سلام دوستان
این اولین پستی هست که من می نویسم
من دختری 17 ساله هستم که تقریبا 1 سال پیش با پسری در مدرسمون آشنا شدم (من در خارج از ایران تحصیل می کنم) که 1 سال ازم کوچیکتره
اول آشنائیمون هردوتائیمون با چشم یه خواهر و برادر به هم نگاه می کردیم ولی با گذشت زمان و شناخت بیشتر از همدیگه و بخاطر اینکه در جمع ایرانی های مدرسه خانواده های ما ،هر دو دارای افکار مذهبی و اعتقاد به پوشش و ... داشتند رفته رفته ارتباطمون به شکلی دوستانه شد تا زمانی که ایشون در گفت و گویی اینترنتی بهم گفتند که به من علاقه دارند که بعدا با لجبازی های من و سعی در از دست ندادن غرورشون بهم گفتند که من واقعا تو رو فقط در حد یک خواهر دوست دارم و هیچ ... ! من هم کم نمی آوردم و حتی بعد ها که از من در مورد خودش سوال کردند که آیا دوسش دارم یا نه ؟؟ گفتم که فقط به شکلی خواهرانه
رفته رفته من به ایشون علاقه پیدا کردم و ایشون هم رفته رفته افسرده تر و گوشه گیر تر می شد تا اینکه من پاپیش گذاشتم و یه روز رفتم بهش گفتم که من دوستش دارم و اون هم در جواب گفت که من بیشتر دوست دارم ولی بعد باز هم گفتن که فقط به شکل برادرانه !!!
من همهء حرف ها و کارهاش رو به حساب مذهبی بودن خانوادشون و محدود بودن رفتاراش گذاشتم و صبر کردم . رابطمون تا همین چند ماه پیش (قبل از بسته شدن مدرسه ها) بسیار صمیمی شده بود ولی اون در بین کلمات بصورت خنده و شوخی اظهار داشت که دوست دختر داره
من واقعا هر وقت این حرف رو می زد به هم می ریختم ولی جلوی خودش به حساب شوخی می زاشتم . من از طرز رفتارهای اون باخبرم ، اینکه اهل شوخی و ... هست ولی چندی پیش توی موبایلش عکس دختری رو دیدم که واقعا بهم ریختم
همش این رو مد نظر دارم که ممکنه که اون کس دیگه ای رو دوست داشته باشه ولی از این طرفم می گم اگه اینطور باشه پس این همه حرف و رفتار ها واسه چی می تونه باشه ؟؟!!
شما جای من بودید چی کار می کردید ؟؟ به پاش می نشستید ؟؟ من هیچ وقت قبلا با پسری در ارتباط نبودم (حتی در حد چت و ... )
یعنی ممکنه اون کس دیگه ای رو دوست داشته باشه ؟؟!! و همین تفاوت سن بعد ها به دعوا و سوءتفاهم هائی کشیده بشه ؟؟
من الان دیگه اون رو نمی بینم و قبل از رفتنش سعی داشت در مدرسه ای نام نویسی کنه که من نام نویسی خواهم کرد و
ممنونم که وقت گرانبهاتون رو در اختیار من گذاشتید![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)