به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 فروردین 87 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1386-12-06
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,691
    سطح
    38
    Points: 3,691, Level: 38
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    من 2 سال پيش با يه دختر 15 ساله (اول دبيرستان) آشنا شدم خودم دانشجو هستم و 23 سالمه و اون موقع 21 22 بودم و اون الان 17 سالشه. تا 6 5 ماه خيلي با هم خوب بوديم منم خيلي دوسش داشتم و از همون اول بهش علاقمند شدم همون کسي بود که ميخواستم و تو روياهام بود. اونم منو دوست داشت . بعد از چند ماه بعضي از دوستاش شيطنت کردن و بين مارو ميخواستن بهم بزنن که با حرفاي من بخير گذشت البته همون موقع به خاطر حرف دوستاش بهم گفت هر چي بين ما بوده تمومه که با کلي حرف زرن بهش فهموندم که اشتباه ميکنه. 1 ماه بعدش بهم زنگ زدو گفت هر چي بين ما بوده تمومه گفتم چرا گفت مامانم فهميده و کتکشم زده و براي همين گفت ديگه نميشه با هم باشيم بعدشم بهم گفت اگه از خونمون بهت زنگ زدن گوشيتو بر ندار. بعد از 1 2 هفته بهم زنگ زدو گفت ديگه نميتونيم باهم باشم و خداحافظ منم کلي اسرار و ... ولي رفت . هر 1 ماهي من به نحوي باهاش صحبت ميکردم شايد برگرده ولي فايده نداشت تا انيکه يه روز زنگ زد و گفت مامانم ميخواد ببيندت منم رفتم با مامانش صحبت کردم بهم گفت دخترم در سني نيست که بخواد ازدواج يا .... انجام بده منم گفتم تا هر موقع باشه منتظر ميمونم که قبول نکردو گفت بيخيال دخترم شو. کلي با مامنش صحبت کردم ولي فايده نداشت. از اون موقع دچار افسردگي شدم زندگي برام معني نداشت آخه خيلي دوسش داشتم خيلي زياد. هيچ کسي رو نميتونستم جاي اون بزارم. بعد از 3 4 ماه يه زنگي همينجوري بهم زدو که منم دوباره بهش اسرار کردم که برگرده ولي ميگفت نه نميشه و .. نميدونم چرا اونم خيلي دوسم داشت خيلي .. نميدونم چش شده بود . رفت و ديگه ازش خبري نشد تا اينکه 1 2 ماه پيش مامانم بهم يکي از آشناهاي نزديکمونو که دختر خيلي خوبي هم هست رو معرفي کرد نميدونستم چکار کنم اصلا هيچ احساسي نسبت به اين دختر ندارم هرچند حرفش بود و فکر ميکردم به من جواب مثبت هم نده ولي فکر اون دختر نميزاشت کاري کنم تا اينکه 2 3 هفته پيش بهمون جواب بله رو دادن ولي من زياد خوشحال نيستم نميدونم بايد چکار کنم هر چند دختر خوبيه از نظر مدرک هم از من بالاتره من کاردانيمو گرفتم و اون کارشناسيشو تموم کرده در ضمن هم سن هم هستيم.
    حالا از شما کمک ميخوام که چکار کنم هنوزم فکرم پيش اون دختره و نميتونم فراموشش کنم و فکر ميکنم شايد بهش برسم . کلافم . خيلي اعصابم بهم ريختس
    از طرفي هم اين دختر فاميلمون هم جلوي منه واقعا سردرگمم ... چون احساس چنداني نسبت بهش ندارم و آيا اگه قبول کنم در آينده دچار مشکل نميشم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 فروردین 91 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-27
    نوشته ها
    732
    امتیاز
    8,030
    سطح
    60
    Points: 8,030, Level: 60
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    730

    تشکرشده 755 در 381 پست

    Rep Power
    90
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    آنقدر عاقل هستید که درباره اش تامل میکنید و موضوع را با تمام علاقه تان به دختر مورد پسندتان بررسی میکنید .
    به نظر من اگر مادر آن دختر گفته است که دیگر تمام است پس مطمئن باشید جواب اصلی نه است .این را بدانید که همه دخترها یکسان آماده برای ازدواج نمیشوند و تصمیمات خاص خودشان را برای زندگی دارند شاید یک دختر 17 ساله کاملا آماده ازدواج باشد و دختر 17 ساله دیگری تا 27 سالگی هم به فکر ازدواج نباشد وبفکر ادامه تحصیل پیداکردن شغل و بدست آوردن موقعیتهای بیشتری برای ازدواج باشد .
    نظر من این است که با مورد دوم هم بیشتر آشنا شوید بهرحال تا شما سند عقدنامه را امضاء نکنید هیچ تعهدی به یکدیگر پیدا نمیکنید .پس نامزد یکدیگر شوید و یک فرصت دیگر به خودتان بدهید و محض تجربه کردن هم که شده با فرد دیگر صحبت کنید شاید پسندید یا اگر نپسندید به خانواده اعلام کنید.

  3. 2 کاربر از پست مفید آرزو تشکرکرده اند .

