به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 71
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 03 [ 04:02]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    37,798
    سطح
    100
    Points: 37,798, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    275
    Array

    چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیابن

    با سلام خدمت همه مشاوران , صاحب نظران و دوستان محترم

    1- تعریف خواسته های معقول پسران:
    تناسب خانوادگی از دیدگاه فرهنگی - نجابت - زیبایی متانسب با خود فرد- مسئولیت پذیری - درک مسایل اقتصادی خانواده و(در صورت امکان شراکت در تامین نیازهای اقتصادی) - تناسب تحصیلات با خود فرد و ...
    که ... در افراد مختلف متفاوت هست و ترتیب اولویت این خواسته ها نیز وابسته به فرد می باشد.

    2- دختران همنوع این افراد کسانی هستند که در تمام آیتم های زندگی خود را شریک همسر میدانند و حاضرند این شراکت را در عمل ثابت کنند و به حرف بسنده نمیکنند , آمادگی خود را برای فداکاری و درک کردن در موارد مشابه دوران تجرد آزموده اند (معمولا این افراد درک بالایی از مشکلات اقتصادی همسر خود دارد و با توقعات بیجای خود از جمله درخواست ماشین و خونه و درآمد بالا و ... به مشکلات اقتصادی دامن نمیزنند)

    3- طرح مشکل:
    چرا یک پسر با این مشخصات اکثر دختران و افرادی رو که در اطرافش میبینه حایز معیار های بالا نیستند در حالیکه دختران بسیاری حایز این ویژگی ها و مشخصات هستند که خود آنها نیز به دنبال فردی مشابه و همنوع خود هستند؟ مشکل کجاست ؟ مشکل از پسران با این ویژگی هاست؟
    مشکل از دختران با این ویژگی هاست؟ مشکل به جامعه برمیگردد؟ و ...

    4- ارائه نظرات و راهکارهای شما

  2. 2 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (شنبه 29 فروردین 88)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    سلام بر دوست گرامی...
    خوشحال هستم که باز هم من پست اول تاپیک های شما را می زنم...

    ببینید به نظر بنده ما خود یک مشکل بزرگ داریم و آنهم این است که ......
    برای یافتن پاسخ سوالاتمان سعی داریم بفهمیم که آیا پسران مشکلی دارند یا دختران یا جامعه.......
    این نه پسران هست که دچار مشکلند و نه دختران......اگر تمایزهای جنسیتی را از میان برداریم(همان گونه که فروید می گوید ما دوجنس هستیم و بعد ها این ویژگی های اطراف هست که ما را به سوی یک جنس سوق می دهد) باید بگوییم مشکل نشات گرفته از ::>>> این باورها و اعتقادات ما و همچنین نوع تحمل ما در برابر مشکلات زندگیست که ما را در تشکیل یک زندگی دچار سردرگمی می کند...

    من معتقدم بزرگترین اشتباه ما یعنی پسران و دختران جامعه این است که در جنس خود محدود شده ایم و تمام خواسته ها را مربوط به جنسیت می پنداریم و همواره تلاش داریم میان خود و دیگری فرقی قائل شویم و بخاطر همین مسله توقع داریم بنا به جنسیت خود از امکانات بهرمند شویم و بنابر ایم مسله خواستار بهترین ها باشیم ....

    توقعات بی جا هم از همین جا نشات می گیرد......

    دوست عزیز ما نباید تنها اطراف خود را ملاکی برای ارزیابی به حساب اوریم.... شما می گویید دختران بسیاری هستند که خواستار درامد بالا ..ماشین و خلاصه توقع زیادی ندارند و همواره دوست دارند که کنار همسر خود باشند و در برابر مشکلات با او یار و همراه....
    اما این تنها از دید شماست...دیدی که اطراف و اطرافیان را مدنظر قرار دارد نه اکثریت را....

