به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14

موضوع: آشتی با خود!

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 92 [ 10:53]
    تاریخ عضویت
    1388-2-13
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    3,319
    سطح
    35
    Points: 3,319, Level: 35
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آشتی با خود!

    سلام.
    نمیدونم پرسیدنش درسته یا نه من مشکل ساز و مشکل تراش نیستم اما چون یه مدته ذهن منو درگیر کرده و از اونجایی که ذهن درگیر قدرت شفاف سازی و ارئه راه حل نداره و از طرف دیگه همیشه تو همه کار برای رسیدن به بهترین جواب عقل سلیم دستور به مشورت داده مزاحم شما تالار همدردیها می شم و ازتون می خوام لطف کرده و در صورت تمایل یه کمکی به این عقل ناقص بکنید.
    سوال من اینه : چه جوری آدم می تونه با خودش آشتی کنه؟
    موضوع اینه که من یه کار بد کردم! یه کار خیلی خیلی بد!!! و از وقتی متوجه اشتباهم شدم و نادم و پشیمون توبه کردم و تلاش کردم به راه راست !!! هدایت بشم ، از خودم دور شدم و با خودم قهر کردم. از دست خودم عصبانیم و نمی تونم به خاطر اون اشتباه خودمو ببخشم و هر روز خودمو توبیخ و تنبیه می کنم. تا اونجایی که حتی نمی خوام با خودم چشم تو چشم بشم!!! ( دیوانگی که شاخ و دم نداره!!!)
    من می خوام با خودم آشتی کنم اما نمی شه . یعنی راهی به نظرم نمی رسه و بلد نیستم چجوری خودمو ببخشم. شاید بگین کارهای خوب انجام بده تا خودتو خوشحال کنی و کار بدت جبران شه و خودتو ببخشی. این راه درسته و منطقی اما مشکل اینه: اگر هیچ کار خوبی به اندازه ی بدی کار زشته من خوب نباشه باید چه کار کنم؟
    راستش می ترسم فکر کنید من جنون دارم اما باید اعتراف کنم من و درونم از هم جدا شدیم و این دوتا مثه دوتا بچه دعوایی روبروی هم ایستادن و با هم دست و پنجه نرم می کنن و هیچ کدوم قصد کوتاه اومدن نداره!

  2. 4 کاربر از پست مفید eferia تشکرکرده اند .

    eferia (یکشنبه 21 تیر 88)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: آشتی با خود!

    سلام بر دوست خوبم "eferia"...امیدوارم که خوب باشید.

    دوست خوبم همین که شما در ذهنتان به این می اندیشید که چرا آن کار ناپسند را انجام دادم و از کردی خود پشیمانید و همینکه با باز کردن تاپیکی شجاعت به خرج دادید و مشکل خود را بیان نمودید و در پی راه حل هستید.....یعنی اینکه شما هنوز هم "خوب" هستید.

    یادم هست معلمی داشتیم که یکبار می گفت.....اگر هنگام نماز صبح تنبلی کردی و نتوانستید به موقع نماز خود را بخوانید.....ولی بعد از چند ساعت که از خواب بیدار گشتید و اندوهی قلب شما را فرا گرفت که کاش نمازم را می خواندم یعنی اینکه درونتان به پاکی آبی زلایست...و یعنی اینکه هنوز خوبید.

    آری دوست من.....زندگی مرحله به مرحله است....گاهی پستی ..گاهی بلندی
    گاهی عشق....گاهی نفرت....گاهی ثروت..گاهی فقر
    ما همواره در حال عبور مراحل زندگی هستیم از این مرحله به آن مرحله....

    اما شرط اصلی عبور از مراحل زندگی این است که مرحله قبلی را به خوبی طی کرده باشید مانند:::واحدهای دانشگاه که اگر پیش نیاز درسی را پاس نکنی در فراگیری ان درس دچار مشکل خواهی شد.

