* خوب است بدانیم که ... *

[m.mouod]

سلام


به خدا، خدا گویند;

چون اصل واژه «خدا» یعنی «خود آمده‏» یا «خود آغازکننده‏» است پس مخفف گردیده و خدا شده است (به این معنی که پدیده‏ای نیست تا پدید آورنده خواسته باشد بلکه ذاتش چنین است که از ازل بوده است‏بر خلاف مخلوقات عالم که از اول نبوده‏اند و خدا آنها را پدید آورده است) در زبان پهلوی خدا به معنی «خواتای‏» (شاه و آفریدگار جهان) است . بعضی نیز این کلمه را از اوستایی (hudhaya) xvadhaya مشتق دانسته‏اند .
و بعضی در وجه اشتقاق خدا گویند:
در پهلوی متاخر xvatay و در پهلوی اشکانی xvatadh و در پازند xvadai می‏باشند . (1)

به پیامبر، نبی می‏گویند;

چون نبی از نبوه شی‏ء مرتفع است و در اینجا به معنی انسان بلند مرتبه می‏باشد و یا از نبا به معنی خبر است و در اینجا به معنی کسی است که از جانب خدا خبر می‏دهد، و یا نبی به معنی راه روشن است‏به این معنی که پیامبر راه روشنی به سوی خدا می‏باشد . (2)
به حضرت ابراهیم، ابراهیم گویند;

چون اصل ابراهیم «هم فبر» است، یعنی همت گماشت پس نیکی کرد، یا اصل آن هم بالاخرة و بری من الدنیا است، یعنی به آخرت همت گماشت و از دنیا بری شد بعد تخفیف داده شد و به صورت ابراهیم در آمد . (4)
بنابر قولی اصل ابراهیم «ابرام‏» بوده، «اب‏» به معنی پدر و «رام‏» به معنی بلند مرتبه و خداوند در سن 99 سالگی نام او را به ابراهیم «پدر اقوام‏» تبدیل کرد . (5)

به حضرت یعقوب، اسرائیل گویند;

اسرا به معنی عبد بنده و ئیل به معنی الله خدا است‏بنابراین اسرائیل به معنی بنده خدا می‏باشد . (6)

به حضرت موسی (ع)، موسی گویند;

مو در لغت‏به معنی «آب‏» و «سی‏» به معنی درخت است و چون زن فرعون، موسی را در حالی که در جعبه‏ای میان آب و درخت‏بود، گرفت، به او موسی گویند . (7)
موسی به معنی بیرون کشیده یا گرفته شده است و چون او را از آب بیرون کشیدند، موسی نام نهادند . (8)

به حضرت عیسی (ع)، مسیح گویند;

به خاطر اینکه:
1 - لسیاحته فی الارض (چون برای ارشاد و هدایت مردم از زمین، سیاحت می‏کرد)
2 - چون با دست کشیدن بر هر بیماری، بیمار شفا می‏یافت . (9)
به حضرت علی (ع)، امیرالمؤمنین گویند;
چون امام صادق (ع) می‏فرمایند: «لانه یمیرهم العلم اما سمعت کتاب الله عزوجل و نمیر اهلنا» (10)
یعنی چون علم را به مؤمنان عطا می‏نماید آیا نشنیده‏ای سخن پروردگار را که گوید ما به اهل خود طعام عطا می‏کنیم .

به حضرت فاطمه (س)، فاطمه گویند;

«لانها فطمت هی و شیعتها من النار»
فاطمه به معنی بریدن و جدا کردن است و چون خداوند حضرت فاطمه و دوستان او را از آتش جهنم بریده است، به این سبب اورا فاطمه می‏گویند .
قول دیگر گوید: «چون خدا او را با علم از شیر و خون حیض در عالم میثاق باز گرفت‏» و امام صادق (ع) می‏فرمایند: «لانها فطمت من الشر» چون از شر جدا شده بود . (11)
قولی دیگر گوید: (به فاطمه، فاطمه می‏گویند:) چون از دیگران جدا است (یعنی بی نظیر است) (12)
قول دیگر گوید: چون خداوند، وضع هر چیزی را قبل از اینکه به وجود آید، می‏داند و می‏دانست که پیامبر اسلام با قبایلی ازدواج می‏کند که آنان به امر خلافت طمع خواهند کرد، از این جهت موقعی که فاطمه متولد شد، خدای سبحان او را فاطمه نامید و امر خلافت و امامت را برای فرزندان وی قرار داد و بدینوسیله دست آن افرادی که خواهان امر خلافت‏بودند، قطع کرد . (13)

به حضرت فاطمه (س)، کوثر گویند;

چون حضرت فاطمه (س) مصداق بارز کوثر در آیه «انا اعطیناک الکوثر» می‏باشند . کوثر «یک معنی جامع و وسیعی دارد و آن کثیر و فراوان می‏باشد و چون از نسل حضرت زهرا (س) نه تنها امامان معصوم، بلکه هزاران هزار علمای بزرگ، نویسندگان، فقیهان، محدثان، مفسران والامقام و فرماندهان عظیم به وجود آمدند، به ایشان «کوثر» می‏گویند . (14)

به حضرت زینب (س)، زینب می‏گویند;

چون زین به معنی «زینت‏» و اب به معنی «پدر» است و چون حضرت زینب واقعا زینت پدر بودند، به ایشان زینب گویند .