    من نمی گوییم نیستند دخترانی با توقع کم ....اما آیا تعداد انان چقدر است.....در همین تالار از میان هزاران کاربر دختر شاید تنها 10 نفر آنان چنین تقاضایی دارند(تازه چون دنیا مجازی هست از کجا معلوم که....)) و قادرند در برابر سختی های زندگی دوام بی یاورند....نمونه بارزش را می توانید در تاپیک ها جست و جو فرمایید اغلب تازه واردان خانوم که به علت بی کاری فعلی همسر خود کلا قید زندگی را زده و تاپیکی باز کرده اند....خانومی که فقط شک دارد که همسرش به او خیانت و چه می گوید پشت همسرش....خانومی که..... و غیره

    دوست عزیز من و دوستان دیگر اگر حرفی را می زنیم نه قصد توهین به شخصیت زنان را داریم ونه قصد بی حرمتی.....فقط می خواهیم اغلب آنان باور غلط خود را شناخته و در پی اصلاح باشند ...ما هم سعی خواهیم کرد آنان را درک و همواره به فکر پیشرفت خود باشیم..
    موفق باشید

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 مهر 88 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-11-26
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    8,997
    سطح
    63
    Points: 8,997, Level: 63
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    331

    تشکرشده 338 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    سلام مهربونای نازنین
    کم و بیش تاپیک قبل خواهر نازنین و بسیار محترمم را مطالعه کردم.
    خسته نباشید می گم به دوستانی که از تاپیک قبلی این بحث را دنبال می کنند.البته که اعتراف می کنم در محضر بزرگانی همچون سورنا، گردآفرید، نقاب و ... واقعا سخته از مقام زن ایرانی دفاع کرد.
    اما به دوست و خواهر بسیار صبور و نازنینم خانم صبا-2009 واقعا خداقوت می گم.
    ممنون مهربون.

    برادر و برادران ارجمندی که دنبال خانم های با این خصوصیات گشتید و نیافتید:
    «...من به خدا من دنبال کردم پیدا نکردم. شما می گی دختر کم توقع زیاد دیدی، دختری که مثل یک شیر زن در کنار مردش باشه و پا به پای اون به حل مشکلات زندگی کمک کنه. خب من گشنم نبوده....»
    من به شخصه دوستان و آشنایان بسیار بسیار زیادی می شناسم که نه تنها کمک حال شوهرانشان هستند حتی بار بیشتری از زندگی را به دوش می کشند و با موفقیت و رضایت زندگی می کنند. همین امروزی که شما این را عرض می کنید شیر زنانی با کمال آرامش و موفقیت در همین شرایط واقعی کشورمان زندگی می کنند و به خانه داری، بچه داری، کار بیرون، ادامه تحصیل و همه جنبه های زندگی زناشویی می رسند... چرا این ها را نمی بینید. نه نه برادر من بسیاری از این دختران به قول شما از روستای دورافتاده نبوده اند. اگه لازم شد بفرمایید مثالهایی هم می زنم.
    لطفا بفرمایند کجا به دنبال چنین زنانی بوده اید که نیافته اند؟

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    سلام بر ""استار"" گرامی...و خوشحال هستم که دنبالگر موضوع بوده اید...
    اما "استار" خواهر خوب و مهربانم ما این جا نیستیم که از حقی دفاع کنیم زیرا در این تاپیک و بقیه تاپیک ها حقی ضایع نشده است... که شما بزرگوار دنبال دفاع از مقام زن ایرانی باشید...
    دوست عزیز هدف ما فقط گفت و گو و تبادل افکار و رسیدن به نقطه اشتراک هست و اصلا خویشتن.

    استار نوشته است...::من به شخصه دوستان و آشنایان بسیار بسیار زیادی می شناسم که نه تنها کمک حال شوهرانشان هستند حتی بار بیشتری از زندگی را به دوش می کشند و با موفقیت و رضایت زندگی می کنند. همین امروزی که شما این را عرض می کنید شیر زنانی با کمال آرامش و موفقیت در همین شرایط واقعی کشورمان زندگی می کنند و به خانه داری، بچه داری، کار بیرون، ادامه تحصیل و همه جنبه های زندگی زناشویی می رسند... چرا این ها را نمی بینید. نه نه برادر من بسیاری از این دختران به قول شما از روستای دورافتاده نبوده اند. اگه لازم شد بفرمایید مثالهایی هم می زنم.

    البته سخنانی که شما در پست بالا از برادران نقل کردیدبنده آن سخنان را نگفته ام... و می دانم منظور شما هم من نیستم اما بنده با اجازه نویسنده آن جملات( که فکر کنم "سورنا" جان باشد)سخنی می گوییم...