    اغلب ما در مرحله ای از زندگی دچار خطایی می شویم....حالا چه عمدی و چه ناخواسته.
    خب انسان جایزالخطاست....ولی هنر این است که از این خطاها درس هایی بگیرد.
    هنر این است که دیگر سراغ خطایی نرود..

    ما هر چقدر انسان بدی هم باشیم....اما همیشه و همواره یک دل صافی داریم که آماده تغییر و زلالیست.

    دوست من حتما شعر سهراب سپهری را به خاطر دارید که می گفت:::" چشم ها را باید شست"" ...ولی به نظر تنها با شستن چشم مشکل حل نمی شود.....ابتدا باید دل را شستشو داد....زیرا "دل" دریچه ایست روبه روی چشم.

    دوست گرامی شما دلتان را شست شو داده اید....اگر اینطور نبود حالا در این تالار نبودید و هیچگاه مشکل خود را مطرح نمی کردید...
    دلت را پاک تر کن....سعی کن به خودت بفهمانی مراحل زندگی سرراست نیست گاهی سراشیبی و گاهی سربالایی....
    هنر این نیست که در راه مستقیم .....سریع تر و چابک تر باشی....هنر آن است که در مسیر ناملایمات زندگی ""کم"" نیاوری. در سربالایی ها از سرعت خود نکاهی و سرپایینی ها به سرعت خود نیافزایی.
    همواره راه ""تعادل"" را در پیش گیر.

    شما تنها انسان روی کره زمین نیستید و نخواهید بود که دچار خطای بزرگی می شود.

    یک کلام "دل" پاک.....انسانی که دلش پاک است نه از شکست ها بیش از حد مایوس می شود و نه بر پیروزی های خود بیش از حد می بالد.

    دوست خوبم ""دلت"" پاک است...پاک ترش کن

  4. 7 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (یکشنبه 21 تیر 88)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: آشتی با خود!

    [align=justify]
    نقل قول نوشته اصلی توسط eferia
    ...باید اعتراف کنم من و درونم از هم جدا شدیم ...
    eferia ی عزیز،

    اکثر ما دچار این چندگانگی ها هستیم، اما معمولا ازش آگاه نیستیم. همینکه کسی متوجه این حالت بشه، یک گام به سمت حفظ تمامیتش پیش رفته. از این بابت جا داره بهتون تبریک بگم.

    اما در مورد آشتی با خود، همون راهی که پیشنهاد دادید، کاریه که من شخصا انجام می دم. یعنی وقتی یه دسته گلی به آب می زنم، که می دونم دیگه ازش گذشته و راه جبران در همون مسیر، (یعنی در مورد همون مسئله) وجود نداره، سعی می کنم نسبت بهش یک مقدار بی خیال بشم (تا جاییکه توانش رو داشته باشم). بعد در موازات اون مسئله شروع می کنم به جبران کردن.

    بعنوان مثال اگه کاری انجام داده باشم، که باعث شکستن غرورم شده باشه، دیگه در اون مورد زیاد گیر نمی دم، بلکه کوتاه میام، و راههای دیگه ای برای بالا بردن عزت نفسم پیدا می کنم. بعد از پیروزی در اون راهها، وقتی حالم بهتر شد و از نظر روانی متعادل شدم، برمی گردم و عملکردم رو در مورد مشکل قبلی دسته بندی می کنم، و اگه در اون راستا حقی رو پایمال کرده باشم، برای اون شخص جبران می کنم (باز هم معمولا غیر مستقیم).

