یه مشکل میشه کمکم کنید ؟

[دوستی]

سلام من یه مشکل کوچولو دارم اخه تو بعضی کارا جای منو شوهرم عوض شده یعنی کاریه که اون باید انجام بده اما من میکنم .
مسئله اینه که من همیشه باید از شوهرم بخوام که با هم رابطه داشته باشیم یا اگه باهم تنها شدیم من باید اول جلو برم اون خیلی کم جلو میاد و اگه من چیزی نخوام اونم حتی کاری نمیکنه که نشون دهنده میلش به من باشه .
البته بگم که وقتی شروع میکنیم هیچ مشکلی نداریم و همه توقعات من برآورده میشه اونم همین طور و هردو راضییم .
اما هیچ وقت شروع کننده نیست من میتونم تحمل کنم اما معمولا این آقایون هستند که پیشنهاد میدن و به زنشون اظهار نیاز میکنند .در صورتیکه وقتی من پیش قدم میشم یعنی من دلم میخواد و نیاز دارم و اون نیاز منو برآورده میکنه !
ما خیلی کم پیش هم هستیم برای همین باید از وقتمون به سرعت استفاده کنیم وگرنه میره مثلا برای یک ماه دیگه .
با این وجود چند بار امتحان کردم و دیدم اصلا هیچ واکنشی نشون نداد که مثلا منو بیدار کنه یا ..
با اینکه هردومون میدونیم که وقت کافی برای بی حوصله بودن یا ناز کردن و دور بودن نداریم اما اون هیچ کاری نکرد اگه من فرداش هم نمی خواستم اون بازم همینطور بود و میرفت و یه ماه دیگه برمی گشت .
خلاصه برای همین من نمی ذارم کار به اونجا بکشه و خودم پیش قدم میشم .
چه کار کنم ؟
اونقدر نخوام که اون بخواد؟
وقت هم ندارم .

[دوستی]

بچه ها لطفا راهنماییم کنید.
چه کار کنم ؟

[maryjooon]

ببخشيد مي شه توضيح بديد شوهرتون يه ماه مي ره كجا؟
ماهي چند روز همديگه رو ميبينيد؟يعني چي وقت نداريد؟

[mostafun]

اگه ممكنه يه خورده بيشتر توضيح بديد:
1. الان در دوران عقد هستيد؟
2. همسرتون چطور كاري دارن؟ كار فني و سخت؟ احتمالا به صورت اقماري كار مي كنن؟ چطور روحيه اي دارن؟ (فعال؟ خوش مشرب؟ ساكت و خجالتي؟)
3. تا حالا شده شروع كننده نباشيد و كار از كار گذشته باشد؟ (شوهرتون هم شروع نكرده باشه و رفته باشه تا يه ماه ديگه)

ضمنا شروع كردن هم تعاريف زيادي داره، مثلا:
1. پوشيدن لباسهاي عريان و زننده،
2. استفاده از كلمات (....)
3. نوازشهاي تحريك آميز.
4. رفتن سراغ اصل مطلب.

به نظر من اگه شما 3 تاي اولي رو انجام مي ديد، هيچ مشكلي نداره كه شروع كننده باشيد.

[del]

دوست خوبم سلام . اینکه مرد باید نیاز باشه و زن ناز، حرف درستی هست و همین طور هم هست اما بعضی وقت ها، بعضی روزها مشکلات باعث میشن که یه کم جای این دو عوض بشه، مثلا وقتی شوهر شما مشغله ی کاریش زیاد باشه، یا خسته باشه یا نه اصلا موضوعی فکرش رو مشغول کرده باشه بیشتر سعی می کنه که به اون موضوع و مساله فکر کنه تا بتونه یه راه حل مناسب برای اون پیدا کنه در این صورت نه اینکه نخواد، بلکه نمی تونه که به شما توجه کافی رو نشون بده و این هم جزو ساختارهای فکری و مغزی یه مرد هست که تنها می تونه روی یک یا دو مساله تمرکز کنه و در نتیجه تا موقعی که این مساله وجود داره ایشون به شما کم توجهی می کنن و این باعث میشه که شما در وجود خودتون به این فکر کنید که خیلی به همسرتون نیاز دارید و یه جورایی احساس کمبود می کنید و یا یه حالت دیگه اینکه احساس می کنید که باید بیشتر به سمت همسرتون برید که یه موقع رابطه تون سرد نشه یا صمیمیت بین شما و همسرتون از بین نره یا اینکه نکنه یه چیزی باعث بشه که همسرم من رو فراموش کنه و یا تفکر دیگه اینکه باید بهش نزدیک کنم خودم رو تا اون متوجه باشه که من در کنارش هستم و همیشه پیششم یا اون هیچ وقت تنها نیست و یا اینکه شاید به این موضوع فکر می کنید که اگر به همسرتون نزدیک بشید و رابطه با ایشون برقرار کنید حتما همسرتون هم به سمت شما و محبت و توجه به شما کشونده می شن! در صورتی که شاید شما بعد از رابطه با همسرتون باز هم ببینید که در اخلاق ایشون هیچ تغییری به وجود نیومده و تازه از این بابت که شما شروع کننده بودید هم ناراحت بشید.
همه ی اینها درست، اما به نظر من موضوع نگران کننده ای وجود نداره و حتما فکری و مشکلی یا مساله ای و خستگی باعث این رفتار همسرتون شده و به نظر من تنها کاری که شما انجام بدید اینه که نه از همسرتون دور باشید و نه خودتون رو مدام به ایشون بچسبونید تا بهتون احساس بدی دست بده. چیکار کنید؟ خب مثلا وقتی همسرتون تلویزیون میبینه و متوجه شما نیست شما می تونید لباس های سبک و لباس خواب و غیره رو به تن تون کنید، یعنی لباسهایی که برای همسرتون جذاب باشه و به خودتون برسید و خیلی آروم و راحت برید و در کنار همسرتون دراز بکشید، بدون اینکه اظهار نیاز یا عجز کنید، بعد بدون هیچ کلامی بهشون بگید که مثلا دلم می خواد که بغلت فیلم نگاه کنم و یا سرم روی سینه هات باشه، خیلی حرف نزنید اما با حرکات خیلی نرم و زنانه سعی کنید که ایشون رو تحریک کنید. مثلا دست به گردنشون بکشید، بوسشون کنید و خیلی کارهای دیگه که می تونید خیلی ظریف انجامشون بدید و انتظار پاسخ رو داشته باشید.
فقط وقت شناس باشید و همین طور مستمر و مداوم پیگیر باشید. منتظر نباشید که سریع پاسخ بگیرید و نا امید هم نشوید. و در مواقعی برنامه ریزی برای انجام کارهای دو تایی انجام بدید و سعی کنید که همسرتون رو اول از لحاظ روحی به خودتون نزدیک کنید و سپس از لحاظ جسمی و سعی کنید که نیازهای همسرتون رو درک کنید و در لحظاتی که احساس می کنید همسرتون آرامش فکری بیشتری دارند در مورد نیازها و خواسته های قلبی تون با ایشون صحبت کنید.
خیلی نگران نباشید