    بله بنده هم معتقدم خانوم هایی هستند با این ویژگی ولی بارها گفتم از 100 درصد جامعه ما چند درصد را تشکیل می دهند فقط شاید 10 درصد...
    ولی ان مثال های که شما فرمودید را کمی تحلیل خواهم کرد::
    زنانی که شما از آنان نام برده بودید هستند ولی چطور>>> امروزه بعضی از دخترانی که قصد ازدواج دارند پرتوقع هستند و فرض می کنند ازدواج کردن و با شوهر بودن یعنی آغاز یک زندگی بدون رنج و رسیدن به تمام خوشبختی های دنیا....آنا می پندارند اگر در خانه پدری قدری می رنجم اگر کاملا ازادی ندارم اگر......پس خانه شوهر بهترین مکان برای رسیدن به آرزوهاییم است اما ای دل غافل....آنان نمی دانند زندگی مشترک از خانه پدری پر مسولیت تر پر عشق تر و سرشار از صبر دو طرف است.....

    اگر برفرض مثال.... تمام سخنان شما عین درست هست و بیشتر ""بیشتر"" دختران و زنان جامعه این چنین هستند...می شود گفت این چنین نبوده اند بلکه تحت شرایط و تابع شرایط این چنین بار آمده و چاره ای جز صبر بر مشکلات ندارند.....
    من می فههم چنین زنان فداکاری وجود دارند اما هرگز نمی پذیرم بیشتر دختران و زنان جامعه این چنین هستند چون بر طبق واقعیت حرف می زنم ....اما شما بر طبق ""حقیقت""...
    و این دو یعنی حرف زدن بر طبق واقعیت و حقیقت تفاوت زیادی دارد....
    واقعیت ::یعنی آنجه هست و من می بینم و آن را بیان می نمایم....
    ولی حقیقت::یعنی آنچه باید باشد و شما طبق آن سخن می گویید....
    به هر حال سخن و بحث در این مورد بسیار است و اگر هم مایل باشید با کمال میل و با رعایت احترام متقابل بحث را ادامه خواهیم داد..
    موفق باشید...

  6. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (شنبه 29 فروردین 88)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 آبان 88 [ 06:17]
    تاریخ عضویت
    1387-12-20
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,203
    سطح
    35
    Points: 3,203, Level: 35
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 25 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    نقاب عزیز وسایر دوستان
    باور غلط به نظر من در مرز مرد یا زن گنجانده نمی شود اینکه جستجو کنیم تا باور غلط را پیدا کنند و ما کمک در تغییر این مختص به جنس زن نیست همانگونه که منحصر به جنس مذکر هم نمی باشد . باور غلط زائیده و رشد یافته تربیت و فرهنگ نادرست هست و درصد بسیاری اکتسابی و برگرفته از الگوهای نادرست اطراف خوب در اطرافمون دقت کنیم گوشه کنار مردان و زنانی مقاوم و سخت کوش و دریک کلام اهل زندگی می بینیم و در گوشه ای دیگر مردان و زنانی که یا در پی بهانه جویی هستند ویا در پی بر هم زدن ساخته هایشان .
    پس باید یاد بگیریم از زندگی چه می خواهیم . خواسته های معقول و منطقی و قابل دسترس را قوت ببخشیم و رویاها و زیاده خواهیها رو به حداقل برسونیم این به اون معنی نیست که نباید تلاش کرد تا به بهترین ها دست یافت نه این یعنی انگیزه برای تلاش را ازدست ندهیم تا راحت تر بتوانیم این سیر طولانی را بپیمائیم . ازدواج را پر کردن آرزوهای پررنگ مجردی ندانیم .قرار نیست همه چیز یکدفعه و یکجا باشد تلاش برای بدست آورندن زیبا تر است و نگهداری در حفظ آن قوت می یابد . ( قابل توجه دختر ها و پسرها )
    ضمنا" عزیزان جستجو کننده جوینده یابنده است با بصیرت جستجو کنید خوشبختی در چند قدمی همه ی شماست . ان شاءا...

  8. 5 کاربر از پست مفید شکوه شب تشکرکرده اند .

    شکوه شب (شنبه 29 فروردین 88)

  9. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    257
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    صباي عزيز
    شما قصد داشتين يه واقعيت رو بيان کنين اما سوالتون يه جوريه ،‌
    "چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیابن"

    اين همه زندگي خوب که دور و اطراف ما هست آيا به اين معني نيست که
    "پسران با خواسته های معقول تونستن دختران همنوع خود را بیابن"

    البته مي تونيد بگيد که اونهائي که زندگيشون رو شروع کردن رو نمي گم ، يه سري جوون هست که نمي تونن ازدواج کنن يا همسر ايده الشونو پيدا نمي کنن.