    اما راه دیگه ممکنه پیدا کردن راهی برای آرامش باشه. که این احساس گناه از بین بره. تصور می کنم زیادی دچار احساس گناه هستی. و این یعنی اینکه چیزی رو برای خودت بیش از اندازه بزرگ کردی. رفتن به قبرستان در اینطور مواقع خیلی جواب می ده. کلا هیجانات مثبت یا منفی که زیاد می شن، یادآوری مرگ کنترل کننده ی خوبیه. چون ما فقط وقتی مسائل زندگی رو (چه مثبت و چه منفی) بزرگ می کنیم، که پایان رو فراموش کردیم. البته منظورم پایان فرصتیه که برای زیستن روی این سیاره داریم.

    eferia ی عزیز شاید اگه مسئله ای که باعث این حالت در شما شده رو توضیح بدی، دوستان بهتر بتونن بهت کمک کنند.

    [/align]

  6. 2 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (یکشنبه 21 تیر 88)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 92 [ 10:53]
    تاریخ عضویت
    1388-2-13
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    3,319
    سطح
    35
    Points: 3,319, Level: 35
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آشتی با خود!

    سلام.
    دوستان مهربانم از اینکه لطف کردین و وقت گذاشتین واقعا سپاسگزارم. از راهنمایی های با ارزشتون متشکرم و همینطور از لطفی که داشتین و سعی کردین احساس بهتری نسبت به وجدانم پیدا کنم.
    نقاب عزیز انسانهای خوب همه اطرافیانشون رو خوب میبینن و این دلیلیه که دل پاک شما منه پر از گناهو پاک تصور کرده، از لطفی که داشتین ممنونم.
    فیلوسارای عزیز حق با شماست من به خاطر اشتباهی که کردم احساس گناه زیادی دارم ولی باید بگم عمل من شکر خدا به کسی آسیب نرسونده پس از این جهت عذاب وجدانی در پی نداشته ولی چیزی که منو بهم ریخته و متاسفانه نمی تونم با اون راحت کنار بیام اینه که خودم , شخصیتم و روحم آزرده شده و تاثیر منفی که تو شخصیتم داشته داره وجدانمو (اگه داشته باشم) به شدت اذیت می کنه. اشتباه من این بوده که کاری که می دونستم با من سنخیتی نداره و از جنس من نیست و باعث می شه خیلی از ارزشهامو از دست بدم در کمال حماقت و بچگی و واقعا بدون دلیل ارزشمندی انجام دادم.
    گفتنش سخته ولی من برای رسیدن به خودم خیلی تلاش کردم وقت زیادی برای رسیدن به قله گذاشتم و حالا وقتی می بینم با یه غفلت احمقانه و یه حماقت محض اونهمه تلاشو زیر سوال بردم و همه چی نابود شده نمی تونم خودمو ببخشم و احساس می کنم باید تا بینهایت تنبیه بشم.
    روزی که با این تالار آشنا شدم اوله تلاش من برای جبران اون اشتباه بود. از مقاله ها و تاپیکهای دوستان استفاده ی زیادی کردم و تونستم تا حد زیادی مسیری که توش پا گذاشتمو بشناسم و برای رسیدن به مقصد با شناخت برنامه ریزی کنم. خوب دو ماه از اون روز گذشته ، تو این مدت تمام تلاشمو انجام دادم تا دوباره بازسازی بشم و برگردم به اصل خودم ، چیزی که همیشه بهش افتخار می کردم ، اما دیشب تمام احساسات مثبتم خراب شد. یه لحظه به این دوماه فکر کردم و احساس کردم بیهوده دست و پا زدم و مثل آبی که ریخته به جوی برنمیگرده اومد تو ذهنم .فکر اینکه گناه من قابل بخشش نبوده وگرنه خدا تا حالا یه نشونه ایی برام می گذاشت تا بفهمم توبه ام قبول شده و اجازه دارم دوباره مثه دوتا دوست باهش باشم.( من به نشونه ها واقعا ایمان دارم)
    می دونی یه جورایی سخته آدم از پناهگاهش رونده بشه و سختر از اون اینه که بدونه مقصره و کجا اشتباه کرده. فقط تنها کاری که دارم اینه که افسوس بخورم و رفتار خودشکنانه با خودم داشته باشم.

