به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    خاطره(سوختن من) درکودکی...

    با سلام
    یه خاطره براتون دارم هر کس می خواهد هر درسی ازش بگیره بگیره
    من که خودم چند تا درساز این خاطرم گرفتم که اخرش میگم.


    ماجرا از اون جایی شروع شد که من فقط 9 ساله بودم یه روز صبح زود جمعه وتابستون
    رفتم توی کارخونه ی کوچیک نجاری بابام.
    اونجا تصمیم داشتم با پدرم کار کنم یا به قول خودمون کمک کارش باشم .
    از غذا(قضا) اون روز بابام داشت پیک نیک گاز رو پر میکرد (با کپسول بزرگ یه پیکنیک رو پر میکرد)
    شاگرد پدرم بد جور سیگاری بود یعنی از اونایی که هر 30 دقیقه یا 1 ساعت یه نخ نمیکشید
    حالش بهم میریخت.
    تو اون دقایقی که بابام داشت پیکنیک رو پر میکرد یه دفعه اون شاگرد (جاهل) رفت که کبریت بزنه
    بابام گفت نزن بوی گاز میاد
    اون گفت نه بابا هواکش روشنه در ها هم بازه هیچ اتفاقی نمیفته (معلومات کم = مرگ یا نقص عضو یا ....)
    به همین خیال بود که یه دفعه کبریت زد وووووووبـــــــــــــــم
    بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــمب ......بـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــم

    صدای بدجوری بلند شد من که روی صندلی نشسته بودم البته اول صندلیش داغ نبود داغ شد فورا بلند شدم وبه طرف در دویدم
    تا حدود 7 ثانیه اتش در هوا وجود داشت
    من همین طور که به طرف در میدویدم چشمم فقط اتش میدید و دیگر هیچ.
    وقتی به بیرون رفتم از بوی بد مو سوخته (موهای سر خودم)داشت حالم بهم میخورد
    حال خوبه این نکته رو اینجا بگم پدرم چون می دانست که گاز سبک است و در بالا قرار دارد
    و روی زمین ونزدیک به سطح زمین نیست فورا روی زمین خوابیده بود وفرار نکرده بود وجالب تر از همه اینه که فقط روی سطح دستش سوخته بود ولی من نه نه ن نه نه نه
    تمام بدنم از سر تا صورت تا پا تا شکم و دست و همچنین موزه هام
    خلا صه چشمتون روز بعد نبینه:
    من تا یک ماه به طور مدام باند میبستم باز میکردم و از درد رنج میبردم.
    ودر همین حین تنها چیزی که من رو ارام میکرد ریلکس کردن من توسط مادرم بود که با حرف های زیبای مادرانه اش مرا ارام میکرد .

    شاید براتون جای سوال باشه که الان از ریخت افتادم یا جای سوختگی روی بدنم مانده ؟خیر به لطف خدا پوست جدید در اوردم و خیلی هم خوش تیپم (شوخی این حرف را عدله ای برای مغرور بودم قرار ندین) و نظرات دکتر مبنی بر این بود که سوختگی بسیار سطحی بوده البته لازم به ذکر است فقط اگر از 1 ساعت بیشتر مقابل افتاب شدید وایستم صورتم سورخ میشود وکمی هم اثارش را میتوان روی پاهایم مشاهده کرد.

    وحالا نتیجه یا به قول خودم درسی که من گرفتم:
    1_هیچ بچه ای حق ندارد زیر 10 سال وبدون معلومات در چنین محیط هایی حضور پیدا کند.
    2_گاز سبک است و بر روی سطح زمین نیست وبا سطح 1 متر فاصله دارد.
    3_سوختگی شامل دونوع است 1-سطحی 2- عمقی
    4_ادم ها دو دسته اند 1 سیگاری 2-غیر سیگاری
    5_روش برخورد با انواع سوختگی سطحی
    حال که سوختگی در این دنیا انقدر تلخ و طاقت فرساست پس ان دنیا
    (second world)
    بریم به فکر اخرت خودمون باشیم
    فعلا یاعلی مدد

  2. 15 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (جمعه 07 مهر 91)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    حالا خوبه یکم اطلا عات در مورد سوختگی در اختیار داشته باشید.
    انواع سوختگي
    سوختگي

    الف-ساختمان پوست:

    جزيي از دستگاه محافظ بدن است كه سطح خارجي بدن را پوشانيده و آن را در مقابل عوامل خارجي محافظت مي نمايد.