    در اينصورت مي پرسم:
    آيا برا دوره خواستگاري مدت زماني رو متصور شده ايد؟ مثلا يه ساله گشته ونيافته؟
    مي گويم: ادامه بدهد تا بيابد.
    من جامعه آماري ندارم وتحقيقاتي هم تو اين زمينه ها نکردم.
    اما يافتم.
    مگر اينکه بگيد "دي شيخ همي گشت گرد شهر ... از ديو ودد ملولم وانسانم آرزوست"
    دراينصورت مي گويم : با شما موافقم ،‌ الان نسبت به سالهاي قبل ، انسانيت کمتر شده است تو ايران خودمون(بطور نسبي) - چون شرايط درحال تغييره.

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 27 شهریور 89 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1387-8-24
    نوشته ها
    1,569
    امتیاز
    8,965
    سطح
    63
    Points: 8,965, Level: 63
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 502 در 230 پست

    Rep Power
    173
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    اين همه زندگي خوب?

    اين همه زندگي خوب?
    دوستان من در دانشگاه، در محیط کار، در اقوام اشنایان هر آنکس را که شرایط مورد نظرش را جسته ام شرایطی بوده است که به دیدگاه من نماد توقعات بی دلیل است.
    انتظار مراسم عروسی چند میلیونی، انتظار اینکه از لحاظ شرایط مالی حداقل در حد خانواده پدری بتوانم او را ارضا کنم، انتظار پرداخت رهن چند ده میلیونی در ابتدای زندگی، از پسر منصفانه است؟ اگر هست چرا برعکس اینها از دختر منصفانه نیست؟ اینها تنها انتظارات مادی است. و در زمینه انتظارات عاطفی انتظار اینکه همان همسری که بابت تامین زندگی تاپاسی از شب کار می کند باید هنگام برگشت لبخند بزند و همسرش را غرق بوسه کند و گاهی او را به تفریح ببرد... اینها از یک مرد که زیر بار فشار اقتصادی قرار گرفته منصفانه است؟
    به شخصه اگر همسرم تنها باری بر روی دوش من باشد و به مسئولیتهایم اضافه کند بدون اینکه خود گوشه ای از آنها را بردارد و مهربانانه کنار من نباشد هرگز ازدواج نمی کنم.
    به قول دوست عزیز نقاب در واقعیت به سر ببریم.

    این دیدگاه رویایی عمده دختران در مورد ازدواج است. بخوانید.من اسم را حذف کرده ام:
    مدام کمک می کنه و همیشه در دسترسه که مبادا چیزی بخوای و اون نباشه . شرایط ازدواج رو فراهم می کنه ، اگه نداشته باشه چند شیفت کار می کنه و از جونش مایه می ذاره تا عشقش رو ثابت کنه و محبوبش رو خوشبخت. عزیزم اینا خواب و رویا نیست و من شعار نمی دم، عین این آدم رو در زندگیم داشتم

    برو تاپیک هایی رو ببین که پسرهایی که عاشق شدن چطور با عشقشون برخورد کردن اونوقت می فهمی

    گویی خوشبخت کردن بر عهده پسر است!! گویی پسران به دنیا آمده اند که زمین وزمان و اسمان را به هم بدوزند که دختر را خوشبخت کنند. که مبادا چیزی رو خانوم بخواد و نشه!!!!!


    باور کنید این توقعات دختران امروزیست. یک فرزند نیز نسبت به مادر و پدرش این حد توقع دارد؟
    وا مصیبتا از این طرز تفکر.

    نقل قول نوشته اصلی توسط *' pid='71668' dateline='1240052164'
    ،اون طور که تو دلت بخواد باهات راه میاد و به خاطر رسیدن بهت اگه شده آسمون و زمین رو هم به هم می دوزه تا بهت برسه
    این طرز تفکر جز از این ناشی می شه که یک دختر خودش رو و جنس مونث رو برتر بدونه؟ خودش رو ذاتا معشوق فرض کنه و طرف مقابل رو یک عاشق در حد فرهاد و مجنون؟

