سلااااام
بچه ها خيلي داغونم
نميدونم از كجا شروع كنم!!اگه جمله بنديم قاطي پاطي بود ببخشيد ....
من دانشجوي كارداني معماري هستم و همسرم سال اخر دامپزشكي
2 سال پيش با هم اشنا شديم موقعي كه من فكر ميكردم ميتونم به زور به رشته ام علاقه مند بشم و با ادامه تحصيل به مدارج بالاتر برسم
نميدونم چند نفر از شما با رشته معماري اشنا هستين اما اين رشته بيشتر از بقيه رشته ها به علاقه و البته به روحيه طرف بستگي داره
من ادم شر وشور و پر جنب و جوشي هستم( انگار بودم!!)نميتونستم پاي ميز بند بشم و 2 ساعت تموم يه پلان بكشم!!خلاصه ترم اول 6 واحد از درسام افتادم!!
اين افتادن ها و اين كه درس ها يك ترم در ميون ارائه ميشن باعث شده الان كه ترم اخرم به مشكل بر بخورم و مجبور باشم برم شهر ديگه اي (اردبيل)درس بخونم دانشگاه ما ديگه كارداني پذيرش نميكنه و .....
حالا من ميخوام انصراف بدم و بيخيال اين رشته و مدرك بشم اما خانوادم ميگن بعد ها اين فاصله زياد بين مدرك من و همسرم يه آتو ميشه كه باهاش اذيتم كنه!!!
مخالف انصراف من هستن!!ترم اخر درسم به قدري سنگين شده كه به همسرم هم نميتونم برسم براي من همسرم از همه چي مهمتره حتي از مدرك و تحصيلم!!
البته من قصد ادامه تحصيل در يه رشته ديگه (روانشناسي يا حقوق)رو دارم اما ميگن كار تو نيس و نميتوني چون عادت كردي درس نخوني فقط پروژه بكشي و تحويل بدي!!
به نظر شما اگه سطح مدرك من از همسرم پايين تر باشه به مشكل بر ميخوريم!؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)