    ساختمان پوست از سه لايه تشكيل شده است.اين لايه ها از سطح به عمق به ترتيب عبارتند از:

    رو پوست (اپي درم) ، پوست(درم) ، زيرپوست(آندو درم).

    ب- تعريف و درجات سوختگي:

    ضايعاتي كه در اثر حرارت ،موادشيميايي ، جريان برق ،مواد راديو اكتيو در بافت هاي مختلف ايجاد مي شود را سوختگي مي نامند.

    سوختگي ها بر اساس عمق،وسعت ،محل آن ونسبت سطح سوختگي به تمام بدن به سه نوع خطرناك(درجه3) ،متوسط(درجه2) و جزئي(درجه1)تقسيم مي گردند.

    عوارض مهم سوختگي عبارتند از شوك و عفونت:

    شوك: در سوختگي هاي شديد و عمدتآ بعلت كاهش حجم خون اتفاق مي افتد.

    عفونت: بدنبال سوختگي ها در اثر جايگزيني انواع ميكروب ها در محل زخم سوختگي كه به روش بهداشتي پانسمان نشده باشد بوجود مي آيد.

    ج- اصول كلي كمك هاي اوليه در سوختگي ها:

    1ـ حذف عامل سوختگي 2ـ ارزيابي بيمار 3ـ درمان سوختگي 4ـ انتقال بيمار به مركز درمان

    سوختگي با آتش

    اقدامات امدادي كه بايد انجام داد عبارتنداز:

    حذف عامل سوختگي: با آب سرد آتش را خفه كنيد - لباس هاي مستعد آتش سوزي را در آوريد از دويدن شخص در حال سوختن جلوگيري كنيد .

    ارزيابي بيمار: علائم حياتي و شوك و...را كنترل وعمق و وسعت و وخامت سوختگي را بررسي كنيد.

    درمان سوختگي:

    1- بيمار را روي سطحي از بدن كه سوختگي وجود ندارد يا كمترين سطح سوختگي را دارد دراز كنيد.

    2- وسائل آلوده كننده را از بدن مصدوم جدا كنيد.

    3- لباس هاي چسبيده به محل زخم را هرگز جدا نكنيد.

    4- توسط آب خنك و تميز محل سوختگي را شستشو دهيد.

    5- محل زخم را با گاز استريل پانسمان كنيد.

    6- اگر بيمار قادر به نوشيدن است و زمان كافي داريد بر اساس جدول زير مايعات به مصدوم بنوشانيد.

    بزرگسالان5/0ليوان ، بچه هاي12-1 سال25/0ليوان ، كمتر از يكسال 125/0ليوان

    در صورت وخامت سوختگي مصدوم را به اولين مركز درماني منتقل كنيد.


    تذكر:در سوختگي با قير بلافاصله منطقه را با آب سرد خنك كنيد.قير را هرگز بر نداريد سپس اقدامات اوليه ذكر شده فوق را بعمل آوريد.

    سوختگي با مواد شيميائي

    از جدي ترين نوع سوختگي ها بوده كه در سطح كم و عمق زيادتري بدن را دچار سوختگي مي نمايد.

    حذف عامل سوختگي:لباس هاي آلوده را در آورده و محل را با آب فراوان شستشو دهيد.

    ارزيابي بيمار:علائم حياتي ، شوك و ... را كنترل وعمق و وسعت و وخامت سوختگي را بررسي كنيد.

    درمان سوختگي : درمان اين نوع سوختگي عبارت از شستشوي موضع با آب فراوان حداقل بمدت 20 تا 30 دقيقه و سپس اقدامات درماني بايد همانند سوختگي با حرارت بعمل آيد.