    آرزو (دوشنبه 06 اسفند 86)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 17 فروردین 87 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    4,786
    سطح
    44
    Points: 4,786, Level: 44
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 164
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 38 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    سلام
    دوست عزیز تنها پیشنهاد و توصیه من به شما صبر و گذشته زمانه همانطور که آرزو گفت تا تعهد ندادی خوب فکر کن
    اصلا عجله نکن تا وقتی هنوز اولی را دوست داری و چشمت دنبالشه با کسه دیگه عقد نکن . پشیمانی بعد خیلی گران تموم میشه پس عجله نکن....

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 شهریور 88 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1386-12-04
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    4,708
    سطح
    43
    Points: 4,708, Level: 43
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    118

    تشکرشده 123 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    سلام دوست عزيز.من كاملاً موقعيتتو درك ميكنم اما يه نكته اي رو يادآور شم و اونم اينكه تو ازدواج انقدر رابطه ها نزديك و قشنگن كه مطمئن باش اون دختره تو ذهنت كم رنگ و كم رنگ ميشه تا اينكه هر وقت به يادش بيفتي هيچ حسي بهت دست نده واقعاً قديميا راست گفتند از دل برود هر آنكه از ديده برفت البته همه اينابستگي به خودت داره كه بخواي يا نه. اين حرفارو از خواهري قبول كن كه متاًهله و تجربه اش يه نمه بيشتر از شماست.خوشبخت باشيد.

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 فروردین 87 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1386-12-06
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,691
    سطح
    38
    Points: 3,691, Level: 38
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    نقل قول نوشته اصلی توسط samanins_62
    سلام دوست عزيز.من كاملاً موقعيتتو درك ميكنم اما يه نكته اي رو يادآور شم و اونم اينكه تو ازدواج انقدر رابطه ها نزديك و قشنگن كه مطمئن باش اون دختره تو ذهنت كم رنگ و كم رنگ ميشه تا اينكه هر وقت به يادش بيفتي هيچ حسي بهت دست نده واقعاً قديميا راست گفتند از دل برود هر آنكه از ديده برفت البته همه اينابستگي به خودت داره كه بخواي يا نه. اين حرفارو از خواهري قبول كن كه متاًهله و تجربه اش يه نمه بيشتر از شماست.خوشبخت باشيد.
    ................................

    سلام
    مرسی از شما و دوستانی که منو راهنمایی کردن

    حرفای شما کاملا درست و قشنگه منم میخام همینجوری فکرکنم ولی خیلی سخته. شاید چون باهاش خاطره های بسیار زیبایی داشتم حرفای قشنگ .. روزای خوب .. ایناست که منو عذاب میده و از طرفی میخوام با دختری ازدواج کنم که درسته از هر لحاظ میشناسمش و دختر بسیار خوبیه ولی چون رابطه ای باهاش نداشتم و احساس اونچنانی بین ما نیست فکر میکنم این احساس نابی که با اون داشتم دیگه با این بوجود نیاد و همیشه افسوس اونو بخورم ... و وقتی با این ازدواج کنم بازم فکر و خیال اون تو سرم باشه که خیلی عذاب آوره ...

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 فروردین 87 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1386-12-02
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    3,845
    سطح
    39
    Points: 3,845, Level: 39
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    گذر زمان همه چیو حل می کنه . اگه فکر می کنی با تلاش بیشتر مثلا با در میون گذاشتن با خانواده می تونی به دختر مورد علاقه ات برسی حتمی این کارو بکن چون اگه همین جوری وارد زندگی کس دیگه بشی هم خودت دچار مشکل می شی هم اون دختر بدبخت می شه بالاخره اونم ادمه آرزو داره خوشبخت باشه و شوهرش دوستش داشته باشه .پس اول با نظارت خانواده و کمک اونها وارد بازی سرنوشت شو شاید لازم باشه تلاش بیشتر و درستری بکنی تا به خواسته ات برسی . اگه هم که می دونی نمی تونی با اون دختر باشی صبر کن تا ذهنت کاملا ازش خالی بشه ( خاطراتش کمرنگ بشه نبودش قابل تحمل بشه و...) تو این مدت ممکنه سختی های زیادی تحمل کنی اما باید واقع بینانه عمل کنی قرار نیست ما به همه خواستهامون برسیم و اصلا قرار نیست هر خواسته ای که داریم به صلاحمون باشه شاید موقعیت بهتری انتظارمونو بکشه خدا که بد بندهاشو نمی خواد پس زندگیو به کامت تلخ نکن فکر کن اگه اون دختر بهت وفا دار بود حتمی منتظرت می موند . بگرد دنبال آدمی که تو رو واسه خودت بخواد با دختر فامیلتون صحبتی داشته باش ببین با معیار هایی که برای ازدواج داری هم خوانی داره بعد قدم بر دار اینو بدون عشق بعد ازدواج دوام بیشتری داره و حقیقتا آسمانی خواهد بود. منم به نوعی درگیر همچین مشکلی هستم البته نه برای خودم و متاسفانه شاهداز بین رفتن کسی هستم که مثل تو شده و داره روز به روز به نابودی کشیده میشه از این جور اتفاقات زیاد می افته تو هم یکی از اینها اما باید درس بگیری و جوانیتو فدای مسائل گذرا نکنی . موفق باشی.

