سلام دوستان
من امیدم! تازه عضو فروم شدم!
راستش راجع به یه موضوع مهمی ازتون راهنمایی میخوام!
من الان 18 سالمه(پشت کنکوری) و حدودا 5 سال پیش بود که احساس کردم به یه دختری از اقوام دور پدری علاقه مند شده ام!(هم سن خودمه!)
همونموقع این سوال تو ذهنم بوجود اومد که:
چرا من که تو کرج کلی دختر خوش تیپ و خوشگل دور و برم وجود داره باید به یه دختر ساده شهرستانی(از لحاظ ظاهری) علاقه مند بشم؟
خیلی گشتم دنبال جواب سوالم ولی جواب قانع کننده ای پیدا نکردم، پس این احساس رو گذاشتم رو حساب مزایای سن بلوغ و تصمیم گرفتم فراموشش کنم!
کلی تلاش کردم (واسه فراموش کردنش) به موفقیت هایی هم رسیدم ولی هیچ کدوم پایدار نبودن!
خلاصه گذشت و گذشت و گذشت تا اینکه احساس کردم به شدت تنها شدم!(تقریبا از یه سال پیش)
حس کردم نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف رو دارم!(از نظر عاطفی ، نه جنسی) از اونجایی که اصلا به عشق کوچه و خیابونی اعتقاد ندارم(بخاطر بی وفاییاش) و معتقدم: "عشقی که تو خیابون پیدا بشه ، تو اتوبان گم میشه!" (البته من قصد توهین به کسی رو ندارم و این رو هم قبول دارم که همیشه یه استثنایی وجود داره) و از اونجایی که به شدت آدم احساساتی هستم و زود به طرف مقابلم دل میدم و دوست دارم یه رابطه پایدار و 100% قابل اطمینان با طرف مقابلم داشته باشم تصمیم گرفتم با عقل برم جلو و ببینم اون چه کسیو بهم معرفی میکنه!!! کسی که بتونم باهاش آینده م رو تقسیم کنم!(دلم هنوز رو حرفش بود و نظرش همون فامیل دور بود)
تمام معیارام و انتظاراتم رو از طرف مقابلم نوشتم،به یه نتیجه جالب رسیدم!
عقلمم بهم گفت که اون بهترینه!
قبلا دلم بهم گفته بود اما زیاد رو حرف دل نمیشه حساب کرد ولی وقتیکه عقل و دل باهم متحد میشن حتما سرانجامه خوبی روبروی شماست!
اون تمام فاکتور ها و معیار هایی که من از طرف مقابلم انتظار داشتم،داره!
اون با حیاس،با شخصیت،100% قابل اطمینانه و از همه مهم تر اینکه مطمئنم اگه یه روزی به خانواده ام بگم که میخوام با اون ازدواج کنم از خوشحالی بال در میارن!!!!!
البته اینو بگم که شناخت من از اون یه شناخت دورادور و ظاهریه،پس معیارهای اولیه ی من هم باید ظاهری باشه!
بگذریم........
الان دوتا راهنمایی از شما میخوام:
1-به نظر شما چیکار کنم؟
بعداز مشورت با دوستای بزرگتر از خودم به این نتیجه رسیدم که باید هرچه زودتر حرفمو بهش بگم!
راستش من و اون سالی یکی دوبار و فقط در حد احوال پرسی همدیگرو میبینیم!
من فکر میکنم که اگه باهاش تماس بگیرم و قرار بذارم و سرقرار همه چیو بهش بگم بهتر باشه؟ فکر کنم این بهترین راه باشه،فقط از این میترسم که واکنش منفی نشون بده و درخواستمو رد کنه!نظر شما چیه؟
درضمن اینو هم بگم که من فقط از اون میخوام که هر از چندگاهی تلفنی و هر 1،2 ماه یکبار حضوری باهم در رابطه باشیم(بطوریکه کاملا در چارچوب شرع و عرف باشه و نه به درس و آبروی من لطمه بخوره و نه به درس و آبروی اون، راستش من اصلا به مسائل جنسی با اون فکر نمیکنم و دوست ندارم حرمت ها شکسته بشه) تا بیشتر با اخلاق و خصوصیات همدیگه آشنا بشیم و اگه به نقاط مشترک رسیدیم زندگی مشترکمونو آغاز کنیم!
2- آیا میتونم رو حرف عقل و دلم حساب کنم؟ آیا این علاقه دائمیه؟
میترسم بعداز یه مدت از دلم بره!
شما چه فکر میکنید؟
منتظر راهنماییهاتون هستم...
متشکرم...
![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)