    انتقال مصدوم: مصدوم را در صورت امكان به اولين مركز درماني منتقل كنيد.

    تذكر: در صورت آلوده شدن چشم با مواد شيميايي بهترين كار شستشو با آب فراوان است.دقت كنيد تا در موقع شستشو آب مصرف شده از جانب بيروني چشم خارج شود تا چشم مقابل را آلوده نكند.در صورت وجود جسم خارجي در چشم با نوك دستمال تميز آن را به آرامي خارج كنيد بعد از شستشوي چشم را با گاز استريل پانسمان و مصدوم را منتقل كنيد.

    سوختگي با جريان برق

    اين نوع سوختگي داراي عمق زيادي است و به بافت هاي داخل بدن صدمه مي زند.

    اقدامات امدادي در اين نوع سوختگي عبارتند از:

    حذف عامل سوختگي: توسط يك وسيله عايق مصدوم را از جريان برق جدا كنيد.

    ارزيابي بيمار: علائم حياتي ، شوك و ... را كنترل وعمق و وسعت و وخامت سوختگي را بررسي كنيد.

    درمان سوختگي : محل ورود خروج برق را پانسمان و اقدامات امدادي شبيه سوختگي با حرارت را به عمل آوريد.

    انتقال: مصدوم را در اسرع وقت به اولين مركز درماني منتقل كنيد.

    سوختگي ناشي از اشعه

    توسط دو نوع اشعه سوختگي ايجاد مي گردد: 1ـ اشعه خورشيد 2ـ تشعشات اتمي

    در مورد تشعشات اتمي ابتدا محافظت خود امدادگر از خطر تشعشات و ثانيا رفع آلودگي مصدوم و درصورت امكان ارائه كمكهاي اوليه سوختگي با حرارت مد نظر قرار مي گيرد و در مرحله آخر انتقال مصدوم به مركز درماني انجام مي پذيرد. اطلاعات بيشتر را در قسمت دفاع اتمي و امدادرساني در دفاع اتمي دنبال كنيد.

    تذكرات:

    1ـ روش برآورد عمق و وسعت و وخامت سوختگي را به خوبي فراگيريد.

    2ـ در مورد سوختگي هاي وخيم كمك هاي اوليه را سريعا انجام و مصدوم را در اسرع وقت به مركز درماني انتقال دهيد.

    3- اگر لباس به محل زخم چسبيده است لباس هاي اطراف زخم را بريده و از بدن خارج كنيد ولي به محل زخم دست نزنيد.

    4ـ هرگز براي سرد كردن محل از يخ استفاده نكنيد.

    5ـ به آب مصرفي جهت افزايش سرماي آن نمك اضافه نكنيد.

    6ـ كمك هاي اوليه در مورد سوختگي هاي شديد بايد سريعا انجام گيرند.

    7ـ نارسائي تنفسي و شوك احتمالي را سريعا كنترل نمائيد(بخصوص در سوختگي ها بوسيله برق).

    8ـ در سوختگي با مواد شيميائي استفاده از ماده خنثي كننده هيچ امتيازي به شستشوي با آب فراوان ندارد.لذا ازاستفاده از آنها خودداري گردد و حتما از آب تميز استفاده كنيد.


    برگرفته از:http://esitnt.blogfa.com/post-206.aspx

  4. 6 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (دوشنبه 01 تیر 88)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    سلام
    می خواستم بدونم کسی خاطره تلخی مثل من داره که براش
    بعد از چند سال اینقدر شیرین باشه و عبرت انگیز؟
    شاید خیلی ها دوست نداشته باشند که خاطرات تلخشون رو بیان کنن ولی بعضی وقت ها با مرور کردن خاطرات بد و این که فکر کنیم از اون موقعیت نجات یافتیم ممکن درس بزرگی برامون باشه؟؟؟