  11. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    257
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    سورناي عزيز
    بله زندگي هاي خوب. مگه شما چه انتظاري از زندگي مشترک داري. ايده آلي نبايد فکر کرد. مشکل اينجاست که ما فکر مي کنيم وقتي زندگي مشترک شروع شد هيچ بحثي، اختلاف نظري، اختلاف عقيده اي ، هيچ توقع وانتظاري و... نبايد باشه درحاليکه اينها يعني زندگي.
    مگه ساير فعاليتهاي اجتماعي، يا اقتصادي بدون يه بخشي استرس ونگراني انجام شدنيه؟
    چرا مي خواي مسئوليت زندگي رو تنهائي بدوش بگيري. بخشي از مسوليت زندگي به عهده شماست بخشي ديگه بعهده همسر (ايشالله) تونه. اما دوتائي حتما ازعهدش برميائيد چون (حالا نگم خيلي ) اقلن بعضي از خانواده ها هستن که زندگي خوبي دارن واز عهده امورات زندگي براومدن.

    بهر حال دخترهائي رو با طرز فکر بالا که اشاره کرديد هم وقتي با واقعيات زندگي مواجه شدن از خواب وخيال ورويا ميان بيرون.

    انتظار رهن کردن يه خونه بنظر شما انتظار زياديه؟
    اگه قدري با مسوليتهاي خانمها آشنا تر بشيد - بدون تعصب- مي بينيد که مسئوليتهاي اونها هم کم نيست.
    بابا انقدر از ازدواج نترسين ونترسونين. يه کم شوخي بگيرين اين قضايا رو. Take it easy
    مثل شنا کردنه . هي لبه استخر وايسادين ميگين آبش سرده ،‌عمقش زياده ، آبش کثيفه و...
    بابا بپرين اون تو فوقش يه کم آب مي خورين ودست وپا ميزنين. اگه خواستين غرق بشين ناجي غريق مياد!!

    بيشتر به زندگي خودت فکر کن.

  12. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (دوشنبه 14 اردیبهشت 88)

  13. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    دوستان عزیز و جوانم با حرفهای دو گروه ( دختر خانم ها و آقا پسرهای گل ) در باب ازدواج موافقم اما ....

    یادمان باشد که ما در چه جامعه ای زندگی می کنیم . از دیر باز وظائف همسری برای آقایان کاملا تعریف شده و معلوم بود در حالی که جامعه تغییر کرده اما در باب وظائف همسری مردان و زنان اطلاعات خود را به روز نکرده ایم و یا اگر هم اطلاعات ما به روز شده به اشتباه و غلط است .

    در یک دوره ای مردان تنها و تنها نان آوران بی منت ، خانوارهای پر جمعیت ایرانی بودند . یعنی به نوعی یک نفر کار می کرد و یک جمعیت می خوردند !!! نه صدایی ، از جمعیت در می آمد و نه نک و ناله ای از طرف مرد و زن بلند بود .

    فکر می کنید آنها راحت پول در میاوردند ؟! و یا زندگی هایشان فارق از مشکلات بود ؟! نه . دیدگاه ها و باورها و قوانین فرق داشت .

    برای مرد همین تعریف شده بود که کار کند و نان آور باشد و برای زن هم همین تعریف وجود داشت که به وظائف همسری و سبزی پاک کردن و خانه داری و بچه داری و خیاطی و گلدوزی بپردازد و این زندگی معنای یک زندگی را با تمام کمی ها و کاستی هایش داشت . دعوای مادر شوهر و عروس همیشه بود ولی زنان جسارت و قدرت عروس های امروز ی و باورها و حمایت های امروزی را نداشتند . باور بر این بود با لباس سفید رفتی باید با کفن برگردی و.....


    امروز امکانات و شرایط زندگی ها بهتر و راحت تر شده است ، درست است که خانه ها کوچک تر شده اما تعداد افراد خانواده هم خیلی کمتر شده اما با این حال مردها غر می زنند و زنان از خود چشم و همچشمی و توقع نشان می دهند و مرد و زن بنای ناسازگاری با هم را می گذارند . بر روی هم صدا بلند می کنند که تا چند آپارتمان آن طرف تر هم صدایشان می رود و ... ( با کلمه آبرو مشگل دارم ولی به هر روی با صدا روی سر انداختن هم مخالفم ) .

    قدیمها خانه ها بزرگتر بود ولی چند نفر و چند خانواده با هم در یک خانه زندگی می کردند ؟! صدای دعوا زن و مرد از این اتاق به اتاق بغلی که متعلق به جاری و خواهر شوهر و ... بود نمی رفت .