  8. 2 کاربر از پست مفید eferia تشکرکرده اند .

    eferia (یکشنبه 21 تیر 88)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: آشتی با خود!

    [align=justify]دوست عزیزم،

    1:: اگه منظورت از پناهگاه خداست، که باید بگم ما خیلی وقته که دور شدیم! ( کلمه ی "رانده شدن" رو مناسب نمی دونم)
    اون روزی که به دنیا اومدیم، در واقع ما رو (به نوعی) تنها گذاشت، تا خودمون راه رفتن رو یاد بگیریم. تا خودمون "عهد" رو پیدا کنیم. و بعنوان یک "انسان" با سر بلندی (علی رغم اشتباهاتمون) بهش بازگردیم.

    eferia ی عزیز،
    مثل بچه ی لوسی نباش که هرچه مادرش می خواد از خودش جداش کنه، باز دامنش رو می چسبه و قادر نیست یک متر اون طرف تر بایسته!

    اون که به تو حیات داد، این دوری ها و نزدیکی ها، این اشتباهات و موفقیت ها، رو ابزاری برای رسیدن تو به خودش قرار داده!

    2:: در مورد آب رفته و جوی، اگه منظورت مردمه، بهت اطمینان می دم، اکثر مردم معیار قاطعی برای سنجش ندارن! اونها برای سنجیدن تو به چهره ی خودت نگاه می کنند، اگه احساس شکست ببینند، آزارت می دن، و گرنه بهت غبطه می خورن که با وجود مسائلی که برات پیش اومده، باز هم سرپایی و داری از زندگیت لذت می بری.

    3:: وقتی آدم هدفی رو انتخاب می کنه، این حالت معمولا پیش میاد که دچار ناامیدی می شیم و به راهی که اومدیم شک می کنیم. در اینطور مواقع بهتره یک قدم بریم عقب، به روحمون استراحت بدیم و دوباره شروع کنیم.

    eferia ی عزیزم،
    تاریک ترین ساعت شب، قبل از سپیده دمه!
    شاید خیلی به هدف نزدیک شده باشی!

    [/align]

  10. 2 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (یکشنبه 21 تیر 88)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 31 اردیبهشت 92 [ 10:53]
    تاریخ عضویت
    1388-2-13
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    3,319
    سطح
    35
    Points: 3,319, Level: 35
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    66

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آشتی با خود!

    فیلوسارای قشنگ!!! ( تصویر خالصانه ذهنیم)
    از نصیحت ارزشمندت ممنونم.
    1-چرا نباید لوس باشم؟ این حقه همه ی ماست که ازش توقع داشته باشیم در قبال گفته هاش مسئول باشه ، مگه نگفته از تو حرکت از من برکت؟ خوب حرکت و برکت که تنها معنی لغویشو نداره و فقط مال و منال و روزی نیست، هست؟ مگه نگفته یک قدم بیا تا صد قدم بیام طرفت؟ مگه قول نداده هر کی دستشو طرفش دراز کرد دستشو بگیره ولش نکنه؟
    خوب اینارو گفته که آدم یه جورایی کم توقعیش می شه، شما جای من ؛ اگه ازش خبری نشه این حس بهت دست نمی داد ؟
    خوب من این حسو دارم اما ادعایی ندارم ، برای اون غر نمی زنم چون کاری نکردم که خودمو مستحق توجهش بدونم یعنی حداقل با دست گلی که آب دادم همچین توقعی اگه داشته باشم پرروییه. من از خودم ناراحتم گیر دادم به بی توجهیه خدا به خودم. ( البته چون الان بیشتر خودم مقصرم به بی توجهیه خدا گیر نمی دم وگرنه شکایته من سرجاشه!!!)
    2-آب رفته و ... من به نظر مردم کاری ندارم !!! چون موضوع من به چند شخص نزدیکه اطرافم محدود شده و جز خانوادم و خدای من کسی از اشتباهم خبر نداره که نگرانه نظر دیگران باشم. همه زندگیه ما واسه مردم که نیست . من خودم که به کارم آگاهم و شرمندگیش از خاطرم نمی ره.چیزی که منو میرنجونه خودمم و خودم. یادگار سیاه اون اشتباه که تو لوح دلم نقش بسته و حتی اگه کمرنگ بشه بازهم کامل پاک نمی شه. من دنباله راهی هستم که یه جوری دل خودمو صاف کنم وگرنه در ستارالعیوب و غفار بودنش شکی نیست
    3-اینکه می گین باید تلاش کنیم و این مشکلات ابزارهایی برای امتحان و بهتر شدن ماست قبول دارم . پس سعی می کنم یاد بگیرم از حالا بی توقع و بی چشم داشت بدون انتظار جواب و نشونه تلاش کنم. ولی اینکه بتونم با خودم آشتی کنم و خودمو ببخشم فکر می کنم حداقل تا وقتی که کاری که مستحق بخشش باشم انجام ندم نتونم از عهدش بر بیام. پس نتیجه گیری باید با این وضع کنار بیام شاید من و خودم بتونیم بدونه گیر دادن به هم کنار هم آروم زندگی کنیم!!!
    متشکرم