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    199
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    سلام
    آخر نتيجه گيريت از اون دنيا خيلي جالب بود
    من خاطره تلخي دارم
    يادمه بچه بوديم.
    منو خواهرم توي يك ظهر گرم تابستون مي خواستيم بازي كنيم. تصميم گرفتيم تاب بازي كنيم. من كه خواهر بزرگتر بودم يك تكه طنباب پيدا كردم و يك سرشو بستم به لولاي در حياط و يك سرشو بستم به خود در حياط كه باز بود. روش يه پتو انداختمو به خواهرم گفتم روش بشينه تا حولش بدم تاب بخوره. تا نشست در حياط با ضرب زياد بسته شد و سر خواهر سه ساله من خورد به چارچوب و شكست و از اونجايي كه بابام جنگ بود تا آخر شب مامان من بيچاره من اين دكتر و اون دكتر دنبال شكستگي خواهر بي نوام بود. من كلي عذاب وجدان داشتم و گريه مي كردم.
    نتيجه اينكه بچه ها خيلي بي تجربه تر و بي استدلال تر از اوني هستن كه ما بزرگتر ها فكر مي كنيم اما بي احساس نيستند.

  7. 5 کاربر از پست مفید دانه تشکرکرده اند .

    دانه (دوشنبه 08 تیر 88)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    سلامی مجدد
    دوباره با یه کوله بار خاطره اومدم


    ماجرا بر میگرده به بیش از 7 سال ، شاید 8 یا 10 سال پیش.
    یه روز قبل از جمعه یعنی شنبه ما تصمیم گرفتیم یه مسافرت کوتاه داشته باشیم که حدود یه هفته طول می کشید؟؟
    شبونه حرکت کردیم رفتیم و رفتیم
    جاتون خالی یه هفته دل رو زده بودیم به دریا و به قول معروف گفتنی حال میکردیم.
    بعد از یه هفته از همه جا بی خبر و با دلی خوش و روحیه ای شاداب و از سفر برگشته.
    در خونه رو باز کردیم و رفتیم تو از حیاط گذشتیم در اصلی را باز کردیم .
    شاید هیچ کس نتونه حال اون موقع من رو درک کنه یک دفعه دیدم
    خانه به طریق فجیهی بر هم ریخته!!!!
    البوم پاره شده صندق مدارک و پول های پدرم شکسته شده اون وسط قرار داشت،پتو ها ولو
    در لباس شویی را شکسته بودن در یخچال را باز گذاشته و ظرف ها رو هم روی زمین پرت کرده بودن بله این دفعه رو درست حدس زدین
    با دزد هایی نامرد سرو کار داشتیم.
    چشم تون روز بعد رو نبینه به پلیس گذارش دادیم پلیس اومد و گفت: به احتمال زیاد کار کار دشمن شماست این را بچه هم میتواند بفهمد او گفت دلیل من شکسته شدن در ماشین لباسشویی است
    و چند کار دیگر که معلوم است باکینه انجام شده او گفت یک دزد جز نشان دادن کینه اش دلیل دیگه ای برای شکستن در ماشین لباسشویی ندارد.
    بعد پدرم گفت من به چند نفر شک دارم.
    پلیس هم گفت ایا میدونید اگر ادعای شما در مورد اون چند نفر اشتباه باشد و انها ادعای حیثیت کنن چی به سر شما میاد .
    همین شد که پدرم دست از شکایت کشید.
    حدودا 3 میلیون پول (10 سال قبل فکرش رو بکنید) که لا به لا ی رخت خواب ها به روش قدیمی ها جا سازی شده بود و همچنین بهترین ضبط 2 بانده .و بزرگترین تلوزیون در ان موقع
    و مقدار کمی از پول های من و برادر و خواهرم همه توسط ان دزد نامرد ربوده شد.
    جالب تر از همه اینه که من و خواهر و برادر و مادرم دیگر در ان خانه احساس امنیت نمیکردیم
    پس یک دقیقه هم در انجا نماندیم و به پدرم فشار اوردیم تا خانه را ترک کرده و خانه ای اجاره کند.
    در ان مدت تقریبا بک ماهه که پدرم در گیر پیدا کردن خانه بود ما در خانه ی مادر بزرگ ، دایی
    ، عمو..... ماندیم.
    بعد هم به مدت چند سال از این خانه به اون خانه رفتیم و رفتیم تا سر انجام پس از سال های طولانی دوباره صاحب خانه شدیم.