به امام حسن (ع)، حسن گویند;

چون «حسن‏» به معنی نیکو و زیبارو است‏خلق ایشان نیز چنین بود و چون امام حسن مجتبی (ع) دارای صورتی نیکو و زیبا بودند، به ایشان حسن می‏گویند .
چون امام حسن (ع) متولد شد، جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل گردید و آن حضرت را مبارک باد گفت و افزود که حق تعالی فرموده است که این مولود را به اسم پسر هارون نام کن حضرت فرمود: که اسم او چه بود؟ جبرئیل گفت: «شبر» آن حضرت فرمود: که زبان من عربی است، جبرئیل گفت: او را حسن نام کن . پس او را «حسن‏» نام نهاد . (15)

چرا خدا یکی است؟

چون علاوه بر این که تمام انبیای الهی و ائمه معصومین و قرآن و دیگر کتب آسمانی، همه قائل به یکتایی خدا هستند، ادله دیگری هم وجود دارد . از جمله اگر بیشتر از یک خدا وجود داشت، به قول حضرت علی (ع) باید خبری از او به ما برسد و پیغمبری یا کتابی فرستاده باشد .
و در فلسفه هم کاملا یکتایی خدا به اثبات رسیده است . به این عبارت که خدا واجب الوجود است و اگر غیر از این خدای واجب الوجود، واجب الوجود دیگری باشد یا با هم فرق می‏کنند یا این که فرق نمی‏کنند . در صورت اول ترکیب لازم است و این باطل است چون ترکیبی در واجب الوجود راه ندارد (زیرا ترکیب مستلزم حاجت است) و در صورت دوم که با هم فرق نمی‏کنند و از هر جهت‏یک جور هستند، دیگر دو تا نمی‏شوند، بلکه یکی می‏شوند و آن هم خدای یکتا می‏باشد . (16)

چرا از میان معجزات پیامبر اسلام (ص) فقط قرآن معجزه خالده و جاویدان است؟

زیرا معجزات پیامبر (ص) غیر از قرآن، قابل مشاهده برای کسانی است که در زمان پیامبر (ص) در وقت معجزه حاضر بوده‏اند، مانند شق القمر و زنده کردن مرده، ولی دیگر برای غیر آن‏ها قابل مشاهده نیست و فقط از راه اخبار دیگران اطلاع پیدا می‏کنند، ولی قرآن چنین نیست; بلکه قرآن در همه زمان‏ها و مکان‏ها تا روز قیامت در دسترس همه بوده و برای همه انسان‏ها امکان دارد تا آن‏را مشاهده نمایند پس به معجزه بودن آن ببرند . (17)

چرا قرآن معجزه است؟

زیرا: 1 - اعجاز بیانی دارد . 2 - مشتمل بر معارف عالیه‏ای است که عقول فیلسوفان و متفکران شرق و غرب را مبهوت ساخته است . 3 - استقامت‏بیان دارد . 4 - تشریع قرآن ممتاز است . 5 - اخبار به غیب می‏دهد . 6 - اسرار هستی را بیان می‏کند . 7 - قصص گذشتگان و . . . را به نحو احسن بیان می‏نماید . (18)

چرا قرآن را بر عرب نازل کرد؟

در جواب این، قرآن می‏فرماید: «اگر ما این کتاب را بر عجم‏ها نازل می‏کردیم، عرب‏ها به خاطر تعصب نابه‏جا تسلیم نمی‏شدند» . (19)

پی‏نوشت:
1 . لغت نامه دهخدا، 20 ص 302 .
2 . ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص 1 .
3 . علل الشرایع، ص 34 .
4 . ادیان بزرگ، ص 73، حسین توفیقی .
5 . مجمع البیان، ج 1، ص 206 .
6 . علل الشرایع، ص 56 .
7 . تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ص 496، حسین عمادزاده .
8 . مجمع البحرین، ج 2، ص 413 .
9 . علل الشرایع، ص 161 .
10 . ره توشه راهیان نور (نوجوانان) سال 1380 -
11 . رنجها و فریادهای فاطمه، ص 21، شیخ عباس قمی .
12 . فضائل الزهراء، ص 17 .
13 . تفسیر نمونه، ج 27، ص 376 .
14 . منتهی الامال، ص 160 .
15 . کشف العراء، ص 35 .
16 . ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص 71 .
17 . ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص 71 .
18 . شعراء آیه، 198 - 199


منبع:سایت حوزه