  12. 2 کاربر از پست مفید eferia تشکرکرده اند .

    eferia (یکشنبه 21 تیر 88)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: آشتی با خود!

    سلام:

    هم تالاری گرامی موضوع جالبی را مطرح کردید..خیلی وقت ها برای ما انسان ها از این موضوع ها پیش میاد که کاری انجام دادیم که شلید حتی از نظر دیگران خیلی بد نباشه ولی چون خودمون توقع همچین چیزی رو از خودمون نداریم دچار عذاب وجدان می شیم و مدام خودمون را سرزنش می کنیم و مدت این تفکر بسته به نوع عملی که انجام شده و یا میزان اسیبی که به دیگران وارد شده متفاوت هست....
    من ادم های زیادی دیدم که مثلا از دل شکستن کسی یا ضربه به اون زدن فقط 2 روز ناراحت هستند و ادم هایی که حتی برای همان کار مشابه سالی ناراحت می مانند و خود را عذاب می دهند..
    هرچند تمام دوستان انقدر رسا و زیبا به شما کمک کردند که ارسال من شاید بیشتر جنبه همدردی داشته باشد ولی چیزی که همیشه هست و همه ما در طول سالیان یاد گرفتیم این هست که روح همه ما یک لوح سفیدی هست که هر عمل بد به منزله یک لکه سیاه بر روی ان قرار می گیرد و همیشه توصیه شدیم که مواظب این لوح سفید باشیم..ولی ایا شما تصور می کنید تنها انسان روی زمین هستید که اشتباه به قول خودتان نابخشوده ای کرده اید..
    خیلی از ماها که شاید الان داریم شما را راهنمایی می کنیم هم اشتباهات زیادی کردیم...حتی خود من!
    ولی انسان جایزالخطاست و هیچ انسانی کامل نیست اگر بود هیچ وقت نیاز به موجود برتری را حس نمی کرد...
    چه بسیار انسان هایی که حتی برای اشتباه خود جرات معذرت خواهی از خود را ندارند چه برسد به دیگری...
    باز خوب است که شما حق الناسی بر گردنتان نیست و گناه پیش آمده متوجه خود شما بوده است....پس همین جای خوشبختی است...
    شما توبه کرده اید ..از خدا طلب مغفرت کرده اید..
    حتی او هم که خداست بازگشت ما را می پذیرد پس وای بر ما مردم که انقدر سخت همدیگر را می بخشیم و چه بسا سخت تر خودمان را.....
    همین است که او را رحمان و رحیم می کند و مارا محتاج درگاهش....
    دوست من مطمئن باش هرچند می فرمایید به نشانه ها اعتقاد دارید ولی مگر این نشانه ها باید چه باشد..
    همین که سالم هستید..خانواده شما سالم هستند..دور شما هستند..حق الناس بر گردن ندارید و اگر به اطراف بنگرید هزاران چیز دیگر مگر خود نشانه بخشش نیستند؟
    دوست من هر اتفاقی رخ داده شما باید خود را ببخشید...باید این کار را بکنید چون انسانی که خود را نبخشد چه بسا به خاطر همین دوست نداشتن خود ..خود را لایق مجازات هایی ببیند که حتی خواست خدا نبوده است..
    شما خود را ببخشید ..از خدا بخواهید شما را ببخشد(که کردید) و شاکر باشید....