    زنان امروز تحصیلات بالا دارند ، مردان امروز هم تحصیلات بالا دارند ولی از این همه تحصیلات بالا چرا سازش ، تعامل ، آرامش ، همفکری و....را نتوانسته اند وارد زندگی شان کنند و از آن سود ببرند . اره بده و تیشه بگیر ، شده کار هر روزه ( گروهی )


    مال من ، مال تو . حقوق من ، حقوق تو ، خانه ی من ، خانه تو و...... هزار الله و اکبر که ما نفهمیدیم این کجایش معنای زندگی مشترک می دهد !!!


    به تعداد زنان ناسازگار ، مردان ناسازگار در جامعه وجود داشته و دارد .

    در قدیم مردها یا عرق خوری می کردند ویا پای منقل بودند و یا در خانه های بد نام به سر می بردند . مسئله چند همسری هم که بماند !!!! ( البته بلا نسبت مردانی که در همان روزگار هم فقط و فقط به فکر زن و بچه بودند و... ) اما زنان در هیچ حالتی حق اعتراض نداشتند . باید زندگی می کردند و سوختن و ساختن در آن زمان معنا پیدا می کرد ، حتی خانواده ها از بچه هایشان حمایت نمی کردند.

    نه امروز که پدر و مادرها هم یک پا مودی و حقوق بگیر بچه هایشان هستند تا دری به تخته می خورد بچه هایشان را تشویق به طلاق می کنند و یا حتی بعد از طلاق پسران و دخترهایشان را حمایت مالی و معنوی می کنند و هزار جور علم به مدد انسانها آمده تا مثلا طرف از اعصاب و روانش محافظت کند و چه ها کند تا تخریب نشود و روان سالمی داشته باشد و ....

    اما بازهم


    در همین جامعه تعداد زنان نان آور خانواده کم نیست ، که با تجربه به این دیدگاه دست یافته اند که اگر در ابتدای زندگی راه مشاجره را پیش گرفته و اشتباهاتی داشته اند ولی فهمیده اند و تجربه کرده اند که هیچ چیز بر نظام مستحکم خانواده اولویت ندارد و در حال تلاش و کوشش هستند که واقعا هم ستودنی است .

    ما در برزخ تحولات به سر می بریم . حد فاصل میان زندگی های خانوادگی و نظام خانواده سنتی و نظام جدید و تحولات آن . باید راه را درست بشناسیم و درست قدم برداریم . باید اصول زندگی های سنتی که درست بود را با خود همراه کنیم و با خود به زندگی های جدید مدرنیته وارد کنیم . نمی شود همه چیز را از جایگاه حق و حقوق و قانون و قانونمندی نگاه کرد .

    همه ی جوانها در ابتدای راه ادعای عاشقی دارند این چه عاشقی است که با اولین تلنگر از فشار آخ از نهاد تان بلند می کند ( این همه ناز پروردگی ) و غر زدنها آغاز می شود ( کم تحملی ) و یک بعدی بودن و تنها حقوق خود را دیدن ( خود خواهی ) و تفکیک حقوق زن و مرد در نظام خانواده ( روحیه مادی ) و..... تا مادام که چنین است در بر همین پاشنه خواهد چرخید. مگر نسل آگاه امروز اندکی عشق واقعی به زندگی و جهان پیرامون را وارد زندگی فردی خود نماید تا شاید بتواند در تعاملات اجتماعی و خانوادگی به موفقیت هایی چشم گیر دست یابد .

    گزینه درست کیمیا نشده . ما کیمیاگر نیستیم . چرا که دراصل باید خود کیمیا باشیم که بتوانیم کیمیایی دیگر را در قانون طبیعت جذب کنیم . اشکال از درون فردی است . این همه قانون مکتوب و نامکتوب ، آیا توانسته به آرامش نداشته انسان کمک کند ؟!


    این حرکت هم یک حرکت فردی و یا منحصرا اجتماعی نیست . شما به عنوان جوان و کسانی که می خواهید آینده خود را بسازید باید از خود و از زیر بنا همه چیز را درست کنید .

    نسل دایناسورها منقرض شده است ولی منقرض شدگان بهتر از من و شما زندگی کردند و حداقل آرامش داشتند . ما امکانات داریم و از تکنولوژی و علوم روز بهره می بریم ولی خیلی از فاکتورهایی که می توانست به ما کمک کند تا آرامش داشته باشیم ودرست انتخاب کنیم و راحت زندگی کنیم را از دست داده ایم .

