سلام
اگر خودت نمی گفتی ...
خودت برای بنده هایت دری به بخششت باز کرده ای و اسمش را گذاشته ای توبه ! تازه برای اینکه بنده هایت در را گم نکنند ، کلمات راهنما هم گذاشته ای .کلمه هایی که می گویند : به طرف خدا برگردید ! پاک و قشنگ برگردید! امیدوار باشید که خدا سیاهی هایتان را بپوشاند! امیدوار باشید ببردتان بهشت ، بهشت هایی که زیر درختانش جوی دارد!
چه بهانه ای برای آدم فراموشکار مانده ؟ چه بهانه ای دارد که به این خانه نرسد ؟
هم تابلو گذاشته ای تا در را پیدا کند و هم در را باز گذاشته ای .
خودت قیمت بنده هایت را برده ای بالا .می خواستی با تو که معامله کنند ، خیلی سود ببرند.می خواستی وقتی می آیند طرف تو برنده باشند و زیاد گیرشان بیاید.اعلام کردی :هر کی کارش خوب باشد ده برابر یهش میدهم و لی هر کی کارش بد باشد ، فقط همان قدر بدی می گیرد !اعلام کردی هر کی برای خدا ببخشد، مثل این می ماند که یک دانه کاشته ، هفت تا از آن خوشه در آمده که تازه هر خوشه هم صد تا دانه دیگر دارد . خدا زیادش می کند .
خودت با این رازهایی که آشکار کردی و با این تشویق هایی که برای سود خودشان بود ، به آدمها نشان دادی (اگر خوب باشند ) چه خبر هاست که اگر خودت نمی گفتی ، اینجور پاداش ها را نه دیده بودند و نهبه گوششان رسیده بود .
صحیفه سجادیه ، دعای 45، ترجمه فاطمه شهیدی
ماهنامه پرسمان، شماره 76
[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)