    من باز هم معتقدم خوش به حالتان که برای بخشش تنها با وجدان خود رو در رو هستید...ببینید چه زحری می کشد ان کس که می داند اشتباه کرده ولی نه معذرت می خواهد و یا معذرت می خواهد و پذیرفته نمی شود...
    شما خوشحال باشید که همین از لطف ان حق لایتناهی است....
    با خودتان مهربان باشید..خط بطلان بر تمام دلنگرانی ها بکشید..هر روز شاکر باشید و بگویید خدایا من جبران می کنم...روح خود را به خاطر یک لکه سیاه ازار ندهید ..به فکر ملیون ها نقطه سفید نقش بسته بر لوح پاک روحتان باشید....

    به امید روزی که همه جرات پوزش و بخشش هم از دیگران..هم خود..هم خدا داشته باشند.....

    موفق باشید.

  14. 3 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (یکشنبه 21 تیر 88)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: آشتی با خود!

    دوست عزیزم،

    شما هم به ابعاد معنوی و روانی وجود خودت آگاهی، و هم به زوایای مسئله ای که برات پیش اومده.

    مطمئنم که موفق می شی به اون سطحی که می خوای برسی، و حتی فراتر از اون.

  16. 2 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (یکشنبه 21 تیر 88)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: آشتی با خود!

    eferia عزیز.. دوستان راهنمایی های خوبی کردن و امیدوارم تونسته باشی با خودت کنار بیای، اما چیزی که لازم دونستم به شما بگم اینه که خودتو بشناس.
    خود تو و یا خود من سراپا خوبی نیست! وجود من آمیخته ای از تمام صفات خوب و بد هست، من حتی اشتباه هم میکنه، شاید بزرگترین اشتباهات دنیا رو! وقتی تونستی اینطوری به خودت نگاه کنی نوبت قدم بعدی هست.
    شما فهمیدی که در مقابل موضوع خاصی عکس العمل خاصی انجام دادی که مورد پسندت نبوده، این رو به عنوان یک درس و یا حتی یک خاطره توی ذهنت نگه دار، حتی میزان پشیمونی بعد از انجام اون کار رو هیچ وقت فراموش نکن.
    مثل یک دوست به خودت نگاه کن، باید در این شرایط دست دوستت رو بگیری، از روی زمین بلندش کنی، با کینه به دل گرفتن و قهر و دعوا هیچ کمکی به بهترین دوستت نمی تونی بکنی. اون اشتباه کرده و شاید هیچ وقت نتونه اون اشتباه رو جبران کنه، اما بزرگی تو به اینه که بزرگترین اشتباهات رو ببخشی اون هم از طرف بهترین دوستت.. اینجاس که باید خودت رو نشون بدی و به طرفت فرصت بدی باید بهش فرصت بدی و بهش کمک کنی..
    لازم نیست به زور اون رو ببخشی، صبر کن و وقتی به آرامش رسیدی اونو ببخش..

  18. 2 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (یکشنبه 21 تیر 88)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: آشتی با خود!

