ خواب خانواده همسرتان را بدست آوردن ظاهرا که خانواده همسر شما از این روش ابراز محبت استقبال کردند .
    متاسفانه خواهر شوهر تون نسبت به شما حس بی اعتمادی دارند برای بهبود روابط شما پیش قدم شوید با خرید هدیه برای خواهرشوهرتون کینه ها و کدورت ها رو از بین ببرید قطعا موثر هست .

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 اردیبهشت 89 [ 14:36]
    تاریخ عضویت
    1387-3-21
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    3,800
    سطح
    38
    Points: 3,800, Level: 38
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 150
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    متاسفانه من اعتماد به نفس کمی دارم .و اصلا از خودم راضی نیستم و شانس اوردم که از نظر ظاهر در حد خوبی هستم البته قصد تعریف از خودمو ندارم اینارو میگم که بدونید من چه چور خصوصیتی دارم. اما اگه یه روز احساس کنم که از چهره ام راضی نیستم اخلاقم خیلی بد می شه و دلم می خواد تنها باشم حتی سعی میکنم از همسرم دور باشم تا منو نبینه و اون همیشه از این موضوع ناراحت می شه و می گه که من اشتباه می کنم.. به خاطر همین اعتماد به نفس کم همیشه به خودم ضربه وارد می شه مثلا وقتی تو جمعی باشم وکسی منو تحویل نگیره بهم می ریزم و احساس حقارت می کنم . از وقتی یادم می یاد همینطوری بودم.برای همین توی جمع خونواده شوهرم که به من خیلی خیلی کم توجه هستن دلم می خواد کمتر حضور پیدا کنم ولی متاسفانه اونا خونواده پر جمعیتی هستن و هر هفته دور هم جمع می شن شوهرمنم دوست داره تو جمعشون باشه ولی مراعات می کنه و هر 2 هفته در میون دعوتشونو قبول می کنه.. تو رو خدا کمکم کنید که من چی کار کنم. وقتی خواهر شوهرم نیست همه چی خوب پیش میره ولی به محض ورود اون همه به طرفش میرن ومن تنها می مونم و مجبور میشم پیش همسرم که تو جمع مردونه هست برم البته اونم خودش اینا رو می دونه و کم و بیش درکم می کنه. لطفا راهنماییم کنید که من باید چی کار کنم.

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1387-5-02
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    3,865
    سطح
    39
    Points: 3,865, Level: 39
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    بازم خوبیش اینه که مرد خوبی داری
    سخت نگیر
    گذشت زمان همه چیزو حل می کنه

  9. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: خیلی غصه می خورم؛

    مقابله به مثل خوب نیست اما چرا کاری نمی کنی که بجای اینکه تو فکر و خیال کنی که ای وای! اگه خواهرشوهرم بیاد این جور و اون جور میشه! جوری رفتار کن که وقتی تو هستی خواهر شوهرت فکرش مشغول شه که این جوری و اون جوری میشه!!
    من درکت میکنم که چی میگی ! اما همه چیز دست خودته، اون قدر روی رفتار و نظرات دیگرون در مورد خودت فکر نکن! تو کار خودت رو بکن، البته بهت پیشنهاد میکنم که یه کم سیاست رو توی زندگیت و روابطتت با جاریها داشته باشی! نه زیاد نه کم، همه چیز متعادل. به قول خودت خانواده ی همسرت پرجمعیت هستن، شاید هر جاری یه خصلت و یه جوری رفتار کنه، تو نباید که مطابق نظرات و رفتارهای اونها رفتار کنی تو باید خودت باشی! متوجه باید خودت باشی! یه خانوم با خصلت، رفتار و نظر و شخصیت منحصر به فرد خودش و البته به نظر من توی این جور روابط بعد از اعتماد به نفس بالا این زیرکی و سیاست زنونه هست که میتونه تو رو به اونها نزدیک کنه و هم میتونه به تو یه شخصیت مستقل بده! به نظر من باید بیشتر روی رفتارهای خودت دقیق شی و حساس باشی تا روی رفتارهای دیگران!


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. غصه های یه دختر به ظاهر شاد
    توسط t@r@neh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 بهمن 96, 02:44
  2. زندگی پر از غصه
    توسط غصه در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 06 بهمن 91, 23:54
  3. تمام غصه های من
    توسط ارشیدا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 30 دی 91, 11:10
  4. فقط میخوام درد دل کنم.دلم غصه داره به خاطر اختلاف پدر و مادرم.
    توسط راحیل خانوم در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 آذر 91, 01:48
  5. دارم از غصه دق میکنم از کارم اخراجم کردن...دانشگاهم بده...ازدواج....آینده ام
    توسط ema1989 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 07 مهر 91, 14:12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.