[دوستی]

با سلام به همه بچه ها متشکرم که جوابمو دادین .
محل کار شوهرم تهرانه و تا شهرمون 14 ساعت راهه .
اون ماهی تقریبا 10روز مرخصی میگیره که 2روزش تو راهه و روز بعد از رسیدن هم میره خونه مادرش و نمیتونه بیاد خونه ما .منم نمی تونم اون روز برم .کلا 4یا اگه خیلی خوب برنامه ریزی کنیم 5 شب با هم هستیم .کار همسرم هم خیلی راحته هیچ مسئولیتی نداره فقط محل کارش تهرانه .تنها دغدغه فکریش مسئله انتقالیشه که اونقدر مهم نیست که بگم فکرش مشغوله !وقتی پیش منه هم تو مرخصیه و یکسره خونه است .
با اینکه عقدیم ولی مشکلی از اون نظر نداریم .
آقای mostafanمن اغلب سه مورد اول و خیلی وقتها مورد چهارم رو هم خودم انجام میدم.اون هم دقیقا همون کاری که من می کنم رو بعد از من انجام میده اگه من نوازش کنم اونم بلافاصله نوازش میکنه.اگه من ببوسم اونم می بوسه .و...
الان 3روزه اومده .روز اول (جمعه)من شروع کننده بودم .اما شنبه من خوابیدم اونم هیچ کاری نکرد و خوابید.
دیشب هم من یه کم نوازشش کردم اونم همه لباساشو دراورد و منتظر من موند تا شروع کنم اما من کاری نکردم .تا صبح دیدم اخم کرد و خوابیده !!میدونستم احتیاج داره خودم هم داشتم برا همین بعد نماز صبح نخوابیدم و تا آخرشو باهاش رفتم اما اگه من اقدامی نمی کردم اونم میخوابید امشب هم آخرین شبیه که باهم هستیم و دوشنبه می ره تهران. .آخه من فکر میکنم این رابطه جدا از نیاز بدن انسان نشاندهنده علاقه زن و شوهر به هم هست و وقتی این رابطه سرد بشه یعنی عشق بین اونا سرد میشه !
البته من و شوهرم همدیگه رو خیلی دوست داریم مطمئنم که عشق بین ما سرد نیست هیچ کدوم هم سرد مزاج نیستیم بر عکس خیلی هم پر شور و حالیم !
delعزیز چون خونه خودمون نیستیم نمی تونم خیلی روزا براش خیلی مایه بذارم و به خودم برسم یا لباسهای آزاد بپوشم .می دونم همسرم شدیدا نیاز داره اما نمی دونم چرا پا پیش نم ذاره بعضی وقتا خیلی بهم بر می خوره و غرورم حسابی می شکنه .

[درخت سبز]

سلام
نكاتي كه دوستان گفتند متين و درست بود يه نكته اي هست كه اشاره نشد شايد هم همسرتون نمي خواد نياز خودشو رو به شما تحميل كنه و اينكه شما شروع كننده باشيد بهش آرامش ميده كه حتما آماده ايد.البته در اين صورت هم شروع كردن شما زياد جالب نيست.
شما مي تونيد از اينترنت مقاله هاي كه در مورد اين طور روابط و احساس زن و مردها ست رو با هم بخونيد تا در مورد نكات ظريف روحي و عاطفي موضوع دقيق تر باشيد.

[elina]

عزیزم
تا حالا در این مورد باهاش صحبت کردی؟ گاهی بهترین راه صحبت کردن درباره یه مشکله.

[دوستی]

چند بار صحبت کردم و گفتم که دوست دارم تو اول بیای جلو .گاهی وقتا میاد اما دوباره یادش میره .نمی دونم شاید من صبرم کمه و صبر نمیکنم تا اون آماده بشه اما آخه مگه آماده شدن مردا چقدر طول میکشه ؟

[elina]

این طور که به نظر میرسه اون ترس این رو داره که باید جلو و تو قبولش نکنی. بهتره یه کمی قبل از این رابطه حرفی در مورد سکس بزنی که او بفهمه که تو بی میل نیستی.
بهتره چند روزی یه بار این مورد رو بهش یادآوری کنی. نگران نیاش عزیزم . یه مدت دیگه این مشکل تو حل میشه عزیزم.