    سلام.بر "eferia" و سایر دوستان عزیز.
    امیدوارم گفته های دوستان و راهنمایی های دلسوزانه آنان مکفی بوده باشد...
    اما بنده هم در تایید سخن شما باید بگوییم::
    ""انتظار"" از خدا تنها کم ترین حقی هست که بنده از او دارد. اگر ما بدانیم خداوند همیشه و در همه حال مشتاق شنیدن انتظارات و ارزوها و خواسته های ماست حتی یک لحظه را هم از خواست دریغ نمی کنیم.
    خدا همیشه در انتظار است تا بنده اش چندکلامی خالصانه با او سخن بگوید نه اینکه به بنده محتاج است...نه!! بلکه بنده به وجود خدا و راز و نیاز و دردودل با خدا محتاج است و باعث آرامش خیال و ترقی اوست.

    اتفاقا ما همواره در برابر خداوند "لوس" هستیم زیرا محتاج اویم. اگر تنها یک لحظه از ما چشم بپوشاند دیگر ........

    >>دوست خوبم....متاسفانه ما بعضی اوقات از حکمت و رحکت خدا غافل می شویم/// او آمرزنده است ...حتی بدترین بندگان خدا نیز در پیش او جایگاهی دارند.
    مشکل اصلی ما این است که دچار افراط و تفریط هستیم. گاهی زیاده در انجام واجبات و کارهای نیک غرق می شویم که از لذت های دنیا محروم.....و گاهی چنان در انجام دادن اعمال حرام خبره هستیم که ...از آخرت غافلیم.

    نمی خواهم زیاد مذهبی سخن بگوییم ..زیرا بنده خود زیاده مذهبی نیستم ولی تنها مذهب و تنها باورم این است که قدری اگر دلم را پاک سازم متقابلا خدا نیز تمام وجودم را پاک می سازد.

    دوست گرامی شما را درک می کنم....می دانم سخت است. و سخت تر فراموش کردن یک تجربه و اشتباه تلخ.
    ولی اکثر اوقات ما دچار خطاهایی می شویم که ذهن و روح ما را نهیف می سازد. چنان در خاطرات اشتباه خود غرق می شویم که یادمان می رود ما هم انسان هستیم و برترین موجودات عالم.وجود تو و من همه از خوبیست و پاکیست.
    بنابراین حفظ این وجود و روح پاک کار سخت و دشواریست. هیچ یک از ماها معصوم نیستیم . پس احتمال خطا بسیار است.

    دوست گرامی من که گفتم شما دل پاکی دارید چون یکی از ویژگی های بارز دل پاک.. اعتراف به گناهان است و تلاش برای اصلاح خطاها..
    اما چگونه می توانی "دلت" را پاک تر سازی؟؟؟
    همینک شما در مرحله دشواری قرار دارید که همین مرحله خود امتحان بزرگیست.. یعنی مرحله پشیمانی از خطاها. و عذاب وجدان.
    در این مرحله "دل" و "روح" پاک خود را نشان می دهند....زیرا از طرفی ما سرخورده از خطاهای گذشته هستیم و از طرفی دیگر در تلاش برای جبران خطا.

    اگر گفتم این مرحله یک امتحان دیگر است به این خاطر بود که ......توان هر فرد در این مرحله مشخص می شود یا او از خاطره ثبت شده در ذهن خود خسته می شود و خود را گناهکار واقعی مپندارد و دیگر انگیزه ای برای هدایت به مسیر درست در خود نمی بیند..
    ویا از گذشته ها درس می گیرد(مانند شما دوست مهربانم) و درصدد اصلاح خود برمی آید.

    پس بدان حال خدا مشتاقانه پذیرای دردودل و سخنان توست....اگر او مشکلت را حل نمی کند نه اینکه بنده اش را دوست ندارد بلکه می خواهد ""دوست داشتن"" بنده اش را امتحان کند و بسنجد.
    امیدوار باش و شاد......در این مسیر به پیش رو....خدا با من و توست دوست مهربانم

  20. 4 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (سه شنبه 23 تیر 88)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.