    و حال
    نتــــــــــــــــــــــی جه من از این تجربه یا خاطره نسبتا خیلی تلخ.
    هیچ گاه منزل خود را بدون سپردن به کسی رها نکنید.
    هیچگاه پول ،طلا و یا هر شئ قیمتی دیگری را در منزل و در لا به لای دشک ها یا هر چیز دیگری مخفی نکنید.
    حدالامکان قبل از سفر با کسی در رابطه با این که قصد دارید به مدت طولانی منزل را ترک کنید صحبت نکنید.
    و هزاران نکته دیگر که هر کسی ممکن است از خاطره من برداشت کند
    .

  9. 3 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (یکشنبه 21 تیر 88)

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    پاره شدن دست
    الان که دارم این پست رو میزنم هنوز 48 ساعت از اون ماجرا نمیگذره:302:
    نه نه نه نه نه نه
    نگران نشید خیلی هم ماجراش تلخ نبود .
    مهم اینکه چه درسی ازش گرفتم.
    ماجرا بر می گرده به یکشنبه ظهر حدود ساعت 2 تقریبا 24 و 25 ساعت پیش دیروز
    من شتاب زده وبا عجله می خواستم برم توی زیر زمین خونمون.
    به شدت طرف در دویدم و می خواستم تا با کف دست در را باز کنم پس ا کف دست در یک ان
    به وسط شیشه در کوبوندم.
    بازم چشمت روز بعد نبینه اقا شیشه خاک شد یه خوردش رفت توی دستم خیلی کم اروم برداشتم انداختم زمینولی خوشبختانه چیزی تو دستم باقی نموند مگر نه نیاز به ....میشد.

    حالا بگذریم از این شور رو شوق و انرژی مضاعف جوانی فکر نکنید طرف بلا نسبت دیوونس
    اگه بدونین چطوری دارم تایپ میکنم بازم بلا نسبت پدرم داره در میاد.
    با دست چپ و شصت راست.
    4 تا بخیه خورده
    3تا روی یک انگشت
    یکی هم یه جای دیگه
    2 جای دیگش هم به عمق یک سانت چال شده ولی دکتر گفت نیاز ی به بخیله نداره
    یعنی من ازش خواستم که بخیه نکنه اونم گفت چشم.
    بزار خیلی وارد جز ئیات نشیم
    .

    خیلی زوداجازه بدین بریم سراغ نتیجش:
    1-هیچ وقت در هنگام ظهر که خسته ای و دست پایتان ضعف میرود از پله ای بالا و پایین نروید
    2-هیچ گاه کاری را با عجله انجام ندهید.
    3-هیچ گاه اینقدر از کلمه هیچ گاه استفاده نکنید.
    4-هیچ وقت انرژی جوانی خود را در شیشه خالی نکنید حدالمکان از مکانهایی چون...یا دیوار یا در البته از نوع اهنیش رفتن به باشگاه های ورزشی و......
    البته من خیلی پا پی شدم برم باشگاه ولی این داییییم دایییم
    خدا بگم چکارش کنه اون رفته باشگاه کتک خورده مادرم ما هم که ساده دیگه نمیزاره ما بریم.
    5هیچ وقت هم از کلمه ی هیچ وقت بجای هیچ گاه استفاده نکنید
    .

  11. 4 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (دوشنبه 05 مرداد 88)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: خاطره(سوختن من) درکودکی...

    هدفم از پست زدن این بود که این تاپیک که محتوای تلخ ولی هدفی شیرین را بدنبال دارد را بروز رسانی کنم.

  13. 3 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (سه شنبه 25 مرداد 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوء تفاهم های کوچک اما تاثیر گذار
    توسط majid_k در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 فروردین 94, 19:08
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 شهریور 93, 17:41
  3. سوال از خانم های متاهلللللللل
    توسط amykate در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:47
  4. سوءظن و بدبینی مرد به همسر و راه حل آن
    توسط گام به گام در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 11:05
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.