    حتی به قیمتی که برای یک ازدواج کردن ساده و شروع یک زندگی مشترک هزاران نفر را با هزاران روش بالا و پائین می کنیم و محک می زنیم و ....


    آیا قدیم ها این امکان برای مردم و یا نسل جوان وجود داشت تا با بهره گیری از تکنولوژی روز پای کامپیوتر بنشیند ویک چنین سئوالی را طرح کند و صدها نفر با دیدگاه های مختلف و از نقاط مختلف با فرهنگهای مختلف به این سئوال پاسخ دهد و این همه همفکری و بحث و ... نتیجه گیریو.... ؟! چیست که با این همه امکانات نسل امروز نمی تواند راه خود را در ساده ترین امور زندگی بیابد؟!

    این هم سئوال بازمانده نسل دایناسورهای منقرض شده از نسل جوان امروز .

  14. 6 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 29 فروردین 88)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 مهر 88 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-11-26
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    8,997
    سطح
    63
    Points: 8,997, Level: 63
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    331

    تشکرشده 338 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا پسران با خواسته های معقول نمی توانند دختران همنوع خود را بیا

    بانوی بسیار فهمیده و ارجمند خانواده همدردی مثل همیشه عالی بود.
    حرف من نیز همین بود اما با بیان بسیار زیبای شما عزیز مهربان
    انی بزرگوار افتخار می کنم که از همراهی شما بانوی بسیار فهمیده برخوردارم.

    اما جواب سوال خواهر عزیزم صبا از نظر خودم به عنوان یکی از همان دختران (چه اعتماد به نفسی این استار 7 داره):
    خواهر نازنینم امروز این پسران ایده ال خیلی به ندرت خواستگاری این دختران معقول می روند، البته حق دارند، به همان دلایلی که همیشه دوستان و برادران عزیزمان اشاره می کنند.
    اما این جا کمی بحث فرق کرده چون هر دو (پسر و دختر) در این تاپیک نرمال جامعه ما هستند.
    ...باز هم از من دختر کاری بر نمی یاد. اگه می تونستم سال ها پیش به خواستگاری اونی که می خواستم می رفتم. در این مورد هم شما آقایون ارجحیت دارید، این حق برای شما آقایان محفوظ است و این شانس را دارند به خواستگاری هر که خواستند بروید. خب پس شانستون را امتحان کنید. کاری نداره باور کنید.
    خود من و بسیاری دوستانم خواستگارانی داشته ایم که حتی یک شاخه گل با خودشون نیاورده بودند، نه غرورشون را از بین نبرده ایم، پس برای بسیاری از این دختران هیچ خرجی هم لازم نیست بکنید، با کمال احترام شما را می پذیرند... خب مهمان حبیب خداست خیلی از خانواده های ایرانی این را میدانند.
    خب حالا می رسیم به اینکه این موجودات نازنین هستی کدوم دسته را انتخاب می کنند؟ دختری که مهارت زندگی کردن بلده یا...
    ...آخه یه دختری که از نظر اجتماعی مقام و مرتبه ای داره، سوادش از شما بیشتر نباشه خیلی هم کمتر نیست، خانواده و آبرو داره، روی هم رفته خیر سرش شخصیت ممتاز و موفق جامعه به حساب میاد که نمی تونه واسه شما عشوه و ناز بیاد، نمی تونه تو خیابون دنبال سر شما راه بیفته که، نمی تونه تو محل کار به شما بفهمونه بابا من را ببینید، من، منم هستم. (نه والا مغرورم نیستند، با حیان، اره هنوز این دخترا زیادند، نه مثل منم دهاتی نیستند.)
    پس خواهش می کنم برادرهای عزیزی که دنبال این خانم ها هستید فقط یه نگاهی به گوشه و کنار خودتون بیندازید البته این بار با واقع بینی که به سمت خوش بینی میل کند.
    باور کنید زیادند دختران پاک، اجتماعی، فروتن و آبروداری که منتظر شماها نشستند...

    موفق باشید. امیدوارم در همین سال 88 همه دوستان(این دختران و پسران معقول ما) همسری شایسته بیابند و همگی عاقبت به خیر شوند.
    خداقوت

  16. 2 کاربر از پست مفید estar7 تشکرکرده اند .

    estar7 (شنبه 29 فروردین 88)


 
صفحه 1 از 8 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.