  8. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 مرداد 89 [ 09:41]
    تاریخ عضویت
    1386-12-02
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    7,153
    سطح
    56
    Points: 7,153, Level: 56
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    263

    تشکرشده 275 در 140 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    من با نظر عزيزان موافقم كه عجله نكن و همه چي رو بررسي كن.
    توي رابطه با جنس مخالف اگر دو طرف هدفشون دوستي باشه حالابه هر نوعي، هيچ مشكلي معمولا پيش نمياد ولي زماني كه هدف ازدواج باشه خيلي فاكتورها و معيارها رو بايد در نظر گرفت.
    من ميگم بشين روي يك كاغذ تمام دلايل منطقي (نه احساسي) ازدواج با اون دختر 17 ساله رو بنويس (مثلا دختر صبوريه، مادي گرا نيست، چشم و هم چشمي نميكنه، خونگرمه) و بعد با معيارهايي كه براي همسر آيندت داري مقايسه كن. مطمئنا بهتر جواب ميگيري.
    موفق باشي

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 شهریور 88 [ 19:31]
    تاریخ عضویت
    1386-12-04
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    4,708
    سطح
    43
    Points: 4,708, Level: 43
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    118

    تشکرشده 123 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    mohammads عزيز سلام.راستش نوشتم كه موقيعتتو كاملاً درك ميكنم من و يه نفري 3 سال با هم دوست بوديم و اونقدر روزاي قشنگي داشتيم كه هيچوقت به جدايي فكر نميكرديم ولي پيش اومد الانم7 ماهه كه با كسي كه مثل تو فكر ميكردم حسي نسبت بهش ندارم ولي پسر خيلي خوبيه ازدواج كردم و الان بي اغراق بگم عاشقانه همسرم رو دوست دارم و حاضر نيستم با تمام دنيا عوضش كنم وحتي به اون روزا خنده ام ميگيره چون به نظر من همه دوست داشتنهاي دوران مجردي از روي احساسه ولي تو ازدواج نه،اون روزا حتي فكر خودكشي به سرم ميزد اما حالا روزي هزار مرتبه خدارو شكر ميكنم كه باهاش ازدواج نكردم.خلاصه پسر خوب به حرف بزرگترها گوش كن و مطمئن باش صلاحتو ميخوان در ضمن همين كه اين دختر رو قبول داري و ميگي دختر خوبيه احساس هم در عرض مدت خيلي كم بوجود مياد اگه تو بخواي.اينم يادت نره خوشبختي رو ما خودمون بايد بوجود بياريم.موفق و خوشبخت باشي.

  10. 2 کاربر از پست مفید samanins_62 تشکرکرده اند .

    samanins_62 (شنبه 18 اسفند 86)

  11. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 اسفند 86 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1386-11-20
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    4,257
    سطح
    41
    Points: 4,257, Level: 41
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 79 در 55 پست

    Rep Power
    31
    Array

    RE: دارم ديوونه ميشم (شكست در عشق و سر دوراهي قرار گرفتن)

    يه ايرادي توي حرفهاتون هست اينكه دختر دوم چي؟ موش آزمايشگاهي محمد باشه؟ اين غلط و بي انصافيه اين دختر با اين تصور كه محمد بهش نظر مثبت و تاحدي علاقه داره جواب مثبت داده
    برم با اين دختره نامزد كنم شايد قبلي رو فراموش كنم غلطه قبلي رو فراموش كن و به اين اميد كه بعدي بتونه در وجودت يه عشق ماندگار و بي پايان بوجود بياره برو جلو با احساسات ديگري بازي نكن كه با احساساتت بازي نشده اين حالته حالا فكر كن با احساسات كسي بازي كرد چه حالي ميشه
    اصلا شما كه تو ذهنت كس ديگري وجود داشته چرا خواستگاري كس ديگري رفتيد هم خودتون رو تو دردسر انداختيد هم اون دختر از ماجرا بي خبر رو
    اول تكليف خودت رو با دختر اولي مشخص كن و موضوع خودت رو با دختر دومي در همين شكل نگه دار و هيچ اقدام ديگري نكن كه كار از اينكه هست بدتر نشه بعد وضعيتت رو با دختر دوم
    امان از دست شما پسر هاي اهل دل كه عقل رو بعد از احساستون درميابد امان و فرياد و فغان


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من ديوونه م
    توسط Somebody20 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: جمعه 17 مهر 94, 10:45
  2. دارم ديوونه ميشم كمكم كنيد 😔
    توسط darkub در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 فروردین 94, 23:35
  3. همسرم بد دهنه ديوونه شدم كمك كنيد!
    توسط ig-darya در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 87, 11:52
  4. لطفا كمك فوري چون دارم ديوونه ميشم
    توسط capable در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 23 آذر 87, 10:24
  5. مادر شوهر نق نقو و بددهن من ....ديوونم كرده
    توسط ماندگار در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آبان 87, 01:06

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.